دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 46 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 72 |
مقدمه
در طول تاریخ پر حادثهی ایران ، هنر پیوسته بزرگترین افتخار ایرانیان بوده و دستاوردهای هنری، هدیهی دایمی ایرانیان به تاریخ جهان.
ویژگی هنر ایران در اولین نگاه پیوند شکوهمندش با زندگی است و تکیهیی مطمئن که بر تجربیات بشری در رشته های مختلف دارد. به عبارتی صریح تر،از قدیم ترین زمان اگر چه هنر امری عادی و معمول بود، ایرانیان برای زیبایی مقیاسی بلند قایل بودند و در طی قرن ها همیشه ذوق و فهمی عامل و استادانه مایهی تعالی و ترقی هنرشان بوده ... هنر با زندگیشان پیوند داشته و انواع هنرها نیز در ارتباط با یکدیگر بوده اند. هر هنری از هنر دیگر مشتق میشده وعجیب اینکه هنرمندان ایرانی هرگز در بنداسم و عنوان نبوده اند و نگاهی گذرا به بازمانده های هنری ایران زمین بهترین مؤید ایثار نفس و فروتنی هنرمندان ایرانی است و از هر صد اثر باقیمانده، ممکن است تنها یکی امضای به وجود آورنده اش را داشته باشد...[1]
بطور کلی باید گفت آن بخش از هنر ایران که هنری متعهد و ردمی بود، بخاطر پیوند و آمیختگی محکم و استوارش با زندگی مردم توانست به دور از جنبه های تجاری و بیشتر در صراحت و صداقت رشد کند.
قلمکارسازی از جمله هنرهایی است که علیرغم پیشینهی دیر و دورش، تا کنون کمتر موضوع یک تحقیق جامع و جدی بوده واگر دربارهی سایر رشته های صنایع دستی ایران کم و بیش مآخذی در دسترس عموم هست، پیرامون این “هنر – صنعت” کمتر با نوشته یا کتابی برخورد می کنیم و آنچه که در کتب مختلف یافت می شود بسیار محدود بوده و به هیچ وجه نمی تواند جوابگوی علاقمندان تحقق پیرامون دست سازهای ایرانی باشد.
قلمکار[2] نوعی از بافته های رنگارنگ و الوان[3] و یا پارچهیی ساده و مازو شده از کرباس کتان و غیره است که بر آن به وسیلهی قالب و مهر نقوشی تصویر کرده باشند و آنرا به اشکال پرده، سفره، رومیزی و غیره درآورند[4].
این “هنر – صنعت” که وجه تسمیه اش را از شیوهی تولید آغازین خود وام گرفته و هم اینک به گونهیی گسترده در اصفهان و به شکلی محدودتر در مشهد و دامغان هنوز، رونق و رواجی دارد از حدود اوایل قرن هفتم هجری قمری و همزمان با هجوم مغول ها، به ایران راه یافته و در گذشته هایی دور اصفهان، شیراز ، بروجرد، همدان، رشت، کاشان ، نخجوان، یزد، سمنان ، گناباد، نجف آباد و روستاهای فارسان،گزیرخوار، خورزوق، برخوار، لنجان سده و ... جزو مراکز مهم پارچه های قلمکار به شمار میرفته و از نظر اهمیت، پارچه های قلمکار بروجردی در درجهی اول قرار داشته است[5] هم چنین شواهد و مدارک مکتوبی ازج مله نظریه عیسی بهنام در کتاب صنایع دستی ایران وجود دارد که حاکی از وجود نوعی پارچهی نقاشی شده در قرن پنجم هجری قمری (یازدهم میلادی) است و همین امر باعث شده تا گروهی از سر شتابزدگی سابقهی تولید قلمکار را به روزگار محمود غزنوی برسانند. در حالیکه صحت این مطلب را به دشواری میتوان پذیرفت زیرا استاد معتبرتر گویای آن است که قلمکاری و نقاشی روی پارچه به شکلی که امروزه مرسوم است دقیقاً از دورهی مغول ها در ایران متداول شده وعلت نیز آن است که چون مغول ها خراجگذار دولت چین شمالی بودند، اجباراً به ورود کالاهای چینی از جمله روی خوش نشان دادند و از آنجائیکه پارچه های چینی در مدت کوتاهی توانست در بازارهای ایران فروش فوق العادهیی پیدا کرده و مورد توجه مصرف کنندگان ایرانی قرار گیرد، هنرمندان رنگر و نساج از سویی درصدد کسب بازار جدیدی برای فرآورده هایشان برآمدند و از سویی کوشیدند تا توجه خوانین و عمال حکومت را به خود جلب کنند. زیرا بنا به روایت مرتضی راوندی در تاریخ اجتماعی ایران : “طبقهی صنعتگران و پیشه وران در دوران حکومت سامانیان، غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان طبقهی موثر و فعالی در محیط اجتماعی ایران بودند. تاجاییکه قوم خونخوار مغول که به هیچ چیز پای بند نبودند نسبت به طبقهی هنرمند نظر عنایت داشتند و از کشتن و از بین بردن آنها حتی الامکان خودداری می کردند...” و از عبید زاکانی نقل شده که : “در تواریخ مغول وارد است که هلاکوخان را چون بغداد مسخر شد جمعی را که از شمشیر بازمانده بودند بفرمود تا حاضر گردند حال هر قومی باز پرسید : چون بر احوال مجموع واقف گشت گفت : از محترفه[6] ناگزیر است و ایشان را رخصت داد تا بر سر کار خود رفتند. تجار را مایه فرمود دادن تا از بهر بازرگانی کنند و ... “ به همین جهت صنعتگران در صدد ابداع شیوهی جدیدی برای منقوش کردن پارچه و نمایاندن هنر خود برآمدند که از آنجمله نقاشی روی پارچه های ابریشم یا به اصطلاح پارچه های قلمکار قابل اشاره است.
متأسفانه به دلیل آسیب پذیری نسوج پارچه در برابر عوامل جوی و نیز مصرفی بودن اکثر تولیدات قلمکارسازان ایرانی، در حال حاضر هیچگونه نشانهیی از قلمکارهای مربوطه به دوران یاد شده در دست نیست و منهای آن تعداد از پارچه یی که نزد خانواده های ایرانی حفظ شده یا در موزه های کشور محفوظ است قدیمی ترین قلمکار ابریشمی در مجموعهی بارون ژرم پیشون [7] نگهداری می شود و متعلق به قرن هجدهم میلادی (دوازدهم هجری قمری) است و ظاهراً تعلق به اصفهان دارد. در موزهی متروپولیتن نیز نمونه هایی از قرن نوزدهم میلادی موجود است که حاصل کار هنرمندان اصفهان، یزد و همدان میباشد و گویای اینکه تا حدود دویست سال پیش تولید قلمکار در یزد و اصفهان رواج داشته [8] همچنین مآخذی در دست است که نشان میدهد : قلمکار یزد با پارچهی کرباس درست میشده و از حیث لطافت و خوش نمایی به پای قلمکارهای اصفهانی نمیرسیده و دارای عرض کمی بوده وغالباً دو پارچهی کم عرض را در کنار هم میدوخته اند تا یک قطعه قلمکار به دست آید[9].
تاریخچه
نحوهی ابتدایی تولید قلمکار بدین شکل بوده که ابتدا با قلم روی پارچه های پنبهیی (و احتمالاً ابریشمی) طرح های مورد نظر را نقاشی نموده و سپس با مواد شیمیایی ویژهیی نسبت به تثبیت رنگها اقدام میکرده اند. لیکن به دلیل فقدان هماهنگی لازم بین نقوش ونیز از آنجا که این کار مستلزم صرف وقت فراوانی بود تکامل تدریجی قلمکارسازی باعث شد تا برای دسترسی به تولید بیشتر و نیز ایجاد هماهنگی و یکنواختی نقوش، استفاده از مهره های چوبی جایگزین استفاده از قلم مو شود و جهت فراهم آوردن امکان استفادهی عموم مردم از پارچه های قلمکار تهیه قلمکارهایی بر روی کتان، چلوار، کرباس و سایر انواع پارچه نیز رواج یابد و تحقیقاً میتوان فاصلهی اوایل قرن دهم هجری قمری (حدود 1502 میلادی) تا اواسط قرن دوازدهم هجری قمری (حدود 1722 میلادی) را اوج قلمکارسازی و روزگار اعتلای هنر و صنعت قلمکارسازی کشور به حساب آورد. چه آنکه در فاصلهی سالهای یاد شده تقریباً اکثر مردم کشور مصرف کنندهی پارچه های قلمکار بودند وضمن استفاده از این پارچه جهت تهیهی انواع پوشاک، به عنوان پرده، سفره، مجمعه پوش، سجاده، رویه لحاف، بقچه، سوزنی حمام، قطیفه، رویهی پشتی، دستمال و کتیبه هایی برای تزئین مجالس سوگواری نیز از آن استفاده میکردند و افزون بر این قلمکارهای ایرانی در خارج از کشور نیز خریداران فراوانی داشت.
نقوش این پارچه ها (جز در مواردی که سفارش دهنده تقاضای نقش خاصی را داشت) بیشتر عبارت بود از نقوش اسلیمی، مناظر شکار و چوگان بازی، مجالس رزمی با الهام از وقایع کربلا و داستانهای حماسی ایران، شمایل هایی از ائمه اطهار و پیشوایان و نیز مناظری که بیشتر متأثر از اشعار خیام، حافظ، فردوسی، نظامی و ... بود و نقش معروف به ترمهیی یا بته جقهیی در اغلب اینگونه پارچه ها چه در حاشیه و چه در متن به تعداد زیادی یافت میشد و در حواشی بسیاری از پارچه ها و به ویژه کتیبه هایی که خاص مجالس سوگواری تهیه می گردید آیات قرآن و اشعاری به زبان عربی و فارسی با خط کوفی یا نستعلیق به چشم میخورد. یکی از این حاشیه ها که به حاشیهی محتشم شهرت دارد شامل دوازده بیت از اشعار محتشم کاشانی در ذکر وقایع عاشورا و رثای امام سوم شیعیان حضرت حسین بن علی علیه السلام است.
عبدالحسین احسانی در کتابی که با عنوان مجموعهی قلمکار ایران در سال 1350 انتشار داده مجموعاً 12 طرح مربوط به قبل از سال 907 هجری قمری - 79 طرح مربوط به سالهای 907 تا 1148 قمری – 28 طرح مربوط به سالهای 1148 تا 1214 هجری قمری – 55 طرح مربوط به سال های 1214 تا 1345 هجری قمری و تعداد بسیار محدودی از طرح های مربوط به شصت سالهی اخیر را آورده است در حالیکه علی چیت ساز، یکی از قلمکارسازان ایرانی،در تحقیقی که با عنوان صنعت قلمکار ایران از سوی سازمان صنایع دستی ایران انتشار یافته ضمن اشاره به 334 قالبی که در حاضر قلمکارسازان ایرانی از آنها استفاده می کنند به نقوش فراوانی که توسط حاج محمد رضا و حاج تقی اخوان چیت ساز و استاد رحیم بیدادی از روی ضریح ها، کاشی کاری ها و قرائن قلمکار تهیه شده نیز اشاره کرده است که ارزیابی دقیق این قالب ها و نقوش به خوبی میتواند سیر تحولی و اوج و حضیض های صنعت قلمکارسازی در ایران را به نمایش بگذارد و مددرسان محققان در دسترسی به واقعیات باشد چرا که متأسفانه در زمینهی قلمکارسازی تا پیش از سال 907 هجری قمری جز آنچه به طور پراکنده در گوشه و کنار کتب و رسالات آمده اطلاعات قابل توجه دیگری در دست نیست.
تولد دوباره قلمکارسازی : “هنر – صنعت ” قلمکارسازی که گفته شد در طول سالهای 907 تا 1148 هجری قمری به شکوه و بالندگی کافی رسید در فاصلهی سالهای 1148 تا 1214 تدریجاً به سوی سیری قهقرایی کشیده شد و سرانجام در فاصلهی سالهای 1214 تا 1345 هجری قمری کاملاً سقوط کرد و از میان انبوه قلمکارسازان جز معدودی انگشت شمار باقی نماندند. زیرا به علت ضعف و سستی شاهان قاجار از یک سو و طمع بیش از حد کشورهایی نظیر انگلیس، روسیه ، هلند و هند از سویی دیگر که هر یک به شکلی سعی در غارت ثروتهای کشوری چون ایران داشتند، به تحریک گروهی از کارگزاران خارجی که در سازمانهای اقتصادی کشور به کار اشتغال داشتند و طبیعتاً نمی توانستند نیکخواه و دوستدار ایرانیان باشند، سیستم دریافت مالیات از زمین های مزروعی وضع و به مرحلهی اجرا گذاشته شد و دریافت مالیات از زمین های کشاورزی به صورت یکی از منابع مهم درامد دولت درآمد و به گونهیی که علی اصغر شمیم نوشته است : دولت طبق فهرست های معین از هر جریب، یعنی هر ده هزار مترمربع زمین کشاورزی مبلغی به نقد ومقداری جنس مالیات می گرفت و چون مودی مالیات، مالک و ارباب بود در برابر سهمی که به دولت میپرداخت هر چه دلش می خواست از برزگر و دهقان می ستاند[10] به طور مثال “سرپرسی سایکس” دربارهی یکی از روستاهای خراسان نوشته است که : مالیات این قریه 86 لیره (حدود پانصد تومان آنروز) است ولی مبلغی که از کشاورزان کسر میگردد از 140 لیره (حدود هشتصد تومان آنروز) کمتر نیست[11] و این همه در شرایطی اتفاق می افتاد که به نوشتهی علی اصغر شمیم محصولات کشاورزی تقریباً تمام نیازمندیهای زندگی ساده و محقر اکثریت جامعهی ایران را تأمین می کرد و جز در مواردی معدود نیازی به کالاهای بیگانه در پیش نبود و علیرغم اینکه صنایع کشور عموماً دستی بود و ابزارآلات ساده و مختصری در صنعت به کار می رفت و نیروی اساسی مولد عبارت بود از نیروی فکری و قوهی محرک عبارت بود از نیروی جسمی کارگران، معهذا صنایع کوچک رشد و رونقی نسبی داشت و مثلا در زمینهی بافندگی (که فعلا مورد بحث است) انواع قالی و قالیچه ، انواع پارچه های کرباس ، متقال، شال، برک، زری، تریمه ، مخممل، عبنا و ... بافته می شد و مواد اولیهی بافندگی از قبیل پنبه و پشم و ابریشم در داخل کشور تهیه و تمام محصولات این صنایع نیز در ایران به مصرف می رسید و نمد مالی و قلمکارسازی و گیوه کشی و بافت تافته و امثال آن نیز جزو این رشته از صنایع دستی بود[12] ولی بعد از وضع مالیات بر اراضی مزروعی تدریجاً زمینهای کشاورزی فراوانی نکاشته ماند و قهرا کشور از یک سو نیازمند واردات مواد غذایی شد و از سویی دیگر صنعتگرانی که ادامهی حرفه شان ارتباط با پنبهی تولید داخلی داشت بیکار ماندند و در نتیجه دروازهی بازارهای کشور به روی فرآورده های مختلف خارجی گشوده شد و اگر تا قبل از آن مردم احتیاجاتشان را از داخل کشور تأمین می کردند و جز در مورد نفت و بعضی از انواع ادویه محتاج کشورهای خارجی نبودند تدریجاً به استفاده از فاستونی انگلیسی، کفش ساخته شده از چرم خارجی، سماورگران قیمت روسی، ظروف چینی آلمانی و روسی، انواع قماش لهستانی و اتریشی و بلورآلات ساخت مغرب زمین تشویق شدند و با گسترش این روحیهی مصرف و همپای تضعیف کشاورزی و دامداری که ناچارا تضعیف صنایع دستی را نیز به دنبال داشت، اجناس مختلف خارجی بازارهای سراسر کشور را انباشت و منسوجات پنبهیی ، پارچه های پشمی، بافته های پشم و پنبهی مخلوط، بافته های ابریشم خالص، بافته های ابریشم و پنبهی مخلوط به صورت عمده ترنی واردات ایران درآمد و ... طبیعی است که در چنین شرایطی جایی برای بافنده و قلمکارساز ایرانی باقی نماند و صنعتگران تدریجاً از گردونهی تولید خارج شدند و هر یک از گوشهیی فرا رفتند.
طی سالهای یاد شده در تجارت خارجی ایران، روس، انگلیس و هندوستان به تفاوت مقام اول تا سوم را در انحصار داشتند و مدتها روسیه مقام اول را در تجارت خارجی ایران برای خود حفظ کرده بود به طوری که قریب 45 درصد از معاملات خارجی ایران با روسیه انجام میگرفت و انگلیس و هند نیز 25 تا 30 درصد داد و ستد خارجی را در اختیار داشتند.
اسم مملکت |
بهای واردات در سال 1328 هجری قمری به قران |
بهای واردات سال 1328 هجری قمری به قران |
افزونی به قران |
کست به قران |
نسبت افزونی |
روسیه |
113755584 |
219559206 |
105803622 |
- |
قریب 2 برابر |
انگلستان، هند |
125253581 |
189665159 |
64411578 |
- |
برابر |
عثمانی |
10515172 |
15268388 |
4753216 |
- |
برابر |
آلمانی |
2382755 |
139774450 |
11594690 |
- |
برابر |
فرانسه و مستملکات |
23887076 |
13673802 |
- |
10213274 |
- |
اتریش |
12080466 |
10847818 |
- |
1232648 |
- |
بلژیک |
867430 |
8136773 |
8069343 |
- |
قریب 8 برابر |
هلند ومستملکات |
2167611 |
1544013 |
- |
623598 |
- |
جدول بالا نموداری است از فعالیت و کوشش دو دولت روسیه و انگلیس در راه تسلط بر بازار ایران و بالا بردن حجم و بهای واردات خود به این کشور، بلژیک نیز به علت همبستگی با سیاست خارجی بریتانیا و بدان علت که اتباع آن دولت به عنوان مستشاران مستخدم امور مالی در رأس تشکیلات گمرک ایران قرار داشتند توانست واردات خود را به ایران افزایش دهد و از طرف دیگر چون ظرفیت بازار ایران برای قبول کالای خارجی تقریباً ثابت بود و افزایش حجم واردات ممالک روسیه و انگلیس به ایران موجب ایجاد رقابت بین دو کشور و نیز سایر صادرکنندگان کالا به ایران از نظر بهای تولیدات شده بود طبیعتاً آن عده از صنعتگرانی هم که هنوز به کار اشتغال داشتند به علت محدودیت تولید و بالا بودن قیمت تولیداتشان به نسبت فرآورده های خارجی که از مرغوبیت بیشتری نیز برخوردار بود توان مقابله با فرآورده های خارجی را نیاوردند و الزاماً برای اینکه بتوانند تولیدکنندهی فرآورده هایی با قیمت های قابل رقابت باشند به تقلب روی آوردند و کوشیدند تا با بهرهگیری از مواد اولیه تا مرغوب تر ، محصولاتی با قیمت ارزان تولید کنند که همین مسأله نیز به سهم خود در روی گرداندن مردم از محصولات داخلی و به انزوا کشیده شدن صنعتگران نقش عمدهیی داشت.
چگونگی پیدایش قلمکار
دکتر فیلیپس آکرمان (Drs.Phyllis Ackerman) نویسندهی کتاب بررسی هنر ایران که از سال 1935 میلادی و پس از سفر به اصفهان و گفتگو با گروهی از قلمکاران سازان ایرانی به تحقیق پیرامون این “هنر – صنعت” پرداخت در مقالهیی که با همکاری سومی گلاک (SumiGluck) به رشتهی تحریر درآورده چگونگی پیدایش قلمکار در جهان و سیر تکوینی آن را مورد نگرش قرار داده و متذکر شده است که :قدیمی ترین مدرک مربوط به قلمکارسازی را در نقش های دیواری مقابر مصری 2100 سال پیش از میلاد میتوان یافت. از مقابر “هفت برادر” سکاها نیز که متعلق به قرن چهارم پیش از میلاد است پارچه های قلمکار به دست آمده و از جملهی نقوش آنها، تصویر پر شده که در شیوهی سفال سازی امروزی یزد رواج دارد و نیز نقش تاک در حاشیه ها که یادآور سنت مختلط ایرانی و یونانی است درخور توجه می باشد در حالیکه محققان هم داستانند که قلمکارسازی در سدهی چهارم پیش از میلاد به وسیلهی هندیان اختراع شده است.
هرودوت تاریخ نویس یونانی، درسدهی پنجم پیش از میلاد ضمن توصیف اقوام منطقهی قفقاز، از جامه های نقشدار آنان یاد می کند.
کهن ترین نمونهی موجود پارچهی قلمکار که از یک گور مصری متعلق به قرن چهارم پیش از میلاد بدست آمده نیم تنهی کودکی است با نقش ستاره مانند آبی رنگ، یک قالب قلمکارسازی به طول پنج سانتی متر صفحهی چاپی به قطر چهارسانتیمتر و متعلق به همین دوره نیز پیدا شده است. این قالب بسیار شبیه به مهرهایی است که برای تزئین و نیز نشان کردن آثار سفالی دورهی اشکانی و ساسانی به کار میرفته ، در واقع در روزگار ساسانیان ، قلمکارسازی به صورت یکی از شیوه های اصلی تزئین پارچه های پشمی، کتانی و ابریشمی درآمده بود.
کهن ترین قالبهای شناخته شدهی قلمکارسازی، سه قالب تراشیده از سنگ است ولی همان اندازه و شکل قالب های چوبی امروزی را دارد. این قالبها همراه آثار سفالی سده های دهم و یازدهم در حفاری های نیشابور پیدا شد و تکه های پشمی در لابلای خطوط نقش قالب به چشم می خورد ولی قالبهای چوبی که به وسیلهی مغولان در اواخر سدهی سیزدهم میلادی به ایران آورده شد در میان ایرانیان هیچ علاقه یی برنیانگیخت… !!
سده های هفدهم تا نوزدهم میلادی ، روزگار رونق صنعت قلمکارسازی با دست و قالب بود. در این مرحله، تاریخ هندوستان و ایران چنان به هم پیوسته است که تشخیص خاستگاه فرآورده های هنری را بسیار دشوار می سازد و عامه معمولاً از میان قلمکارهای ایرانی و هندی جنس پنبهیی ظریف تر را به هندوستان نسبت میدهند. چون هندوستان با منابع سرشار پنبه اش به زودی بازارهای جهانی را قبضه کرد و “شاردن” نوشته است که : ایرانیان چلوار بد نمی سازند، ولی محصولشان هیچ ظرافتی ندارد. زیرا ارزانترش را از هندی ها می توانند بخرند. همچنین ایرانیان نقش کردن پارچهی کتانی را بلدند ولی نه به خوبی هندی ها، زیرا پارچهی کتانی هندی آنقدر ارزان است که ایرانیان از کمال بخشیدن به فن خود در این زمینه هیچ طرفی نمی بندند.
ولی “لاک وود کیپلینگ” (Lackwoodkipling) در سال 1283 هجری قمری (1886 میلادی) اظهار نظر کرده است که در جاهای مختلف هند، پارچه های قلمکاری میسازند که در ظرافت و ریزه کاری با فرآورده های ایرانی رقابت می کند و حال آنکه در مدرس دوردست (ظاهرا نام محلی است) مهاجر زادگان ایرانی هنوز چیت هایی می سازند که در بافت ، پرداخت و نقش درست همانند چیت های تهران است. در پنجاب نقش درشت و اغلب خشن است.
قالب و قالب تراشی و ذکر نامی از چند استاد شاخص قالب تراش
قلمکارسازی مراحلی دارد، اما در آغاز باید مهرها یا قالبهایی را که نگاره ها بر روی آن کنده شده است در اختیار داشت و لذا کار از تهیه قالب آغاز می شود. قالب تراشی یکی از هنرهای بدیع و جالب ایرانی است که رونق و رواج آن از دوره صفویه بوده است، چرا که در آن دوره، محصولات قلمکار متقاضیان بیشتری یافت و میتوان گفت که از طریق این حرفة هنری، همکاری مستمری بین قلمکارسازان و منبت کاران ایجاد شده است. نمونه های جالب و ارزشمندی از قالبهای قدیمی به جای مانده که هم اکنون تعدادی از آنها در موزه ها از جمله موزه های تبریز، مردم شناسی کاخ گلستان و گنجینة هنرهای اسلامی تهران و نمایشگاه دائمی آثار موزه ای صنایع دستی در تهران یافت میشود. ضمناً مجموعه داران و خانواده هایی در شهر اصفهان برخی از قالبهای ظریف و بی همانند قدیمی را در اختیار دارند.
دسته بندی | فنی و مهندسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 586 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 98 |
طراحی کنترل کننده های مقاوم، یکی از اساسی ترین مسائل در طراحی سیستم های کنترل است. یکی از علایق طراحان سیستم های کنترل این است که کنترل کننده به نوعی طراحی شود که دارای حداقل حساسیت یا به عبارت دیگر بیشترین مقاومت در برابر اختلالات وارده بر سیستم باشد. در این راستا یکی از روش ها استفاده از کنترل کنندههای پارامتری، به منظور دست یابی به درجات آزادی مناسب در طراحی کنترل کننده ها است. آنگاه این پارامترها به روش های متنوعی به گونه ای محاسبه و جایگزین می شوند که مقاومت مورد انتظار البته با حفظ پایداری سیستم میسر گردد.
در این راستا تلاش های زیادی توسط دانشمندان و مهندسان کنترل انجام شده است، که از آن جمله می توان به افرادی مانند، ماین و مردوخ[1] در سال1970، ماکی و وندویچ[2] در سال1974، بارنت[3] در سال1975، گورشیانکار و رامر[4] در سال1976، مونرو[5] در سال
1976، ونهام[6] در سال1979، فلام[7] در سال1980، وارگا[8] 1981، فاهمی و اوریلی در[9] سال1982، کاوتسکی و نیکلوس[10] در1983،1984 و آمین و الابدال [11]در سال1988، کرباسی و بل[12] در1993 اشاره کرد.
در این فصل دو الگوریتم برای محاسبه پاسخ مقاوم در مسأله کنترل کننده های پس خورد حالت خطی چند متغیره ارائه می دهیم در همه حالات ماتریس پس خورد با تخصیص بردارهای ویژه متناظر با مقادیر ویژه مورد نیاز به گونه ای محاسبه می گردد که ماتریس بردارهای ویژه نامنفرد، خوش وضع باشند در این روش طیف مقادیر ویژه به گونه ای تخصیص داده می شود که اولاً سیستم کنترل پذیر باشد ثانیاً حساسیت این مقادیر که متناظر حساسیت کنترل کننده است، حداقل باشد. لذا در بخش بعدی مسأله تخصیص مقادیر ویژه به صورت مفصل تعریف می شود. این فصل دارای دو بخش است که در بخش اول یعنی بخش (2-1) مسأله تخصیص مقادیر ویژه مقاوم برای سیستم های حلقه بسته مطرح می شود در طی فصل با تعریف مقاومت بهینه و بیان معیارهای مقاومت آمادگی لازم را برای ورود به بحث بخش بعدی یعنی بخش (3-1) را مهیا می کند.
در بخش (3-1) کنترل کننده های مقاوم با استفاده از دو الگوریتم پیشنهادی در تخصیص مقاوم مقادیر ویژه طراحی می گردند که در یکی از الگوریتم ها یعنی الگوریتم دوم لازم است که یک مسأله کمترین مربعات خطی حل شود که در این راستا الگوریتم ژنتیک، GA ، یکی از ابزارهای کمک کننده است. و در نهایت با بیان دو مثال کاربردهای این بخش را نمایش می دهیم.
(2-1) تخصیص مقادیر ویژه مقاوم[13]:
(1-2-1) مسأله پس خورد حالت مقاوم:
سیستم چند متغیر خطی ناوردای زمانی زیر را در نظر بگیرید.
(1) |
|
به طوری کهu,x بردارهایm,n بعدی هستند و B,A به ترتیب ماتریس های حقیقیهستند بدون کاستن از کلیت مسأله فرض کنید ماتریسB یک ماتریس رتبه کامل باشد. رفتار سیستم (1) با استفاده از مقادیر ویژه سیستمA مدیریت می گردد. اما قاعدتاً هدف آن است که این مقادیر ویژه به گونه ای تخصیص داده شوند که سیستم پایدار باشد در این راستا از یک کنترل کننده مانندk به گونه ای استفاده میکنند که،
(2) |
u=Kx |
به ماتریسk ماتریس پس خورد حالت یا ماتریس بهره گویند حال با ترکیب روابط (1) و (2) داریم.
(3) |
|
به ماتریسA+BK ماتریس حلقه بسته سیستم (1)و(2) گویند. لذا مسأله تخصیص مقادیر ویژه پس خورد حالت را به صورت زیر بیان می کنیم.
(2-2-1) بیان مسأله:
ماتریس های حقیقیB,A که به ترتیبهستند و یک مجموعه ازn مقدار حقیقی را در نظر بگیرید ماتریس حقیقیn*K,m را چنان بیابید به طوری که مقادیر ویژهA+BK همان اعداد مجموعهL باشند.
تعریف (1-2-1): سیستم بیان شده توسط معادلات (1)و (2) را کاملاً کنترل پذیر[14] گویند اگر و فقط اگر ماتریس
(4) |
|
رتبه کامل باشد به عبارت دیگر
(5) |
rank (Q)=n |
به عبارت دیگر یک جوابK برای مسأله (2-2-1) وجود دارد اگر و فقط اگر برای هر مجموعه دلخواه L از اعداد مختلط خود مکمل داشته باشیم.
(6) |
|
در واقع اگر(A,B) کنترل پذیر نباشد یعنی موجود باشد به طوری که و همچنینSTB=o آنگاه برای هر مقدارK برقراراست. به عبارت یک مقدار ویژه A+BK به ازای هر Kاست لذا مدیریت در کنترل طراح نیست و به مقدار ویژه یک مقدار ویژه کنترل ناپذیر گویند.
هدف اصلی ما ارائه روشی برای تخصیص این مقادیر ویژه است به طوری که حداکثر مقاومت یا به عبارت دیگر حداقل حساسیت را داشته باشد که در این صورت گویند سیستم حلقه بسته مقاوم است و ماتریس پس خورد حالت مربوط به این طیف را ماتریس کنترل کننده مقاوم می نامند.
فرض کنید برایj=1,2,3,...,n به ترتیب بردارهای ویژه و بردارهای ویژه معکوس ماتریس حلقه بسته متناظر با مقدار ویژهxj از طیفL باشند. به عبارت دیگر،
(7) |
|
اگر یک ماتریس غیر ناقص[15] باشد یعنیn بردار ویژه مستقل خطی داشته باشد آنگاه قطری شدنی است. می توان نشان داد که حساسیت مقدار ویژهدر مقابل اختلالات وارده به مؤلفه هایK,B,A وابسته به قدر مطلق مولفهj ام بردار عدد شرطیC یعنیCj است. به طوری که:
(8) |
|
برای مقادیر ویژه حقیقیحساسیتSj دقیقاً کسینوس زاویه میان بردارهای ویژه و بردارهای ویژه معکوس متناظر است. به طور دقیق تر اگر یک اختلال با مرتبه ()O در مؤلفه های ماتریس ایجاد شود آنگاه متناظر آن اختلال ایجاد شده در مقدار ویژه از مرتبه خواهد بود.
اگر ناقص باشد آنگاه خطا حداقل برابر است و لذا اصولاً سیستم های ناقص از مقاومت کمتری نسبت به سیستم های غیر ناقص برخوردارند[16].
یک کران بالا برای حساسیت مقادیر ویژه توسط رابطه زیر داده شده است.
(9) |
|
که در آنk2(x) عدد شرطی ماتریس بردارهای ویژه یعنیx=[x1,x2,...,xn] می باشد. قابل توجه اینکه حداقلCj برابر عدد یک است و این زمانی حاصل می شود که یک ماتریس نرمال باشد یعنی در چنین وضعیتی ستون های ماتریسX یک پایه متعامد که برایIRn تشکیل می دهند. و لذاk (X)=1 در ادامه مسأله تخصیص مقادیر ویژه مقاوم را فرموله خواهیم کرد.
جفت(A,B) و طیف مقادیر ویژه داده شده اند ماتریس حقیقیK و ماتریس نامنفردX صادق در رابطه
(10) |
|
که در آن ماتریس قطری طیف مقادیر ویژه است را چنان بیابید که یکی از معیارهای مقاومت یا عدد شرطی را بهینه کند.
یکی از این معیارها را می توان که در آنC بردار مقادیر شرطی متناظر با بردار ویژه انتخاب شده است، در نظر گرفت یکی دیگر از معیارها را می توان که عدد شرطی بردار ویژهx می باشد در نظر گرفت بقیه معیارهای مقاومت در بخش
(6-2-1) کاملاً توصیف خواهند شد. نکته قابل توجه آن است که تخصیص بردار ویژه باید به گونه ای باشد که ماتریس حلقه بستهA+BK غیر ناقص باشد که این موضوع مستلزم شرایط بسیار ساده ای روی مقادیر ویژه تکراری خواهد بود که در بخش های بعدی به طور مفصل شرح داده خواهد شد.
(4-2-1) بیان مسأله تخصیص ساختارهای[17] ویژه مقاوم
جفت ماتریس های حقیقی(A,B) و طیف مقادیر ویژهL داده شده اند هدف ما انتخاب بردارهای ویژه متناظر طیفL صادق در رابطه(10) است به طوری که یکی از معیارهای وضعیت گفته در بخش قبل یا یکی از معادل های آنها که در بخش (6-2-1) گفته خواهد شد حداقل شوند.
به ویژه آنکه هیچ گونه محدودیتی باید روی کنترل پذیری زوج(A,B) اعمال kشود. سؤال بدیهی و اساسی که ممکن است پرسیده شود آن است که تحت چه شرایطی ماتریس نامنفرد داده شدهX را می توان به عنوان جوابی برای مسأله تخصیص در نظر گرفت. قضیه زیر این مسأله را به خوبی تشریح می کند.
(1-4-2-1) قضیه ماتریس طیف مقادیر ویژه و ماتریس نامنفردX داده شده اند.
آنگاه ماتریس K وجود دارد، یک جواب برای(10)، اگر و فقط اگر
(11) |
|
به طوری که؛
(12) |
|
به طوری که یک ماتریس متعامد وR یک ماتریس نامنفرد است. آنگاهK با رابطه صریح زیر داده می شود.
(13) |
|
اثبات[ 12]
فرض کنیدB یک ماتریس رتبه کامل باشد آنگاه با استفاده از تجزیهQR تجزیه رابطه(12) حاصل خواهد شد لذا با توجه به رابطه (10) خواهیم داشت.
(14) |
|
لذا با توجه به رابطه (12)
(15) |
|
لذا
(16) |
|
(17) |
|
و نتیجه اینکه
(18) |
|
(2-4-2-1) نتیجه: از رابطه (14) صریحاً نتیجه می شود که فضای برد ماتریس زیر فضای فضای بردQo است.
(19) |
|
(3-4-2-1) نتیجه: بردار ویژهxj ماتریس حلقه بسته متناظر مقدار ویژه می باید در فضای پوچ ماتریس
(20) |
|
باشد، که این نتیجه به وضوح از رابطه(17) قابل استنتاج است.
(4-4-2-1) قضیه: یک شرط لازم برای وجود یک جواب غیر ناقص برای مسأله تخصیص ساختار ویژه این است که برای هر مقدار ویژه داشته باشیم. [ ]
(21) |
|
قابل توجه اینکه شرط (21) برای مقادیر ویژه کنترل پذیر به طور بدیهی برقرار است.
هدف مسأله تخصیص مقادیر ویژه مقاوم، در واقع، انتخاب یک ماتریس غیر ناقص از بردارهای ویژه داده شده؛ ماتریسX صادق در قضیه (1-4-2-1) است به طوری که ماتریسX به خوبی خوش وضع باشد.
با استفاده از قضیه (1-4-2-1) کرانهایی را روی مولفه های ماتریس پس خورد حالتKو پاسخ حالت گذرا یعنیx(t) برای سیستم معرفی شده در روابط (1)و(2) برحسب عدد شرطیk2(x) و داده های داده شده مسأله معرفی می کنیم. و لذا قضیه زیر را خواهیم داشت.
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 604 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
نمای کلی سیستم فرمان
مجموعة سیستم هایی که در هدایت و تعادل حرکت اتومبیل سیستم هستند. شامل سیستم، ترمز،سیستم تعلیق و سیستم فرمان می باشند. در این مقاله با بررسی نوعی سیستم فرمان پیشرفته می پردازیم.
انواع سیستم های فرمان
|
1- انگشیتی یا مارپیچ |
|
مکانیکی |
2- تاج خروسی 3- ساچمه ای 4- غلطکی |
1- انگشتی دار 2- تاج خروسی |
پنوماتیکی |
1- فشار باد به تنهایی 2- فشار باد + هیدرولیک |
الکتریکی |
1- الکتروموتور ساده 2- هیدروموتور |
ایمنی فرمان:
شامل کلیه تدابیری می شود که در اتومبیل برای ایمنی راننده در هنگام تصادف می شود.
انواع سیستم های ایمنی فرمان:
1- سیستم تلسکوپی: در این نوع سیستم در ستون فرمان (رابط بین غربیلک و جعبه فرمان) مقداری سیم پیچی با طول اولیه تقریباً 5 سانتی متر وجود دارد. که در هنگام ضربه یا تصادف این سیم پیچی در هم پیچیده شده و طول آن به حدود 2 سانتی متر رسیده و بدین صورت از انتقال ضربه به راننده جلوگیری می شود.
2- سیستم ایمنی فرمان کشویی:
همانطور که از اسم آن مشخص است رابط بین غربیلک و جعبه فرمان به شکل کشویی می باشد که در هنگام تصادف در داخل هم جمع شده و از انتقال ضربه به راننده جلوگیری می کند.
3- سیستم ایمنی فرمان کمرشکن (خم شونده):
در این نوع سیستم ایمنی رابط بین غربیلک فرمان و جعبه دنده به صورت کوپلینگ (زانویی) می باشد. این مورد نیز با تا شدن از انتقال ضربه جلوگیری می کند.
در همة موارد ذکر شده نوعی ستون فرمان بین غربیلک فرمان و میل وسط فرمان وجود دارد که ما در این مقاله با بررسی نوعی فرمان پیشرفته که فاقد ستون فرمان می باشد. به بحث و بررسی می پردازیم که از آن با عنوان سیستم فرمان الکتریکی ESP یاد می شود.
فرمان الکتریکی ESP مخفف جمله Electric Power Steering می باشد.
مقدمه:
در اتومبیلهای امروزی بسته به نیروی قابل استفاده و مورد احتیاجشان با فرمانهای هیدرولیکی – الکتروهیدرولیکی – الکتریکی تجهیز می شوند.
در همة موارد ذکر شده بدون توجه به نوع سیستم هدایتی که بدان مجهز می باشند همة آنها از طریق ستون فرمان دارای یک ارتباط مکانیکی بین فرمان و چرخها می باشد.
اما در سیستم فرمان الکتریکی Steerby wire این ستون فرمان حذف شده و در این سیستم بین غربیلک فرمان و چرخها هیچ رابط مکانیکی وجود ندارد که این خود دلیل برتر شدن این سیستم نسبت به سیستم فرمانهای دیگر شده است.
دسته بندی | الکترونیک و مخابرات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1243 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 38 |
چکیده :
دراین پروژه یک کلید برای مشتری قرار داردکه با هربار فشار دادن توسط مشتری ها شمارهی نمایشگر مشتری یک عدد افزایش می یابد ونوبت می دهد و هنگامی که به عدد نه رسید مجددا از شماره ی یک نوبت می دهد.همچنین سه کلید برای سه اپراتور های باجه های بانک که با هربار فشار دادن یکی از اپراتور های بانک شماره ی بعدی را در نمایشگر اپراتور مربوطه نمایش می دهد و به ترتیب نوبت مشتری ها را به سوی اپراتور مربوطه فرا می خواند.
فهرست
عنوان صفحه
چکیده : نحوه کار دستگاه
کاربرد ..........................................................................................................................................1
مقدمه و تاریخچه................................ ..1
فصل اول : میکرو پروسسورها........................... ..3
1-1 انواع میکروپرسسورها........................ ..4
2-1 الکترونیک در زندگی امروز................... ..5
3-1 سیستمهای الکترونیکی........................ ..6
4-1 مدارهای خطی و مدارهای رقمی................. ..6
5-1 مختصری راجع به AVR........................ ..7
6-1 طراحی برای زبانهای C و BASIC............... ..8
7-1 خصوصیات ATMEGA16/ATMEGA16L............... 9
1-7-1 خصوصیات جانبی............................ 10
2-7-1 فیوز بیت های ATMEGA16................... 12
8-1 بررسی پورت های میکرو کنترلر................ 14
1-8-1 پورت B................................... 14
2-8-1 پورت C................................... 17
3-8-1 پورت D................................... 18
9-1 مدار داخلی ATMEGA16....................... 21
فصل دوم : سخت افزار................................. 22
1-2 طرز کار المان های مدار..................... 23
2-2 شماتیک ونحوه اتصالات قطعات.................. 25
3-2 تصویر مونتاژ شده مدار...................... 26
فصل سوم : نرم افزار....................................................................................................................27
1-3 برنامه..................................... 28
2-3 شرح برنامه................................. 31
طرح پروتل مدار................................. 35
ضمائم
فهرست منابع
کاربرد :
این سیستم جهت نظم و سرعت بخشیدن به راه اندازی مشتری ها و رفاه حال مشتریان در بانک های کشور استفاده میشود. این سیستم هم اکنون در بانک های پارسیان و کشاورزی استفاده می شود.
مقدمه و تاریخچه :
ریزپردازنده وسیله ای است که می توان با دادن فرمان آن را به عملیات مختلف واداشت . یعنی یک کنترل کننده قابل برنامه ریزی است . همه ریزپردازنده ها سه عمل اساسی یکسانی را انجام می دهند : انتقال اطلاعات ، حساب و منطق ، تصمیم گیری ، اینها سه کار یکسان هستند که به وسیله هر ریزپردازنده ، کامپیوتر کوچک یا کامپیوتر مرکزی انجام می شود .
اولین ریزپردازنده تک تراشه ای ، ریزپردازنده Intel 4004 بود که توانست دو عدد 4 بیتی دودویی را جمع کند و عملیات متعدد دیگری را انجام دهد .
4004 با معیارهای امروزی یک وسیله کاملا ابتدایی بود که می توانست 4096 مکان مختلف را آدرس دهد. برای حل این مسئله بود که ریزپردازنده 8 بیتی ( 8008 ) به وسیله شرکت Intel معرفی شد .
Intel 8008:
Intel 8008 توانست اعداد 8 بیتی را ( که بایت نامیده می شوند ) به کار گیرد ، که این خود پیشرفت بزرگی نسبت به 4004 بود . تقریبا در همان زمان گشایشی در ساختن مدارهای منطقی NMOS ( نیمه هادی اکسید فلز از نوع N )پیش آمد . منطق NMOS بسیار سریع تر از PMOS است . به علاوه از یک منبع تغذیه مثبت استفاده می کند که آن را برای اتصال به مدارهای منطقی TTL سازگارتر می کند . خصوصیات مذکور از این جهت دارای اهمیت است که بسیاری از مدارهای جنبی ریزپردازنده از نوع TTL هستند . NMOS سرعت ریزپردازنده را با ضریبی در حدود 25 بار افزایش می دهد که رقم چشمگیری است .
این تکنولوژی جدید درساختمان ریزپردازنده معروف امروزی یعنی Intel 8080 به کار برده شد .
Intel 8080:
Intel 8080 در 1973 و معرفی آن دنیا را به دوره ریزپردازنده وارد کرد . 8080 نوع بسیار غنی شده ای از 8080 بود که می توانست 500000 عمل را در ثانیه انجام دهد و 64 کیلو بایت از حافظه را آدرس می دهد و 500000 دستورالعمل را در ثانیه اجرا کند . امتیاز اصلی Z80 نسبت به 8080 این است که می تواند از دستورالعمل هایی که برای 8080 می شوند نیز استفاده کند . نرم افزاری که برای 8080 استفاده می شود بدون پیچیدگی بر روی Z80 قابل اجرا است . یک مشخصه سخت افزاری مهم Z80 در مقایسه با 8080 آرایش کامل تر ثبات هاست . Z80 همچنین مکانیزمی را به کار می گیرد که حافظه RAM دینامیکی را به طور خورکار تازه می کند . این دو مشخصه اضافی موجب برتری Z80 نسبت به Intel 8080 شده است.
سایر ریزپردازنده های اولیه :
تا سال 1973 ، Intel تولید کننده اصلی ریزپردازنده ها بود . بعد از آن تولید کنندگان دیگر متوجه شدند که این وسیله جدید دارای آینده است و شروع به تولید انواع اصلاح شده دیگری از ریزپردازنده Intel 8080 کردند .
ریزپردازنده های امروزی :
به نظر می رسد که آینده توجه ریزپردازنده در دست سه شرکت Intel ، Motorola و Zilog است . این
شرکت ها هر یک با دو سال یک بار انواع پیشرفته تری از ریزپردازنده ها را تولید می کنند . امروزه ریزپردازنده ها از نظر اندازه بین 4 تا 32 بیت دارند .
فصل اول :
میکروپروسسورها
اندازه کلمه |
شماره قطعه |
تولید کننده |
8 |
8048 |
Intel |
8 |
8051 |
Intel |
8 |
8085A |
Intel |
16 |
8086 |
Intel |
16 |
8088 |
Intel |
16 |
8096 |
Intel |
16 |
80186 |
Intel |
16 |
80188 |
Intel |
16 |
80286 |
Intel |
32 |
80386 |
Intel |
8 |
6800 |
Motorola |
8 |
6805 |
Motorola |
8,16 |
6809 |
Motorola |
16,32 |
68000 |
Motorola |
16,32 |
68008 |
Motorola |
16,32 |
68010 |
Motorola |
32 |
68020 |
Motorola |
8 |
Z8 |
Zilog |
8 |
Z80 |
Zilog |
16 |
Z8000 |
Zilog |
32 |
Z80000 |
Zilog |
انواع میکروپروسسورها :
1. Genela ( که خود شامل cpu می باشد که بر اساس برنامه وظیفه آنها تغییر می کند) و µ.c که از تکنولوژی RISC سود می برد .
2.پروسسورهای صوتی : سری VP ساخت شرکت QUICK و سری ISD
3.پروسسورهای مخابراتی ( شرکت MITEL فقط پروسسورهای مخابراتی می زند) .
4. پروسسورهای خاص ( برای کاربردهای خاص استفاده می شود )
در معماری CPU از تکنولوژی CISC و RISC استفاده شده که تکنولوژی CISC (
Complex INSTROCTION set Computer )دستورات پیچیده را در داخل خود اجرا می کند و تکنولوژی RISC( Reduce INSTROCTION set Computer )
SET کامپیوتری است که دستورات ساده ای دارد که از این نوع تکنولوژی در میکرو کنترلرها نیز استفاده شده و خواص آن تعداد کم دستورالعمل ها می باشد .
تعریف µ.c :
تراشه هایی هستند که واسطهای صفحه کلید ، دیسک و در بسیاری از دیگر دستگاهها استفاده می شود . این نوع تراشه ها به علت حجم بسیار کوچک که دارند به نام single µ.c chip معروفند .
تفاوت میان ریزپردازنده با ریز کنترل کننده ( µ.c ) :
ریز کنترل کننده ها علاوه بر cpu شامل حافظه ، خطوط I/O تایمر ، کانتر و در برخی از آنها حتی A/D نیز دارند . حال به مروری بر میکروهای AVR و انواع آنها می پردازیم .
-الکترونیک در زندگی امروز
امروزه پیشرفت در الکترونیک ای امکان را به ما داده است تا بتوانیم انواع وسایل الکترونیکی مانند ماشین حساب های جیبی ، ساعت رقمی ، کامپیوتر برای کاربرد در صنعت در تحقیقات پزشکی و یا طریقه تولید کالا به طور اتوماتیک در کارخانجات و بسیاری از موارد دیگر را مستقیم یا غیر مستقیم مورد استفاده قرار دهیم .
اینها همه به خاطر آن است که فن آوری توانسته مدارهای الکترونیکی را که شامل اجزاء کوچک الکترونیکی هستند ، بر روی یک قطعه کوچک سیلیکن که شاید سطح آن به 5 میلی متر مربع بیشتر نیست ، جای دهد . فن آوری میکروالکترونیک که به مدارهای یکپارچه معروف به آی سی یا تراشه مربوط می گردد ، در بهبود زندگی بشر تاثیر به سزایی داشته و آن را بطور کلی دگرگون نموده است . تراشه ها همچنین برای مصارفی چون کنترل رباتها در کارخانجات ، یا کنترل چراغهای راهنمایی و یا وسایل خانگی مانند ماشین لباس شویی و غیره مورد استفاده قرار می گیرند . از طرفی تراشه ها را می توان مغز دستگاه هایی چون میکرو کامپیوترها و رباتها به حساب آورد .
- سیستم های الکترونیکی
پس از یک نظر اجمالی در داخل یک سیستم الکترونیکی مانند یک دستگاه رادیو ، تلویزیون و یا کامپیوتر ممکن است انسان از پیچیدگی آن و از یادگیری الکترونیک دلسرد شود ، اما در واقع آن طور که به نظر می رسند ، دشوار نیستند و این به دو دلیل است .
ا ول اینکه اگرچه سیستم های الکترونیکی اجزاو قطعات زیادی را در خود جای می دهند ، اما باید
دانست که انواع کلی این اجزا اغلب محدود و انگشت شمار هستند .
از مهم ترین گروه های این اجزا می توان مقاومت ها ، خازن ها ، القا گرها ، دیودها ، ترانزیستورها ، کلیدها و مبدل ها را نام برد . این اجزا زمانی که به صورت یکپارچه در یک تراشه قرار می گیرند ، هر یک همان وظیفه خود را به عنوان یک قطعه مجزا انجام می دهند و فقط اندازه فیزیکی آن کوچکتر شده است .
دوم اینکه انواع سیستم های الکترونیکی از تعداد محدودی مدارهای اصولی و یا بلوک هایی که وظیفه هر کدام به کاراندازی قسمتی از سیستم مثلا تقویت یا شمارش است ، تشکیل یافته اند که به منظور عملکرد کل سیستم ، آن را به یکدیگر متصل می نمایند .
- مدارهای خطی و مدارهای رقمی
بسیاری از سیستم های الکترونیکی طوری طراحی شده اند تا با دریافت یک ورودی الکتریکی و با پردازش آن ، یک خروجی الکتریکی تولید کرده تا بتوانند کار معینی را انجام دهند ( که این کار بدون سیستم مورد نظر ، به تنهایی از عهده ورودی الکتریکی مذکور ساخته نخواهد بود . )
مدارهای الکترونیکی که در سیستم ها کاربرد دارند به دو دسته مهم تقسیم می شوند : مدارهای خطی ( یا قیاسی ) و مدارهای رقمی یا دیجیتال .
مدارهای خطی ار نوع مدارهای تقویت کننده هستند که با سیگنال هایی سرو کار دارند که این سیگنال ها معرف کمیت هایی مانند تغییرات صوتی ، صدای انسان یا موسیقی و غیره هستند . در بسیاری از مدارهای خطی از ترانزیستور به عنوان تقویت کننده صوتی استفاده می کنند . مدارهای دیجیتال از نوع مدارهای کلیدزنی هستند ، که مقدار ورودی یا خروجی آنها در هر زمان فقط می تواند دارای یکی از دو حالت صفر یا یک باشد و اگر قرار است این دو حالت به هم تبدیل شوند این تبدیل حالت بسیار سریع اتفاق می افتد ، در حالی که مدارهای خطی دارای حالت مداوم بوده و این حالات به تدریج در واحد زمان قابل تغییر هستند .
مدارهای رقمی دارای فقط دو حالت هستند و ورودی و خروجی آنها به اصطلاح (high) به معنی بالا ، یعنی نزدیک به میزان ولتاژ منبع مدار و یا (low) به معنی پایین ، یعنی نزدیک صفر ولت هستند .
در این مدارها عمل کلیدزنی به وسیله ترانزیستور انجام می گیرد . دستگاه شمارش گر در واقع یک مدار رقمی است که در آن سیگنال تولید شده توسط سلول نوری ، یا در حالت صفر و یا در حالت یک قرار می گیرد و این امر بستگی به قطع شدن یا نشدن نور دارد . بنابراین مدارهای رقمی علائم الکتریکی را به صورت پالس یا ضربه با خود حمل می کنند . سیستمی که در آن یک لامپ توسط دیمر کنترل و کم و زیاد می شود ، یک سیستم حالت مداوم و سیستمی که همان لامپ را خاموش و روشن می کند یک سیستم دو حالته است ، چون که توسط آن لامپ مذکور یا کاملا روشن یا کاملا خاموش می شود .
مختصری راجع به AVR:
زبانهای سطح بالا یا همان (HIGH LEVEL LANGUAGES) HLL به سرعت درحال تبدیل شدن به زبان برنامه نویسی استاندارد برای میکروکنترلرها (MCU) حتی برای میکروهای 8 بیتی کوچک هستند.زبان برنامه نویسی BASIC وC بیشترین استفاده را در برنامه نویسی میکرو ها دارند، ولی در اکثر کاربردها کدهای بیشتری را نسبت به زبان برنامه نویسی اسمبلی تولید می کنند.
ATMEL ایجاد تحولی در معماری ،جهت کاهش کد به مقدار مینیمم را درک کرد که نتیجه این تحول میکروکنترلرها AVR هستند که علاوه بر کاهش و بهینه سازی مقدار کدها به طور واقع عملیات را تنها در یک کلاک سیکل توسط معماری (REDUCED RISC INSTRUCTION SET COMPUTER) انجام می دهند و از 32 رجیستر همه منظوره (ACCUMULATORS) استفاده می کنند که باعث شده 4 تا 12 بار سریعتر از میکروهای مورد استفاده کنونی باشند.
تکنولوژی حافظه کم مصرف غیر فرار شرکت ATMEL برای برنامه ریزی AVR ها مورد استفاده قرار گرفته است در نتیجه حافظه های FLASH و EEPROM در داخل مدار قابل برنامه ریزی (ISP) هستند. میکروکنترلرهای اولیه AVR دارای 1،2و8 کیلو بایت حافظه FLASH و به صورت کلمات 16 بیتی سازماندهی شده بودند.
AVR ها به عنوان میکروهای RISC با دستورات فراوان طراحی شده اند که باعث می شود حجم کد تولید شده کم وسرعت بالاتری بدست آید.
عملیات تک سیکل:
نمودار زیر افزایش MIPS (MILLION INSTRUCTION PER SECONDS) را به علت انجام عملیات تک سیکل AVR (نسبت 1:1) در مقایسه با نسبت های 1:4 و 1:12 در دیگر میکرو ها نشان می دهد.
زبان های BASIC و C بیشترین استفاده را در دنیای امروز به عنوان زبان های HLL دارند تا امروزه معماری بیشتر میکرو ها برای زبان اسمبلی طراحی شده و کمتر از زبان های HLL حمایت کرده اند.
هدف ATMEL طراحی معماری بود که هم برای زبان اسمبلی و هم زبان های HLL مفید باشد. به طور مثال در زبان های C و BASIC می توان یک متغیر محلی به جای متغیر سراسری در داخل زیر برنامه تعریف کرد ، در این صورت فقط در زمان اجرای زیر برنامه مکانی از حافظه RAM برای متغیر اشغال می شود در صورتی که اگر متغیری به عنوان سراسری تعریف گردد در تمام وقت مکانی از حافظه FLASH ROM را اشغال کرده است.
برای دسترسی سریعتر به متغیرهای محلی و کاهش کد ، نیاز به افزایش رجیسترهای همه منظوره است .
AVR ها دارای 32-رجیستر هستند که مستقیما به LOGIC ALU (ARITHMETIC UNIT) متصل شده اند ،و تنها در یک کلاک سیکل به این واحد دسترسی پیدا می کنند. سه جفت از این رجیسترها می توانند به عنوان رجیسترهای 16 بیتی استفاده شوند.
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 59 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 55 |
رشد اقتصادی
یکی از تحولاتی که از ابتدای شکلگیری علم اقتصاد مورد توجه اقتصاددانان بوده است، مسئله رشد اقتصادی است. با مطرح شدن تئوری آدام اسمیت و سایر کلاسیکها، مسئله سرمایهگذاری و تمرکز سرمایه به عنوان اصلیترین عامل رشد اقتصادی مورد توجه قرار گرفت و همواره سعی نظریه پردازان اقتصادی بر این بوده است که عامل مورد نیاز برای سرمایهگذاری را فراهم کنند.
معمولاً سطوح پایینی سرمایهگذاری در کشورهای در حال توسعه به عنوان عمدهترین دلیل توسعه نیافتگی آنها ذکر میگردد. ر این اساس، اقتصاددانان برای تجهیز منابع سرمایهای به دو روشی متوسط میشوند: 1- کمک گرفتن از سرمایههای خارجی 2- هدایت وجوه سرمایهای موجود به سمت فعالیتهای صنعتی پربازده. بنابراین باید موانع و مشکلات موجود بر سر راه منابع سرمایهای را مرتفع کرد.
مفهوم رشد اقتصادی
بر طبق نظرات کیندلبرگر رشد اقتصادی به معنی تولید بیشتر است. رشد اقتصادی نه تنها ممکن است شامل تولید بیشتر از طریق استفاده بیشتر از مواد اولیه باشد بلکه به مفهوم افزایش کارائی تولید و افزایش میزان تولید به مقیاس مواد اولیه مورد استفاده نیز هست. بنابراین رشد اقتصادی به افزایش کمی و مداوم در تولید یا در آمد سرانه کشور از طریق ارتباط با افزایش در نیروی کار، مصرف، سرمایه و حجم تجارت اطلاق میشود.
تمرکز سرمایه
یکی از عوامل در رشد اقتصادی تمرکز و یا انباشت سرمایه است. سرمایه به معنی ذخیره عوامل فیزیکی قابل تولید مجدد در روند تولید است. هنگامی که در طول زمان ذخایر سرمایه افزایش مییابد این روند تمرکز سرمایه (تشکیل سرمایه) نام میگیرد. جریان تمرکز و تشکیل سرمایه متوالی زنجیرهای از سه مرحله تشکیل می شود:
الف) وجود پس انداز واقعی و افزایش آن
ب) وجود موسسات اعتباری و مالی برای تشویق و تهییج پس اندازها و کانالیزه کردن این منابع در فعالیتهای اقتصادی مطلوب.
ج) استفاده از این پساندازها برای سرمایهگذاری در کالاهای سرمایهای. تمرکز سرمایه یک عامل کلیدی در روند رشد اقتصادی است. از یک سو تمرکز سرمایه بر تقاضا اثر می گذارد، و از سوی دیگر ایجاد کارائی تولید برای تولید آتی را خواهد کرد. به همین دلیل تمرکز سرمایه و شتابان کردن روند آن برای افزایش تولید ملی بنحوی که بتواند با افزایش جمعیت مقالبه کند لازم است، سرمایهگذاری در کالهای سرمایهای نه تنها موجب افزایش تولید ملی میشود بلکه امکان اشتغال را نیز افزایش می دهد. از رف دیگر بدون تمرکز سرمایه کافی امکان توسعه تکنولوژی نیز وجود نخواهد داشت. پیشرفتهای تکنولوژیکی خود سبب افزایش تخصصها و تولید در مقیاس انبوه می شود. همین طور این تمرکز سرمایه است که سبب استفاده هر چه بهتر و مطلوبتر از منابع طبیعی به منظور گسترش صنایع و بازارهای داخلی که پیشرفت اقتصاد ضروری هستند می شود. بر اساس گفتههای لوئیس نرخ تمرکز سرمایه در کشورهای در حال توسعه تنها 5 درصد است که می بایستی لااقل به سطح 12 الی 18 درصد برسد. برآوردهای کوزنتس نشان میدهند که در طول دوران رشد اقتصادی نوین سرمایه ناخالصی تشکیل شده. در کشورهای توسعه یافته بین 13-11 درصد و بیشتر بود. در حالیکه سرمایه تشکیل شد.
خالص بین 6 الی 14-12 درصد بود. کوزنتس همینطور مینویسد: شاخصی سرمایه اضافی به تولید (I.C.O.R) نقش مهمی در رشد اقتصادی نوینی ایفا نموده است. این شاخص نمایانگر بهرهوری سرمایه است. این شاخص نمایانگر مقدار سرمایه مورد نیاز برای تولید یک واحد اضافی تولید است. در کشورهای در حال توسعه معمولاً مقدار این شاخص زیاد است. چون نرخ ظرفیتهای به کار گرفته نشده در صنایع سرمایهبر به دلیل فقدان و کمبود عوامل مکمل تولید زیاد است. بنابراین به عقیده کوزنتس تلاش زیادی برای از بین بردن تنگناها بایستی صورت گیرد تا هر چه سریعتر مقدار این شاخص تقلیل یابد.
نهادة تولید، عرضه میشود همچنین، هر عاملی (مانند: افزایش نرخهای مالیات، بدتر شدن قوانین مالکیت، . . . ) که انگیزهها و منافع حاصل از سرمایهگذاری را می کاهد، نرخ رشد اقتصادی و پس انداز را نیز کاهش می دهد.
به هر حال، نهادههای عمومی ایجاد شده توسط دولت و مخارج آن در آموزش و پژوهش، حمل و نقل و ارتباطات و . . . ، بر بهرهوری و تولید بنگاههای خصوصی و شرکتهای دولتی تأثیر می گذارد، نهادههای مذکور به عنوان کالای غیررقیب استثناء ناپذیر، توسط دولت تولید و عرضه شده و بخش خصوصی انگیزه ای جهت تولید آن ندرا. از این رو، هر بخشی که قادر باشد تا از نهادههای عمومی فوقالذکر بیشتر بهرهمند گردد؛ از تولید و بهرهمندی بیشتر برخوردار خواهد بود.
بازارهای مالی و رشد اقتصادی
پایداری و تداوم رشد اقتصادی وابسته به جذب آثار رشد در اقتصاد و انعطاف پذیری نظام اقتصادی نسبت به شوکهای داخلی و خارجی است. ساختار بازارهای چهارگانه اقتصاد (پول ، سرمایه، کار و کالا) در ارتقای سطح بهرهوری و شتاب رشید اقتصادی، موضوعی مهم به شمار می رود: به طوری که، اختلال در هر کدام از بازارهای فوقالذکر و عدم کارکرد صحیح آنها در حالت ساختار نامطلوب این بازارها، تخصیص بهینه منابع و تصحیح قیمتهای نسب عوامل تولید و ایجاد فضایی رقابتی را دچار مشکل مینماید. مجموعه عوامل فوقالذکر، فرآیند رشد و توسعه اقتصادی را به تأخیر می انداز. در بین بازارهای مزبور، نقش بازارهای مالی، - شالم : بازار پول و سرمایه- در هر دوی مدل هی رشد برونزا و درونزا مورد توجه قرار گرفته و به نقش و تأثیر مثبت آنها در رشد اقتصادی تأکید شده است. در مدلهای سنتی با بنیادگرایی سرمایه ای، توسعه بازارهای مالی با تسهیل و تسریع تجهیز پساندازها، نقش قابل ملاحظهای در انباشت سرمایه دارد. در الگوهای جدید توسعه بازارهای مالی، بر نرخ پیشرفت فنی تأثیر می گذارد و از این طریق با تعیین درونزای آن، رشد را شتاب می بخشد. مطالعات متعددی که درباره رابطه بین رشد بازارهای مالی و رشد اقتصادی انجام یافته است: وجود رابطهای مثبت و معنیدار بین شاخص های توسعه بازار مالی و رشد GDP واقعی را تأیید می نماید. [1]
شومپیتر توسعه ساختار بازار مالی را به عنوان جزء لاینفک شد اقتصادی مورد اشاره قرار میدهد. جان هیکس توسعه بازار سرمایه را به عنوان علت اولیه انقلاب صنعتی در انگلستان می داند. گلداسمیت، مک کینون و شاو، کمیت و کیفیت خدمات ارائه شده توسط نهادهای مالی را در رشد و توسعه اقتصادی مورد توجه قرار میدهد. پاتریک[2] رابطه علی بین توسعه مالی و رشد اقتصادی را بررسی نموده و نتیجه میگیرد که جهت علیت با توجه به مراحل و درجه توسعه یافتگی تغییر مییابد. در مراحل و درجات اولیه رشد، توسعه بازار مالی، علت رشد اقتصادی بوده است؛ لیکن در مراحل بالاتر رشد اقتصادی، تأثیر آن بر رشد کمرنگ تر میشود. کینگ ولوین (1993) نیز معتقدند که کشورهای با سیستم مالی پیشرفته، از تشکیل و تخصیص کاراتر سرمایه و در نتیجه نرخهای رشد بالاتری برخوردار میباشند. همچنین، بنا بر مطالعه این دو سطح اولیة توسعه مالی می تواند به عنوان شاخص پیشبینی کنندة نرخهای آتی رشد اقتصادی باشد. مطالعه کینگ بیان می دارند که خدمات مالی عرضه شده توسط بازارهای مالی باعث گسترش فعالیتهای نوآوری و بهبود کارآیی میشود.
برای نیل به یک تصریح مناسب از اثر رشد بازار داراییها مالی بر رشد اقتصادی، ابتدا تصریح خاصی از تابع تولید ارائه خواهد شد. این تابع شامل: نیروی کار، سرمایه فیزیکی و در نهایت یک جزء اضافی به عنوان متغیری است که نشان دهنده وضعیت توسعه مالی می باشد.
مدل های رشد درون زا بر عواملی تأکید دارند که برای مسیر رشد بلندمدت اقتصاد تعیین کنده هستند؛ بنابراین، تکنیکهای همپارچگی[3] کاملاً مفید و قابل استفاده میباشند.
تصریح و برآورد تابع بلند مدت تولید کل میتواند تحت تأثیر سه عامل قرار گیرد: رشد سرمایه، رشد نیروی کار و پیشرفت فنی[4] (شامل افزایش کارآیی). در مدلهای رشد نئوکلاسیک سعی بر آن بوده است تا رشد بلندمدت را به آثار متغیرهای تعیین کننده برون زا نسبت دهنده، که از آن جمله همین متغیر پیشرفت فنی می باشد. در مقابل، تئوریهای رشد درونزا، رشد بلند مدت اقتصاد را فراتر از تغییرات متغیرهای برونزا، نظیر پیشرفت فنی می دانند. تفاوت مهم این دو نظریه آن است که آیا بازدهی به مقیاس در هر یک از توابع تولید، ثابت است یا فزآینده بنابراین، به طور ضمنی این نکته مطرح می شود که تغییرات فزآینده این متغیرها منجر به بازدهی غیرکاهنده در توابع تولید خواهند شد. بنابراین، مدلهای رشد درونزا بخشهایی از اقتصاد را مشخص می کنند که سبب اثرگذاری بر مسیر رشد بلند مدت اقتصاد می شوند.
مطالعات انجم شده در اقتصادهای تازه صنعتی شده،[5] نظیر: مطالعه کیم و لاو[6]، نشان میدهند که یک از مهمترین منابع رشد اقتصادی در کشورهای تازه صنعتی شده، انباشت سرمایه است.[7] گفته می شود که در این کشورها بیش از 80 درصد نرخ رشد تحت تأثیر عامل سرمایه و انباشت آن در اقتصاد بوده است. این نتیجه برخلاف یافتههایی است که در پنج کشور صنعتی شده به دست آمده است؛ چرا که در آنها مهمترین عامل رشد، همان پیشرفت فنی ارزیابی شدهاست. در یک مطالعه تطبیقی میان سنگاپور و هنگ کنگ که یانگ[8] انجام داده است، بار دیگر بر نقش انباشت سرمایه فیزیکی در اقتصاد سنگاپور و رشد آن تأکید شده است.
در اینجا سوال اصلی که باید به آن پاسخ داده شود، آن است که آیا رشد بازارهای مالی و توسعه و گسترش آنها می تواند به افزایش کارآیی سرمایه انباشت شده، بیانجامد و از سوی دیر، سبب افزایش نرخ پس انداز و بنابراین، ازدیاد نرخ سرمایهگذاری و در نهایت تراکم سرمایه گردد؟
توسعه مالی باید از دو سو بر رسد اقتصادی اثر داشته باشد. از یک سو، سبب توسعه بازارهای مالی داخلی می شود که میتواند به افزایش کارآیی در سرمایه انباشته شده، منجر گردد و از سوی دیگر، سبب افزایش نرخ پسانداز و بنابراین، ازدیاد نرخ سرمایهگذاری و در نهایت تراکم سرمایه می شود. بدیهی است که این امر ممکن است، همیشه رخ ندهد. برای مثل، اگر پس اندازهها بتوانند جذب داراییهای خارجی و سرمایهگذاریهای خارج از کشور شوند، این حالت منتفی خواهد بود. در انگلستان، افزایش واسطههای مالی منجر به کاهش نرخ پس انداز داخلی در خلال دهه 1980 گردید.
بنابراین میتوان گفت که گسترش بازارهای مالی میتواند هم بر کارآیی سرمایه انباشت شده و هم بر حجم انباشت شدة آن مؤثر باشد. نکته بعدی که باید مورد توجه قرار گیرد، بحث مجرای اثر گذاری است. این مسئلهای است که مک کینون و شاو[9] به آن اشاره کردهاند در حالی که این نکته اولین بار توسط گلداسمیت[10] بیان شده بود. گلداسمیت ارتباط مثبت میان توسعه بازار مالی و سطح تولید ناخالص ملی سرانه را روشن کرده است. پس از وی، این نکته به شکل بسیار گستردهای در سال 1991 توسط ربلو[11] بررسی گردید. وی نوعی از تابع تولید را در نظر میگیرد که در آن برای سهولت محاسبات، تولید فقط تابعی از حجم سرمایه فرض می شود:
(1)
و به ترتیب: نشان دهنده تولید و حجم سرمایه فیزیکی در زمان t میباشند و A و نرخ پس انداز () با s و در نهایت، نشان د ادن تولید نهایی سرمایه فیزیکی با خواهیم داشت:[12]
(2)
از معادلة (2) نرخ رشد محصول بر حسب نرخ پسانداز و تولید نهایی سرمایه فیزیکی قابل حصول است. در این حال، مدلهای مک کینون و شاو (1973) و کاپور[13] اثر توسعه بازارهای مالی را بر افزایش رشد اقتصادی از طریق متغیر پس انداز نشان دادهاند، اما گلدسمیت (1969) این اثر گذاری اثر رشد بازارهای مالی بر رشد اقتصادی) را از طریق افزایش کارآیی سرمایه فیزیکی توضیح داده است. مدلهای جدید رشد دورن زا اثر گذاری توسعه بازارهای مالی بر رشد اقتصادی را بیشتر از طریق افزایش در تولید نهایی سرمایه فیزیکی مطرح می نمایند؛ تا از طریف متغیر پس انداز.
تکنیکهای همپارچگی به بحث درباره برآورد و تشخیص روابط بلندمدت میان متغیرها و بنابراین، درصد مشارکت آنها در رشد بلندمدت می پردازند. بکارگیری این تکنیکها رد مطالعاتی، نظیر: بررسی و و مقدم[14] در تابع کاب داگلاس مشهند است. این دو، علاوه بر متغیرهای متعارف کار و سرمایه، از یک متغیر اضافی برای نشان د ادن وضع تجاری نیز استفاده کردهاند؛ و بر همین اساس، رشد تولید در طول دو دهه اخیر را برای کشور فرانسه به دست آوردهاند. در اینجا، مفاهیم مشابهی از کار این دو به کمک گرفته شده و اثر توسعه بازار مالی بر مسیر رشد بلندمدت در اقتصاد ایران بررسی می گردد.
برای این منظور، روابط همپارچگی بلندمدت میان متغیرهای لحاظ شده در تابع تولید و سهم هر یک از آنها در افزایش رشد اقتصادی، طی سالهای مورد بررسی تحلیل می گردد.
برای این منظور، بروابط همپارچگی بلند مدت میان متغیرهای لحاظ شده در تابع تولید و سهم هر یک از آنها در افزایش رشد اقتصادی، طی سالهای مورد بررسی تحلیل میگردد.[15] برای متغیر توضیح دهنده گسترش بایزار مالی ا زیک متغیر جانشین[16] به عنوان متغیر اعتبار[17] استفاده میشود.
تابع تولید را می توان به شرح زیر بیان نمود:
درایو معادله = y محصول، k سرمایه فیزیکی . l نیروی کار و Cxedit متغیر اعتبار می باشد به طوری که . (Credit)
با مثبت شدن مشتق اول تابع فوق نسبت به متغیر اعتبار واضح است که اثر گسترده شدن بازار دارایی مالی بر رشد اقتصادی مثبت است. در ثانی چنانچه مدل بر حسب شکل لگاریتم آن تصریح گردد. متغیر کشش اعتبار مالی نسبت به رشد اقتصادی است.
پیشینة تحقیق
1- سید کاظم صد ر(139) . در اثر اعتبارات اعطائی بانک کشاورزی بر اررثی افزود. بخش کشاورزی را بررسی نموده است.
روشی که در مطالعه مذکور برای اندازهگیری اثر اعتبار بر تولید کشاورزی بکار گرفته شده بر مبنای فرایندی است که اعتبارات بر تابع سرمایهگذاری و انباشت سرمایه و نهایتاً بر محصول اثر خواهد گذاشت.
الگوی تدوین شده در این مطالعه شامل سه معادله ساختاری به شرح زیر است:
الف: در معادله نخست، اثر اعتبارات بر سرمایهگذاری در بخش کشاورزی دیده شده است.
بک رابطه دوم اتحاد سرمایهگذاری و تشکیل سرمایه را در بخش کشاورزی نشان می دهد.
ج: معادله سوم تابع تولید کل بخش کشاورزی است که اثر انباره سرمایه را بر کل ارزش افزوده بخش کشاورزی آشکار می سازد.
بدین ترتیب نقش اعتبارات بر ارزش افزوده از طریق تأثیر آن بر جریان سرمایهگذاری و تاثیر جریان اخیر بر انباشت سرمایه و بالاخره تاثیر انباشت سرمایه بر ارزش افزوده دیده شده است. متغیرهای بکار گرفته شده در این مدل عبارتند از:
= سرمایهگذاری در بخش کشاورزی
= ارزش افزوده بخش کشاورزی
crd= اعتبارات بانک کشاورزی
Kt = انباشت سرمایه
= نرخ استهلاک در بخش کشاورزی
در این تحقیق روابط بین متغیرها در کوتاه مدت و بلند مدت بررسی شده است.
برای بررسی روابط بلند مدت بین متغیرهای مدل از روش هم جمعی استفاده شده است. یعنی بردارهای هم جمعی بین متغیرهای هر معادله به روش جوهانسون – جوسیلیوس بدست آمده و بر اساس برداردهای بدست آمده تحلیلهای لازم صورت گرفته است. همچنین به منظور استخراج روابط کوتاه مدت بین متغیرها، عبارت تصحیح خطای هر معادله بدست آمده و به عنوان متغیری برونزا در تک تک معادلات قرار داده شده است. سپس معادلات به روش 3SLS بطور همزمان مورد برآورد قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان داده است که در کوتاه مدت بطور متوسط به ازاء یک درصد افزایش در مبلغ اعتبارات بانک کشاورزی، ارزش افزوده این بخش به میران 046/0 درصد افزایش یافته است. همچنین بر اساس نتایج حاصل، در بلند مدت به ازاء یک درصد افزایش در مبلغ اعتبارات، به طور متوسط ارزش افزوده به میزان 003/0 درصد افزایش مییابد. لازم به ذکر است که در تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر اعتبارت بانک کشاورزی بر ارزش افزوده، کل مبلغ اعتبارات در تابع سرمایهگذاری وارد شده است و تأثیر این متغیر از طریق سرمایهگذاری بر متغیر ارزش افزوده دیده شده است. در صورتی که به نظر می رسد چون اعتبارات جاری بیشتر به منظور تهیه نهاده های تولید مورد استفاده قرار میگیرند تاثیر خود بر ارزش افزوده را از طریق تابع تولید نشان دهند. و اعتبارات سرمایهای که به منظور انجام سرمایهگذاری در بخش مورد استفاده قرار میگیرند تاثیر خود را در تابع سرمایهگذاری بهتر نمایان سازند.
2- حسینی حق پرست، بررسی تأثیر تسهیلات بانکی بر رشد ارزشی افزوده بخش صنعت و معدن- پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده اقتصاد- دانشگاه علامه روشی که در مطالعه مذکور برای اندازهگیری اثر اعتبار بر تولید بخش صنعت بکار گرفته شده بر مبنای فرایندی است که اعتبارات بر تابع سرمایهگذاری و نهایتاً بر محصول اثر خواهد گذاشت.
الگوی تدوین شدن در این مطالعه به شرح زیر است:
(1)
(2)
برابر است با سرمایهگذاری در زمان t
عبارت است از انباشت سرمایه
در این مطالعه تغییر در مانده تسهیلات اعطائی بانکها به بخش صنعت به صورت یکی از پارامترهای اصلی در سرمایهگذاری خالص در بخش صنعت آورده شده است:
(3)
نرخ یارانه اعتباری (از تفاضل نرخ سود بانکی از تورم در شاخصی تعدیل کنند. بخش بدست آمده است).
تغییرات مانده تسهیلات اعطائی
با توجه به معادله شماره (2) معادله شماره (3) را در داخل معادله شماره (1) قرار داده که رابطه زیر حاصل می شود.
(4)
(5)
با فرض خطی بودن تابع فوق مدل قابل تخمینی به صورت زیر در می آید:
(6)
که نشان دهنده تغییر در هزینههای عمرانی دولت در این بخش است.
با رگرس کردن معادله فوق نتیجه زیر حاصل شده است.
RAD = تغییر در ارزش افزوده حقیقی
RBF = تغییر درمانده بدهی حقیقی بخش صنعت و معدن به سیستم بانکی
RGE = تغییر در مخارج عمرانی حقیقی دولت در بخش صنعت و معدن
R2 = 0.89 F= 9.69
تفسیر رابطه فوق این است که با یک واحد افزایش در رشد تسهیلات بانکی به این بخش در زمان به میزان 29/0 واحد به رشد ارزش افزوده این بخش بعد از دو سال اضافه خواهد شد. همچنین رشد مخارج عمرانی دولت در زمان t پس از یک سال به میزان 82/3 واحد به رشد ارزش افزوده بخش صنعت و معدن میافزاید.
3- اداره بررسیهای اقتصادی. بررسی تاثیر اعتبارات بانکی بر سرمایهگذاری و تولید در اقتصاد ایران با تاکید بر بخشهای صنعت و معدن و کشاورزی
در این مطالعه بررسی مسئله تاثیر تسهیلات اعطایی بر روی رشد و سرمایهگذاری در سطح کلان بعنوان اولیت مد نظر بوده در مرحله بعد بررسی مورد نظر در حوزه محدودتر زیر بخشهای خاصی اقتصادی دنبال شده است.
در این مطالعه سرمایهگذاری تابعی از متغیرهای اساسی اقتصاد یعنی تولید ناخالص داخلی و سرمایهگذاری دوره قبل و متغیرهای تاثیر گذار دیگر مورد نظر یعنی تفسیر درمانده تسهیلات اعطایی بانکها و نرخ تورم فرضی شد.
در مطالعه حاضر به منظور کسب اطمینان از نتایج حاصل از برآورد معادلات کلیه سریهای زمانی (متغیرهای) مورد استفاده از نظر ما نابودن از طریق آزمون fuller Augmented Dicky مورد آزمون قرار گرفتهاند.
نتایج آزمون بیان کننده مانا نبودن متغیرهای تشکیل سرمایه ثابت و ارزش افزوده در بخش صنعت و معدن بصورتهای ساده و لگاریتمی بوده است. بنابراین استفاده از متغیرهای فوق نتایج غیرقابل اعتمادی از برآورد معادلات حاصل مینمود. متغیرهای مذکور صرفاً در صورتی که بصورت تفاضل مرتبه اول و تفاضل لگاریتم طبیعی مرتبه اول محاسبه گردد، قابلیت مانا بودن پیدا می کردند که در این وضعیت نتایج معنیداری از برآورد معادلات بدست نمیدهند و مسئله مورد بررسی با مشکلات جدی برخورد می نمود.[18] به منظور حل معضل فوق متغیر تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در بخش صنعت و معدن بصورت نسبت متغیر فوق به ارزش افزوده بخش فوق محاسبه گردید (IMIR) که خوشبختانه با تبدیل آن به شکل فوق، سری زمانی بدست آمده وضعیت مانایی بخود گرفتند و بعلاوه در شکل لگاریتمی (LIMIR) هم مانا تشخیص داده شدند.
بدین ترتیب معادله تشکیل سرمایه در بخش صنعت و معدن بصورت نسبت تشکیل سرمایه به ارزش افزوده و با توجه به متغیرهای تاثیر گذار بر روی آن مورد برآورد قرار گرفت.
معادله مربوط به دو شکل ساده و لگاریتمی برآورد شد که فرم لگاریتمی آن از نظر آمارههای اقتصاد سنجی در وضعیت بهتری بوده است. شکل اولیه معادله بشکل ذیل می باشد.
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 45 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 65 |
وزارت کار و امور اجتماعی
صندوق حمایت از فرصتهای شغلی
«خرداد 1382»
دستورالعمل اجرائی مشارکت مدنی
ماده 2- مشارکت مدنی توسط صندوق بمنظور ایجاد تسهیلات لازم برای فعالیتهای تولیدی، کشاورزی، بازرگانی و خدماتی صورت خواهد گرفت.
تبصره: موضوع مشارکت باید مشخص باشد.
ماده 3- شرکت مشارکت مدنی در صورتی تشکیل و تحقق خواهد یافت که شرکاء طبق قرارداد سهم الشرکه نقدی خود را به حساب مخصوص که در صندوق و یا نزدیک بانک عامل آن برای شرکت افتتاح می گردد واریز نمایند و در صورتیکه تمام یا قسمتی از سهم الشرکه غیر نقدی باشد طبق مقررات مشارکت مدنی این سهمالشرکه به مدیر یا مدیران شرکت تحویل گردد.
تبصره: پرداخت سهمالشرکه شرکاء در مشارکت مدنی می تواند طبق قرارداد همزمان و یا به دفعات صورت گیرد.
ماده 4- مشارکت مدنی پس از تحقق موضوع مشارکت تسویه و مرتفع میشود.
ماده 5- صندوق مکلف است قبل از مبادرت به انعقاد قرارداد مشارکت مدنی عملیات موضوع مشارکت را بررسی و اطمینان حاصل نماید که اصل مالالشرکه و سود مورد انتظار ناشی از مشارکت مدنی در طول مدت قرارداد قابل برگشت و مشارکت قابل تسویه باشد.
ماده 6- صندوق مکلف است در قرارداد مشارکت مدنی تصریح نماید که مدیر یا مدیران شرکتهای مدنی که طبق این مقررات تشکیل می شوند، بیش از مالالشرکه واریز شده به حساب و یا تحویل شده به مدیر یا مدیران شرکت مجاز به انجام معامله و قبول تعهدات مالی نمی باشند.
ماده 8- حداقل سود مورد انتظار در مورد معامله و یا معاملات موضوع شرکتهای مدنی که طبق این مقررات تشکیل می شود توسط مجمع صندوق حمایت از فرصتهای شغلی تعیین خواهد شد.
ماده 9- حداقل و یا حداکثر نسبت سهم سود صندوق در عملیات مشارکت مدنی توسط مجمع صندوق تعیین خواهد شد.
ماده 10- صندوق در صورتی مجاز به مشارکت مدنی می باشد که موضوع این قبیل مشارکتها حداکثر ظرف مدت یکسال خاتمه پذیرفته و ظرف همین مدت قابل تسویه باشد.
تبصره1: در مواردیکه مشارکت مدنی برای امور طرحهای تولیدی (صنعتی، معدنی، کشاورزی، احداث ساختمان) و همچنین برای امور طرحهای جدید خدماتی صورت میپذیرد حداکثر مدت 3 سال تعیین می گردد.
تبصره 2: صندوق مجاز به مشارکت مدنی در امر احداث مسکن انفرادی و تعاونیهای مسکن نبوده و مشارکت آن در مجتمع سازی نیز منوط به تسویه کامل در پایان مشارکت می باشد.
تبصره 3: فروش اقساطی سهمالشرکه صندوق در شرکتهای مدنی موضوع تبصره 1 در زمان خاتمه قرارداد مجاز می باشد.
تبصره 4: حداکثر مدت مشارکت (یکسال)، طبق نظر صندوق حداکثر تا شش ماه قابل تمدید می باشد.
ماده 11- اداره امور شرکت مدنی طبق قرارداد برعهده صندوق و یا شرکای دیگر خواهد بود.
ماده 12- حداکثر مشارکت صندوق در هر شرکت مدنی معادل 80% کل سرمایه هر شرکت مدنی تعیین می گردد.
ماده 13- صندوق موظف است برحسن اجرای قراردادهای منعقده موضوع مشارکت مدنی تا خاتمه موضوع شرکت و تسویه حساب نظارت لازم و کافی بعملآورد.
تبصره: عملیات مالی ناشی از معاملات موضوع مشارکت در صندوق حمایت از فرصتهای شغلی و یا بانک عامل صندوق متمرکز خواهد شد.
ماده 14- صندوق می تواند جهت حصول اطمینان از حسن اجرای قرارداد مشارکت مدنی خود، از طرف مقابل در قرارداد تامین کافی اخذ نماید.
این دستورالعمل مشتمل بر 15 ماده و 7 تبصره در تاریخ به تصویب مجمع عمومی صندوق رسیده و از تاریخ ابلاغ قابل اجرا می باشد.
1- عقد مشارکت مدنی ماهیتاً جایز است مگر آن که ضمن عقد لازمی اختیار فسخ از طرفین سلب شده باشد.
2- مشارکت مدنی با امتزاج سرمایه شرکاء (صندوق و شریک) اعم از نقدی و غیرنقدی تحقق خواهد یافت.
3- در آمیختن سهمالشرکه نقدی طرفین (صندوق و شریک) بنحو مشاع بصورت همزمان از مختصات مشارکت مدنی می باشد.
4- مشارکت مدنی به قصد انتفاع و کسب درآمد انجام می پذیرد.
5- مشارکت مدنی در صورتی تحقق خواهد یافت که شرکاء طبق قرارداد سهمالشرکه نقدی خود را به حساب مخصوصی (حساب مشترک مشارکت مدنی) که بدین منظور افتتاح می گردد واریز نمایند و چنانچه تمام یا قسمتی از سهمالشرکه غیر نقدی باشد حسب توافق طرفین ارزیابی و ارزش آن در شرکت منظور گردد.
تبصره 1- واریز سهمالشرکه شرکاء (صندوق و شریک) طبق قرارداد می تواند دفعتاً واحده یا بسته به مورد به دفعات به نسبت توافق شده (درصد سهم صندوق و سهم شریک) صورت پذیرد.
تبصره 2- پرداخت از حساب مشترک مشارکت مدنی جهت انجام امور مشارکت می تواند دفعتاً واحده یا به دفعات صورت پذیرد.
تبصره 3- واگذاری تدریجی سهمالشرکه صندوق بصورت اقساطی و یا واریز نقدی ماحصل مشارکت دفعتاً واحده یا به دفعات مجاز می باشد.
6- در مشارکت مدنی نحوه تسویه مشارکت می بایست بشرح زیر مشخص گردد:
الف- در صورت مجاز بودن واگذاری نسیه سهمالشرکه صندوق، قرارداد مشارکت منعقده باید مبین این امر باشد.
ب- در صورت عدم تمایل صندوق به فروش اقساطی سهمالشرکه خود طبق قرارداد منعقده، لازم است شریک نسبت به تسویه کامل مشارکت مدنی طبق قرارداد از محل منابع مالی خود اقدام نماید.
ج- در مشارکت مدنی بازرگانی در صورت عدم فروش تمام یا قسمتی از کالای مورد مشارکت شریک مکلف است باقیمانده کالای مورد مشارکت را طبق قرارداد از محل منابع مالی خود به قیمت توافق شده خریداری نماید.
7- حداکثر مدت مشارکت مدنی یکسال تعیین می گردد که طبق نظر صندوق تا 6 ماه قابل تمدید می باشد.
تبصره: در مشارکت مدنی برای امور طرحهای صنعتی، معدنی، کشاورزی، احداث مسکن و ساختمان و همچنین برای امور طرحهای جدید خدماتی حداکثر مدت 3 سال تعیین میگردد.
8- فروش اقساطی سهمالشرکه صندوق در مشارکتهای مدنی صنعتی، معدنی، کشاورزی و احداث ساختمان (واحدهای تولیدی، خدماتی و بازرگانی) و همچنین طرحهای جدید خدماتی پس از تحقق موضوع مشارکت مجاز می باشد.
تبصره 1: فروش اقساطی سهمالشرکه صندوق در بخش مسکن مجاز نمی باشد.
تبصره 2: فروش اقساطی سهمالشرکه صندوق در بخش بازرگانی و خدمات (بجز طرحهای جدید خدماتی) مجاز نمی باشد.
9- در مشارکت مدنی کلیه هزینه های اجرای موضوع مشارکت طبق قرارداد میتواند از محل سرمایه مشارکت تامین گردد.
مشارکت مدنی در تامین منابع مورد نیاز جهت احداث و تکمیل مجتمعهای مسکونی (بخش مسکن)، بیمارستانها، مراکز تفریحی، فرهنگی، ورزشی، هتلها، رستوران، مجتمع اداری، اتوسرویسها و… (بخش خدمات) و تامین مواد اولیه کارخانجات تولیدی و احداث ساختمانها، تاسیسات و ماشین آلات طرحهای تولیدی، کشاورزی، صنعت، معدن (بخش تولید) و تامین منابع بخش بازرگانی بصورت مشارکت بازرگانی داخلی و خارجی بمنظور خرید و فروش کالا مورد استفاده قرار میگیرد.
توضیح اینکه در شرایط فعلی صندوق در بخش احداث مسکن انفرادی و تعاونیهای مسکن (با توجه به رسالت بانکها و سایر موسسات اعتباری) مجاز به مشارکت نمیباشد.
مشارکت مدنی در امر احداث مجتمع های مسکونی، تجاری و یا اداری (یا تواماً) در مواردیکه عرصه دارای سند مالکیت ششدانگ مستقل و مفروز می باشد با ارائه پروانه ساختمانی معتبر و نقشه های مصوب مجاز می باشد. ضمناً سهمالشرکه صندوق در این بخش قابل واگذاری نبوده و باید در پایان دوره مشارکت و تحقق موضوع همراه با سود متعلقه نقداً توسط سایر شرکاء واریز و تسویه گردد.
1-2- مشارکت در سرمایه گذاری ثابت طرحها بمنظور ایجاد واحدهای جدید یا توسعه واحدهای موجود و تامین سرمایه در گردش طرحهای یاد شده در بخشهای صنعت، معدن، کشاورزی و خدمات.
توضیح: فروش اقساطی سهمالشرکه صندوق پس از اتمام مشارکت در واحدهای فوق مجاز می باشد.
2-2- مشارکت در تهیه ماشین آلات، تجهیزات، تاسیسات و وسایل تولید واحدهای موجود بمنظور جایگزینی آنها در بخشهای صنعت، معدن، کشاورزی و خدمات.
توضیح: فروش اقساطی سهمالشرکه صندوق پس از تحقق امر مشارکت در بخشهای صنعت، معدن و کشاورزی مجاز بوده لیکن فروش اقساطی سهمالشرکه در واحدهای خدماتی مجاز نمی باشد.
3-2- مشارکت مدنی جهت تهیه مواد اولیه، ابزار کار و قطعات یدکی داخلی و خارجی در بخشهای صنعت، معدن، کشاورزی و خدمات در واحدهای موجود.
توضیح: فروش اقساطی سهمالشرکه صندوق در مشارکت مدنی در واحدهای تولیدی (صنعت، معدن، کشاورزی) مجاز و برای واحدهای خدماتی ممنوع میباشد.
صندوق می تواند بمنظور خرید و فروش کالای داخلی یا ورود کالا از خارج و یا صدور کالا به خارج از کشور نسبت به اعطای تسهیلات مشارکت اقدام نماید. فروش اقساطی سهمالشرکه صندوق در بخش بازرگانی ممنوع می باشد.
1-1- با توجه به فلسفه وجودی و تاسیس صندوق حمایت از فرصتهای شغلی، اولویت اول در اعطای این نوع تسهیلات، بررسی طرحها و مشاغل اشتغالزا که زمینه اشتغال حداقل 3 نفر را در طرحهای متوسط (اشخاص حقوقی) و حداقل یک نفر را در طرحهای کوچک (شخص حقیقی) فراهم نماید مورد هدف می باشد.
2-1- متقاضی تسهیلات می تواند شخص حقیقی یا حقوقی باشد. اشخاص حقوقی خود به دو دسته خصوصی و دولتی (عمومی) تقسیم می شوند:
الف- اشخاص حقوقی خصوصی- عبارتند از شرکتهای تجارتی شامل شرکتهای سهامی (خاص و عام)، با مسئولیت محدود، تضامنی، مختلط غیرسهامی، مختلط سهامی، نسبی، تعاونیهای تولید و مصرف و موسسات غیرتجاری انتفاعی یا غیرانتفاعی.
توضیح: شرط مهم خصوصی بودن شرکتهای فوق اینست که دولت سهامدار آنها نباشد.
ب- اشخاص حقوقی دولتی (عمومی) عبارتند از وزارتخانه ها، موسسات دولتی، شرکتهای دولتی سازمانها و نهادهای عمومی.
توضیح: در اعطای تسهیلات مالی به اشخاص حقوقی متقاضیان بند (الف) و مشخصاً شرکتهای سهامی مخاطب صندوق می باشد.
3-1- داشتن اهلیت.
4-1- حسن شهرت و پرداخت و سابقه و توانائی انجام امور مشارکت.
5-1- داشتن اعتبار کافی و حساب فعال در شعب صندوق یا حساب سبز فعال در نزد بانک عامل صندوق.
6-1- داشتن مجوزهای لازم جهت انجام امور مشارکت.
7-1- کلیه موارد فوق باید مورد تائید مامور اطلاعات یا گروه تحقیق قرار گیرند.
1-2- مدت مشارکت مدنی در امر احداث مجتمع های بزرگ مسکونی، تجاری، اداری (یا تواماً) و طرحهای ایجاد و توسعه واحدهای کشاورزی، صنعتی، معدنی و خدماتی حداکثر سه سال تمام می باشد.
2-2- مدت مشارکت مدنی در سایر موارد حداکثر یکسال بوده که عنداللزوم با ارائه مستندات لازم از طرف شریک در صورت موافقت صندوق حداکثر تا شش ماه قابل تمدید خواهد بود.
حداکثر سهمالشرکه صندوق در کلیه مشارکتهای مدنی معادل 80% سرمایه مشارکت مدنی تعیین می گردد.
حداکثر میزان تسهیلات اعطائی (سقف فردی) برای اشخاص حقیقی به ازاء هر نفر 250 میلیون ریال و هر طرح 500 میلیون ریال و برای اشخاص حقوقی 3 میلیارد ریال تعیین می گردد.
1-5- سود دوران مشارکت در بخشهای صنعت، معدن، کشاورزی، خدمات، مسکن و ساختمان با توجه به مبالغ پرداخت شده بشریک یا شرکاء و یا مبالغ واریز شده به حساب مشترک مشارکت مدنی توسط شریک (مبالغ استفاده شده توسط مشتری یا مانده بدهی) محاسبه خواهد شد.
2-5- در بخش بازرگانی نحوه پرداخت از حساب مشترک م.م و یا واریز ماحصل آن تاثیری در محاسبه سود مورد انتظار نداشته و سود نسبت به کل رقم پرداخت شده به شریک در مدت دوره مشارکت مدنی محاسبه و با توجه به آن نسبت تقسیم سود تعیین خواهد شد.
3-5- پس از انقضای مدت مشارکت مدنی در صورت عدم تسویه بدهی، جریمه تاخیر مشارکت بمیزان نرخ مورد عمل در بخش مربوطه بعلاوه (6%) در سال نسبت به مانده بدهی مشتری در کلیه بخشها با توجه به مدت محاسبه خواهد شد.
4-5- نرخ سود مورد انتظار در تسهیلات مشارکت مدنی برابر آئین نامه مصوب مجمع تعیین خواهد شد.
توضیح: نرخهای حداقل تعیین شده مربوط به تسهیلات اعطائی برای سرمایهگذاری ثابت طرحها (طرحهای جدید) بوده و در سایر موارد بمنظور پیش بینی سود دوره مشارکت مدنی و اعطای تسهیلات حداکثر نرخهای بخش مربوطه ملاک محاسبه خواهد بود.
5-5- سود دوره مشارکت مدنی در بخشهای تولید، ساختمان و خدمات براساس فرمول ذیل برای هر نوبت از پرداخت محاسبه می گردد:
T= مدت به روز از زمان پرداخت تا تسویه
a= مبلغ پرداخت شده در هر نوبت
I= نرخ سود مورد انتظار
توضیح (1): در کلیه محاسبات مربوط به سود دوره مشارکت مدنی و جرائم تاخیر، مدت سال در صورت و مخرج کسر 360 روز تمام و ماه 30 روز منظور خواهد شد.
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 47 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 122 |
فصل اول
تعاریف و مفاهیم
پیمان ، مجموعه اسناد ومدارک است که در ماده 2 موافقتنامه پیمان ، درج شده است.
ماده 2. موافقتنامه
موافقتنامه ، سندی است که مشخصات اصلی پیمان ، مانند مشخصات دو طرف ، موضوع ، مبلغ و مدت پیمان ، در آن بیان شده است .
ماده 3 . شرایط عمومی
شرایط عمومی ، مفاد همین متن است که شرایط عمومی حاکم بر پیمان را تعیین می کند.
ماده 4. شرایط خصوصی
شرایط خصوصی، شرایط خاصی است که به منظور تکمیل شرایط عمومی ، برای این پیمان ، باتوجه به وضعیت وماهیت آن ، تنظیم شده است . موارد درج شده در شرایط خصوصی ، هیچ گاه نمی تواند مواد شرایط عمومی را نقض کند.
ماده 5 . برنامه زمانی اجرای کار
الف ) برنامه زمانی کلی : برنامه ای است که در آن ، زمانبندی کلی کارهای مورد پیمان برحسب ماه منعکس گشته ودر اسناد ومدارک پیمان درج شده است .
ب ) برنامه زمانی تفصیلی : برنامه ای است که زمانبندی فعالیتهای مختلف کارهای موضوع پیمان ،به تفصیل و در چارچوب برنامه زمانی کلی ، در آن آمده است .
ماده 6. کارفرما
کارفرما، شخص حقوقی است که یک سوی امضا کننده پیمان است وعملیات موضوع پیمان را براساس اسناد ومدارک پیمان ، به پیمانکار واگذار کرده است . نمایندگان وجانشینهای قانونی کارفرما، در حکم کارفرما می باشند.
ماده 7 . پیمانکار
پیمانکار ، شخص حقوقی یا حقیقی است که سوی دیگر امضا کننده پیمان است و اجرای موضوع پیمان را بر اساس اسناد و مدارک پیمان ، به عهده گرفته است . نمایندگان و جانشینهای قانونی پیمانکار ، در حکم پیمانکار می باشند.
ماده 8 . مدیر طرح
الف ) مهندس مشاور ، شخص حقوقی یا حقیقی است که برای نظارت بر اجرای کار ، در چارچوب اختیارات تعیین شده در اسناد و مدارک پیمان ، از سوی کارفرما به پیمانکار معرفی می شود.
ب) مهندس ناظر ، نماینده مقیم مهندس مشاور در کارگاه است و در چارچوب اختیارات تعیین شده در اسناد ومدارک پیمان به پیمانکار معرفی می شود.
ماده 10 . رئیس کارگاه
رئیس کارگاه ، شخصی حقیقی دارای تخصص وتجربه لازم ست که پیمانکار ، اورا به مهندس مشاور معرفی می کند تا اجرای موضوع پیمان در کارگاه را سرپرستی کند.
ماده 11 . پیمانکار جزء
پیمانکار جزء ، شخصی حقیقی یا حقوقی است که تخصص در انجام کارهای اجرایی را دارد و پیمانکار برای اجرای بخشی از عملیات موضوع پیمان ، با او قرارداد می بندد.
ماده 12 . کار ، کارگاه ،تجهیز و برچیدن کارگاه
الف ) کار ، عبارت از مجموعه هملیات ، خدمات یا اقدامات مورد نیاز ، برای آغاز کردن ، انجام وپایان دادن عملیات موضوع پیمان است و شامل کارهای دایمی است که باقی خواهد ماند و به عنوان موضوع پیمان تحویل کار فرما می گردد، و کارهای موقتی است که به منظور اجرا ونگهداری موضوع پیمان انجام می شود.
ب) کارگاه ، محل یا محلهایی است که عملیات موضوع پیمان در آن اجرا می شود یا به منظور اجرای پیمان ، با اجازه کارفرما از آن ا ستفاده می کنند. کارگاهها یا کارخانه های تولیدی خارج از محلها و زمینهای تحویلی کارفرما ، که به منظور ساخت تجهیزات یا قطعاتی که در کار نصب خواهد شد مورد استفاده قرار می گیرد، جزو کارگاه به شمار نمی آید.
ج ) تجهیز کارگاه ، عبارت از عملیات ، اقدامها و تدارکاتی است که باید به صورت موقت برای دوره اجرا انجام شود، تا آغاز کردن وانجام دادن عملیات مو.ضوع پیمان ، طبق اسناد و مدارک پیمان ، میسر شود .
د) برچیدن کارگاه ، عبارت از جمع آوری مصالح ، تجهیزات ، تاسیسات و ساختمانهای موقت ، خارج کردن مواد زاید ، مصالح ، تجهیزات ، ماشین آلات و دیگر تدارکات پیمانکار از کارگاه و تسطیح و تمیز کردن محلهای تحویلی کارفرما می باشد.
ماده 13 . مصالح ، تجهیزات ، مصالح و تجهیزات پای کار ، ماشین آلات و ابزار ، تاسیسات و ساختمانهای موقت ، وسایل
الف ) مصالح ، عبارت از مواد ، اجناس وکالاهایی است که در عملیات موضوع پیمان مصرف یا نصب شده و در کار باقی می ماند.
ب) تجهیزات ، عبارت از دستگاهها و ماشین آلاتی است که در عملیات موضوع پیمان نصب شده و در کار باقی می ماند.
ج ) مصالح و تجهیزات پای کار ، عبارت از مصالح و تجهیزاتی است که پیمانکار ، باتوجه به اسناد و مدارک پیمان برای اجرای موضوع پیمان ، تهیه کرده ودر محل یا محلهایی از کارگاه در طرح جانمایی تجهیز کارگاه به عنوان اتبار کارگاه یا محل انباشت مصالح تعیین گردیده است ، نگهداری و حفاظت می کند. مصالح وتجهیزات موجود در محل مصرف یا نصب نیز مصالح و تجهیزات پای کار نامیده می شود.
تبصره – قطعات پیش ساخته وتجهیزاتی که در اجرای موضوع پیمان ، با اجازه کارفرما و زیر نظر مهندس مشاور ، درکارگاهها یا کارخانه های تولیدی خارج از کارگاه ساخته شده است نیز درحکم مصالح و تجهیزات پای کار به شمار می رود.
د ) ماشین آلات وابزار ،عبارت از دستگاهها، تجهیزات ،ماشین آلات ، و به طور کلی ، ابزارهای اجرای کار است که به منظور اجرای موضوع پیمان به صورت موقت به کار گرفته می شود . ماشین آلات و ابزار را ممکن است ماشین آلات نیز بنامند.
ه ) تاسیسات و ساختمانهای موقت ، عبارت از انواع ساختمانها ،محوطه سازیها ، انبارها ، تاسیسات آب ، برق ، سوخت و مخابرات ، شالوده دستگاهها ، و به طور کلی ،تمام تاسیسات و بناهایی است که به صورت موقت ، برای دوره اجرا تامین شده و جزو کارهای تجهیز کارگاه به شمار می رود.
و ) وسایل ، عبارت از اثاثیه اداری ،مسکونی ، آشپزخانه و دیگر لوازم مورد نیازی است که برای دوره اجرا تامین شده و جزو تجهیز کارگاه منظور می شود .
ماده 14 . بر آورد هزینه اجرای کار ، مبلغ پیمان ، مبلغ اولیه پیمان ، مبلغ نهایی پیمان ، ضریب پثیمان ، نرخ پیمان ، مدت پیمان ، مدت اولیه پیمان ، متوسط کارکرد فرضی ماهانه
الف ) برآورد هزینه اجرای کار ، مبلغی است که به عنوان هزینه اجرای موضوع پیمان ، به وسیله کارفرما محاسبه واعلام شده است.
ب ) مبلغ پیمان ، مبلغ درج شده در ماده 3 موافقتنامه بااحتساب مبلغ ناشی ازتغییر مقادیر کار و قیمت جدید است . مبلغ پیمان هنگام مبادله پیمان ، همان مبلغ درج شده در ماده 3 موافقتنامه است که مبلغ اولیه پیمان نامیده می شود
. ج) مبلغ نهایی پیمان ، مبلغ درج شده در ماده 3 موافقتنامه و تغییرات احتمالی است که براساس اسناد ومدارک پیمان ،در آن ایجاد می شود .
د ) ضریب پیمان ، حاصل تقسیم مبلغ اولیه پیمان به مبلغ برآورد هزینه اجرای کار است .
ه ) نرخ پیمان ، در مورد هریک از اقلام کار ، عبارت از بهای واحد آن قلم کار در فهرست بهای منضم به پیمان با اعمال ضریب پیمان و ضریبهای پیش بینی شده در فهرست بها و مقادیر کار است . در پیمانهایی که مشمول تعدیل آحاد بها هستند ،نرخ پیمان ، نرخ محاسبه شده به روش پیشگفته، پس از اعمال تعدیل آحادیها ،می باشد.
و) متوسط کارکرد فرضی ماهانه ، عبارت از حاصل تقسیم مبلغ اولیه پیمان به مدت اولیه پیمان است .
ز) مدت پیمان یا مدت اجرای کا ر، مدت درج شده در بند ب ماده 4 موافقتنامه و تغییرات احتمالی است که براساس ماده 30 درآ ن ایجاد می شود . مدت پیمان هنگام مبادله پیمان ، همان مدت درج شده در ماده 4 موافقتنامه است که مدت اولیه پیمان نامیده می شود.
ماده 15. روز ، ماه ، تاریخها ، مفرد وجمع ، عنوانها
الف ) روز و ماه ، روز و ماه تقویمی و شمسی است
ب ) تاریخها طبق تقویم رسمی کشور است
ج ) هر جا که معنای عبارت ایجاب کند ، کلمات مفرد معنای جمع و کلمات جمع معنای مفرد دارند .
د) عنوانهای به کار رفته در متون موافقتنامه یا شرایط عمومی ودیگر قسمتهای اسناد ومدارک پیمان ، صرفا به منظور راهنمایی وآگاهی از مفاد اسناد و مدارک است و
نمی توان در تفسیر اسناد و مدارک پیمان ، از آنها استفاده کرد.
فصل دوم
تاییدات وتعهدات پیمانکار
ماده 16. تاییدات پیمانکار
موارد زیر را پیمانکار تایید می نماید:
الف ) تمام اسناد ومدارک موضوع ماده 2 موافقتنامه را مطالعه نموده واز مفاد آن کاملا آگاه شده است .
ب ) نسبت به تامین نیروی انسانی مورد نیاز و تدارک مصالح ، تجهیزات ، ماشین آلات وابزار اجرای کار طبق مشخصات درمحل یا از نقاط دیگر ، اطمینان یافته است .
ج) محل اجرای کار را دیده و بررسی کرده است واز وضعیت آب و هوا ، بارندگی و امکان اجرای کار در فصلهای مختلف سال ، باتوجه به آمار 20 سال پیش از تاریخ ارائه پیشنهاد قیمت و در نظر گرفتن مدت اجرای کار، اطلاع یافته است .
د ) از قوانین و مقررات مربوط به کار ، بیمه های اجتماعی ، مالیاتها ، عوارض ودیگر قوانین و مقررات ، که تا تاریخ تسلیم پیشنها د معمول ومجرا بوده است ، کاملا مطلع بوده ومتعهد است که همه آنها را رعایت کند. در هر حال ، مسئولیت عدم رعایت قوانین ومقررات یاد شده ، برعهده پیمانکار است .
ه ) در تهیه پیشنهاد قیمت ، سود مورد نظر خود و تمام هزینه های ناشی ازمفاد بندهای بالا را در نظر گرفته و بعدا از هیچ بابت ، حق درخواست اضافه پرداختی ندارد.
به هر حال ، پیمانکار تایید می نماید که هنگام تسلیم پیشنها د مطا لعات کافی انجام داده و هیچ وردی باقی نمانده است که بعدا در مورد آن استناد به جهل خود نماید.
ماده 17 . کارکنان
الف ) پیمانکار متعهد است که عملیات موضوع پیمان را به وسیله افرادی که در کار خود تخصص و تجربه کافی دارند، انجام دهد. کسانی که در اجرای این پیمان ، خدماتی برای پیمانکار انجام می دهند ، کارکنان پیمانکار شناخته می شوند. اگر در اسناد ومدارک پیمان ، استفاده از متخصصان خارجی پیش بینی شده باشد ، پیمانکار متعهد است قبلا وضعیت استخدام ، مانند میزان حقوق ومزایا ، مدت استخدام ومحل اقامت ومشخصات آنها را به وسیله مهندس مشاور به اطلاع کارفرما برساند و با رعایت مقررات ذی ربط و تامین هزینه های مربوط ، برای استخدام آنها اقدام کند. کارفرما تسهیلات لازم را برای استخدام متخصصان یاد شده فراهم می نماید . تشخیص لزوم وحدود تسهیلات مزبور با کار فرماست و این مساعدت از مسئولیت پیمانکار نمی کاهد.
ب ) تامین نیروی انسانی موردنیاز ومحل سکونت مناسب ، آب آشامیدنی و روشنایی کافی برای آنها به عهده پیمانکار است .
پیمانکار باید برای تدارک دایمی آذوقه کارگران ، اقدامات لازم به عمل آورد، بدون آنکه این اقدام برای وی حق انحصاری ایجاد کند و به آزادی کارگران در تامین مواد مورد نیاز آنها ، از هر منبعی که مایل به تحصیل آن باشند ، محدودیتی وارد سازد. بهای آذوقه که بدین ترتیب از طرف پیمانکار تهیه می شود،نباید از بهای جنس مشابه در نزدیکترین شهر یا محل گرانتر باشد و پیمانکار نمی تواند هزینه های دیگری ، مانند هزینه حمل را به قیمتهای خرید اضافه کند.
ج) کارکنان ایرانی کارگاه باید دارای شناسنامه ،و کارکنان بیگانه کارگاه باید دارای پروانه اقامت واجازه کار باشند.
د )پیمانکار نباید کارکنان شاغل کارفرما، وزارتخانه ها ، سازمانها و شرکتهای دولتی و شهرداریها را بدون اجازه مسئولان ذی ربط استخدام نماید . همچنین پیمانکار باید از به کار گماشتن اشخاصی که استخدام آنها از نظر اداره وظیفه عمومی مجاز نیست ، خودداری کند.
ه) پیمانکار موظف است که برای کارگران کارنامه کارکرد روزانه صادر کند و در اختیار آنان قرا ردهد مهندس ناظر می تواند از ادامه کار کارگران بدون کارنامه جلوگیری نماید.
و) پیمانکار متعهد است که دستمزد کارگران خود را طبق قانون کار مرتبا پرداخت کند. در صورتی که در پرداخت دستمزد کارگران تاخیری پیش آید ، مهندس مشاور به پیمانکار اخطار می کند که طلب کارگران را پرداخت نماید. در صورت استنکاف پیمانار ، کارفرما می تواند دستمزد کارگران را برای ماه یا ماههایی که صورت وضعیت آن به پیمانکار پرداخت شده است ،طبق کارنامه های کارگری که در دست کارگران و دارای امضای رئیس کارگاه است ، با توجه به پرداختهای علی الحساب که به آنها شده است ، باحضور نماینده مهندس مشاور و پیمانکار ، از محل مطالبات پیمانکار پرداخت کند و مبلغ پرداختی را به اضافه 15 درصد ، به حساب بدهی پیمانکار منظور نماید واگرمطالبات پیمانکار کافی نباشد ، از محل تضمینهای پیمانکار تامین کند. در صورتی که نمایند ه پیمانکار ، باوجود اخطار مهندس مشاور ، از حضور برای پرداختها خوددای کند، کارفرما پرداخت مزبور را انجام دهد ،بدون اینکه پیمانکار حق اعتراضی بر این عمل و مبلغ پرداختی و تعداد کارگران و میزان استحقاقی آنان داشته باشد. در صورت تکرار تاخیر در پرداخت دستمزد کارگران به مدت بیش از یک ماه ، برای ماهی که صورت وضعیت آن پرداخت شده است ، کارفرما می تواند پیمان را فسخ نماید.
ز) پیمانکار می کوشد تا حد ممکن ، کارگران موردنیاز خود را از بین ساکنان منطقه اجرای کار ، که صلاحیت انجام کارهای موضوع پیمان را داشته باشند ،انتخاب کند و به کار گمارد.
ح )پیمانکار موظف است به اجرای مقررات بیمه های درمانی واجتماعی ، مقررات ودستورالعملهای حفاظت فنی و بهداشت کار است .
ط ) در اجرای این پیمان ،پیمانکار در مقابل کارفرما مسئول اعمال کارکنان خود است ، هرگاه کارکنان و کارگران پیمانکار و پیمانکاران جز، صلاحیت لازم برای انجام کار مربوط را نداشته باشند یا باعث اختلال نظم کارگاه شودند، مهندس مشاور یا مهندس ناظر، مراتب رابرای بار اول به رئیس کارگاه تذکر می دهد ، و در صورت تکرار ،می تواند از پیمانکار بخواهد که متخلفان را از کار برکنار کند. در این صورت ،پیمانکار متکلف به اجرای این دستور است و حق ندارد برکنارشدگان را بار دیگر در همان کارگاه به کار گمارد . اجرای این دستور از مسئولیتهای پیمانکار نمی کاهد و ایجاد حقی برای او نمی کند.
ماده 18 . مسئولیت حسن اجرای کار ،برنامه کار ، گزارش پیشرفت کار ، هماهنگی با پیمانکاران دیگر ، رئیس کارگاه
الف ) پیمانکار مسئولیت کامل حسن اجرای کارهای موضوع پیمان را طبق اسناد و مدارک پیمان به عهده دارد.
ب ) پیمانکار متعهد است که سازمان ، روش اجرا و برنامه زمانی تفصیلی اجرای کار را طبق نظر مهندس مشاور بر اساس نقشه های موجود و برنامه زمانی کلی تهیه کند و ظرف یک ماه از تاریخ مبادله پیمان ، یا مدت دیگری که در اسناد ومدارک پیمان تعیین شده است ،تسلیم مهندس مشاور نماید تا پس از اصلاح و تصویب کارفرما برای اجرا به پیمانکار ابلاغ شود. اگر در اسناد و مدارک پیمان ، جزئیاتی برای چگونگی تهیه برنامه زمان تفصیلی و بهنگام کردن آن تعیین شده باشد ، پیمانکار ملزم به رعایت آن می باشد.
ج ) در صورتی که حین اجرای کار ، پیمانکار تشخیص دهد که تغییراتی در برنامه زمانی تفصیلی ضروری است ،موظف است که پیش از رسیدن موعد انجام کارهایی که به نظر او باید در برنامه آن تغییرداده شود ، مراتب را با ذکر دلیل ، به مهندس مشاور اطلاع دهد. مهندس مشاور ، تغییرات مورد تقاضای پیمانکار را در قالب برنامه زمانی کلی رسیدگی می کند و آنچه را که مورد قبول است ، پس از تصویب کارفرما ، به پیمانکار ابلاغ می کند. بدیهی است که این تغییرات در حدود مندرجات پیمان از میزان تعهدات و مسئولیتهای پیمانکار نمی کاهد.
اگر تغییر برنامه زمانی تفصیلی از سوی مهندس مشاور مطرح شود ، پیمانکار باتوجه به نظر مهندس مشاور ،تغییرات برنامه زمانی تفصیلی را تهیه می کند وبه شرح پیشگفته، برای طی مراتب بررسی و تصویب ،تسلیم مهندس مشاور می نماید.
د) پیمانکار متعهد است ه هماهنگی لازم را با دیگر پیمانکاران یا گروههای اجرایی متعلق به کارفرما ، که به نحوی با موضوع قرار داد مرتبط هستند ، به عمل آورد. برنامه ریزی چگونگی این هماهنگی توسط مهندس مشاور به پیمانکار ابلاغ می شود.
ه ) پیمانکار مکلف است که در پایان هر ماه ، گزارش کامل کارهای انجام شده در آن ماه را تهیه نماید. شکل و چگونگی تهیه گزارش را مهندس مشاور تعیین می کند. این گزارش شامل مقدار و درصد فعالیتهای انجام شده ،میزان پیشرفت یا تاخیر نسبت به برنامه زمانی تفصیلی ، مشکلات وموانع اجرایی ، نوع و مقدار مصالح و تجهیزات وارد شده به کارگاه ، تعداد ونوع ماشین آلات موجود و آماده به کار ، تعداد و تخصص نیروی انسانی موجود و دیگر اطلاعات لازم می باشد . در صورتی که جزئیات دیگری برای چگونگی تهیه گزارش پیشرفت کار در اسناد ومدارک پیمان تعیین شده باشد ، پیمانکار موظف به رعایت آن ست .
و) پیمانکار متعهد است که یک نسخه از برنامه ، نمودارها و جدولهای پیشرفت کار را در کارگاه آماده داشته باشد تا درصورت لزوم ،مهندس مشاور وکسانی که اجازه بازدید از کارگاه را دارند ، از آن استفاده کنند.
ز ) پیمانکار باید پیش از آغاز عملیات ، شخص واجد صلاحیتی را که مورد قبلو مهندس مشاور باشد ، به عنوان رئیس کارگاه معرفی نماید . رئیس کارگاه باید در اوقات کار در کارگاه حاضر باشد وعملیات اجرایی ، بامسئولیت و نظارت او انجام شود. اگر ضمن کار معلوم شود که رئیس کارگاه قادر به انجام وظایف خود نیست ، مهندس مشاور ، با ذکر دلیل، درخواست تعویض او را از پیمانکار خواهد کرد و پیمانکار مکلف است ظرف یک ماه ، شخص واجد صلاحیت دیگری را که مورد قبول مهندس مشاور باشد ، معرفی کند.
پیمانکار باید به منظور اجرای کار ودریافت دستور کارها و نقشه ها از مهندس مشاور و همچنین برای تنظیم صورت وضعیتهای موقت ، اختیارات کافی به رئیس کارگاه بدهد. هرنوع اخطار و اعلام که مربوط به اجرای کار باشد و از طرف مهندس مشاور یا نماینده او به رئیس کارگاه ابلاغ شود ، درحکم ابلاغ به پیمانکار است .
پیمانکار می تواند ، در صورت لزوم، رئیس کارگاه را عوض کند،مشروط به اینکه پیش از تعویض ، مراتب را به اطلاع مهندس مشاور برساند و صلاحیت جانشین او مورد قبول نامبرده باشد.
ماده 19 . کنترل نقاط نشانه ، پیاده کردن نقشه ها، اندازه گیریها
الف ) پیمانکارپیش از آغاز عملیات موضوع پیمان ، باید نقاط نشانه ومبدا را از لحاظ تطبیق با نقشه ها کنترل نماید و در صورتی که اختلافی موجود نباشد ،درستی آنها را تایید واعلام دارد و در صورتی که اختلافی وجود داشته باشد ، مراتب را به اطلاع مهندس مشاور برساند تا وضع موجود با مهندس مشاور و کارفرما صورتمجلس شود وملاک شروع عملیات قرار گیرد . بدیهی است که پس از آغاز عملیات هیچ گونه اعتراضی از جانب پیمانکار در این زمینه پذیرفته نیست .
پس ازتحویل هر قسمت از کارگاه ، پیمانکار باید بی درنگ ، نقاط نشانه ومبدا و همچنین علایم مربوط به آنها را با بتن یا مصالح بنایی تثبیت نماید و در طول مدت اجرای کار تا تحویل موقت ، به هزینه خود ، حفظ و نگهداری کند.
ب ) پیمانکار متعهد است که نقشه ها ها ، امتدادها و محورها را بانظارت مهندس مشاور پیاده کند و درستی آنها را با مهندس مشاور صورتمجلس کند . در صورتی که هنگام پیاده کردن نقشه ها، امتدادها و محورها، اختلافی در مورد تراز زمین طبیعی با تراز آنها در مدارک فنی مشاهده شود ، وضع موجود را پیمانکار و مهندس مشاور وکارفرما صورتمجلس می کنند.
تراز کف پی بناها و زیر سازی راهها وتمام عملیاتی که پس از انجام کار پوشیده می شوند وبعدا مرئی نیستند ، یا به هر صورت ، کنترل و اندازه گیری کامل آنها میسر نباشد ، باید پیش از پوشیده شدن یا از بین رفتن آثار آنها ،صورتمجلس شود وبه امضای مهندس ناظر و رئیس کارگاه برسد.این صورتمجلسها ملاک اندازه گیری در تنظیم صورت وضعیتها ست اگر پیمانکار عملیاتی را که باید مورد آزمایش یا بازدید قرار گیرد وتایید شود ، پیش از آنکه اقدامات پیشگفته انجام شود بپوشاند، موظف است پوششهای انجام شده را به هزینه خود بر دارد و پس از انجام آزمایشها و بازدیدهای لازم و تایید انجام کار از سوی مهندس ناظر ، به هزینه خود، نسبت به پوشش مجدد واصلاح کار اقدام کند.
ج ) اندازه گیری ها براساس نقشه های اجرایی ، دستور کارهای اجرا شده و صورتمجلسها ، که شامل کروکیهای لازم و روشن است ،انجام می شود.
ماده 20. تجهیز کارگاه ، تدارک مصالح ، تجهیزات وماشین آلات
الف ) پیمانکار موظف است که پس از تحویل گرفتن کارگاه ، با توجه به مدت تعیین شده برای تجهیز ، طرح جانمایی تجهیز کارگاه را تهیه کرده و پس از تایید مهندس مشاور ، آن را مبنای تجهیز کارگاه قرار دهد . تامین آب ، برق ، سوخت و مخابرات ، و به طور کلی ، تجهیز کامل کارگاه ، به نحوی که برای اجرای کار طبق اسناد ومدارک پیمان لازم است ، به عهده پیمانکار می باشد ، مگر اینکه در اسناد ومدارک پیمان ، ترتیب دیگری پیش بینی شده باشد.
ب ) تامین نیروی انسانی ، مصالح و تجهیزات ، ماشین آلات و ابزار به عهده پیمانکار است ، مگر آنکه در اسناد ومدارک پیمان ،ترتیب دیگری پیش بینی شده باشد .
مصالح و تجهیزاتی که پیمانکار برای انجام عملیات موضوع پیمان تهیه ودر کارگاه نگهداری می کند ، باید به قرار زیر باشد :
1) اگر منابع تهیه مصالح و تجهیزات در اسناد و مدارک پیمان تعیین شده یا بعدا معین شود، باید از همان منابع تهیه گردد. نمونه یا کاتالوگ فنی مصالح و تجهیزات باید از نظر تطبیق بامشخصات فنی ، بیش از سفارش ، به تایید مهندس مشاور برسد. در هر حال ، از نظر مرغوبیت باید کاملا طبق مشخصات فنی باشد و مورد تائید مهندس مشاور قرار گیرد.
2) اگر منابع تهیه مصالح و تجهیزات در اسناد ومدارک پیمان با تعیین آنها ضمن اجرا ، از تعهدات پیمانکار در قبال تهیه مصالح و تجهیزات مرغوب و کافی نمی کاهد. بدین روی ، پیمانکار موظف است با مطالعه کافی نسبت به امکانات محلی و کیفیت منابع تهیه مصالح و تجهیزات ، نظر و پیشنهاد خود را تسلیم مهندس مشاور کند. در صورتی که استفاده از این قبیل منابع مورد موافقت مهندس مشاور وکارفرما قرار گیرد ، اقدام به تهیه و حمل آنها نماید . بدیهی است که کارفرما این حق را دارد که منابع تهیه مصالح را تغییر دهد و پیمانکار موظف به رعایت آن می باشد. اگر به مناسبت این تغییر محل ، اضفاه یا کسر هزینه ای بابت تغییر مسافت حمل یا عوامل دیگر ایجاد شود، تفاوت بها، به اقتضای مورد ، از پیمانکار کسر یا به او پرداخت می شود. پیمانکار ملزم به رعایت مقررات مربوط به استخراج و بهره برداری شن و ماسه و دیگرمصالح معدنی است .
3) 3) نوع، مقدار وتاریخ ورود مصالح و تجهیزات به کارگاه باید با مهندس ناظر صورتمجلس شود . مصالح باید به طور مرتب به نحوی انبار شود که تمام آن به سهولت قابل بازرسی ، شمارش یا اندازه گیری باشد . انبار مصالح باید از هر لحاظ قابل حفاظت بوده تا مصالح در مقابل عوامل جوی وعوامل دیگر مصون باشد.
ج) هرگاه تهیه یا توزیع مصالح و لوازمی در داخل کشور در انحصار دولت باشد ، کارفرما تسهیلات لازم برای تهیه آن مصالح و لوازم را فراهم می کند. اگر تهیه بعضی از مصالح یا لوازم ، طبق مشخصات ذی ربط در داخل کشور میسر نباشد و ورود آنها هم از طرف دولت ممنوع شده یا بشود ، کارفرما یا خودش اجازه ورود مصالح و لوازم مزبور را برای پیمانکار تحصیل می کند یا مشخصات را تغییر می دهد.
د) درمواردی که مصالح و تجهیزاتی باید به وسیله پیمانکار از خارج کشور تهیه شود، کارفرما اجازه ورود آنها را از سازمانهای ی ربط به هزینه پیمانکار تحصیل می نماید . هرگاه ضمن اجرای کار ، محدودیتهای جدیدی پیش اید که به علت آن ، پیمانکار نتواند مصالح و تجهیزات مورد نیاز اجرای کار را ، در مدتی که برنامه پیشرفت کار ایجاب می کند،از خارج از کشور تهیه و وارد کند ، مراتب را با ذکر دلیل وارائه اسناد از طریق مهندس مشاور به اطلاع کارفرما می رساند تا با توجه به برنامه زمانی اجرای کار ، کارفرما در مورد چگونگی تامین این قبیل مصالح و تجهیزات ، تصمیمگیری نماید.
ه) در صورتی که در اسناد و مدارک پیمان ، مشخصاتی برای ماشین آلات و ابزار اجرای کار تعیین شده باشد، پیمانکار باید آنها را طبق مشخصات تعیین شده ، تامین کند. هرگاه ضمن اجرای کار ، مهندس مشاور تشخیص دهد که ماشین آلات وابزار موجود پیمانکار ،برای اتمام کار در مدت پیمان کافی نیست یا مشخصات آنها برای اجرای کار، مناسب نیست ، مراتب را به پیمانکار ابلاغ می کند. پیمانکار مکلف است که ماشین آلات و ابزار خود را طبق نظر مهندس مشاور و در مدتی که نامبرده تعیین می نماید ، تکمیل وتقویت کند،بدون اینکه برای این کار ، ادعای خسارت یا هزینه اضافی از کارفرما داشته باشد.
و)پیمانکار نمی تواند ماشین آلات و ابزاری را که برای انجام عملیات لازم است ،از کارگاه خارج کند . در مورد بیرون بردن ماشین آلاتی که درکارگاه مورد نیاز نیست ،پیمانکار ،تقاضای بیرون بردن ماشین آلات مزبور را به مهندس مشاور تسلیم می کند. مهندس مشاور ، به تقاضای او رسیدگی میکند، و در صورتی که موجه باشد ، اجازه خروج میدهد.
ز) در صورتی که طبق اسناد ومدارک پیمان ، تامین اقلامی از تجهیزات که پیمانکار باید نصب کند وبه صورت دایم در کار باقی بماند، در تعهد کارفرما باشد ، پیمانکار مسئول عملکرد ناقص احتمالی این تجهیزات نیست ، مگر آنکه ثابت شود که نقص آنها مربوط به کار پیمانکار است .
ح ) اگر در اسناد و مدارک پیمان ، تکلیفی برای تهیه غذا ؤمسکن و دفتر کار کارکنان کارفرماؤ مهندس مشاور و آزمایشگاه در محل کار به عهده پیمانکار گاشته شود، پیمانکار گذاشته شود، پیمانکار موظف به تامین آنها ، طبق شرایط پیش بینی شده ، می باشد.
ماده 21 . حفاظت ازکار وشخص ثالث ، بیمه کار ، مراقبتهای لازم
الف ) پیمانکار از روز تحویل کارگاه تا روز تحویل موقت عملیات موضوع پیمان ، مسئول حفظ و نگهداری کارهای انجام شده ، مصالح ، تجهیزات ، ماشین آلات و ابزار ، زمینها ، راهها، تاسیسات و بناهایی می باشد که زیر نظر ومراقبت او قرار دارد ، و به همین منظور ، اقدامات لازم را برای نگهداری و حفاظت آنها در داخل کارگاه درمقابل عوامل جوی و طغیان آب رودخانه ها وسرقت وحریق ومانند اینها به عمل می آورد.
ب ) پیمانکار در چارچوب مقررات ودستورالعملهای حفاظت فنی وبهداشت کار ، مسئول خسارتهای وارد شده به شخص ثالث درمحوطه کارگاه است ، ودر هر حال ، کارفرما دراین مورد هیچ نوع مسئولیتی به عهده ندارد. کارفرما ومهندس مشاور می توانند در صورتمشاهده عدم رعایت دستورالعملهای حفاظت فنی وبهداشت کار، دستور توقف بخشی ازکار را که دارای ایمنی لازم نیست تا برقراری ایمنی طبق دستورالعملهای یاد شده صادر نمایند. در این حالت ،پیمانکار حق مطالبه خسارت در اثر دستور توقف کار را ندارد.
پیمانکار متعهد است که تدابیر لازم را برای جلوگیری از وارد شدن خسارت و آسیب به املاک مجاور اتخا نماید، و اگر در اثر سهل انگاری او خسارتی به املاک وتاسیسات مجاور یا محصول آنها وارد آید ، پیمانکار مسئول جبران آن می باشد.
ج ) پیمانکار مکلف است که پیش از شروع کار ، تمام یا آن قسمت از کارهای موضوع پیمان را که در اسناد ومدارک پیمان تعیین شده است ، در مقابل مواردی از حوادث مذکور در اسناد یاد شده به نفع کارفرما نزد موسسه ای که مورد قبلو کارفرما باشد ، بیمه نموده و بیمه نامه ها را به کارفرما تسلیم کند. بیمه نامه ها باید تا تاریخ تحویل موقت اعتبار داشته باشد ، تا زمانی که تحویل موقت انجام نشده است ، پیمانکار مکلف است که بیمه نامه ها را تامدتی که لازم است تمدید کند. کارفرما هزینه های مربوط به بیمه به شرح پیشگفته را در مقابل ارائه اسناد صادر شده از سوی بیمه گر ، عینا به بیمه گر پرداخت می کند. آن قسمت از هزینه بیمه که مربوط به مدت تاخیر غیر مجاز پیمانکار باشد ، به حساب بدهی پیمانکار منظور می شود.
در صورت بروز حادثه ای که باعث از بین رفتن تمام یا قسمتی از کارهای انجام یافته و مصالح و تجهیزات پای کار شود ، پیمانکار موظف است که :اولا مراتب را فورا به کارفرما و مهندس مشاور وئ طبق مقررات بیمه به بیمه گر اطلاع دهد،ثانیا طبق دستور کارفرما یامهندس مشاور ، کارها رابه حالت اولیه باز گرداند. برنامه زمانی انجام کارهای پیشگفته توسط پیمانکار تهیه می گرددو پس از تائید مهندس مشاور و کارفرما، بهاجرا در می آید . کارفرما خسارتهای وارد شده بر آنچه را که بیمه شده است از بیمه گر وصول می نماید و مبلغ وصول شده از بیمه گر را برای تجدید عملیات به تناسب پیشرفت کار و طبق هزینه تمام شده ،اعم از هزینه مستقیم یا غیر مستقیم (بالا سری) ، باتاییدمهندس مشاور به تدریج تا اعاده کار به حالت اولیه به پیمانکار پرداخت می کند. کارفرما باید کارهای موضوع پیمان را به نحوی بیمه کند که در صورت بروز حادثه، خسارت دریافتی از بیمه گر برای اعاده کارها به حالت اولیه کافی باشد،در صورتی که تکلیف بیمه کار در اسناد ومدارک پیمان تعیین نشده باشد ، پیش از شروع کا ر، پیمانکار چگونگی بیمه کار را از کارفرما استعلام می نماید وکارفرا در مدت 10 روز کارها و حوادث مشمول بیمه را تعیین وبه پیمانکار ابلاغ می کند تا پیمانکار طبق مفاد این بند ، در مورد بیمه کار اقدام کند.
اگر کارفرما عملیات موضوع پیمان را بیمه نکند، در صورت وقوع حادثه ، جبران خسارتهای وارد شده به عهده او می باشد .
د) پیمانکار موظف است که تمام سختمانها وتاسیسات موقت ، ماشین آلات و ابزار و وسایل کارگاه را که متعلق به او یا در اختیار اوست و برای انجام عملیات موضوع پیمان به کار می گیرد. به هزینه خود بیمه کند و رونوشت بیمه نامه ها را به کارفرما تسلیم نماید. ماشین آلات وابزاری را که کارفرما در اختیار پیمانکار قرار می دهد ، کارفرما بیمه می کند.
ه ) پیمانکار موظف است که روشنایی قسمتهایی از داخل کارگاه را که با ید روشن باشد تامین کند ، و همچنین تمام علایم راهنمایی و خطر و وسایل حفاظتی ، و در صورت لزوم ،حصار کشی را فراهم نماید و تعداد کافی نگهبان و مراقب در هر جا که لازم باشد ، بگمارد.
و ) پیمانکار متعهد است که عملیات اجرایی خود را طوری انجام دهد که راه عبور مناسبی در پیاده رو و سواره رو برای عبور و مرور رهگذران و وسایط نقلیه همواره باز بماند و مصالح خود را درمحلهایی انبار کند که موجب ناراحتی یا زحمت ساکنان اطراف ، یا رهگذران نشود. استفاده از ماشین آلات و ابزار در ساعات عادی کار، و در نتیجه ، صدای آنها وهمچنین استفاده از راههای معین به منظور انجام عملیات ،مزاحمت تلقی نمی شود.
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 97 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 78 |
اقتصادی جهانی؟
گر چه بحث دربارة جهانی شدن اقتصادی نوشته های حجیمی پدید آورده، موضوعات مورد مناقشه حول محور چهار سؤال بنیادین، دسته بندی می شوند. این چهار سؤال به طور ساده عبارتند از:
این چهار سؤال هم فکر جهانی گرایان و هم فکر شکاکان را به خود مشغول می کنند.
تداوم اقتصادهای ملی
موضوع شکاکانة منعکس کنندة تفسیری محتاطانه از گرایش اقتصادی جهانی معاصر است. به نظر شکاکان، اگر در چارچوب تاریخ قضاوت کنیم، اقتصاد جهانی فعلی به جای این که در در حال تبدیل شدن به اقتصادی واقعاً جهانی باشد، فقط به طور سستی یکپارچه است. در مقایسه با عصر زیبای 1890-1914 ، هم گستره و هم مقیاس جغرافیایی جریانات تجارت، سرمایه و مهاجران در حال حاضر نظم بسیار کمتری دارد (گوردون 1988 ؛ وایس 1998 ؛ هیرست و تامپسون 1999). گر چه امروزه میزان جریانات ناخالص سرمایه میان نظام های اقتصاد اصلی جهان تا حد زیادی بیسابقه است، جریانات خالص واقعی میان آنها به طور قابل ملاحظه ای کم تر از ابتدای قرن بیستم است (زوین 1992 ؛ واتسون 2001). بسیاری از این نظام های اقتصادی، از جمله بسیاری از کشورهای در حال توسعه، کمتر از قبل به روی تجارت باز هستند که این امر موجب کاهش وابستگی آنها به سرمایة خارجی می شود (هوگولت 2001 ؛ هیرست و تامپسون 1999 ). افزون بر این، میزان مهاجرت جهانی در قرن نوزدهم تا حد زیادی میزان مهاجرت در دورة فعلی را تحت الشعاع قرار میدهد (هیرست و تامپسون 1999). با توجه همه این موارد، اقتصاد جهانی معاصر به میزان قابل ملاحظه ای کمتر از همتای قرن نوزدهمی خود باز و جهانی شده است. شکاکان همچنین عقیده دارند که این اقتصاد یکپارچگی بسیار کمتری دارد.
اگر جهانی شدن اقتصادی با یکپارچگی روزافزون نظام های اقتصادی ملی واحد همراه باشد، به طوری که سازماندهی عملی فعالیت اقتصادی از مرزهای ملی فراتر رود،می توان گفت اقتصادی جهانی در حال ظهور است. در اقتصاد جهانی شده، (از لحاظ نظری) انتظار می رود همچنان که ارزش واقعی متغیرهای کلیدی اقتصادی (تولید، قیمت ها،دستمزدها و نرخ های بهره) به رقابت جهانی پاسخ می دهند، نیروهای بازار جهانی بر شرایط اقتصادی ملی برتری یابند. بنابر موضع به شدت شکاکانه،درست همانطور که اقتصادهای محلی در بازارهای ملی غرق میشوند آزمون واقعی جهانی شدن اقتصادی نیز این است که آیا گرایش های جهانی الگی یکپارچگی و ادغام اقتصادی جهانی، یعنی وجود بازار واحد جهانی، را تأیید می کنند یا نه (هیرست و تامپسون 1999). از این لحاظ، می گویند که شواهد موجود بسیار کمتر از دعاوی اغراق آمیز بسیاری از جهانی گرایان است. حتی در بین دولت های عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی که بی تردید به هم پیوسته ترین مجموعه نظام های اقتصادی هستند،گرایش های معاصر فقط نشان دهندة میزان اندکی از یکپارچگی و ادغام اقتصادی و مالی هستند (فلدستاین و هوریوکا 1980؛ نیل 1985 ؛ زوین 1992 ؛ جونز 1995 ؛ گارت 1998). شواهد موجود خواه از نظر سرمایه، فن آوری، کار یا تولید،نه وجود اقتصادی جهانی را تأیید می کنند نه ظهور آنها را (هیرست و تامپسون 1999). از این امر میتوان نتیجه گرفت که حتی شرکتهای چند ملیتی، بر خلاف توصیف متداول آنها به صورت «سرمایة آزاد» عمدتاً اسیر بازارهای ملی یا منطقه ای هستند (تایسون 1991 ؛ روی گروک و تولدر 1995 ؛ راگمن 2001). شکاکان گرایش های فعلی را نه اقتصادی جهانی بلکه شواهد بین المللی شدن مهم فعالیت اقتصادی، یعنی تقویت پیوندهای میان نظام های اقتصاد جداگانة ملی، می دانند که از نظر تاریخی بی سابقه است بین اللملی شدن نه جایگزین بلکه مکمل سازماندهی و تنظیم عمدتاً ملی فعالیت اقتصادی و مالی معاصر است که به دست واحدهای عمومی و خصوصی ملی یا محلی اداره میشود. به نظر شکاکان، کل اقتصاد در اصل ملی یا محلی است. ولی حتی گرایش معطوف به بین المللی شدن بررسی دقیقی می طلبد، زیرا نشان دهندة تمرکز جریانات تجارت، سرمایه و فن آوری در بین دولتهای اصلی عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی به استثنای بخش عمده ای از بقیه جهان است. ساختار فعالیت اقتصادی جهانی تحت سلطة (روزافزون) نظام های اقتصاد سازمان توسعه و همکاری اقتصادی و پیوندهای در حال رشد میان آنها قرار دارد (جونز 1995) . از هر نظر که بنگریم بزرگترین بخش انسان ها از بازار به اصطلاح جهانی محروم می مانند؛ شکاف میان شمال و جنوب در حال افزایش است. هوگولت و دیگران با اتکا به مجموعه ای از شواهد آماری، عقیده دارند که براساس موازین تاریخی، اقتصاد جهانی نه در حال گسترش دامنة دسترسی خود بلکه در حال فروپاشی درونی است. اگر جریانات تجارت، سرمایه گذاری و مهاجرت را بسنجیم، درمییابیم که اکنون مرکز اقتصادی جهانی کمتر از دوران قبل از انقلاب صنعتی با حاشیة آن ادغام شده است (مثلا نگاه کنید به هوگولت 2001).
تحلیل شکاکانه به اقتصاد جهانی یکپارچه هیچ اعتقادی ندارد و بر سازماندهی روزافزون فعالیت اقتصادی جهانی در سه بلوک اصلی، که هر کدام مرکز و حاشیة منحصر به خود دارند، یعنی اروپا. آسیا، اقیانوسیه و آمریکا تأکید می کند. این سه تایی شدن اقتصاد جهانی با تمایل روزافزون به وابستگی متقابل اقتصادی و مالی در داخل هر یک از این سه ناحیه به قیمت ادغام آنها همراه است (لوید 1992 ؛ هیرست و تامپسون 1999؛ راگمن 2001). این فرایند از رهگذر رشد منطقه ای شدن، از ساختارهای رسمی پیمان تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA) ، سازمان همکاری اقتصادی آسیا – اقیانوسیه (APEC) ، بازار مشترک مخروط جنوبی (MERCOSUR) ، اتحادیه ملل آسیای جنوب شرقی (ASEAN) و اتحادیة اروپا گرفته تا راهبردهای تولید و بازاریابی منطقه ای شرکتهای چند ملیتی و شرکتهای ملی، تقویت می شود (جی . تامپسون 1998 الف). دوران حاضر با عصر جهانی شدن اقتصادی فاصلة زیادی دارد، و به ویژه در مقایسه با عصر زیبا، دورانی است که مشخصهاش فروپاشی و تجزیة رو به رشد اقتصاد جهانی به تعداد زیادی از نواحی اقتصادی منطقه ای است که تحت سلطة نیروهای سوداگرانة قدرتمند رقابت اقتصادی و همچشمی اقتصادی ملی قرار دارند (هارت 1992 ؛ سند هولتز و همکاران 1992 ؛ راگمن 2001).
اگر استدلال شکاکانه به مفهوم اقتصاد جهانی بی توجه است، به همان اندازه نسبت به سرمایه داری جهانی نوزاد دیدگاهی انتقادی دارد. این استدلال منکر آن نیست که سرمایه داری، در پی سقوط سوسیالیسم دولتی، «تنها بازی اقتصادی موجود در شهر» است، با این که خود سرمایه تا حد قابل توجهی تحرک بین المللی پیدا کرده؛ ولی می گوید چنین تحولاتی را نباید شاهدی بر نوعی سرمایه داری «توربو»ی جدیدی دانست که از سرمایه داری های ملی فراتر می رود و آنها را در خود حل می کند (کالینیکوس و همکاران 1994 ؛ روی گروک و تولدر 1995 ؛ بویر و دراچ 1966 ؛ هیرست و تامپسون 1999). برعکس ، صورتهای اجتماعی متمایزی از سرمایه داری به شکوفایی خود براساس الگوهای اقتصاد مختلط سوسیال دموکراسی اروپایی، پروژة نئولیبرالی آمریکایی و دولتهای توسعه گرای آسیای شرقی ادامه می دهند (وید 1990) . موج نئولیبرالی دهة 1990 به رغم خواسته های قوی ترین طرفدارانش، نه منجر به همگرایی اصیل یا واقعی میان آنها شده و نه میتواند ادعا کند که به نحو قاطعی بر رقبایش پیروز شده است (شارف 1991 ؛ هارت 1992). از این لحاظ، معلوم شده که «پایان تاریخ» عمر کوتاهی دارد. ایدة سرمایه داری جهانی، که امپراتورهای تجاری افرادی مثل ژرژ سوروس [1] و بیل گیتس[2] مظهر آن هستند، ممکن است جذابیت عامه پسند زیادی داشته باشد؛ ولی در نهایت، گمراه کننده است، زیرا تنوع صورتهای موجود سرمایه داری و ریشه داشتن همة سرمایه ها در صورتهای ملی جداگانه را نادیده می گیرد.
گر چه تصاویر تلویزیونی اتاق های معامله در نیویورک یا لندن این ایده را تقویت می کند که سرمایه ذاتاً آزاد است، ولی واقعیت این است که کل فعالیت اقتصادی و مالی، از تولید، تحقیق و توسعه گرفته تا تجارت و مصرف، در فضای جغرافیایی و نه مجازی رخ می دهد. وقتی که مکان و فضا همچنان عوامل تعیین کنندة مهمی در توزیع جهانی ثروت و قدرت اقتصادی هتسند، صحبت از «پایان جغرافیا» مبالغه ای آشکار است. با توجه به این امر، در جهان ارتباطات تقریباً همزمان،سرمایة شرکتی و حتی شرکتهای کوچک ممکن است امکان تحرک بیشتری داشته باشند، ولی هنوز سرنوشت شرکت ها، بزرگ یا کوچک، بیش از هر چیز با مزیتهای رقابتی و شرایط اقتصادی ملی و محلی تعیین می شود (پورتر 1990؛ رویی گروک و تولدر 1995؛ جی. تامپسون 1998 ب) . حتی در بین بزرگترین شرکتهای چند ملیتی، مزیت های رقابتی بیش از هر چیز نتیجة نظام های ملی نوآوری خاص آنهاست. در حالیکه تولیدها و فروش ها روی به این جانب دارند که به شدت به طور منطقه ای متمرکز شوند (رویی گروک و تولدر 1995؛ جی تامپسون و آلن 1997 ؛ راگمن 2001) در واقع، شرکتهای چندملیتی چندان چیزی بیش از «شرکت های ملی با عملکردهای بین المللی» نیستند، زیرا اساس آنها در کشور خودشان قرار دارد و این بنیان برای تداوم موفقیت و حفظ هویت آنها حیاتی است (هو 1992) یعنی همان مطلبی که شرکت برتیش ایرویز به تجربه آموخت، زیرا خلبانان این شرکت هواپیمایی (که اغلب اصل و نسب غیرانگلیسی داشتند) آن را مجبور کردند و در سیاست خود مبنی بر قراردادن تصاویر جهانی به جای پرچم انگلستان بر روی سکان افقی هواپیماهای خود تجدیدنظر کند. افزون بر این، نظری اجمالی به فهرست مجلة فورچون[3] دربارة پانصد شرکت بزرگ جهان این امرا تأیید می کند زیرا اداره مرکزی معدودی از آنها خارج از آمریکا، انگلستان، آلمان یا ژاپن قرار دارد (نگاه کنید به جدول 4-1) در واقع، بررسی دقیق تر جدول 4-1 نشان می دهد که «اسطورة» سرمایه داری جهانی بیش از هر چیز پوشش مناسبی برای بین المللی شدن تجارت آمریکایی است (کالینیکوس و همکاران 1994؛ بورباخ، نونز و کاگارلیتسکی 1997). بنابراین، دولت ها یا حداقل قوی ترین دولت ها، همچنان قدرت قابل ملاحظه ای در چانه زنی با شرکتهای چندملیتی دارند، زیرا این شرکتها نیازمند دسترسی به منابع و بازارهای اقتصادی ملی حیاتی هستند. شرکتها بر جهان حاکم نیستند. در این صورت، مقایسه های سادة اقتصادی میان شرکتهای چند ملیتی و دولتها (که به ترتیب براساس میزان فروش و تولید ناخالص داخلی (GDP) اندازه گیری می شود کاری گمراه کننده است. اندازه گیری های واقعی قدرت اقتصادی شرکت های چند ملیتی (براساس ارزش افزوده در مقایسه با GDP ) نشان میدهد که هیچ یک از آنها در فهرست چهل نظام اقتصادی بزرگ دنیا قرار نمی گیرند (نگاه کنید به نمودار 4-1) دولتها همچنان کنشگران عمدة اقتصادی اصلی در اقتصاد جهانی هستند. تحلیل شکاکانه با نادیده گرفتن ایدة «سرمایه آزاد»، این حکم را تضعیف می کند که الگوی جدیدی از وابستگی متقابل شمال و جنوب در حال ظهور است. باور رایج این است که صنعت زدایی شدن نظام های اقتصادی عضو
کشور / بلوک |
تعداد شرکتهای چند ملیتی در سال 1999 |
ایالات متحده |
179 |
اتحادیة اروپا |
148 |
ژاپن |
107 |
کانادا |
12 |
کرة جنوبی |
12 |
سوئیس |
11 |
چین |
10 |
استرالیا |
7 |
برزیل |
3 |
سایر |
11 |
جمع |
500 |
مأخذ: راگمن 2001 : 8 ، اقتباس از «فهرست فورچون دربارة 500 شرکت بزرگ جهان» ،مجله فورچون (Fortune) ، 2 اوت 1999.
سازمان همکاری و توسعة اقتصادی (OECD) بیش از هر چیز پیامد صدور تجارت و شغل های تولیدی به نظام های اقتصادی نوظهور و کمتر توسعه یافته است، یعنی کشورهایی که مقادیر دستمزد کمتر و شرایط نظارتی بسیار آسانتری دارند. برخی افراد از این وابستگی متقابل میان شمال و جنوب برای توصیف تقسیم کار بین المللی جدیدی استفاده می کنند که در آن نظام های اقتصادی در حال توسعه در روند دور شدن از کالاهای اولیه به سوی تولیدند. در حالیکه نظام های اقتصادی عضو سازمان همکاری و توسعة اقتصادی در حال جابه جایی از [حوزة] تولید به [حوزة] خدمات هستند. ولی به نظر شکاکان، شواهد واقعی، چنین تغییر چشمگیری را نشان نمیدهد و این استدلال تجربة آسیای شرقی را تعمیم نا به جا می دهد (کالینیکوس و همکاران 1994 ؛ هیرست و تامپسون 1999). بخش عمده ای از فقیرترین نظام های اقتصادی جهان همچنان متکی به صادرات کالاهای اولیه هستند، در حالیکه نظام های اقتصادی عضو سازمان همکاری و توسعة اقتصادی به سلطة خود بر تجارت کالاهای تولیدی ادامه می دهند (هیرست و تامپسون 1999). صنعت زدایی را نمی توان به تأثیرات تجارت خارجی ، به ویژه صادرات ارزان جهان در حال توسعه، نسبت داد بلکه باید آن را پیامد تغییر تکنولوژیکی و تغییرات ایجاد شده در شرایط بازار کار در تمام نظام های اقتصادی عضو سازمان همکاری و توسعة اقتصادی دانست (راوثورن و ولز 1987؛ کروگمن 1994 ، 1995). با اغراق دربارة تغییرات تقسیم کار بین المللی،خود را در معرض خطر جدی غفلت از تداوم های عمیق تر در اقتصاد جهانی قرار می دهیم. به رغم بین المللی شدن و منطقه ای شدن،نقش و موقعیت اکثر کشورهای در حال توسعه در اقتصاد جهانی در کل قرن گذشته به میزان بسیار اندکی تغییر کرده است (گوردون 1988). تقسیم کار بین المللی فعلی به گونه ای است که مارکس بی درنگ قادر به تشخیص آن بود.
اگر تقسیم کار بین المللی فقط به طور ناچیزی تغییر کرده، همین مطلب را می توان در موارد اداره و کنترل اقتصاد جهانی نیز گفت. گر چه دورة پس از 1945 شاهد نوآوری های نهادی مهمی در ادارة اقتصاد بین المللی بود، به ویژه با ایجاد نوعی نظام چند جانبة مراقبت و نظارت اقتصادی نظام برتون وودز[4] ولی در فعالیتهای آمریکا، به عنوان بزرگترین کارگزار اقتصادی منفرد دنیا،همچنان به حال عملکرد یکدست اقتصاد جهانی خطرناک است. در واقع، ادارة اقتصاد جهانی هنوز، به ویژه در زمانهای بحران، متکی بر تمایل قوی ترین دولت (دولت ها) به کنترل این نظام است – بحران آسیای شرقی در سال8- 1997 این نکته را به خوبی اثبات کرد. با وجود این، حتی در زمانهای باثبات تر، اولویت ها و منافع قوی ترین دولت ها از نظر اقتصادی،در واقع دولتهای گروه هفت،است که بر دیگران برتری دارد. چند جانبه گرایی اقتصادی،اصول اساسی ادارة اقتصاد بین المللی را بازنویسی نکرده،زیرا در این قلمرو همچنان حق با قدرتمندان است: قلمروی که در آن تضاد منافع ملی رقیب سرانجام از طریق اعمال قدرت ملی و چانه زنی دولت ها حل می شود (گیلپین 1987 ؛ سند هولتز و همکاران 1992؛ کاپستاین 1994) . از این لحاظ، نهادهای چند جانبه را باید ابزار دولت ها – آن هم قوی ترین دولت ها در آن زمینه دانست.
البته استدلال شکاکانه نمی گوید که ادارة اقتصاد جهانی در پاسخ به بین اللملی شدن، به ویژه منطقه ای شدن روزافزون به هیچ وجه تغییر نکرده است (هیرست و تامپسون 1999 ؛ گیلپین 2001) . برعکس، مطابق تشخیص صریح شکاکان، ضروری ترین مسئله محافظان اقتصاد جهانی،چگونگی اصلاح و تقویت نظام برتون وودز است (کاپستاین 1994؛ هیرست و تامپسون 1999). علاوه بر این، شکاکان به افزایش تنش اه میان فعالیت های قانونگذاری هیئت های چندجانبه،مثل سازمان تجارت جهانی و هیئت های منطقه ای از قبیل اتحادیة اروپا اقرار می کنند. مسائل جدید نیز از محیط زیست گرفته تا تولید غذا به برنامة اداره راه یافته اند. بسیاری از این مسائل به شدت سیاسی شده اند، زیرا عمیقاً در حوزة قدرت حاکمیت دولت ها هستة خود دولت مستقل مدرن قرار می گیرند.
ولی به عقیدة شکاکان، دولتهای ملی همچنان در ادارة اقتصاد جهانی نقش محوری دارند، زیرا به تنهایی از اقتدار سیاسی رسمی برای تنظیم فعالیت اقتصادی برخوردارند. چون امروزه اکثر دولت ها به درجات گوناگونی متکی بر جریانات بین المللی تجارت و سرمایه برای تضمین رشد اقتصادی ملی هستند، محدودیت ها و قید و بندهای خودمختاری و حاکمیت اقتصادی ملی، به ویژه در دولت های دموکراتیک، آشکارتر شده است. با وجود این، از نظر تاریخی، این قید و بندها بیشتر از اعصار قبل نیست، یعنی زمانیکه، همانطور که پیش از این گفتیم، وابستگی متقابل بین المللی بسیار شدیدتر بود. شگفت این که عصر زیبا دقیقاً همان عصری بود که طی آن دولتهای ملی و نظام های اقتصاد ملی به وجود آمدند (گیلپین 1981 ، کراسنر 1993). بنابراین، دلیلی وجود ندارد که تصور کنیم شرایط فعلی تهدیدی واقعی برای حاکمیت و خودمختاری یا حاکمیت اقتصادی ملی را تضعیف نمی کند و می توان گفت که قابلیت های ملی بسیاری از دولتها را افزایش داده است. به باور بسیاری از اقتصاددانان، گشودگی به روی بازارهای جهانی، فرصت های بیشتری برای رشد اقتصادی ملی پایدار فراهم می کند. همانطور که تجربة «ببرها»ی آسیای شرقی نشان می دهد،بازارهای جهانی کاملاً با دولت های قدرتمند سازگارند (وایس 1998). ولی حتی در شرایطی که به نظر می رسد حاکمیت دولت به میزان قابل توجهی با بین المللی شدن به خطر افتاده به عنوان مثال، به اتحادیة اروپا توجه کنید مطابق تفسیر شکاکانه دولتهای ملی به طرز مؤثری حاکمیت را یک کاسه می کنند تا از طریق کنش جمعی،کنترل خود را بر نیروهای خارجی افزایش دهند. براساس موضع شکاکانه، دولتهای ملی صرفاً به نیروهای اقتصادی خارجی پاسخ نمی دهند. بلکه در ایجاد شرایط لازم ملی و بین المللی برای شکوفایی بازارهای جهانی نقش راهبردی دارند (به ویژه قوی ترین دولتها). از این لحاظ، دولتها هم معماران و هم اتباع اقتصاد جهانی هستند.
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 52 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 123 |
فصل اول
کلیات وطرح تحقیق
مقدمه:
نظر به اینکه در اثر اعمال سیاستهای تورم آور یا ضد تورمی دولتها و سایر عوامل اقتصادی- اجتماعی، ارزش پول در سراسر جهان در حال نوسان است و بویژه این نوسانات در سالهای اخیر چشمگیر و قابل ملاحظه و عمدتاً در جهت کاهش ارزش و قدرت خرید پول رایج بوده است لذا ایجاب می کند که مسأله توجه به ارزشهای جاری در نشان دادن وضعیت دارایی و بدهی و ذخائر و اندوخته های مؤسسات و نیز تا حدودی نتایج عملکرد آنها به طور جدی مورد شناسایی و توجه قرار گیرد. ضرورت این امر از آنجا ناشی می گردد که صورتهای مالی مؤسسات، که نشان دهنده چنان موارد و اقلام است، عموماً بر اساس بهای تمام شده و در هر حال ارزشهای زمان انجام و وقوع معالات مالی یا به عبارت دیگر ارزشهای تاریخی تنظیم می گردند و لذا منعکس کننده ارزشهای جاری در تاریخ ترازنامه نمی باشند، حال آنکه در بسیاری موارد احتمال اینکه اختلاف بین ارزشهای تاریخی در رابطه با وضع مالی مؤسسه قابل توجه و دارای اهمیت نسبی باشد زیاد بوده و در نتیجه سبب می گردد بررسی صورتهای مالی، که مبتنی بر ارزشهای تاریخی تنظیم شده است، معیار کاملاً درست و منصفانه ای برای قضاوت وضعیت مالی مؤسسه بدست ندهد.[1]
بیانیه شماره 29 کمیته استاندارهای بین المللی بیان می دارد:« در شرایط اقتصادی تورمی گزارشکری مالی بدون تعدیل قیمت تمام شده اقلام مندرج درصورتهای مالی بی فایده بوده و وضعیت مالی و نتایج عملکرد را به درستی نشان نمی دهد لذا در سالهای اخیر روش حساباری مالی و گزارشهای حسابداری به خاطر نواقص موجود مورد استفاده قرار گرفته و بیشترین انتقادات در این زمینه بوده است که گزارش مالی عملکرد مالی، ماهیت واقعی منابع، تعهدات، معاملات و سایر اتفاقات موجود در فعالیتهای شرکتها را به طور صحیح منعکس نمی سازد و این امر نشأت گرفته از این است که پول همواره قدرت خرید خود را از دست می دهد و این کاهش ارزش یا قدرت خرید پول در شرایط تورمی به میزانی است که مقایسه اقلام مربوط به فعل و انفعالات مالی، و سایر رویدادهایی که در مقاطع زمانی مختلف اتفاق افتاده اند حتی طی یک دوره مالی گمراه کننده می گردد.
قیمتها به طور کلی در نتیجه تغییرات و تحولات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی تغییر می یابند عوامل بخصوصی نظیر تغییرات در عرضه و تقاضا یا تغییرات تکنولوژیک ممکن است سبب تغییرات قیمت کالاهای خاصی گردند از طرف دیگر عوامل عمومی دیگر نیز امکان دارد موجب تغییرات در سطح قیمت کلیه کالاها گردیده و در نتیجه موجبات ایجاد تغییراتی در قدرت خرید پول را فراهم آورده و یا با اصطلاح جاده را برای خودنمایی تورم هموار سازند.»
فرانک وستون[2] اظهار می دارد: زمانی که تورم قیمتهای تاریخی را تحت تأثیر قرار می دهد یک شرکت چگونه می تواند در دراز مدت داراییهای خود را ارزیابی نموده و یا اطلاعات دقیقی در مورد ارزش واقعی و تعهدات شرکت به سهامداران یا سرمایه گذاران یا به طور کلی به استفاده کنندگان صورتهای مالی ارادئه دهد و چگونه قادر خواهد بود بدون نظر گرفتن تورم سود واقعی را توجیه نماید زیرا گزارشهای مالی که ارزشهای واقعی در آن منظور نشده باشد واقعیات اقتصادی را دگرگون نموده و سودی را که نشان می دهد سرابی بیش نخواهد بود.
بنابراین از سالها پیش بازرگانان، تئوریسین ها، کارشناسان مربوطه امکان بهبود آنها را مورد توجه قرار داده و تا به حال نیز در این مورد اقدامات اساسی صورت گرفته است، ولی اگر هنوز به نتیجه واقعی نرسیده است به این علت است که اولاً نیاز ضروری در این مورد احساس نمی شد و ثانیاً تمایل و علاقه ای در مورد تغییر روشها از طرف مسؤولین نشان داده نشده است. توجهاتی که در حال حاضر در کشورهای پیشرفته از جمله آمریکا و انگلستان به مسأله تورم ابراز می گردد جوی را بوجود آورده است که در آن برخی پیشرفتهای محدودی را امکان پذیر ساخته است.
در این راستا در امریکا گامهایی برداشته شده و از سال 1936 میلادی با انتشار کتاب Stabilized Accounting شروع و در سال 1974 به قبول روش شاخص قیمتها منجر گردید در انگلستان نیز توجه به این امر از سال 1945 شروع شده و در سال 1971 منجر به ارائه روش شاخص قیمتها گردید و سپس در سال 1975 کیمته ای روش دیگری را به نام روش ارزش جاری ارائه نمود.
لازم است اضافه گردد که اعمال ارزشهای جاری در تنظیم صورتهای مالی منحصر به شرایط تورمی نیست بلکه ناظر بر کلیه تغییرات قابل ملاحظه ای است که ارزش جاری اقلام مورد نظر نسبت به ارزشهای تاریخی آنها روی داده باشد. از آن جمله می توان شرایط خاص اقتصادی- اجتماعی را در نظر گرفت که شرکتهای خاصی مجاز به تجدید ارزیابی داراییهای خود باشند که این امر نیز دارای محدودیتهایی بوده وامکان دارد به تمامی اقلام مالی مندرج در صورتهای مالی تعمیم داده نشده باشد.
در هر حال گسترش فزاینده و پیچیدگی فعالیتهای اقتصادی از یک سو و لزوم فراهم آوری اطلاعات دقیق و جامع از طریق سیستمهای حسابداری از سوی دیگر به تدوین اصولی و ابداع روشها و راه حلهای نوین حسابداری و تسریع در دگرگونی شیوه های متعارف، انجامیده است این روشها و راه حلهای شتاب آمیز پیشرفت دانش حسابداری که انتشار گسترده کتابها و نشریات گوناگون حسابداری تسط پژوهشگران و مراجتع حرفه ای بازتاب آن است، ضرورت تدوین استانداردهای جامع در زمینه نحوه برخورد منطقی و منظم با فعالیتهای اقتصادی و روشهای مثبت و گزارش رویدادهای مالی را تشدید کرده است. حاصل چنین استانداردها همواره می تواند به حفظ و بهبود ویژگی قابلیت مقایسه و سودمندی اطلاعات و گزراشهای مالی واحدهای اقتصادی منجر گردد.
حسابداری یک سیستم پردازش اطلاعات است که به منظور شناسایی اندازه گیری و طبقه بندی رویدادهای مالی مؤثر بر سازمانها و واحدهای تجاری و گزارش اینگونه رویدادها به تصمیم طرحریزی شده است. زمانی که صحبت از سیستم می گردد باید اشاره شود که حسابداری یک سیستم باز بوده که با عوامل موجود در محیط خود مرتبط می باشد از آنجایی که محیط فعالیت واحدهای تجاری متغیر است و تغییر در ساختارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی محیط باعث تغییر در نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان اطلاعات مالی می شود حسابداری نیز در واکنش به این تغییرات جهت تأمین نیازهای مختلف استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری ناگزیر از تغییر می باشد.
استفاده کنندگان اطلاعات به افرادی اطلاق می گردد که انتظار می رود در مورد اطلاعات مالی گزارش شده داوری کنند و یا بر مبنای آن تصمیماتی اتخاذ نمایند اما اطلاعات مالی توسط گروه های مختلف استفاده شده و برای مقاصد گوناگون بکار گرفته می شود که مهمترین استفاده کنندگان از صورتهای مالی دولت، سرمایه گذاران، مدیران مؤسسات، کارکنان، مقامات مالیاتی، بانکها، بستانکاران، بورس اوراق بهادار، تحلیل گران مالی می باشند.
برای تحقق هدفهای حسابداری لازم است که اطلاعات بسیار متنوعی در مورد واحد های تجاری با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی و اجتماعی فراهم آید و به صورت گزارشهای مالی صحیح و مجزا و در عین حال مرتبط با یکدیگر ارائه گردد تا افراد و مؤسسات ذیربط با مطالعه و بررسیهای لازم بتوانند تصمیمات لازم را اتخاذ نمایند یکی از مسائل مهم و قابل بحث که امروزه در تنظیم صورتهای مالی باید مورد توجه قرار گیرد مسأله ارزش جاری در نشان دادن وضعیت مالی موسسه است[3].
هندریکسون در کتاب Accounting Theory در قسمت ارزیابی و مفاهیم می گوید:
«چون ساختار حسابداری بهای تمام شده نظر به رویدادهای گذشته واحد تجاری دارد و از طرف دیگر سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان تمایلشان بیشتر در این است که تصاویری واضح از آینده شرکت مورد سرمایه گذاری داشته باشند، این تصور قوت یافته است که حسابداران آن گروه از اطلاعات تاریخی و جاری را باید تقویم نمایند که به سرمایه گذاران امکان پیش بینی بهتری را در مورد آینده شرکت بدست دهد.»
می توان این گفته را به عبارت بالا افزود که اعمال حسابداری بر اساس تجدید ارزیابی ها که در نتیجه تورم بوجود می آید به استفاده کنندگان و کلاً به کسانی که در مؤسسه ذیحق هستند این امکان را می دهد که ارزیابی واقع گرایانه تری از جریانات و گردش امور موسسه در آینده داشته باشند و این اطلاعات بر طبق نظر انجمن حسابداران رسمی آمریکا( AICPA) باید برای بعضی از شرکتها که لزوم تجدید ارزشها را دارد به عنوان اطلاعات ضمیمه آورده شود.
با افزایش مداو قیمتها، محدودیتهای مربوط به صورتهای مالی تاریخی روشن شده و حسابداران کم کم در عملیات خود همیشه لزوم اطلاعات ضمیمه را احسس کردند و به این امر اقدام نمودند که امروزه در اکثر موسسات تجاری و بازرگانی بزرگ و یا مهم به این امر اقدام می شود.
2- بیان موضوع تحقیق
تجدید ارزیابی داراییهای ثابت و بررسی قابلیت کاربرد قانون مصوبه در این مورد [4] که موضوع تحقیق را تشکیل می دهد در قلمرو حسابداری مدیریت و حسابداری مالی قرار گرفته و علاوه بر تمرکز بر دو شاخه حسابداری از حوزه های مختلف دیگر نظیر اقتصاد مالی و اقتصاد کلان کمک می گیرد.
تجدید ارزیابی داراییهای ثابت به عنوان روش معمول حسابداری از تکنیکهای خاص به روز درآوردن قیمتها بهره می گیرد نظیر استفاده از شاخصها و قیمت روز داراییها که در هر صورت موضوع تورم و حوزه اقتصاد کلان نیز مورد مطالعه قرار می گیرد. لذا می توان نتیجه گرفت که موضوع مورد تحقیق در قالب حسابداری مدیریت، حسابداری مالی و اقتصاد کلان مطرح می شود.
موضوع اصلی مورد تحقیق که اشارت رفت ماده مصویبه فوق الذکر تشکیل می دهد و بررسی های انجام شده در حوزه های مالیاتی، سازمان بورس اوراق بهادار و شرکتهای مورد نظر در رابطه با نحوه اجراء ماده مذکور و اثرات آن بر روی گزارشهای مالی شرکتهایی است که می خواهند ازمنبع تجدید ارزیابی داراییها استفاده کرده و زیان انباشته خود را بپوشانند.
اصل موضوع تحقیق از اینجا شروع می گردد که تعدادی از شرکتها در طول سالهای قبل به علت سوء مدیریت و یا با توجه به سیاستهای دولت و یا به هر دلیل دیگر زیانهای سنگینی بر جای گذاشته و صورتهای مالی تهیه شده زیان انباشته قابل توجهی را نشان می داد که این شرکتها قادربه توزیع سود نبودند و برای بهترجلوه دادن وضعیت مالی شرکتها تصویب ماده مذکور مورد نظر قرار گرفت.
3- اهمیت موضوع تحقیق
موضوع تحقیق از نظر یافته های تحقیق و کاربرد آن در اجتماع و علوم دارای اهمیت است و روی آن تکیه می گردد.
1-3- ضرورت تجدید ارزیابی داراییها
نمایش اطلاعات صحیح و واقعی برای تصمیم گیرندگان داخلی نظیر مدیران و تصمیم گیرندگان خارجی نظیر سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان و در مواردی نظیر فروش سهام و اعطای اعتبار.
تحقیق در زمینه ضرورت تجدید ارزیابی داراییها و انجام تعذیلاتی در قوانین مالیاتی، می تواند راه گشای مسیرجدید حسابداری مدیریت و حسابداری مالی در ایران باشد.
2-3- قابلیت کاربرد و نتایج اجرای قانون مذکور
تصویب قوانین در یک مقطع از زمان بنا به ضرورتهای خاص صورت می گیرد که گاهاً تصویب کنندگان عمومیت آن و مدت زمان لازم برای تعمیم آن را نادیده می گیرند لذا ضرورت تحقیق در زمینه قابلیت کاربرد چنین قانونی و نتایج اجرای آن برای بازارهای پولی و مالی اقتصاد صنعتی کشور بسیار ضروری به نظر می رسد.
پس می توان گفت که موضوع حاضر از نظر ضروری جلوه دادن یک روش حسابداری برای تمام واحدهای اقتصادی جهت ارائه موثر و واقعی اطلاعات و تصمیم گیری صحیح اقتصادی از نظر هزینه، سود آوری، مدت برگشت سرمایه و نرخ بازده زمینه ای را شروع می کند که بکارگیری نتایج آن می تواند در وضعیت بازارهای پولی و مالی شدیداً تذثیر بگذارد و از طرف دیگر ارزیابی قوانین مصوبه در زمینه حسابداری و میزان اثر بخشی می تواند برای تصویب قوانین اصلاحی راهنما باشد.
4- فرضیه های تحقیق
فرضیه هایی که در تحقیق حاضر مورد بررسی و آزمون قرار گرفته است عبارتند از:
1-4- تجدید ارزیابی داراییها
1- در زمان تورم صورتهای مالی وضع واقعی مؤسسات را نشان نمی دهد.
2- تجدید ارزیابی داراییها(داراییهای ثابت) در زمان تورم لازم و ضروری می باشد.
3- تجدید ارزیابی داراییها اثرات قابل توجهی در صورتهای مالی خواهد گذاشت.
4- تجدید ارزیابی سبب خواهد شد که صورتهای مالی وضع واقعی مؤسسه را نشان می دهد.
5- ارائه وضع واقعی از طریق صورتهای مالی،سرمایه گذاران را در امر سرمایه گذاری رهنمون خواهد شد.
6- تجدید ارزیابی داراییها با استفاده از نظرات کارشناسان رسمی نتایج بهتری نسبت به روش استفاده از شاخصها به دنبال خواهد داشت.
2-4- قانون مالیاتی
قانون مصوبه در مورد ارزیابی داراییها، نارساییهایی را دارد که باید اصلاح گردد.
5- روش تحقیق
1-5- جمع آوری اطلاعات
جمع آوری اطلاعات تحقیق حاضر به علت ماهیت و فرضیه ها بیشتر از شرکتهای پذیرفته در بورس و شرکتها ی تحت پوشش و سازمان بورس اوراق بهادار و کارشناسان مالیاتی و نشریات و پایان نامه ها و گزارشات و کتب موجود در این زمینه به عمل آمده است.
چون بدون جلب موافقت مسؤولین شرکتهای یاد شده، استفاده از منابع مورد نظر مشکل و تا حدودی غیر ممکن به نظر می رسید لذا با استفاده از روابط موجود و پس از جلب موافقت مدیران قسمتهای مربوطه اجازه داده شد که با مدیران مالی و روسای حسابداری و در برخی از موارد مدیر عامل شرکت تماس حاصل شده و اطلاعات لازم گرد آوری گردد.
در ضمن در برخی از موارد از بیانیه های 33، 89 هیأت تدوین استانداردهای حسابداری آمریکا استفاده شده است و همچنین اقدام به جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه نموده و در نهایت با استفاده از روشهای آماری فرضیه ها مورد ارزیابی قرار گرفته است و در این راستا از دو روش زیر نیز کمک گرفته شده است.
1- روش قیاسی: از این روش در طرح مبانی نظی و کاربرد نظریه های تئوریک همراه با مقایسه این نظریات و تطبیق آنها با واقعیات موجود استفاده می شود. ارائه استدلالات منطقی لازم در جهت اثبات فرضیه تحقیق و ارائه راه حلهای موجود از طریق نتایج بدست آمده از استدلالات ارائه شده از جمله عملیاتی است که در این روش انجام خواهد شد.
2- روش استقرایی: در تحقیق حاضر، شناساسس روشهای مورد استفاده فعلی در ثبت، اندازه گیری، گزارشگری مالی، تجزیه و تحلیل آنها از طریق روش استقرایی صورت خواهد گرفت. پس از شناساسس روشهای مورد عمل، با استنتاجات حاصل از روش قیاسی رویه های موجود مورد نقد و بررسی قرار گرفته و همچنین با توجه به شناخت واقعیتهای موجود، امکان اجرای نظریه های تئوریک، نتایج حاصل از این نظریه ها و استدلالات در عمل مورد بررسی قرار می گیرد تا از این طریق بهترین روش عمل در صورت وجود با در نظر گرفتن تمام جوانب امر ارائه گردد.
2-5- روش اثبات:
1-2-5- روش استقرایی و قیاسی که از این روش جهت بررسی تأثیرات مختلف اعمال تجدید ارزیابی بر وضعیت شرکت از دیدگا ه های مختلف مدیران. سهامداران، اعتبار دهندگان و دولت بهره جویی شده است.
2-2-5- روشهای آماری: بر سااس روشهای آماری پرسشنامه های جمع آوری شده بر مبنای نحوه پاسخ به صورت زیر امتیاز دهی شده است.
کاملا موافق |
5 |
موافق |
4 |
بی تفاوت |
3 |
مخالف |
2 |
کاملاً مخالف |
1 |
و در نهایت آراء مدیران شرکت، کارگزاران بورس و مسئولین بانکها در زمینه تأثیر گذاری و اثر بخشی تجدید ارزیابی داراییهای ثابت مورد سنجش قرار گرفته است.
6- محدودیتهای تحقیق
1- با در نظر گرفتن توطیع جغرافیایی واحدهای تولیدی و اقتصادی در سطح کشور و پراکندگی جامعه صنعتی در سطح کشور، دامنه تحقیق و حدود آن در مورد فرضیه های مطرح شده، به واحدهای تولیدی تحت پوشش سازمان صنایع ملی اختصاص داده شده است که سهم قابل توجهی از کل تولیدات صنعتی را دارا هستند.
2- عدم همکاری مسئوولین مربوطه و مدیران شرکتها یکی از محدودیتهای مهمی بود که در تنظیم تحقیق حاضر وجود داشته است.
3- محدودیت و مشکلات تهیه و جمع آوری اطلاعات مربوط به موضوع و روش مشاهده مستقیم و مصاحبه حضوری با مدیران غیر مالی.
7- محتوای تحقیق
با توجه به نوع تحقیق این رساله شامل دو بعد تحقیق کتابخانه ای و تجربی می باشد که بعد کتابخانه ای مربوط به برری تحولات حسابداری وبعد تجربی در ارتباط با ضرورت تهیه گزارشهای مالی با توجه به تغییر سطح قیمتها و سپس با توجه به تجدید ارزیابی داراییهای ثابت می باشد.
درفصل اول تحقیق زمینه تئوریک تورم و ارتباط آن با گزارشهای مالی مورد بررسی قرار گرفته است.
در فصل سوم تدابیر حسابداری در شرایط تورمی و تعارض موجود با اهداف گزارشگری مالی
در فصل چهارم ارزیابی تدابیر حسابداری و تجزیه و تحلیل تطبیقی سخن به میان آمده است.
در فصل پنجم نتیجه گیری و استنتاج منطقی به میان کشیده شده است که در واقع طرح پژوهش می باشد که با بررسی صورتهای مالی در شرکتهایی که مشمول تجدید ارزیابی می باشند این موضوع مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و همچنین در این بخش اشکالات موجود در این زمینه از نظر مالیاتی و نسبتهای مالی مورد بررسی قرار گرفته و پرسشنامه های تهیه شده و مصاحبات انجام شده با دست اندرکاران ارائه گردیده و راههای موجه پیشنهاد شده است و همچنین با استفاده از پرسشنامه، تحقیق تجربی از طریق آمارگیری و نتیجه گیری و استنتاج منطقی عملی گردیده و در این راستا نیز به ارائه پیشنهاداتی اقدام گردیده است.
8-یافته های تحقیق به شکل
1-8- مفید بودن و قابلیت کاربرد قانون برای مقطع و هدف خاص
2-8- ضرورت اصلاح قانون
به دنبال تصویب قانون مالیاتهای مستقیم مورخ سوم اسفند ماه 66 و اصلاحات و الحاقات مربوط به آن قانون در مقام اجراء توسط مأمورین تشخیص مالیات( ممیزین سر ممیزین کل) پاره ای مشکلات و نارساییهایی ایجاد گردید که منجر به طرح شکایت و دعوی از طرف مودیان مالیاتی به مراجع حل اختلاف و تصمیم گیری در ادارات دارایی نیز واقع گردیده بود. قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم در تاریخ هفتم اردیبهشت 71 به تصویب مجلس رسیده به موقع اجراء گذارده شد. طی مواد مصوبه در این قانون، برخی از مواد قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند ماه 66 کلاً حذف گردید و برخی نیز مورد اصلاح و تعدیل واقع گردید و نیز برخی دیگر از مواد آن، موارد تکمیل کننده ای الحاق گردید. از جمله مواردی که در قانون اصلاح موادی از قانون مالیاتهای مستقیم مورد تعدیل واقع گردید ماده 143 بود که دستورالعملهای اجرایی ماده مذکور نیز تعیین و طی بخشنامه شماره 3816-14/9/71 ابلاغ گردید.
در ضمن لایحه تجدید ارزیابی داراییهای اشخاص حقوقی که بنا به پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی در جلسه مورخ 13/3/1380 هیأت وزیران به تصویب رسیده بود، در تاریخ10/4/1380 به تصویب رسیده و به مورد اجراء گذارده شد.
متن اصلی لایحه فوق الذکر به پیوست پایان نامه می باشد.
طی بررسی ها و بحثهای انجام شده با مأمورین تشخیص مالیات در اداره کل مالیات بر شرکتها، به خصوص در بخش مالیات بر شرکتهای دولتی که تنها در آن قسمت شرکتهای موضوع ماده143 مکرر الحاقی، مور رسیدگیهای مالیاتی قرار می گیرند اکثرقریب به اتفاق آنها بر این عقیده بودند که به لحاظ محدودیتهای موجود در دستورالعمل اجرایی صادره، بعید به نظر می رسد که شرکتی بتواند از چنین مزیتی استفاده کرده تجدید ارزیابی داراییها را به موقع انجام دهد و از معافیت مالیاتی مذکور استفاده کند و نهایتاً معایب این ماده قانونی و دستورالعمل اجرایی آن را بیشتر از مزایا آن می دانستند لذا معایب و مزایایی که از جمع بندی تحقیقات انجام شده به نظر می رسد به شرح ذیل دسته بندی می گردد
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 17 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
در دنیای تجارت، پرداختن به موضوعات سخت افزاری (ماشین آلات، مواد و…) و نرم افزاری (روش کار، دانش فنی و…) تولید، به منظور استفاده از منابع (4M) به صورت امری بدیهی و روزمره رواج دارد. ضمن آنکه مدیران و کارشناسان و دیگر نیروهای انسانی نیز به عنوان نیروی مغز افزاری، بهره مندی از منابع را با فعالیت های تحقیقاتی و آزمایشگاهی خود و در واقع بکارگیری تکنولوژی، توسعه می دهند و امکان تسلط بیشتر انسان را بر روی منابع به وجود می آورند. در این راستا، آنها با ارائه راه حل های مختلف و تحلیل های چند جانبه بر فضای درون و برون سازمان نیز اثر می گذارند و سازمان ها را در جوامع بشری به شکل های مختلف از قبیل خصوصی، ملی، منطقه ای و بینالمللی و در انواع ساختارهای تشکیلاتی مختلف ایجاد می نمایند. اما نکته حائز اهمیت که شاید کمتر مورد توجه و تجزیه و تحلیل های کارشناسانه و مدیریتی قرار می گیرد و بحث اصلی کتاب حاضر نیز می باشد، پارامتر شخصیتی یک سازمان است که حاصل همان روح حاکم بر آن نیروی مغز افزاری و علت اصلی رفتارهای سازمانی است. شخصیتی که به واسطه آن سازمان اعمالی را از خود بروز می دهد و در ذهن مراجعین تصاویری معین می سازد. تصاویری که بیانگر تفکرات، نگرشی ها و رسالت سازمان بوده و تا زمان حیات سازمان با او باقی میماند.
امر بدیهی است که این شخصیت مانند دیگر شخصیت ها در خلاء مفهومی ندارد و صرفاً در ارتباط با دیگران (اشخاص حقیقی و حقوقی) ارتباط و معنی پیدا می کند. این ارتباط سازمانی که در نهایت همان ارتباط انسانی تلقی می شود مانند هر انسانی دارای سه سطح به شرح زیر می باشد:
1- ارتباط درونی: ارتباطی که هر انسان با درون خویش دارد (گفتگوی درونی) که برای سازمان ها ارتباط درون سازمانی تلقی می شود.
2- ارتباط با فرد مخاطب: انسان با یک نفر بیرون از خویش (فرزند، پدر، مادر، دوست و…) که برای سازمان ها ارتباط برون سازمانی تلقی می شود.
3- ارتباط با گروه: که هر انسان در غالب یک گروه رفتار می کند (خانواده، شرکت، ملی و…) که برای سازمان ها ارتباط صنفی سازمانی تلقی می شود.
هر یک از این نوع ارتباطات در جای خود قابل بحث و بررسی بیشتر می باشد. ضمن آنکه نکته حائز اهمیت بیشتر متوجه ارتباط سطح یک یا همان ارتباط درونی میباشد مه در خصوص یک انسان و یا سازمان تکیه گاه اصلی دو نوع ارتباط دیگر محسوب می شود.
بودا در سخنی گفته است “ما آن چیزی هستیم که می اندیشیم. هستی ما با افکارمان بلندی می گیرد و دنیایمان را با اندیشه هایمان می سازیم”.
چرا بعضی از سازمان ها در ما وابستگی، اعتماد و احترام ایجاد می کنند؟ چرا بعضی از سازمان ها در ارتباط برقرار کردن موفق هستند (دارای روابط عمومی موفق) و بعضی دیگر خیر؟… راز این معماها در چیست؟
آن را همانطور که پیشتر بیان شد می توان در یک کلام خلاصه کرد: شیوه تفکر سازمان. چرا که مردم همان چیزی را می بینند که ما در داخل سازمان خود می بینیم و با ما همانگونه برخورد می کنند که، با خود برخورد می کنیم. سازمانی که احساس میکند ارزش اجتماعی ندارد، واقعاً ندارد. از سوی دیگر سازمانی که عمیقاً معتقد است برای کاری با ارزش ایجاد گردیده است، برای همان کار ایجاد شده است و حتماً از عهده کار بر می آید. ریشه این تفکرات در تعریف دقیق همان مفاهیم اولیه سازمانی که در فوق ذکر شد می باشد.
چقدر موفق خواهیم بود اگر به مشتریانمان در همان جایگاه اصلی شان که همانا گرداننده اصلی چرخه اقتصادی سازمانمان می باشند، نگریسته و با راهنمایی ها و مشارکت های به موقع آنان، سازمان را از انحطاط باز داشته، به سوی پیشرفت رهنمون سازیم.
مشتری در جایگاه «شریک» یعنی نگرشی نو به مشتری، نگرشی بسیار فراتر و والاتر از رابطه ای که میان ارائه دهندگان خدمات یا فروشندگان کالا با مصرف کنندگان وجود دارد.
قبل از هر چیز باید بدانیم که مشارکت، نخست یک نگرش است. گرایشی است که با احترامی راسخ و عمیق و با توجهی شایان به مشتری شروع می شود و با روح همکاری به پیش می رود و با نشاط ناشی از انجام بهترین کار ممکن در جهت رفع نیاز دیگران به پایان می رسد.
ارزش عاطفی مشارکت با مشتری، بسیار مهم است. هرچند که در این روابط پاداشهای اقتصادی نیز وجود دارد.
هرچه دوران حمایت یک مشتری از شما طولانی تر گردد، پول بیشتری نزد شما هزینه می نماید. ارزش کارت اعتباری یک مشتری در سال اول سی دلار است در صورتی که همین کارت در سال پنجم پنجاه و پنج دلار اعتبار دارد. یک مشتری لباسشویی که در سال اول، یکصد و چهل و چهار دلار صرف هزینه شست و شو و اتوی لباس خود می نماید، در سال پنجم همین مبلغ به دویست و پنجاه و شش دلار می رسد. یک مشتری خدمات مکانیکی که در سال اول، بیست و پنج دلار در سال برای شرکت منفعت ایجاد می کند، در سال پنجم این سود را به هشتاد و هشت دلار می رساند.
نتیجه این است که اگر مشتریان شما از شما حمایت نمایند. به روش تصاعدی، پول بیشتری نیز در نزد شما هزینه می کنند. یکی از روشهای حفظ وفاداری مشتریان، جلب اعتماد و مشارکت با آنان است.
رضایت مشتری به تنهایی تضمین کننده آن نیست که او مشتری دائمی شما شود. همه ما می توانیم مواردی را به خاطر بیاوریم که از فروشنده، تاجر و یا هر ارائه دهنده خدمتی، روی برگردانده و بی آنکه خطایی از آنها سر زده باشد، به فروشنده یا تاجر دیگری رجوع می کنیم. و علت آن فقط این بوده است که شخص دیگری را پیدا کردهایم که همان کار را مناسب تر و مسئولانه تر و ارزان تر و یا حتی فقط به گونهای متفاوت از آنها انجام می داده است. این در حالی است که از فروشندگان و تاجران پیشین هم هیچ گونه ناراحتی نداشته ایم و حتی از رفتارشان بسیار هم خرسند بودهایم. آنها سرجای خود هستند اما ما تغییر جهت داده ایم.
چه چیز باعث می شود که مشتری به یک محل، یک شخص و یا یک علامت وفادار بماند؟ بعضی وقتها چنین امری می تواند از طریق یک عمل خارق العاده انجام پذیر گردد. اعمال «ریچارد» که یک شریک حرفه ای است، واقعاً جالب است، رفتار «هیمی نامیس بیل» هم به همین گونه است. اما ادامه رابطه من با افرادی چون بیل تا وقتی پایدار می ماند که این اعمال جذب کننده از سوی آنها سربزند. با این حال، این خدمات شایان هرچند هم که بزرگ باشند، گاهی قابل تحمل نیستند. مثلاً اگر قرار بود که روابط ما در زندگی زناشویی، مادام همان گونه باشد که قبل از ازدواج بوده است، شاید هیچ ازدواجی بیش از خوش گذرانی ماه عسل دوام نمی یافت. تداوم دراز مدت، بستگی به نوع خاصی از رابطه یا همان مشارکت دارد.
مشارکت مشتری چه مفهومی دارد؟ اگر تعهدها، پیمانها و قراردادها را نادیده بگیریم، چه چیزی باقی می ماند؟ مشارکت مشتری، خود نمایش زنده ای از یک نگرش یا گرایش است.
نخست، هر مشارکتی با همکار، همسر یا مشتری نیازمند تعهد کامل و عمیق است. و ابزار مناسب تری را طلب می کند و به نسبت ایجاد روابط موقت با مشتری، نیازمند کار بیشتری می باشد.
دوم، همه مشتریها دوست ندارند در مشارکت شرکت نمایند. بعضی مایلند کمی اسرارآمیز، گوشه گیر و منزوی عمل کنند. به محض اینکه کمی با این افراد رابطه برقرار نمایید، چنین می اندیشند که «آنها بخوبی ما را می شناسند… احتیاج به هوای تازه داریم.» و سپس به جای دیگری مراجعه خواهند نمود. گروهی دیگر از مشتریها دوست دارند که مناسباتشان در حد دریافت خدمات عالی و احترام آمیز باشد و در عوض، هیچ کوششی برای ابراز رفتار متقابل نمی کنند. مسافران هتل که انتظار دارند در مدت اقامتشان همچون ناز پرورده ها به آنها خدمت شود، ممکن است با پیش آمدن کوچکترین اشکالی، غوغا به پا نمایند، اما اگر طوری با آنها رفتار شود که نشان دهنده انتظار همکاری از آنها برای خلق موقعیت های خارق العاده باشد، اهانتشان را پس خواهند گرفت، یا شاید کار به اهانت نرسد. با تمام این حرف ها، آیا تصور میکنید که ارزش آنرادارد تا کوشش بیشتری به عمل آید تا مشتریها احساس مشارکت داشته باشند. به یقین چنین است. نه تنها از نظر اقتصادی سودآورتر است، بلکه روابط مناسب باعث می شود که مشتری بردبارتر شود و در ضمن، خطاهای بیشتری را نادیده بگیرد و مناسبات روحی شایسته تری نسبت به روابط متداول برقرار نماید.
شروع یک مشارکت پیا بستگی زیادی به سخاوت و بخشندگی ذاتی افراد دارد. شرکاء در اندیشه چوب خط نگه داشتن و حساب و کتاب کردن نیستند! معنی ماهیت غیر رقابتی مشارکت موثر این است که هر یک از شرکاء قصدش دست یابی به مناسباتی است که هدف نهایی آن بهره وری مادی نیست، بلکه کامیابی و رشد و موفقیت در خود این مناسبات می باشد. این به مانند عشق ورزیدن می ماند که هرچه به دیگران بدهی، تمام شدنی نیست، بلکه عاشق تر می شوی و عشقی آتشین بوجود می آید.
شرکاء معتقدند که تشریک مساعی و کوششهای دو جانبه آنها به کار رونق میدهد و سخاوت، محصول مشترک کار آنهاست. در مشارکت بخشش بیشتر می شود، نه کمتر.
اعتماد باعث می شود تا مشارکتهای بزرگ به وجود آید و شرکاء احساس خشنودی نمایند. اعتماد یک ویژگی ذاتیاست که، موجب اتکا، وفاداری، اعتماد و اعتقاد میشود. برای معتمد بودن، شخص باید دارای سوابقی از جمله صداقت و وفاداری باشد. شرکاء به هم اهمیت می دهند.
مشارکتهای موثر براساس بصیرت و اهداف مشترک بنا شدهاست. امید و آرزوست که باعث گسترش و تقویت هماهنگی و تعادل می گردد. تشریک مساعی یعنی، حتی از فاصله دور به طور یکسان به یک قضیه نگریستن، نه از نزدیک احتیاجات و الزامات مشترک را نشان دادن. کلمه شریک در برگیرنده تک تک اعضایی است که برای سود مشترک گرد هم آمده اند و از آنجا که حتماً نباید آنچه که به دست می آورند، مشابه و برابر باشد، پس می توان نتیجه گرفت که ارزش اعمال و رفتار هر شریک، آن چیزی است که عاید همتایش می شود. تشریک مساعی همراه با بصیرت همچون میدانی است که در آن گرد آمده اند تا هر یک، از نتیجه حاصل بهره ای ببرند.
مشارکت به معنی کسب والاترین نتیجه از توانایی، نگرش و آرزوهاست. مشارکت فراتر از همکوشی مطلوب است. به عنوان مثال، همکاری پنج نفر بر روی یک کار خاص، بسیار با ارزش تر از کاری است که همان پنج نفر بر روی همان موضوع. به صورت تک تک انجام دهند.
در هر مشارکتی همه اعضا همکوشی دارند، اما در مشارکتهای پویا و موفق، هدف فراتر از آن است که بتوان برای آن ارزش مادی تعیین نمود. مشارکت پویا، رابطهای است که دو یا چند نفر، بیش از حد توان خود خدمت می کنند و از خویش مایه میگذارند.
ما در عصر دوگانگی اقتصادی زندگی میکنیم. به گونهای که یک حاشیه آنرا خرید، فروش و ارائه خدمات جدید و حاشیه دیگر را قراردادهای تجاری و چانه زدنها در بر گرفته است. مشتری ها طالب کالا و خدمات به صورت ارزان، سریع، دلپسند و مطلوب هستند. به هیچ وجه مایل نیستند به دلیل کیفیت کالا از فلان عیب اش چشم پوشی نمایند. این امر، باعث می شود تا در معادله ارائه خدمات، تغییراتی صورت پذیرد و تا حد ممکن از هزینه های تولید کاسته شود، و در نتیجه منجر به اخراج کارگران تمام وقت شد. آنچه می ماند، افراد کمتری است که باید خدمات بیشتری را ارائه نمایند و کارمندان پاره وقت که ذاتاً انگیزه ای برای پیروزی در بازار رقابت ندارند.
در مقابل این پشت صحنه که ذکر آن رفت، هنگامی که سخاوت و بخشندگی پای به صحنه می گذارد، بازار، جنب و جوش و روحیه تازه ای به خود می گیرد. گرچه بعضیها ممکن است غر بزنند که مثلاً وقتی گرفتن مایه بقا و حیات است، دادن و بخشیدن چه ارزشی دارد. در این برهه از زمان. در وادی مدهای جذاب و زودگذر و رقابتهای هوشمندانه اقتصادی، ورث «ویلیامسون» چه چیزی می تواند به ما بیاموزد که همانند آن چیزهایی که در کودکی از مادرانمان آموخته ایم، آویزه گوشمان گردد. او می داند که مشارکت، وفاداری را به همراه دارد که خود حافظ روابط و در نتیجه به وجود آورنده موفقیت است
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 30 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 41 |
فهرست مطالب
1- مقدمه...............................
2- تاریخچه پرداخت یارانه...............
1-2- تاریخچه پرداخت یارانه در ایران...
2-2- تاریخچه پرداخت یارانه در جهان....
3- هدف از پرداخت یارانه................
1-3- تخصیص بهینه منابع................
2-3- ثبات اقتصادی.....................
3-3- توزیع عادلانه درآمد...............
4- مواردی که می بایست مشمول یارانه گردند
1-4- کالاهای حیاتی و استراتژیک.........
2-4- صنایع نوپا.......................
3-4- کالاهای عمومی.....................
4-4- صنایع با هزینه ثابت بالا..........
5-4- صنایع راکد.......................
5- بررسی میزان کارایی یارانه پرداختی...
6- یارانه پرداختی به حامل های انرژی در هر یک از بخش ها
7- طبقه بندی یارانه در حسابهای ملی.....
8- روش های پرداخت یارانه...............
1-8- روش های پرداخت یارانه از نظر مصرف کنندگان یارانه
2-8- روش های توزیع یارانه.............
3-8- روش های پرداخت یارانه از نظر مشمول یارانه بر واحد یا بهاء کالا............................
انسان های اولیه برای تغذیه خود از حیوانات و گیاهان استفاده می نمودند. آنها آتش را برای گرم کردن تعداد انسان ها و میزان منابع طبیعی در تعاون قرار داشت لذا انسان ها از نظر تهیه مواد غذایی و انرژی مورد نیاز مشکلی نداشتند.
پس از قرن هجدهم و با شروع انقلاب صنعتی تولید کننده از مصرف کننده جدا شده و پدیده ای بنام تولید انبوه ایجاد گردید. بدین ترتیب بیکباره میزان رفاه افزایش یافت و به تبع آن جمعیت شروع به ازدیاد نمود. جمعیت فوق تبدیل به بازار مصرف تولید کنندگان گردید. برای تولید در سطح انبوه نیاز به انرژی و منابع فراوان بود. بدین ترتیب همزمان با پیشرفت های فوق منابع جدید انرژی مانند نفت و گاز کشف گردید و به سرعت میادین نفتی افزایش یافت. لذا انرژی تبدیل به یکی از نیازهای اساسی و اولیه افراد گردید.
در علم اقتصاد توصیه می شود برای ایجاد عدالت اجتماعی همه افراد از حداقل رفاه برخوردار شوند. بدین ترتیب می بایست همه افراد بتوانند نیازهای اولیه خود را برطرف نمایند. لذا معمولاً در تمام کشورها نسبت به کالاهای اساسی یارانه پرداخت می شود.
با توجه به توضیحات ارائه شده با وقوع انقلاب صنعتی، انرژی به یک کالای اساسی تبدیل گردید. بدین ترتیب در اکثر کشورهای جهان برای ایجاد عدالت اجتماعی انرژی مشمول یارانه گردید. (البته میزان آن در کشورهای مختلف متفاوت میباشد.)
در کشور ما نیز انرژی به عنوان یک کالای اساسی محسوب می گردد و مشمول یارانه نیز می باشد. با توجه به پایین بودن قیمت انرژی میزان مصرف آن بشدت افزایش یافته است و بدلیل محدودیت انرژی های فسیلی قیمت آن در سطح جهانی افزایش داشته است. بدین ترتیب دولت برای پوشش شکاف بین قیمت تمام شده و قیمت فروش انرژی به مصرف کنندگان هزینه بسیار زیادی به عنوان یارانه می پردازد که این امر موجب بروز مشکلات فراوانی در اقتصاد کشور گردیده است.
متاسفانه برخلاف تعریف ارائه شده برای یارانه در رابطه با انرژی یارانه پرداخت شده عادلانه به افراد نیازمند یارانه ارائه نمی گردد. بدین ترتیب علاوه بر اینکه هزینه زیادی توسط دولت پرداخت می گردد، اهداف اولیه پرداخت یارانه نیز برآورده نمیشود و همچنین به علت قیمت پایین انرژی میزان مصرف آن بشدت افزایش یافته و این امر موجب بروز مشکلاتی همچون آلودگی محیط زیست گردیده است.
در چند سال اخیر دولت بدنبال تخصیص هدفمند یارانه می باشد. بدین منظور در این پایان نامه سعی می شود سیستم فعلی پرداخت یارانه انرژی مورد بررسی قرار گرفته و با توجه به مشکلات آن، روش جدیدی برای پرداخت یارانه انرژی پیشنهاد گردد. سپس روش پیشنهادی با استفاده از تکنیک سیستم در استامیک مدل شده و تاثیر روش فوق بروی پارامترهای کلان اقتصادی مورد بررسی قرار گیرد.
در ادامه تاریخچه پرداخت یارانه در ایران و سایر کشورهای جهان مورد بررسی قرار می گیرد.
در دوران صفویه نوعی تخفیف های مالیاتی و در دوران قاجار سیاست هایی در جهت توسعه زراعت که در آن دادن ران و مساعده به مستاجر پیش بینی شده بود را می توان از نخستین جهت گیری های حمایتی دولت دانست.
دخالت مستقیم دولت در عرضه و تقاضا مربوط به سال 1311 می شود که در آن زمان دولت اقدام به ساخت سیلو نموده و گندم های کشاورزان را به قیمتی بالاتر از قیمت بازار خریداری نمود. کل میزان پرداخت یارانه دولت بابت تفاوت خرید و فروش کالاهای اساسی تا سال 1351 معادل 1668 میلیون ریال بوده است. که این مقدار تنها حدود 4/1 درصد یارانه در سال 1354 می باشد. چرا که همزمان با افزایش قیمت نفت، درآمد عمومی افزایش یافت و به تبع آن تقاضا برای مصرف زیاد گردید.
با توجه به عدم وجود مراکز صنعتی و صنایع زیر بنایی، دولت اقدام به واردات کالاهای اساسی نمود که این امر موجب زیان بسیاری از کشاورزان گردید. لذا دولت محصولات آنها را به قیمتی بالاتر از قیمت بازار خریداری نمود. در همین راستا به منظور تمرکز امور مربوط به پرداخت یارانه در مرداد ماه 1353 دولت اقدام به تاسیس و تشکیل صندوقی بنام «صندوق حمایت از مصرف کننده» نمود.
در زمینه فرآورده های نفتی در سال 1933 شرکت نفت ایران- انگلو محصولات تصفیه شده را در ایران به قیمت جهانی می فروخت در حالی که در سال 1994 قیمت داخلی این محصولات 2% قیمت جهانی آنها بود. در سال 1993 که تنها یک نرخ ارز حاکم بود و به همین سبب محاسبه معادل دلاری قیمت های داخلی آسان بود. بافرمن قیمت 13 دلار برای هر شبکه فرآورده پالایش شده، یارانه پرداختی معادل 5 میلیارد دلار برآورده شده است. در صورتی که در همین سال یارانه پرداختی برای دلار و غذا حدود 2/3 میلیارد دلار بوده است[1].
پس از انقلاب صنعتی دو نظریه در رابطه با اقتصاد کلان مطرح گردید. نظریه کلاسیک و نظریه کنیز (Kinze).
گروه طرفداران نظریه کلاسیک معتقد می باشند که دولت می بایست کمترین دخالت را در اقتصاد داشته باشد و اقتصاد بر پایه عرضه و تقاضا استقرار گردد. نظریه کینز (Kinze) در مقابل نظریه کلاسیک ها قرار دارد.
تا قبل از جنگ جهانی، اقتصاد حاکم بر غرب، اقتصاد کلاسیک بود. یعنی اقتصاد حاکم بر بازار، اما پس از جنگ جهانی بدلیل رکود و تورم بالا دولت در اقتصاد دخالت نمود.
بدین ترتیب نظریه کینز (Kinze) طرفداران بیشتری یافت. به عنوان مثال طبق طرح برنان (Bernan) دولت آمریکا در سال 1984 کمک های مستقیمی به کشاورزان جهت جبران ما به التفاوت قیمت های بازار آزاد کالاهای فاسد شدنی نمود.
در حال حاضر یارانه یکی از اقلام مهم هزینه های دولت در کلیه کشورها- اعم از صنعتی و در حال توسعه و سوسیالیستی است. البته همانگونه که در حال حاضر جغرافیای اقتصادی کشورهای جهان گویای دسته بندی کشورها به پیشرفته صنعتی و در حال توسعه است ماهیت این یارانه ها انگیزه و نحوه پرداخت آن در هر یک از این کشورها تا حدود زیادی متفاوت می باشد.
دولت از پرداخت یارانه سه هدف عمده را دنبال می نماید که شامل تخصیص بهینه منابع، ثابت اقتصادی و توزیع عادلانه درآمدها می باشد. در ادامه هر یک از اهداف فوق مورد بررسی قرار می گیرد.
شدت وابستگی اکثر سیستم های اقتصادی به انرژی تا آنجا است که دولت ها به میزان زیادی از این عامل در جهت سیاستگذاری به منظور دستیابی به اهداف برنامههای اقتصادی خود استفاده می کنند. در بسیاری از کشورها از متغیرهای مربوط به انرژی حتی به جهت اتخاذ سیاست های بلند مدت استفاده می شود. تجربیات کشورهای پیشرفته کنونی حکایت از آن دارد که این کشورها روند توسعه خود را با مواد اولیه و مواد انرژی زای ارزان قیمت آغاز کرده اند. این بویژه ادعایی است که در مباحث تجارت بین المللی همراه از طرف کشورهای در حال توسعه کنونی مطرح گردیده است. بدین معنی که کشورهای در حال توسعه مدعی هستند که سیستم تجاری بین المللی منافع لازم را برای آنها بدنبال نداشتند و یا اینکه حداقل براساس تئوریهای کلاسیک تجارت این منافع بین کشورها بطور متناسب توزیع نگردیده است.
فراهم کردن انرژی ارزان قیمت برای بخش های مختلف اقتصادی و با بخش های خاص همواره مکانیسمی جهت حمایت از این بخش ها در برنامه های اقتصادی بوده است.
پرداخت یارانه و یا پیروی از سیاست قیمت ارزان در راستای بهبود شاخص های اساسی و اقتصاد و به منظور حفظ ثبات اقتصادی نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
ثبات اقتصادی به معنای اشتغال کامل، ثبات قیمت ها، تراز پرداخت های خارجی و تعادل بین عرضه و تقاضا می باشد. برای ایجاد ثبات اقتصادی دولیت ابزارها و روشهایی را اتخاذ می نماید که به مجموعه آنها سیاست های پولی و مالی اطلاق میگردد. که یک نمونه از سیاست های پولی و مالی فوق بکارگیری یارانه در کوتاه مدت در جهت تثبیت قیمت ها می باشد و با استفاده از سیاست های سقف قیمت (حمایت از مصرف کننده) و سیاست های کف قیمت (حمایت از تولید کننده) میباشد.
توزیع عادلانه درآمد و حفظ عدالت اجتماعی از جمله اهدافی است که از پرداخت یارانه دنبال می گردد. در تمام اقتصادها حتی اقتصاد آزاد مبتنی بر بازار نیز توزیع درآمدها برای دولتمردان اهمیت داد. لذا نسبت به این موضوع دو دیدگاه وجود دارد:
1- نحوه توزیع درآمدها در بازار عوامل تولید یعنی تاثیرگذاری روی روش کسب درآمد.
2- توزیع مجدد درآمد و جابجایی درآمدها و ثروت.
البته برای توزیع ناهمگن درآمدها دلایلی وجود دارد که بصورت زیر می باشند:
1- بازار غیر رقابتی (انحصاری)
2- ارث
3- موقعیت های خانوادگی
4- ثروت و امکانات تحصیلی
یکی از ابزارهایی که برای توزیع مجدد درآمدها بسیار استفاده می گردد یارانه و پرداخت های انتقالی می باشد. با توجه به هدف فوق برای پرداخت یارانه، تعریف زیر را می توان ارائه نمود.
یارانه شامل پرداخت هایی رفاهی است که جهت چاره اندیشی نابرابری توزیع درآمد برنامه ریزی می گردد.
لذا با توجه به تعریف فوق یارانه باید به افرادی تعلق گیرد که درآمدشان از حد مشخصی پایین تر است.
در پرداخت یارانه انرژی یکی از اهداف پرداخت یارانه تامین حداقل مصرف مورد نیاز افراد و افت که در آمد جامعه و توزیع درآمد می باشد. در صورتی که پرداخت یارانه های انرژی بویژه در مورد فرآورده های نفتی که قیمت فروش آنها بصورت تصاعدی نمی باشد، بیشتر متوجه افشار مرفه و ثروتمند جامعه می باشد، زیرا مصرف بیشتر با یارانه بالاتری همراه می باشد و با توجه به اینکه مصرف بیشتر معمولاً به طبقات مرفه جامعه تعلق دارد. برای مثال همانطور که از جدول 3 می توان ملاحظه نمود، مرفه ترین خانوارهای جامعه در سال 1375 حدود 40 درصد از یارانه بنزین را به خود اختصاص داده اند، در حالیکه این مقدار برای خانوارهای دهک اول تنها 7/0 درصد است. به عبارت دیگر خانوارهای ثروتمند بیش از 56 برابر کم درآمدترین خانوارها از یارانه بنزین برخوردار بوده اند.
این رقم در مورد گازوئیل به 31 برابر می رسد. در مورد برق نیز، با وجود نرخهای تصاعدی ارقام سال 1376 نشان می دهند که خانوارهای با مصرف 501 تا 750 کیلووات ساعت در ماه نزدیک به 24 برابر خانوارهایی که کمترین مصرف را داشتهاند، از یارانه در ماه نزدیک به 24 برابر خانوارهایی که کمترین مصرف را داشته اند، از یارانه برق برخوردار بوده اند.
در پرداخت یارانه انرژی یکی از اهداف دیگر حمایت از صنایع و تولیدات داخلی در مقابل صنایع و تولیدات سایر کشورها می باشد.
از آنجا که بسیاری از صنایع و تولیدات داخلی از انرژی ارزان بعنوان یک مزیت نسبی استفاده می نمایند و در عین حال هرچه که بنگاه های تولید کننده ناکاراتر باشند به نسبت از یارانه انرژی بیشتری برخوردار خواهند بود. لذا می توان ادعا نمود که یارانه های انرژی در دستیابی به این هدف خود نیز ناتوان بوده اند. بعلاوه علیرغم استفاده صنایع و تولیدات داخلی از انرژی ارزان در طول سالیان متمادی گذشته، هنوز این صنایع و تولیدات نتوانسته اند با صنایع و تولیدات مشابه سایر کشورها رقابت نمایند.
یکی دیگر از اهداف یارانه، کنترل تورم می باشد در صورتی که باید اذعان داشت که افزایشظ قیمت های انرژی، بویژه زمانی که با انتظارات تورمی همراه باشد، می توان به افزایش سطح عمومی قیمت ها منجر شود. اما افزایش قیمت های انرژی درآمدی برای دولت ایجاد می کند که باعث کاهش کسری بودجه دولت شده و به تبع آن کاهش تورم را بدنبال خواهد داشت.
کالاهایی که می بایست مشمول یارانه گردند دارای ویژگی های ذیل می باشند.
1- کالا باید دارای ضریب اهمیت ویژه در سبد مصرفی خانوار باشد. تا بتواند انتقال درآمدی در جامعه را ایجاد نماید.
2- کالاهای تحت یارانه قرار گرفته بایستی در اختیار عوم و خصوصاً افرادیکه در مناطق محروم و نواحی روستایی زندگی می کنند قرار گیرد.
3- کالاهای انتخابی باید دارای کشش درآمدی پائین باشد. یعنی کالای پست یا ضروری برای طبقات کم درآمد جامعه باشد.
با توجه به ویژگی های کالاهای مشمول یارانه مواردی که مشمول یارانه می گردند بصورت ذیل می باشد.
از جمله مواردی که دخالت دولت در اقتصاد را توجیه پذیر و یا حتی الزامی میگرداند، زمانی است که تولید کالاهای حیاتی و استراتژیک مطرح می گردد. از جمله گندم، ذرت و غیره که حیات اقتصادی و زندگی معیشتی جوامع بدان بستگی زیادی دارد. لذا حمایت دولت (پرداخت یارانه) منطقی به نظر می رسد.
در روند اقتصادی حمایت از صنایع نوپای داخلی و تولیدات صنعتی در مقابل تولید دیگر کشورهای صنعتی حائز اهمیت می باشد. بحث یارانه ها بدین لحاظ مطرح میگردد که اگر مکانیسم وزار بخواهد عمل نماید ممکن است قیمت های تعادلی آنقدر بالا باشند که در کوتاه مدت و حتی میان مدت صنایع نوپا قدرت رقابت خود را از دست دهند. لذا در موارد فوق، که صنایع نوپا قدرت رقابت را از دست میدهد، لزوم حمایت دولت عنوان می گردد.
دولت می بایست تولید کالاهای عمومی را به عهده گیرد. کالاها و خدمات عمومی دارای دو ویژگی می باشند، اولاً مصرفشان قابل انحصار به فرد یا گروه خاصی نیست (مانند هوای تمیز و دفاع ملی)، ثانیاً مصرف فرد یا گروهی موجب کاهش مصرف دیگران نمی گردد.
در صنایع مانند راه آهن یا جاده سازی که هزینه ثابت بالایی دارند و هزینه نهایی در ارتباط با یک مصرف کننده آن بسیار کم می باشد، تولید آن برای بخش خصوصی اقتصادی نمی باشد لذا لزوم یارانه و اعمال آن از طریق دولت الزامی به نظر می رسد.
دولت به بخش های اقتصادی که در حال رکود می باشند یارانه پرداخت می نماید. تا از حالت رکود اقتصادی خارج شوند.
چنانچه برای محاسبه یارانه انرژی، ارزش اقتصادی انرژی را معادل قیمت های صادراتی بدانیم، آنگاه می توان ادعا نمود که در بسیاری از سالها قیمت های فروش داخلی حتی کمتر از 10% ارزش اقتصادی آن بوده است. طبق نظر کارشناسان انرژی کشور، قیمت های تمام شده حامل های مختلف انرژی بصورت جدول (1) می باشد.
مقادیر مزبور قیمت هایی را نشان می دهد که در صورت دریافت آنها از مصرف کنندگان انرژی، بنگاهه های تولید کننده برای تداوم عرضه انرژی نیازی به دریافت یارانه از دولت نداشته و حتی قادر خواهند بود که ارزش ذاتی نفت خام و گاز طبیعی را که جزو منابع ملی و متعلق به تمامی نسلهای حال و آینده است، را به دولت بپردازند.
با توجه به قیمت های مندرج در جدول (1) و اختلاف آن با قیمت های فروش داخلی، می توان دید که سالانه مصرف کنندگان انرژی از یارانه ای بیش از 30 هزار میلیارد ریال برخوردار بوده اند. برای آنکه تصویر دقیقتری از حجم یارانه های اعطایی بدست آید، تنها اشاره می شود که حجم یارانه انرژی در سال 1375 حدود 31760 میلیارد ریال بوده (جدول 2) که 50% کل سرمایه گذاری کشور، 55% کل درآمد عمومی دولت، 6/1 برابر بودجه عمرانی و 59 برابر کسری بودجه در آن سال می باشد.
برآورد میزان یارانه حامل های انرژی در سال 1375.
یارانه در حساب های ملی به دو دسته مستقیم و غیرمستقیم تقسیم می شود. پرداختهایی که بیشتر بصورت زیانکرد و عملیاتی و دریافت کنندگان آن کاملاً مشخص و دارای شخصیت حقوقی باشند، یارانه مستقیم نامیده می شوند.
از جمله این یارانه ها، جبران زیان کردهای موسسات و سازمان هایی که کالاها و خدمات زیر بنایی را جهت تامین منافع، تولید می کنند. بعلاوه جبران خسارت های اتفاقی و پیشگیری خسارات احتمالی در شمار همین نوع یارانه است. یارانه هایی که جنبه کالایی داسته و گیرندگان آن متعقدند غیر مستقیم می نامند. از جمله این یارانهها، آندسته یارانه هایی است که بابت تثبیت قیمت مصرف کننده و یا تضمین قیمت برای تولید کننده پرداخت می شود است این یارانه ها بیشتر جنبه تثبیت قیمت ها و توزیع مجدد درآمدها را دارد و امکان سوء استفاده در آنها بسیار زیاد است.
یارانه های مستقیم در عین حال شامل فروش کالاهای تجاری به قیمتی کمتر از قیمت خرید، هدایا و کمک های دولت از محل حساب جاری به شرکت های عمومی می شود. یارانه های غیرمستقیم کمک هایی است که براساس ارزش کالای تولید، صادر یا مصرف شده و نیروی کار و زمین بکار گرفته شده جهت تولید آن و یا به کالاهای صادراتی ویژه، جهت پائین نگهداشتن قیمت آنها تعلق می گیرد و به دو دسته کمک های بلاعوض کالاهای مصرفی و کالاهای تولیدی تقسیم می شود.
کمک های بلاعوض کالاهای مصرفی مانند یارانه کالاهایی از قبیل: روغن، شکر، نان، سمان، بنزین، قند، گوشت، مرغ و.. می باشد.
کمک های بلاعوض کالای تولیدی که عموماً از طریق فروش کالاهایی که موجب ازدیاد تولید شده و یا فروش مواد اولیه ارزان تر از قیمت بازار به تولید کننده صورت می گیرد از قبیل کود شیمیایی و نظایر آن.
روش های پرداخت یارانه از سه دیدگاه قابل بررسی می باشند:
1- تقسیم بندی روش های پرداخت یارانه از نظر مصرف کننده یارانه
2- تقسیم بندی روش های پرداخت یارانه از نظر روش توزیع یارانه
3- تقسیم بندی روش های پرداخت یارانه از نظر مشمول یارانه بر واحد یا بهاء کالا
در ادامه هر یک از سر دیدگاه فوق مورد بررسی قرار می گیرد.
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 35 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 86 |
1.مقدمه
حمایت از حقوق مالکیت معنوی یک موضوع مهم در مذاکرات تجاری چند حانبه می باشد. مباحث فعلی در مورد حقوق مالکیت معنوی دارای دو وضعیت کاملاً متقاوت می باشد. برخی افراد از حقوق مالکیت معنوی بعنوان یک ابزر اثر بخش برای پیشرفت تکنولوژی و بعنوان یک تسهیل کنند. برای انتقال تکنولوژی برای کشورهای در حال توسعه حمایت می کنند. برخی افراد دیگر یک دید گاه کاملاً متفاوت دارند و حقوق مالکیت معنوی را بعنون تنها عامل دفاع کننده از منافع کشور های پیشرفته در نظر گیرند. برای مثال برخی از اقتصاد دانان اظهار می کنند که رژیم حقوق مالکیت معنوی بین المللی فعلی قواعد جهانی بازیهای بین المللی را به نفع کشورهای توسعه یافته تغییر داده است و ایجاد منافع بلند مدت برای کشورهای درحال توسعه بخصوص کشورهای فقیر از جانی جنبه های تجاری حقوق مالکیت معنوی [1] ( TRips) به نظر می رسد که بسیار پرهزینه و نامطمئن محقق می شنود ( word Bank 2001) علی رغم این انتقادات احتراز TRips بر این است که « حمایت و تقویت حقوق مالکیت معنوی باید به ارتقای نوآوری تکنولوژیکی و انتقال جذب تکنولوژی کمک نماید و منافع متقابل ایجاد کنندگان و استفاده از دانش تکنولوژیکی را طوری تامین نماید که به رخساره اقتصادی واجتماعی منجر شود. TRips .(Wipo, 1224) منعکس کنند منافع کشورهای پیشرفته می باشد. مخالفان TRips سئوالات اساسی در مورد نقش بالقوه حقوق مالکیت معنوی (TRips[2] ) در انتقال تکنولوژی و جریانهای سرمایه به کشورهای در حال توسعه دارند. برای نمونه، در گزارش اخیر کمیته TRips به خودی خود منجر به افزایش FDI نمی شود، یا این حمایت انتقال تکنولوژی یا نو آوری محلی را در کشورهای در حال توسعه تشویق نمی کند. ( suns, 2000) ولی برخی مطالعات اخیر، پروژه uncTAD -icsTD ( Maslus,2000, lall and Albaladejo.20041 ) بینش های جدیدی در مورد رابطه بین IPRs و انتقال تکنولوژی به کشورهای در حال توسعه ارائه می کند. آنها دریافتند که اثرات IPRs بر انتقال تکنولوژی به کشورهای در حال توسعه و نوآورن محلی کشورهای در حال توسعه بر طبق سطح توسعه اقتصادی و ماهیت تکنولوژیکی فعالیتهای اقتصادی متفاوت می باشد.
این وضعیت در مطالعه موردی کشور کره وجنوبی مجدداً تایید گردید. بر مبنای تحقیقات بلند مدت بر روی رفتار ترکنا در انتقال تکنولوژی و ایجاد توانایی محلی در کره جنوبی، این مقاله نشان می دهد که:
a) حمایت از IPRs ممکن است بجای تسهیل استقال تکنولوژی مانع آن شود و در فعالیتهای یاد گیری بدحی در مرحله اولیه صنعتی سازی که یادگیری از طریق مهندسی معکوس و تقلید از محصولات بالغ خارجی روی می دهد مانع ایجاد نماید.
b ) تنها بعد از اینکه کشورها تواناییهای بومی کافی به همراه زیر ساخت علم و تکنولوژی گسترده برای ایجاد تقلید خلاقانه در مراحل بعدی انباشت کردند، حمایت از IPRs یک عنصر مهم در انتقال تکنولوژی و فعالیتهی صنعتی خواهدشد. این مقاله تاکید می کند که ژاپن، کره و تایوان البته این مقاله اشاره ای به آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی در خلال انقلاب صنعتی شان نمی کند، نمی توانند به سطوح فعلی پیشرفت مرحله اولیه صنعتی سازی شان فشار وارد آورده باشد، دست یافته باشند.
پیش از این نیز مطالعه ای( lall.2001) به این نتیجه رسیده بود که کشورهای در حال توسعه می توانند به منافع بلند مدت ناشی از IPRs قدرتمند دست یابند تنها بعد از اینکه آنها به یک حدی ( Threshold) در صنعتی شد نشان رسید. باشند بعبارت دیگر IPRs قدرتمند ممکن است از سنعتی شدن کشورهای در حال توسعه در مراحل اولیه جلوگیری نماید. و تحت این محیط TPR کشورهای کمی مانند کروه و تایوان، میتوانند در آینده بعنوان اقتصادهای صنعتی شده و ( [3]NiEs) ظهور پیدا کنند.
در دورة تغییر سریع تکنولوژیکی و متعاقب آن رقابتهای جهانی حساس، متوسط چرخة حیات محصول در کشورهای صنعتی کوتاهتر می شود. برای مثال، در بخشی الکترونیک چرخة حیات بسیاری از محصولات بیشتر از دو یاسه سال نیست، اگر کوتاهتر نباشد در بخش های اندکی چرخه های حیات بیشتر از زمان 20 ساله حمایت از حق ثبت اختراعات ( patent) به درازا می کشند. به عبارت دیگر، اگر نگوییم در همه بخشها، در بیشتر بخش ها در کشورهای پیشرفته درآمدهای بیشتری از سرمایه گذاری تحقیق و توسعه در چرخه حیات کوتاهتر محصول و قبل از اینکه تکنولوژی ساخت محصول به مرحله بلوغ برسد، بدست می آورند.
بنابراین پیامدهای اقتصادی حمایت قدرتمند از IPR برای محصولات در مرحلة بلوغ تکنولوژی ممکن است برای صاحبان IPR در کشورهای پیشرفته ناچیز باشد. اما آنها برای شرکتهای کوچک و بزرگ تهاجمی محلی در کشورهای در حال توسعه که به یادگیری تقلیدی وابسته هستند و رشدشان را سرکوب شد ؟؟ بسیار پرهزینه می باشند برای اقتصادهای درحال توسعه پیامد حمایت قدرتمندانه تر از IPR کاهش جریان دانش از کشورهای پیشرفته و نرخ پایین تر فعالیت خلاقانه می باشد. بطور خلاصه اگر مقصد بر این باشد که عرضه کنندگان تکنولوژی در کشورهای پیشرفته و دریافت کنندگان تکنولوژی در کشورهای در حال توسعه نفعی ببرنند بایستی تقویتIPR متناسب با سطح توسعه اقتصادی باشد. بعلاوه پیچیدگی تولید بخش درگیر، و میزان تهاجمی بودن شرکت در ایجاد ظرفیت جذب داخلی بایستی در رابطه با IPR و انتقال تکنولوژی تفاوتهای درنظر گرفت.
در این مقاله ابتدا، چارچوبهای تحلیلی، مسیر ( trajectory) تکنولوژی پیچیدگی تولید ظرفیت جذب و انتقال تکنولوژی ارائه می شوند سپس این موارد برای تشکیل مدل جامع همگون می شوند و این مدل برای تحلیل اثرات IPRs بر انتقال تکنولوژی و نوآوری محلی در کره جنوبی با قابلبت استفاده در دیگر کشورهای در حال توسعه استفاده خواهد شد. IPRs در این مقاله بطور گسترده به حق ثبت اختراعات بعنوان کپی رایت و علائم تجاری مربوط می شود.
2- چاچوبهای تحلیلی
1-2- چاچوب مسیر تکنولوژی
این چارچوب دو مسیر تکنولوژیکی را - یکی در کشورهای پیشرفته ودیگری در کشورهای در حال توسعه - بعنوان روشی برای تجزیه و تحلیل شرکتها در کشورهای در حال توسعه اکتساب تکنولوژی خارجی انباشت توانایی جذب خودشان در طول مسیر تکنولوژی تجزیه و تحلیل و منسجم می نماید ( kim,1997a)
مسیر تکنولوژی ( Technological trajectory) به جهت تکاملی پیشرفتهای تکنولوژیکی که در صنایع و بخش ها قابل مشاهده می باشند مربوط می شود. , utterback و Abernathy (1975) عنوان کردند که صنایع و شرکتها در کشورهای پیشرفته در طول یکه مسیر تکنولوژی که متشکل از سه مرحله تغییر ( fiuid) انتقال ( transition) و
خاصی ( specific) می باشد توسعه می یابند. این اصطلاحات انعطاف پذیری سیستم تولیدی درگیر را منعکس می کند هر چند این مراحل، به تکنولوژی نو ظهور تکنولوژی میانی ومراحل تکنولوژی بالغ مربوط می شوند، در این مقاله جدید بودن تکنولوژی محصول مورد نظر را منعکس می کنند.
شرکتها در یک تکنولوژی جدید یک الگوی متغیر از نو آوری را نشان خواهند داد. نرخ نوآوری رادیکالی محصول ( نسبت به تدریجی ) با لا است. تکنولوژی محصول جدید اغلب ناپخته، گران و نامطمئن است، ولی عملکرد آن طوری است که برخی خواسته های بازار را بر آورد. می سازد تغییرات محصول ناشی تغییرات بازار می باشد، بنابراین سیستم تولید متغیر باقی می ماند و سازمان به یک ساختار منعطفی نیاز دارد که بطور سریع و اثر بخشی به تغییرات دربازار و تکنولوژی پاسخ دهد. (Abernathy and utterback در این مرحله، پیشگامان در کشورهای پیشرفته از مزیت اولین ایجاد کننده در بازار بر مبنای نو آوری رادیکالی محصول مطمئن هستند.
وقتی که نیازهای بازار بهتر درک شدند و تکنولوژی محصولات جایگزین متمرکز گردیدند، گذر به سوی طراحی محصولات بر روش های تولید انبوه آغاز می شود و رقابت در قیمت ونیز عملکرد محصول در مرحله میانی تکنولوژی افزایش می یابد، رقابیت در هزینه ها منجر به تغییرات رادیکالی در فرایندها و کاهش سریع هزینه ها می شود. توانایی و مقیاس تولید اهمیت بیشتری برای بدست آوردن مقیاس اقتصادی فرض می کند. شرکتهای کشورهای پیشرفته بر تون خود را در بازارهای جهانی از طریق نوآوری مستمر در محصولات و فرآیندهای حفظ می کنند.
وقتی که صنعت و بازار آن به مرحلة بلوغ رسید و رقابت در قیمتها افزایش یافت، فرآیند تولید، اتوماتیک تر ، منسجم تر، سیستمی تر و خاص می شود و محصولات استاندارد تولید می نماید. و نوآوری بر روی بهبود تدریجی فرآیند و جستجوی کارآیی بالاتر تغییر می یابد. هنگامی که صنعت به مرحله بلوغ تکنولوژی رسید کمتر احتمال دارد که هدف شرکتها از R&o نو آوری رادیکالی باشد زیرا در این مرحله شرکتها در وضعیت رقابتی خود بسیار آسیب پذیر می شوندو پویای صنعت ممکن است از طریق تهاجم ناشی نوآوریهای رادیکالی ایجاد شد. بوسیله تازه واردان جدید احیا شود. ولی برخی صنایع در توسعه حیات محصولاتشان در این مرحله با یکسری از نوآوریهای تدریجی جهت افزودن ارزش جدید تا حدودی موفق می شوند.
در بخش بعدی این مرحله، معمولاً صنایع به سمت کشورهای در حال توسعه یعنی همان جایی که هزینه های تولید کمتر است جابجا می شوند. بخش بالای شکل یک مسیر بالا را نشان می دهد این مدل روند (Trajectory model) کاربود جهانی ندارد و ممکن است با تغییر پارادیم اقتصادی -فنی بطور قابل ملاحظه ای تغییر نماید. با وجود این، مدل ارائه شد و جهت تجزیه و تحلیل انتقال تکنولوژی و ظرفیت سازی در کشورهی در حال توسعه مفید می باشد.
بر مبنای تحقیق که در مورد صنعت الکترونیک کره انجام شده KIm در حال 1980 یک مدل سه مرحلهای - خرید (acquisition) جذب ( Assimilation) و بهبود برای توسعه utterbacks ارائه داد. در خلال مراحل اولیه صنعتی سازی، کشورهای درحال توسعه تکنولوژی بالغ خارجی را از کشورهای پیشرفته صنعتی می خرند. به علت فقدان توانایی داخلی ایجاد عملیات تولید، کار آفرینان داخلی فرآیندهای تولید را از طریق خرید بسته کامل تکنولوژی خارجی که این بسته شامل فرآیندهای مونتاژ، مشخصات محصول، دانش حتی تولید پرسفل ؟؟ و اجزاء و قطعات می باشد، توسعه میدهند تولید در این مرحله صرفاً عملیات مونتاژ درون دادهای خارجی جهت تولید محصولات نسبتاً استاندارد و مشابه می باشد.
زمانیکه وظیفه خرید انجام شد، تکنولوژیهای طراحی و تولیدمحصول به سرعت در درون کشور انتشار می یابد. افزایش رقابت از جانب تازه واردهی جدید باعث تلانشهای تکنیکی بومی در جذب تکنولوژیهای خارجی جهت تولید محصولات نسبتاً متمایز می شود. موفقیت نسبتی در جذب تکنولوژی وارد شده و افزایش تاکید بر ارتقای صادرات به همراه ارتقای توانایی مهندسان و دانشمندان داخلی، منجر به بهبود تدریجی تکنولوژی بالغ می گردد تاکید تکنولوژیکی در خلال این مرحله مشبه سازی (Duplicative imitation ) می باشد./
با مرتبط کردن مسیرهای تکنولوژیکی (1975) Abernathy ,Utterhack و (1980)
Kim و(1988) choi , Bae ,Lee فرض کردند که مسیر تکنولوژی سه مرحله ای در کشورهای در حال توسعه نه تنها در مرحلة بلوغ تکنولوژی بلکه در مرحله میانی تکنولوژی نیز روی میدهد
مواجه با افزایش رقابت از جانب کشورهای تازه صنعتی شده و مواجه با افزایش رقابت از جانب کشورهای تازه صنعتی شده ( NsiE) گروه دوم، شرکتهای موجود در کشورهای تازه صنعتی گروه اول، که تکنولوژیهای بالغ خارجی را کسب جذب و بعضی مواقع بهبود دادند، هدف تکرار فرآیند مشابه با میزان دانش سطح بالاتر در مرحله میانی تکنولوژی می باشد. در این مرحله ( مرحله میانی) تاکید تکنولوژیکی تقلید خلاقانه و تولید محصولات الگوبرداری ( Benchmqrking) و همچنین یادگیری گسترده از طریق سرمایه گذاری اساسی در فعالیتهای R&D داخلی انجام می شود. بسیاری از صنایع در NsiE (برای مثال کسرو تایوان) به این مرحله رسیده اند.
در صورت موفقیت برخی از این صنایع حتی ممکن است با انباشته مناسب توانایهای تکنولوژیکی محلی تکنولوژیهای جدید ایجاد نمایند و به این ترتیب شرکتهای کشورهای پیشرفته را به چالش وا دارند. نوآوری شعار این صنایع می باشد. وقتی تعداد قابل ملاحظه ای از صنایع همچنانکه در بخشی پایین تر شکل یک نشان داده شده است کشورهای در حال توسعه جهت مسیر تکنولوژی در کشورهای پیشرفته را برعکس می نمایند.
این مدل ساده شرح نسبتاً دقیقی از فرآیند تکاملی است که در کشورهای تازه صنعتی شده گروه اول در حوزه آسیای شرقی روی داده است (kim ,Hobdy, 1995) در دهه 60 و 70 مبنای تکنولوژیکی محلی بسیار ابتدایی بود، کره و تایوان ابتدا تکنولوژیهای بالغ را کسب و جذب نمودند و از طریق آنها به تقلید مشابه از محصولات خارجی وموجود با نیروی کاری ماهروئدی ارزان پرداختند. سپس با انباشت توانایی تکنولوژیکی از طریق یادگیری از طریق انجام ( Learnigy doing) به همراه ارتقای کیفی سیستم آموزش، این کشورها را قادر ساخت تا در مواجه با افزایش هزینه های نیروی کار وافزایش رقابت ناشی از کشورهای تازه ملهکی شده و گروه دوم به تقلید نوآورانه دست بزنند. سنگاپور نیز فرآیند متقابه را طی کرد، و محصولات بالغ خارجی را با هزینه های کمتر و از طریق سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) تولید نمود. وقتی زیر بنای مهارتی سنگاپور ارتقا یافت شرکتهای چند ملیتی MACS) ) استراتژی خود را نسبت به سنگاپور بعنون مکان تولید محصولات پیشرفته با R&D داخلی قرن استفاده نمودند، و شرکتهای مبتنی برنیروی انسانی را به کشورهای تازه صنعتی شد. گروه دوم انتقال دادند بسیاری از اقتصاد های آسیای شرقی مانند تایلند،مالزی، اندونزی، ویتنام و فیلیپین در مرحله تکنولوژی بالغ هستند، و با استفاده از نیروی کاری انرژی به تقلید مشابه از محصولات خارجی موجود می پردازند. در مقابل کشورهای دیگر مانند چین تایپ و برخی از اقتصادهای اروپای شرقی ممکن است مراحل حرکت از سمت تقلید مشابه به تقلید نوآورانه و مراحل نوآوره را طی نکرده باشند. آنها داستان طولانی تری از انباشت تکنولوژیکی دارند و هم اکنون به مرحلة تقلید مشابه رسیده اند قبل از اینکه اقتصاد هایشان را به روی کشورهای دیگر بازنمایند. ممکن است برخی از بخش های این اقتشصاده در آغاز توانایی کافی برای ورود به مرحله میانی تکنولوژی را داشته باشند. اگرآنها مرحله تکنولوژی بالغ را طی کنند، انتظار می رود که سرعت تکامل مرحله تکنولوژی میانی سریعتر از دیگر کشورها باشند.
مدل روند ( trajectory model) برای بخش ها بیشتر از کشورها کار بوده تر می باشد. زیار همة بخش های در درون یک اقتصاد، مسیر مشابه ای را طی نمی کنند. بخشهای پویا که تواناییهای تکنولوژیکی را از طریق مرحله تکنولوژی بالغ اکتساب کرده اند، ممکن است این توانایی را داشته باشند تا به مرحله تکنولوژی میانی از طریق تلاش های R&D داخلی کافی دست یابند، سرعت تکامل تا حد زیادی به پیچیدگی تکنولوژیهای درگیر و توانایی جذب بازیگران عمده در درون بخش بستگی دارد. بخشهای با پویایی کمتر، متکی برنیروی کاراروان می باشند، و به کشورهایی ک هزینه نیروی کار در آنجا پایین تر است منتقل می شوند.
2-2- پیچیدگی تولید و چار چوب مقیاس
(1965) woodward در مورد این تکنولوژی تولید و ویژگی های سازمانی سه طبقه از پیچیدگی تولید را مطرح کرد- تولید وماحد و دسته های کوچک، دسته های بزرگ و تولید انبوه و فرآیند مستمر، عملیات دسته کوچک معمولاً محصولات بسیار متمایزی مانند ماشین آلات سنگین و کشتی سازی تولید می کند، در حالیکه عملیات فرآیند مستمرد محصولاتی با کمترین تمایز همانند فولاد، محصولات شیمیایی و دارویی تولید می کند و بالاخره و عملیات دسته بزرگ ومحصولاتی مانند محصولات الکترونیک وم مونتاژ خودرو را در بر می گیرد. این روابط در شکل دو نشان داده شده اند. بر مبنای تحقیقات عمیق از شرکتهای کروان در تمام این مراحل پیچیدگی تولید (1989) Lee,kim نتیجه گیری کردند که شرکتها با پیچیدگی تکنولوژی تولید مختلف الگوههای متفاوتی در انتقال تکنولوژی و نوآوری داخلی همچنانکه تکنولوژی تولید جهت تلاشهای تکنولوژیکی را دیکته می کند نشان می دهند.
Amsden and andkim اظهار کردند که مقیاس عملیات خواهان تنوع در رفتار تغییر تکنولوژیکی در سطح بنگاه می باشد، همچنانکه مقیاس در برگیرند. حد زیادی از توانایی تکنولوژیکی و مالی می باشد، قدرت چانه زنی در مقابل عرضه کنندگان تکنولوژی خارجی، سهم بازار و توانایی منابع انسانی ، همه اثر زیادی بر استراتژی شرکت به سمت تلاش هاس R&D و اکتساب تکنولوژی خارجی دارند این حقیقت که شرکتهای عمومی بزرگ محصشولات پیشرفته تولید می کنند و شرکتهای کوچک محصولات غیر پیشرفته و ساده تولید می نمایند ممکن است خواهان تفاوت در رفتار تکنولوژیکی بین دو گروه از شرکتها گردد.
3-2- چارچوب توانایی جذب
توانایی تکنولوژیکی از طریق فرآیند یادگیری تکنولوژیکی بدست می آید. و یادگیری تکنولوژیکی اثر بخش مسکزم توانایی جذب می باشد که این توانایی جذب دو عنثر مهم داردک مبنای دانش موجود، و شدت تلاش ( Cohen andlevinthal, 1990,kin)
اولاً دانش موجود یا قابلیت یک عنصر اساسی در یادگیری تکنولوژیکی می باشد، امروزه دانش افراد و سازمانها را قادر می سازد از طریق تاثیر بر فرآیندهای یادگیری و ماهیت یارگیری دانش افزایش یافته آینده را ایجاد نمایند و مبنای دانش موجود به دانش موجود در واحدهای مستقر در سازمان مربوط می شود دانش موجود انباشت شده توانایی ایجاد احساس جذب واستفاده از دانش جدین را افزایش میدهد. مبنای دانش مرتبط در بر گیرنده مهارتهای اساسی و دانش عمومی است که برای حمایت از وظایف تکنولوژیکی نسبتاً آسان در کشورهای در حال توسعه و نیز تازه ترین دانش تکنولوژیکی و علمی درکشورهای پیشرفته لازم است.
ثانیاً عنصر مهم دیگر شدت تلاش یا تعهد می باشد، شدت تلاش به مقدار انرژی صوف شده جهت حل مسائل بوسیله اعضای سازمان مربوط می شود اگر شرکتها صرفاً درمعرض دانش خارجی مرتبط قرار گیرند و برای داخلی کردن آن تلاش انجام ندهند ناکافی است. یادگیری چگونگی حل مسائل از طریق انجام تمرینهای مختلف بر روی مسائل مرتبط ایجاد می شود بنابراین زمان و تلاش زیادی جهت حل مسائل اولیه قبل از پرداختن به مسائل پیچیده تر لازم می باشد. تلاش تعامل بین اعضای سازمانی که این اعضا به توجه خود یادگیری تکنولوژیکی در سطح سازمانی را تسهیل میکنند را افزایش می دهد.
Figure 3: Asorptire capacity
این دو متغیر - مبنای فعلی دانش و شدت تلاش در سازمان ، همچنانکه در شکل 3 نشان داده شده است، یک ماتریس 2×2 ایجاد می کند که این ماتویس پویاییهای تواناییهای تکنولوژیکی را نشان می دهد. هنگامی که دانش موجود و شدت تلاش بالا می باشد (ربع اول) توانایی تکنولوژیکی بال است و به سرعت افزایش می یابد در مقابل، وقتی هر دو عنصر درسطح پایین باشند (ربع چهارم)، توانایی تکنولوژیکی پایین است وکاهش می یابد. سازمان هایی که دانش فعلی بالایی دارند ولی شدت تلاششان پایین است( ربع دوم)، ممکن است در حال حاضر توانایی بالایی داشته باشند ولی به تدریج آنرا از دست می دهند، زیرا همچنانکه تکنولوژی در طول مسیرش حرکت می کند، دانش موجود نیز منسوخ می شود. این سازمانها به تدریجی به ربع چهارم سقوط می کنند. در مقابل، سازمانهای با دانش موجود کم ولی شدت تلاش بالا ( ربع سوم) ، هر چند ممکن است در حال حاضر توانایی تکنولوژیکی پایین داشته باشند اما به سرعت آنرا کسب خواهند کرد همچنانکه یادگیری پیوسته و گسسته می تواند از طریق سرمایه گذاری قابل توجه در یادگیری روی دهد، این بخش به ربع اول متصل می شود به طور خلاصه میتوان گفت که شدت تلاشی با تعهد نسبت به دانش موجود برای یادگیری بلند مدت و رقابت پذیری شرکت عنصر مهمتری می باشد.
دسته بندی | بیمه |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 21 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
کاهش نرخ بیکاری نیروی انسانی در کشورهای مختلف و از جمله در کشورهای ما از هدف عمده سیاست های کلان اقتصادی دولت می باشد. در این راستا بررسی توان اشتغال زایی بخش های مختلف اقتصادی و نیز برنامه ریزهای لازم همراه با اقداات عملی در این زمینه می تواند موجبات کاهش شدت بحران های آتی ناشی از پدیده بیکاری را فراهم آورد.
بدیهی است که بخش خدمات به عنوانی یکی از بخش های عمده اقتصادی کشور و صنعت بیمه به عنوان زیر مجموعه بخش مزبور که به تدریج در اقتصاد خدماتی قرن حاضر نقش بیشتری را ایقا خواهد کرد، می تواند نقش قابل ملاحظه ای در ایجاد اشتغال برای جمعیت جوان کشور فراهم نماید. در این مقاله اشتغال زایی مستقیم و غیرمستقیم صنعت بیمه در لایه ها مختلف اشتغال مورد بررسی قرار گرفته که امید است به عنوان گامی اولیه زمینهای برای مطالعات عمیق تر و گسترده تر آتی باشد.برآورد توان با اشتغال زای صنعت بیمه کشور نشان می دهد که شکاف قابل ملاحظه ای بین ظرفیت بالقوه و بالفعل این صنعت در ارتباط با اشتغال زای وجود دارد که به نظر می رسد با بهره گیری از مجموعه اقدامات و تمهیداتی بتوان زمینه های لازم جهت نیل به ظرفیت بالقوه را فراهم نمود.
هم اکنون یکی از اساسی ترین مسائل و شاید مهمترین مسأله اقتصادی کشور بهره گیری از مجموعه راهکارهایی به منظور افزایش اشتغال نیروی کار می باشد. اشتغال از جمله متغیرهای کلیدی است که دست یابی به سطح مطلوب بهینه آن از محورهای اساسی اهداف سیاست های کلان اقتصادی هر جامعه ای می باشد و افزایش سطح اشتغال نیز در گرو مجموعه تهمیدات ساز و کارهای زیر بخش های اقتصادی است.
در این راستا، برخی از بخش های اقتصاد نقش بیشتری در افزایش سطح اشتغال ملی را ایفا می کنند و به عبارتی نقش برخی بخش های اقتصادی در تعیین سطح اشتغال ملی محسوس تر ولی نقش برخی دیگر از بخش های اقتصادی در این زمینه نامحسوس تر است. هدف ما در این نکته اساسی است که صنعت بیمه به عنوان یکی از زیر بخش های بخش خدمات در گسترش اشتغال ملی، نقش قابل ملاحظه ای دارد هرچند بار وجود اهمیت رو به افزایش فعالیت های این بخش خدماتی، نقش مذکور چندان ملموس و آشکار نیست.
به نظر می رسد یکی از اقدام های اساسی در استفاده از توان هر یک از بخش های اقتصادی به منظور حل مشکل بیکاری، برآورد ظرفیت و توان بالقوه هر یک از بخشهای اقتصادی در افزایش اشتغال نیروی کار است. بنابراین پیش از هر برنامهریزی برای افزایش سطح اشتغال ملی باید به این پرسش اساسی پاسخ داده شود، که هر یک از بخش های اقتصادی با توجه به عملکرد شان و همین طور ظرفیت بالقوه خود تا چه اندازه می توانند در رفع مشکل بیکاری موثر باشند؟ با مروری بر عملکرد صنعت بیمه کشور در سال 1381 مشاهده می کنیم. که در این سال با صدور 11 میلیون و 177 هزار بیمه نامه و رشد 5/58 درصدی حق بیمه های موجب گردید که مجموع خق بیمه های دریافتی به مرز 9100 میلیارد ریال نزدیک شود. در همین سال و برای اولین بار در تاریخ صنعت بیمه کشور شاخص نفوذ بیمه ای (نسبت حق بیمه به تولید ناخالص ملی) از مرز یک درصد گذشت هرچند فاصله قابل ملاحظه ای با استانداردهای جهانی وجود دارد (برای مثال این شاخص در انگلستان حدود 16درصد است) . در سال مزبور شاخص حق بیمه سرانه (نسبت حق بیمه به جمعیت) نیز معادل 8/138 هزارریال محاسبه گردیده است. از طرف دیگر، مجموع خسارت های پرداختی صنعت بیمه در سال 1381 بالغ بر 5527 میلیارد ریال می باشد که بیش از نیمی از کل خسارت های پرداخت شده بابت بیمه شخصی ثالث بوده و لذا با احتساب بیمههای حوادث سرنشین و بدنه اتومبیل سهم خسارت های پرداختی شده بابت بیمه شخص ثالث بوده و لذا با احتساب بیمههای حوادث سرنشین و بدنه اتومبیل سهم خسارت صنعت بیمه کشور در سال 1381 بالغ بر 5527 میلیارد ریال مباشد که بیش از کل خسارت های پرداخت شده بابت بیمه شخص ثالث بوده و لذا با احساب بیمههای حوادث سرنشین و بدنه اتومبیل سهم خسارت های پرداختی صنعت بیمه بابت پوشش ریسک های رانندگی معادل 7/66 درصد بوده است. ضریب خسارت صنعت بیمه کشور درسال 1381 معادل 7/79 درصد و همچنان بالاتر از متوسط ضریب های خسارت های بیمه در سطح جهانی می باشد.
درک صحیح در زیمنه نقش فعالیت های بیمه ای در اقتصاد ملی نیازمند شناخت بهتر سازی و کار فعالیت های بیمه ای است. لذا بهتر است پیش از اینکه در خصوص تاثیرات و فوائد اقتصادی خدمات بیمه بحث کنیم، مروری کوتاه برساز و کار فعالیت بیمهای داشته باشیم.
بیمه یک فرایند وساطه گری مالی است، یرا چرخه تولید در آن معکوس شده است. به عبارت دیگر، افراد قبل از اینکه خدماتی دریافت کنند بهای آن را میپردازند.[1] دریک تعبیر ساده شرکت بیمه را می توان مشابه صندوقی درنظر گرفت که وجوه مالی خرد و کوچک را به صورت حق بیمه از جای جای جامعه جمع آوی کرده وسپس این وجوه را دوباره به صورت خسارت های پرداختی به بیمه گذاران خسارت دیده پرداخت میکند.
از طرف دیگر جمع آوری وجوه (دریافت حق بیمه) و پرداخت وجوه (پرداخت خسارت) هم زمان نبوده و این فاصله زمانی در مورد پوشش های بیمه ای مختلف، متفاوت است. در این رابطه می توان به فاصله زمانی مربوط به پوشش های بیمه ای کوتاه مدت مانند بیمه درمان مسافرین عازم به خارج از کشور که گاهی کمتر از چند هفته می باشد و از طرفی فاصله زمانی دریافت و پرداخت وجوه مربوط به بیمههای عمر که برخی مواقع فاصله پرداخت خسارت و دریافت حق بیمه در آنها به بیش از 15 سال می رسد، اشاره نمود
صرف نظر از آن که وجوه حق بیه دریافتی شرکت بیمه مربوط به کدام پوششهای بیمهای می باشد، وجوه فاصله زمانی قابل ملاحظه میان دریافت و پرداخت ها، این فرصت را در اختیار مدیران شرکت های بیمه قرار می دهد تا با سرمایهگذاری این وجوه در بازار سرمایه، درآمد بیشتری کسب نمایند که گذشته از آثار مثبت اقتصادی در آن کشور، توان شرکت بیمه را در پرداخت خسارت ها افزایش می دهد. بنابراین مشاهده میشود با وجود اهمیت و نقش روبه افزایش شرکت های بیمه در بازار سرمایه کشورهای جهان، شرکت های بیمه موجود در کشور از یک طرف بدون تفکیک جساب های ربوط به رشته های بیمه زندگی از غیر زندگی، حق بیمه های دریافتی بابت بیه های عمر را با آمد سایبر بیمه نامه ها مخلوط کرده و از محل آنها خسارتهای جاری را پرداخت می نمایند واز طرفی عمدتا به صورت کم رنگ در فعالیت های سرمایه گذاری شرکت می کنند که به نظر می رسد در سررسید پرداخت سرمایه بیمه های عمر ممکن است با مشکل اساسی موجه شوند. دراین راستا بدیهی است تنها با اعمال مدیریت بهینه و به هنگام سرمایه گذاری، امکان سرمایهگذاری، امکان پرداخت سرمایه های کلان بیمه ها عمر در سررسید فراهم می گردد.
مطالعات و تحقیقات متنوع و فراوانی اقتصاددانان مختلف در زمینه ارتباط بخش مالی و بخش واقعی اقصاد انجام شده است که همگی بر تأثیر مثبت و معنی دار رشسد بخش مالی بر رشد وتوسعه بخش واقعی تاکید دارند. در بخش مالی مجموعهای از نهادهای مالی مانند بانک ها، شرکت های بیمه، شرکت های سرمایهگذاری، صندوق بازنشستگی، بورس اوراق بهادار و غیره وجود دارد که وظیفه مهم تجهیز منابع پس انداز، هدایت منابع به سمت فعالیت های سرمایه گذاری و تخصیص بهینه آن بین فعالیت های متنوع سرمایه گذاری را برعهده دارند.
رشد و توسعه بازارهای مالی و کارایی فعالیت آنها به کمیت نهادهای مالی فعال در اقتصاد بستگی برخی از نهادهای مالی مانند بانک و شرکت های بیمه در هردوبازار پول و سرمایه فعالیت نموده و دارای نقش تعیین کننده ای در هریک از این بازار میباشند.
شرکت های بیمه معمولاً با دریافت مبالغی تحت عنوان حق بیمه، پرداخت خسارهات احتمالی را در آینده تعهده می نمایند. همان طور که گفته شد از آنجا که وقوع حادثه و خسارت ها اولا با احتمال مواجه است و ثانیا، مربوط به زمان آینده می شود، وقفه زمانی قابل ملاحظهای بین دریافت حق بیمه و پرداخت خسارتها وجود دارد که امکان سرمایه گذاری وجود انباشته شده فراهم گردد. لذا شرکت های بیمه با به کارگیری حجم عظیمی از دارایی های خود در بازارهای مالی به ویژه بازار سرمایه، موجبات کمک به افزایش رشد و توسعه اقتصادی کشور، امکان ایجاد و کسب درآمد جهت رشد و توسعه کمی و کیفی خدمات خود، پرداخت به وقع تعهدات و در نتیجه جذب مشتریان بیشتر را برای خود فراهم می نمایند.
1) جبران خسارت و حفظ ثروت ملی
یکی دیگر از آثار اقتصادی فعالیت بیمه ای، حفظ اموال و تأسیسات متعلق به اشخاص، بنگاه های اقتصادی و دولت است. با وجودی که صاحبان اموال و تأسیسات در مقابل تأمین تحصیل تأمین بیمه ای ناگزیرند به طور مستمر حق بیمه ای دریافت کنند که افزایش هزینه های آنها را در پی دارد، ولی این اطمینان برای آنها به وجود می آید که در صورت وقوع حادثه، لطمه ای به دارایی و گردش عادی فعالیت های آنان وارد نخواهد شد و خسارت های احتمالی را به همه بیمه گران از منابع و وجوه در اختیارشان و یا با بهره گیری از ساز و کار بیمه های اتکایی جبران می کنند.
شرکت های بیمه هچنین با سرمایه گذاری در بخش های مختلف اقتصادی نیز میتوانند ضمن ترمیم بخشهای آسیبدیده و کاهش فشار بر بودجههای عمرانی کشور، کمک شایانی توجهی در حفظ و ارتقاء ملی و جبران خسارتهای وارده داشته باشد.
2) ایجاد اشتغال
درحال حاضر سیاست های اشتغال زایی در کشورهای مختلف به طور عمده به سوی افزایش ظرفیت جذب نیروی کار توسط بخش خدمات، سوق می یابد که در این رابطه صنعت بیمه به عنوان یکی از زیر بخش های بخش خدمات می تواند زمینههای مناسبی را در توسعه طرف تقاضای نیروی کار فراهم آورد.
سهم بخش بیمه در حجم اشتغال در برخی از کشورهای جهان را در جدول (1) مشاهده می کنیم.[2]
همانطور که در جدول مشاهده میشود سهم شاغلان بیمه به کل شاغلان در کشورهای توسعه یافته به مراتب بیشتر از کشورهای توسعه نیافته می باشد. در حالی که سهم اشتغال صنعت بیمه از کل اشتغال در ژاپن بیش از 2 درصد می باشد؛ در کشور ما در سال 1381 نسبت کارکنان صنعت بیمه به جمعیت فعال به حدود کمتر از 10/0 درصد می رسد.
به نظر می رسد که به منظور افزایش اشتغال در صنعت بیمه به مجموعه ای از راهکارهای کوتاه مدت و بلند مدت در ابعاد فنی، اقتصادی، فرهنگی و مقرراتی نیازمند می باشیم. در این رابطه تسریع در روند کنومی خصوصی سازی، ارتقاء کارایی و بهبود کیفی خدمات بیمهای، تنوع در پوشش های بیمهای و … می توانند ضمن تحریک طرف تقاضا برای خدمات بیمه ای زمینه های ایجاد شغل های مستقیم و غیر مستقیم را در صنعت بیمه فراهم نمایند.
جدول 1: سهم بخش بیمه در حجم اشتغال در برخی از کشورهای (واحد درصد)
کشورهای توسعه یافته و با اقتصاد مبتنی بر بازار کشورهای درحال توسعه |
|
فرانسه 88/0 |
بنگلادش 50/0 |
آلمان 80/0 |
برزیل 23/0 |
ایتالیا 47/0 |
شیلی 13/0 |
ژاپن 16/2 |
کلمبیا 28/0 |
هلند 94/0 |
مصر 12/0 |
نروژ 71/0 |
هند 04/0 |
پرتغال 35/1 |
اندونزی 06/0 |
اسپانیا 95/0 |
مکزیک 13/0 |
سوئد 83/0 |
مراکش 09/0 |
سوئیس 27/1 |
فیلیپین 16/0 |
انگلستان 11/1 |
تایلند 20/0 |
ایالات متحده آمریکا 69/1 |
تونس 14/0 |
از آنجا که بیمه در جهت تأمین آسودگی خاطر و آسایش فکری است لذا از جمله نتایج حاصل از ارائه پوشش های بیمهای ثبات و کاهش ریسک در روند فعالیتهای اقتصادی است. بدیهی است زمانی که اطمنیان خاطر در مقابل خطرات بسیاری از زندگی اشخاص حقیقی و حقوقی را تهدید می کند حاصل شده، از امنیت ایجاده امکان برناهه ریزی فراهم می گردد.
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 14 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
مقدمه:
پیدایش بودجه از زبان فرانسه بود که یک کیسه چرمی بود که به آن باجت میگفتند بودجه عبارت است از برنامهریزی مالی یک حکومت (جامعه) برای آینده.
اگر بخواهیم عمر بودجه بدانیم تقریباً میتوان گفت که عمر آن کمتر از صدسال است به مرور زمان که زندگی اجتماعی بیشتر شد و انسانها تشکیل جوامع را دادند و حکومتها شکل گرفتند درنتیجه هرحکومت میبایست یک حاکم داشته باشد که این حاکم دو وظیفه مهم داشت که عبارتند بودند از:
1- تأمین امنیت و عدالت درجامعه 2- حفظ حدود و ثفور و مرزهای آن جامعه
انجام این دو وظیفه هزینههای نسبتاً زیادی داشت که این هزینهها از محل املاک و مستغلات حاکم تأمین میشد اما به مرور زمان که جوامع پیشرفت کردند این هزینهها بیشتر شد و دیگر حاکم نمیتوانست این هزینهها را تأمین کند که دراین موقع اندیشمندان سیاسی مالیات را به عنوان یکی از راههای تأمین درآمد دولت پیشنهاد کردند و سیستم حکومت به سیستم حکومت سرمایهداری تبدیل شد. دراین زمان وظایف حکومتها از دومورد قبلی به چندین وظیفه تبدیل شد که عبارت بودند از: آموزش، بهداشت، جاده، تأمین اجتماعی، تهیه نیرو، ارتباطات، آب، برق و غیره.
انجام این وظایف هزینههای زیادی داشت درصورتی که حکومت درآمد زیادی نداشت یعنی نیازهای و مخارج زیاد بود ولی درمقابل درآمد و منابع کم بود و درنتیجه این مسئله باعث به وجود آمدن بودجه شد که دراین جا کار بودجه عبارت بود از برنامهریزی به طوری که به نحو احسنت از این منابع استفاده شود. زمانی که مالیات به عنوان راه برای تأمین درآمد بکار گرفته شد بعضیها با این امر مخالفت کردند به این دلایل:
1- کم شدن قدرت خرید 2- کم شدن مصرف
3- کم شدن تولید
ولی به تدریج و به مرور زمان متوجه شدند که مالیات بهترین راه از میان راههای پیشنهادی برای تأمین درآمد دولت است.
تعریف بودجه:
بودجه دارای تعاریف بسیار زیادی است که این تعاریف با گذشت زمان بیشتر و بهتر و تکمیلتر شدند.
قانون محاسبات عمومی کشور چهارتعریف از بودجه ارائه کرده است که جدیدترین آن که درتاریخ 1/6/1366 تصویب شده است عبارت است از:
بودجه کل کشور برنامههای دولت است که برای یک سال مالی تهیه و حاوی پیشبینی درآمدها و سایر منابع تأمین اعتبار و برآورد هزینهها برای انجام علمیاتی که منجر به نیل سیاستها و هدفهای قانونی میشود و از سه قسمت به شرح زیر تشکیل میشود:
1- بودجة عمومی دولت که شامل اجزای زیر است:
الف ـ پیشبینی دریافتها و منابع تأمین اعتبار
ب ـ پیشبینی پرداختهایی که توسط درآمدها درسال مربوطه میتوانند انجام شوند.
2- بودجه شرکتهای دولتی و بانکها شامل پیشبینی درآمدها و سایر منابع
3- بودجه موسساتی که تحت عنوانی غیر از عناوین فوق در بودجه منظور میشود.
انواع بودجه:
1- بودجه برنامهای 2- بودجه دستگاهی
بودجه برنامهای:
بودجهای که درآن ملاک اعتبار دادن و مبنای دادن اعتبار برنامهها هستند که به هربرنامه مقداری اعتبار تخصیص میشود.
بودجه دستگاهی:
مشخص کردن بودجه به طور مجزا برای هر وزارتخانهای را بودجه به صورت دستگاهی گویند که نحوة کار بدین شکل است که دستگاهها درهرناحیهای براساس ابلاغ بودجه، بودجهای را برای سال آینده پیشبینی میکنند و سپس در مرکز استان کارشناس بودجه، بودجه تمام نواحی و خود مرکز را جمعآوری میکند و به مجلس میفرستد.
عناصر بودجه:
یکسری موضوعات متشابه که درتمامی تعاریف بودجه دیده میشوند که عبارتند از:
1- پیشبینی: چون بودجه مربوط به آینده است.
2- بودجه فقط مخصوص دولت نیست: چون بخش خصوصی نیز میتواند برنامهریزی داشته باشد.
3- بودجه فقط به صورت دستگاهی نیست: مثلاً درکشور ما به صورت برنامهای است.
4- زمان بودجه لزوماً یک سال نیست: مثل برنامههای توسعه چندساله کشورها
5- تصویب بودجه جزء تعریف بودجه نیست: بلکه یکی از مراحل است.
عوامل بودجه:
1- درآمد 2- هزینه
دولت ابتدا درآمد خود را مشخص میکند و سپس با توجه به میزان درآمدش اعتبارات دستگاهی مختلف را تصویب میکند که در کشور ما بیشتر درآمد ازطریق فروش نفت است و بودجه به عنوان یک ترازو است که اعتبارات را به عملیات تبدیل میکند.
روشهای کلی تأمین درآمد دولت:
1- درآمد حاصل از مالیات
2- استقراض (قرض گرفتن): اوراق مشارکت، وام گرفتن
3- عملیات بانکی: درآمد مالی و پولی، انتشار اسکناس
4- خالصهجات: کشاورزی، صنعتی، خدماتی
1) درآمد حاصل از مالیات:
امروزه اکثر کشورها تلاش میکنند بیشتر درآمد خود را از طریق مالیات کسب کنند چون بعضی از اقتصاددانان معتقداند که هرچه میزان بیشتری از درآمد دولت از راه مالیات باشد بیانگر پیشرفتهبودن آن کشور است.
2) درآمد حاصل از استقراض:
دولتها نیز مانند اشخاص دربعضی مواقع جهت تأمین درآمد خود اقدام به دریافت وام میکنند توجه کنید که وامگرفتن برای دولت درآمد نیست بلکه منبع تأمین اعتبار است زیرا که ناشی از بدهی است.
3) درآمد حاصل از عملیات بانکی:
دراین روش دولت از طریق انتشار اسکناس و همچنین دریافت بهره از طریق عملیات بانکی برای خود درآمد کسب میکند که البته لازم است جهت جلوگیری از بروز مشکلات اقتصادی از قبیل کم ارزش شدن پول تجزیه و تحلیل درستی از اوضاع و احوال اقتصادی به عمل آید.
4) درآمد حاصل از خالصهجات:
این نوع درآمد، درآمدی است که دولت از طریق فعالیتهای کشاورزی، صنعتی و خدماتی که انجام میدهد به دست میآورد.
درآمدهای عمومی دولت:
این درآمدها درماده 10 قانون محاسبات عمومی تعریف شدهاند که عبارتند از درآمدهایی که به وسیله دستگاههای اجرایی وصول میشوند و به خزانه دولت واریز میگردند و میتوانند به وسیلة همة دستگاهها خرج شوند که عبارتند از:
1- مالیات
2- نفت و گاز
3- انحصارات و مالکیتهای دولتی
4- درآمد حاصل از ارائه خدمات و فروش کالاها به وسیله دولت
5- درآمد حاصل از دریافت اصل وام و بهرهایی که دولت اعطا میکند
6- درآمد حاصل از سرمایهگذاری در داخل و خارج کشور
7- درآمدهای حاصل از سودسهام شرکتهای دولتی و سایر درآمدها
درآمدهای اختصاصی:
درآمدهایی که به وسیله بعضی از دستگاهها وصول میشوند و به وسیله همان دستگاهها پس از واریز به خزانه مصرف میشوند.
ما در بودجه اعتبارات را درچهار فصل و بیست ماده هزینه داریم. چهارفصل عبارتند از:
1- هزینه های پرسنلی 2- هزینههای اداری
3- هزینههای سرمایهای 4- هزینههای اقتصادی
انواع اعتبارات در بودجه:
1- اعتبارات جاری 2- اعتبارات عمرانی
اعتبارات جاری:
اعتباراتی که همه ساله وجود دارند و وضعیت دستگاه را به صورت موجود حفظ میکنند.
اعتبارات عمرانی:
اعتباراتی که وضعیت موجود دستگاه را تغییر میدهند و ظرفیت جدیدی را برای جامعه ایجاد میکنند و باعث توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی میشوند.
چگونگی دریافت اعتبارات:
دستگاههای دولتی به دوصورت اعتبارات خود را دریافت میکنند.
1- به طورمستقیم از مرکز تهران یعنی خزنهداری کل به صورت اعتبار ملی مثل دانشگاهها
2- ازطریق استان و به صورت بودجه و اعتبارات استانی از خزانة معین یعنی ادارة کل دارایی که این نوع بودجه با نظارت سازمان مدیریت و برنامهریزی تهیه میشود.
مراحل بودجه:
الف ـ تهیه، تنظیم و پیشنهاد ب ـ تصویب بودجه
ج ـ اجرای بودجه و ـ نظارت براجرای بودجه
مراحل الف و ج توسط دولت (قوة اجرائیه) انجام میشوند و مراحل ب و و توسط قوة مقننه (مجلس) انجام میشود.
قوانین متداول دربودجه:
1- قانون محاسبات عمومی 2- قانون برنامه و بودجه
3- برنامههای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
الف) تهیه و تنظیم و پیشنهاد بودجه:
بودجه در دستگاههای مختلف بوسیله کارشناسان، براساس ابلاغ بودجهای که به وسیلة رئیس جمهور (یا معاونینش) داده میشود تنظیم میشود که دراین ابلاغ سیاستهای کلی دولت یادآوری شده است و این بودجه بعد ازتنظیم به ستاد بودجه میرود.
چگونگی ابلاغ بودجه:
ابلاغ ابتدا به دستگاه مرکزی آن در تهران است فرستاده میشود و سپس این دستگاه ابلاغ را به استانها و استانها ابلاغ را به ناحیهها میفرستند.
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 151 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
(vii) توزیع درآمد خالص بانک را تعیین نمایید.
(c) هیأت رئیسه باید یک جلسه ی سالانه را برگزار نماید. چنین جلسه ای بایستی با حضور هیأت مدیره یا مدیران اجرایی صورت پذیرد. هر زمان پنج عضو یا اعضای دارنده ی یک چهارم کل آراء درخواست کنند، مدیران، جلسات هیأت مدیره را تشکیل می دهند.
(d) حد نصاب هر جلسه باید باحضور اکثریت رؤسا باشد یعنی نباید کمتر از دو سوم کل آراء باشد.
(e) هیأت رئیسه ممکن است روندی را ایجاد کند که به واسطه آن هر موقع مدیران اجرایی تصور کنند چنین کاری به نفع بانک است، امکان دارد که بدون برگزار کردن جلسه ی هیأت مدیره رأی مدیران را در مورد موضوعی خاص کسب نمایند.
(f) هیأت مدیره و مدیران اجرایی به اندازه ی اختیاراتشان در صورت لزوم یا متناسب با نحوه ی هدایت امور بانکی چنین قوانین و مقرراتی را بپذیرند.
(g) رؤسا و معاونین چنین اموری را بدون در نظر گرفتن پاداش از بانک انجام می دهند اما بانک نیز مبلغ مناسبی را در قبال حضور شایسته شان در جلسات به آنها پرداخت میکند.
(h) هیأت رئیسه پاداشی را که باید به مدیران اجرایی پرداخته شود و حقوق و مدت قرارداد ریاستی آنها را تعیین می نماید.
بخش3. رأی گیری
(a) هر عضو دارای 250 سهم و یک رأی اضافی به ازای هر سهم از سهام می باشد.
(b) به استثنای شرایط خاص، تمام موضوعات پیش روی بانک باید توسط اکثریت آراء تصمیم گیری شود.
بخش4. مدیران اجرایی
(a) مدیران اجرایی، مسئول هدایت امور کلی بانک هستند و بدین منظور تمام قدرت محول شده به آنها توسط هیأت رئیسه اعمال می گردد.
(b) در اینجا12 مدیر اجرایی وجود دارند، افرادی که نیاز به رئیس بودن ندارند و از بین آنها:
(i) 5مدیر منصوب می شوند، هر پنج عضو دارنده ی بیشترین تعداد سهام هستند.
(ii) به غیر از آنهایی که توسط پنج مدیر قسمت بالا(i) تعیین می شوند، هفت نفر نیز طبق جدول زمان بندیB توسط رؤسا منصوب می گردند.
برای منظور این پاراگراف، ”اعضا“ یعنی دولت کشورهایی که نامشان در چهارمین بخش جدولA است یا عضو اصلی هستند یا مطابق با ماده11 بخش(b) عضو می شوند. وقتی دولت کشورهای دیگر عضو می شوند هیأت رئیسه با رأی اکثریت چهل و پنج نفره ی کل آراء تعداد کل مدیران را با افزایش تعداد مدیران انتخاب شده زیاد می کنند. مدیران اجرایی هر 2 سال منصوب یا انتخاب می شوند.
(c) هر مدیر یک معاون را با قدرت کامل تعیین می کند تا در غیاب او عمل نماید. وقتی مدیران اجرایی آنها را منصوب می کنند حضور دارند، معاونین ممکن است در جلسات شرکت کنند اما رأی نمی دهند.
(d) مدیران تا زمانی که جانشین هایشان منصوب یا انتخاب شوند به کار خود ادامه میدهند. اگر دفتر یک مدیر برگزیده شده قبل از پایان دوره اش بیش از 90 روز خالی باشد، مدیر دیگری برای بقیه دوره و توسط افرادی که مدیر اسبق را تعیین نمودند، انتخاب می شود. به اکثریت آراء برای رأی گیری نیاز است.
در صورتی که دفتر خالی بماند، معاون مدیر سابق، قدرتش را اعمال می کند مگر اینکه مربوط به معاون باشد.
(e) مدیران اجرایی از جلسات متوالی در دفتر اصلی بانک تبعیت می کنند و در صورت لزوم اغلب امور را حل و فصل می کنند.
(f) حد نصاب هر جلسه باید اکثر مدیران باشند یعنی کمتر از یک دوم کل آراء نباشد.
(g) هر مدیر منصوب شده حق دارد تا تعداد آراء تعیین شده در بخش3 این مقاله را برای عضوی که او را منصوب کرده اعمال نماید. هر مدیر برگزیده تعداد آرائی که در موقع انتخابش شمرده شده می تواند تعیین نماید. تمام آرائی که مدیر مستحق تعیین آن است باید به عنوان یک واحد باشد.
(h) هیأت رؤسا قوانینی را می پذیرد که تحت آن عضو حق ندارد مدیری را با توجه به(b) منصوب کند ممکن است نماینده ای را برای بررسی جلسه ی مدیران بفرستد و این زمانی است که درخواستی صورت گرفته و یا موضوع خاصی آن عضو مورد نظر را تحت تأثیر قرار داده.
بخش5. رئیس و کارمندان
(a) مدیران ، رئیسی را که یک دولتمدار یا مدیر اجرایی و یا معاون نیست را انتخاب می کنند. رئیس مسئول مدیران اجرایی است اما به استثناء رأی دهی در مورد یک تقسیم مساوی، هیچ رأیی نمی دهد. او می تواند در جلسات هیأت دولت شرکت کند اما حق رأی ندارد. در صورت اتفاق نظر مدیران رئیس می تواند کار دفتری را متوقف نماید.
(b) او مسئول امور اجرایی کارمندان بانک است و زیرنظر مدیران کارهای عادی بانک را رهبری می کند. به خاطر کنترل کلی مدیران، رئیس مسئول سازماندهی، نصب و عزل متصدیان و کارمندان است.
(c) رئیس، متصدیان و کارمندان بانک، در حین خروج از دفاترشان، انجام وظایفشان را به بانک و نه هیچ مسئول دیگری مدیون هستند. هر عضو بانک باید به خصوصیت بین المللی این وظیفه احترام بگذارد و از تمام تلاش ها برای تأسی از آنها در هنگام به اتمام رساندن وظایفشان خودداری نمایند.
(d) در تعیین متصدیان و کارمندان، رئیس به خاطر اهمیت والای حفظ بالاترین استانداردهای کارآیی و صلاحیت فنی بدهی معوقه ی پرسنل تازه کار را تا حد امکان به عنوان یک اصل جغرافیایی بپردازند.
بخش6. کنترل مشورتی
(a) در اینجا انجمن مشاوره ای شامل هفت عضو منتخب توسط هیأت دولت از جمله نمایندگان بانکی، تجاری، صنعتی، کاری و کشاورزی و به وسعت احتمالی نمایندگی ملی وجود دارد. در این زمینه ها، جائی که سازمان های بین المللی مشخص شده وجود دارند اعضای نماینده ی انجمن با توافق چنین سازمان هایی انتخاب خواهند شد. انجمن در مورد سیاست های کلی به بانک مشاوره می دهد. انجمن سالانه برگزار می شود و گاهی نیز با درخواست بانک برگزار می گردد.
(b) اعضای انجمن به مدت2 سال منصوب می شوند آنها هزینه های معقول خود را در قبال بانک پرداخت می کنند.
بخش7. کمیسیون های وام
کمیسیون ها مستلزم گزارش وام ها تحت ماده یIII بخش4 هستند که توسط بانک تعیین می شوند. هر کمیسیون شامل یک کارشناس برگزیده توسط دولت است و نمایانگر عضوی است که املاک او در آن طرح واقع شده و یک یا چند عضو کارمندان حرفه ای بانک نیز در این کمیسیون حضور دارند.
بخش8. ارتباط با دیگر سازمان های بین المللی
(a) طبق این توافق بانک با هر سازمان بین المللی همگانی و نیز با سازمان های بین المللی عمومی که مسئولیت هایشان در زمینه های مربوط مشخص شده، همکاری میکند. هر گونه شرایط برای این همکاری که مشمول تعیین شرط این توافق است فقط بعد از اصلاحیه قانونی در مورد این توافق و در مادهVII مؤثر می باشد.
(b) زمان تصمیم گیری در مورد امور وام ها یا تضمین های مربوط به موضوعات صلاحیتی هر سازمان بین المللی مشخص شده در پاراگراف قبلی و سازمان هایی که اعضای بانک در آنها عضویت دارند، بانک موظف است تا نسبت به نقطه نظرات و پیشنهادات چنین سازمان هایی ملاحظاتی را رعایت کند.
بخش9. موقعیت دفاتر
(a) دفتر اصلی بانک در مکانی واقع شده که بیشترین تعداد سهام در آن نگهداری میشود.
(b) ممکن است بانک نمایندگی ها و یا شعبه هایی را در حیطه ی عملکردی هر عضو تأسیس نماید.
بخش10. انجمن ها و دفاتر منطقه ای
(a) امکان دارد بانک دفاتر منطقه ای را تأسیس نموده و موقعیت و ناحیه ی تحت پوشش آن را تعیین کند.
(b) یک نماینده ی انجمن منطقه ای کل ناحیه که به تصمیم بانک انتخاب شده در هر دفتر مشاوره ارائه می دهد.
بخش11. مخازن
(a) هر عضو به عنوان مخزنی برای همه ی دارایی های بانکی رایج آن به بانک مرکزی اختصاص می یابد یا اگر آن بانک مرکزی نداشته باشد، به مؤسسه ی دیگری که مورد قبول بانک است واگذار می گردد.
(b) ممکن است بانک سرمایه های دیگری از جمله طلا را در مخازن مشخص شده توسط5 عضو دارنده ی بیشترین سهم نگهداری کند. چنین مخازنی را بانک انتخاب می کند. ابتدا حداقل نیمی از دارایی طلای بانک در مخزن مشخص شده توسط عضو و در مکانی که دفتر اصلی آن واقع شده نگهداری می شود و حداقل40% در مخازن مشخص شده توسط4 عضو دیگر مراقبت می شود. هر کدام از این مخازن در ابتدا، کمتر از مقداری طلای پرداخته شده به سهام عضو مشخص کننده ی آن را نگهداری نمیکنند. به هر حال تمام نقل و انتقالات طلا توسط بانک با توجه به هزینه های انتقال و لوازم پیش بینی شده ی بانک صورت می گیرد. در یک موقعیت اضطراری مدیران اجرایی میتوانند همه یا هر بخش از طلای بانک را به هر مکانی که امن باشد منتقل کنند.
بخش12. شکل دارایی های ارزی
بانک از هر عضو، در مکان هر بخش از وجه نقد عضو، طبق ماده ی11 بخش(i)v مبلغی را می پردازد یا اقساطی را برای پرداخت وام های گرفته شده معین می کند، و دیگر نیاز نیست تا بانک اقدام به اخذ سند یا تعهدهای دیگر صادر شده توسط دولت عضو مربوط یا مخزن مخصوص چنین عضوی بنماید. چرا که این کار غیر قابل مذاکره، بدون بهره و غیر قابل پرداخت با هر بهای مورد تقاضا توسط اعتبار حساب بانکی در مخزن مشخص شده باشد.
بخش13. انتشار گزارشات و شرایط اطلاعاتی
(a) سالانه بانک گزارشی را حاوی مطالب حسابرسی منتشر می کند و در فواصل سه ماهه یا کمتر خلاصه ای از وضعیت مالی و سود و زیان نشان دهنده ی نتیجه ی امور خود را به اعضا بخشنامه می کند.
(b) ممکن است بانک هر گزارش دیگری را که با اهدافش هماهنگی دارد منتشر نماید.
(c) کپی تمام گزارشات، اعلامیه ها و نشریه ها تهیه و ضمن این بخش برای اعضا ارسال می گردد.
بخش14. واگذاری درآمد خالص
(a) هیأت دولت سالانه بخش درآمد سالانه ی بانک را بعد از رعایت شرایط ذخایر تعیین می کند که به بازار سرمایه تخصیص می یابد یا در صورت وجود داشتن بخشی از آن توزیع می شود.
(b) اگر قسمتی توزیع شود، به عنوان اولین هزینه در برابر توزیع هر سال به هر عضو طبق مقدار میانگین وام معوقه ی آن طی سال و طبق ماده یIV، بخش(a)(i) جدا از وجه، مطابق با وجه اشتراکی آن، بیش از 2 درصد از مبلغ پرداخت می شود. اگر دو درصد به عنوان اولیه هزینه پرداخت شود، هر مقدار باقی مانده که توزیع شده به نسبت سهامشان بین اعضا تقسیم می شود. پول هر عضو در وجه خودش می باشد یا اگر وجهی نباشد در وجه کسی که مورد نظر فرد است واریز می شود. در صورتی که چنین پولی در وجه کسی به غیر از صاحب حساب باشد، انتقال آن و استفاده از آن توسط عضو دریافت کننده بعد از پرداخت بدون مانعی توسط اعضا خواهد بود.
بانک جهانی ساختار و توسعه ماده یVI
برداشت از حساب و توقیف عضویت: توقیف عملیات
بخش1. حق اعضا برای برداشت از حساب
هر عضو ممکن است در هر زمان با ارسال یک یادداشت به بانک در دفتر اصلی اقدام به برداشت از حساب نماید، برداشت از حساب در تاریخ یادداشت مؤثر می باشد.
بخش2. توقیف عضویت
اگر عضوی نتواند به تعهداتش در قبال بانک عمل کند، بانک می تواند عضویت او را با تصمیم اکثریت رؤسا با وجود اکثریت کل آراء متوقف سازد. عضو برکنار شده دیگر نمیتواند تا یکسال از تاریخ توقیف حسابش به عضویت بانک درآید مگر اینکه تصمیمی با همان اکثریت آرا برای پس دادن عضویت به حالت قبل اتخاذ شود.
در زمان توقیف عضویت عضو نمی تواند هیچ حقی را تحت این توافق داشته باشد، مگر حق برداشت از حساب اما این کار مستلزم انجام تعهدات است.
بخش3. پایان عضویت در صندوق بین المللی پول
هر عضوی که عضویتش از صندوق بین المللی پول متوقف شود بعد از سه ماه از عضویت بانکش نیز برکنار می شود مگر اینکه بانک با سه چهارم کل آراء توافق به باقی ماندن او بنماید.
بخش4. تسویه ی حساب ها با توقف دولتی اعضا
(a) وقتی دولت عضوی را منع می کند، مسئولیت تعهدات مستقیم عضو به بانک و دیون مشروطه به جای خود باقی است تا زمانی که هر بخش از وام ها یا تعهدات قبل از توقف عضویت عملی شود. اما به خاطر وام ها و ضمانت های وارد شده به بانک و سهم درآمد یا هزینه های بانک، آن مسئولیت ها متوقف می شود.
(b) وقتی دولت عضوی را معلق می کند، بانک مطابق با شرایط(d),(c) در قسمت بعد شروع به خرید مجدد سهام او به عنوان بخشی از مقدار تسویه ی حساب ها می کند. بدین منظور بهای خرید مجدد سهام مقداری است که در همان روز تعلیق عضویت در کتب بانکی آمده است.
(c) پرداخت سهام خریداری شده توسط بانک با توجه به این بخش و تحت شرایط زیر صورت می پذیرد:
(i) هر مقدار سهام دولتی واگذار نمی شود تا زمانی که دولت، بانک مرکزی و یا هر نمایندگی دیگری به عنوان وام گیرنده یا ضامن به بانک مسئولیت آن را قبول کند و این مقدار ممکن است در حیطه ی اختیارات بانکی در هر وجهی به کار برده شود تا زمانی که موعد آن برسد. در نتیجه وجه اشتراکی سهام طبق ماده یH بخش5(ii) واریز هیچ مبلغی به حساب منع نمی شود. به هر صورت تا شش ماه بعد از تاریخ تعلیق عضویت، هیچ مبلغی بابت سهام به عضو داده نمی شود.
(ii) بهای سهام به محض واگذاری به دولت به اندازه ای که بهای خرید مجدد در(b) ارقام کلی بدهی های وام و ضمانت ها در(c)(i) زیاد می شود، متفاوت می باشد و این تا زمانی است که عضو سابق قیمت کامل خرید را دوباره دریافت کند.
(iii) پرداخت ها به وجه رایج کشوریا درحد اختیارات بانک به طلا می باشد.
(iv) اگر ضرر و زیان هایی توسط بانک به ضمانت ها، مشترکین وام یا وام هایی که در تاریخ تعلیق عضویت تسویه نشدند، وارد شود و مقدار ضررهای وارده از مقدار اندوختهی مقابل ضررها در تاریخ توقف عضویت بیشتر باشد، دولت بایستی بنا به تقاضا، مقداری را که بهای خرید مجدد سهام کاهش یافته است بپردازد، البته ضرر و زیان ها باید زمان خرید مجدد تعیین شده باشند. علاوه بر این، دولت عضو سابق به خاطر وجوه پرداخت نشده طبق ماده یIL بخش5(iii) مسئول می باشد، تا حدی که در صورت از بین رفتن سرمایه ی موجود و توافقی که در زمان خرید سهام تعیین شده صورت گرفته این دولت باید جوابگو باشد.
(d) اگر بانک به طور ثابت طبق بخش(b)5 این ماده در عرض شش ماه از تاریخی که دولت عضویت را معلق ساخته، امور خود را به تعویق بیندازد، همه ی حقوق آن طبق مقررات بخش5 این ماده اعمال می شود.
بخش5. تعلیق عملیات بانکی و پرداخت تعهدات
(a) در هر موقعیت اضطراری، مدیران اجرایی عملیات بانکی را موقتاً به خاطر وام ها و ضمانت های جدید و طی فرصتی برای رسیدگی بعدی توسط هیأت دولت متوقف میکنند.
(b) ممکن است بانک به خاطر وام ها و تضمین های جدید با رأی اکثریت رؤسا و اکثریت کل آراء به طور دائم عملیات بانکی خود را به تعویق بیندازد. بعد از چنین تعویقی بانک فوراً تمام فعالیت ها را متوقف می سازد. مگر آنهایی که مربوط به درک نگهداری و حفظ دارایی های آن و پرداخت تعهدات باشد.
(c) دیون پرداختی تمام اعضا برای وجوه اشتراکی درخواست نشده به سرمایه ی بانک و به خاطر کاهش بهای وجوه نقد خود آنها تا زمانی که ادعای بستانکاران شامل همه ی ادعاهای مشروط ادامه دارد تأدیه خواهد شد.
(d) همه ی دارایی بستانکاران جدا از دارایی بانک و جدا از پرداخت های بانکی به خاطر وجوه پرداخت نشده، پرداخت می گردد. قبل از هر پرداختی به بستانکار، مدیران اجرایی با رأی خود تنظیماتی را در صورت لزوم صورت می دهند تا از توزیع دارندگان ادعاهای مشروط مشمول بستانکاران ادعاهای صحیح مطمئن شوند.
(e) هیچ وجهی به حساب اعضای دارنده سرمایه در بانک واریز نمی شود تا زمانی که:
(i) تمام دیون پرداختی به بستانکاران ترخیص یا فراهم شود.
6- تغییرات اندازه گیری در سطوح مهارت ها
بررسی سطوح مختلف مهارت ها به روش مشابه آنچه برای دانش و آگاهی استفاده نمودیم، مفید است. مجموعهی پیشنهادی سطوح به شرح زیر می باشد:
1. سطح اصلی مهارت ها توانایی ارتباط برقرار کردن می باشد که بدین منظور امکان طبقه بندی آیتم ها اقلام، تشخیص قسمت ها، نامگذاری مهمترین مجموعه ی یک دستگاه و… ضروری است.
2. این سطح شامل توانایی اجرای روش های ساده که اغلب با استفاده از دستور العملها و نوشته ها است می گردد. با کمک روش های ساده امور مثل عوض کردن چرخ ماشین انجام می پذیرد. بدان معنی که سلسله مراتبی باید طی گردد اما هر بخش تنها یک مهارت ساده را در بر می گیرد.
3. این سطح یکی از فعالیت های مهارتی اجرای فیزیکی است. معمولاًَََ این امر هماهنگی دست و چشم را می طلبد و آموختن آنها مستلزم تمرینات قابل ملاحظه ای می باشد. مثال ها عبارتند از طراحی یک تکه چوب به اندازه مورد نیاز تا تایپ70 کلمه در دقیقه می باشد.
4. سطح دیگر مهارت ها قضاوت کردن می باشد بدان معنی که آیا بخشی از کار مهارتی از کیفیت مورد نظر برخوردار است. برای مثال، تصمیم گیری در مورد این که آیا بخش فلزکاری پایانی رضایت بخش بوده یا نه.
و نیز مقدار زمان سپری شده برای آموزش و مهارت در موقعیت آزمایشی با افزایش سطوح افزایش می یابد.
سطوح آزمایشی مهارت ها
معمولاً مهارت ها با آزمایشات عملی بررسی می شوند مگر اینکه مهارت انجام کار مورد نظر از توانایی اظهار سلسله مراتب صحیح ((فعالیت ها مشخص شود. فهرست کردن این سلسله مراتب نیز مهارتی متفاوت را می طلبد. مثلاً من می توانم بیان کنم که چطور یک کاربراتور (carburatto) تخلیه شده تمیز می شود و سپس دوباره روی بدنه سوار میگردد اما وقتی این کار را انجام دهم کار بدین صورت انجام نمی گیرد.
آزمایش مهارت ها به دو نوع اصلی تقسیم می شود:
q کارآموز، کاری را شروع می کند (مثلاً تعمیر یک قطعه) بعد در پایان دوره آزمایشی کارش بررسی می شود.
q کل دوره آزمایش بر فعالیت کارآموز نظارت می شود بنابراین روش های به کار رفته همانند محصول نهایی ارزیابی می گردد.
اولین نوع آزمایش که بر حسب زمان سپری شده توسط استادان راهنما یا ممتحنین میباشد اقتصادی تر است. شماره دوم قابل تغییر تر است چون کارآموزی که خطایی را در مراحل اولیه انجام داده را می توان دوباره توسط ممتحن به مسیر اصلی هدایت نمود و بنابراین توانایی انجام بخش های دیگر کار را مشخص نمود. برخی امور به نوع دوم آزمایش نیاز دارند زیرا نتیجه کار نشان نمی دهد به چه نحوی این کار انجام شده است. مثلاً بخری انواع جوشکاری مستلزم نظارت کامل طی دوره می باشد چون کیفیت جوش از بادید سطحی آن مشخص نخواهد شد.
مشاهده روشی قابل تغییر برای جمع آوری داده های ارزیابی شده است. آن شباهت های زیادی با مصاحبه دارد زیرا می توان با یک برنامه ریزی بسیار دقیق آن را کاملاً دوباره ساخت و یا تأیید نمود. اطلاعات مربوط به مشاهده به عنوان روشی سنجشی در پیوست4 ارائه می گردد.
زیرمجموعه های کاری بله خیر
1. توقف در سطح تراز سخت
2. استفاده از ترمز دستی *
3. به کار گیری رنده کندکن *
4. قرار دادن گوه یا آجر در جلو و عقب چرخ ها *
5. تعویض ابزار و چرخ زاپاس
6. کنترل باد چرخ زاپاس و در صورت لزوم تنظیم آن
7. قرار دادن جک زیر نزدیک ترین شاشی به چرخ در حال تعویض
8. شل کردن پیچ ها
9. بالا بردن جک به اندازهI از سطح زمین
10. برداشتن پیچ ها از بالا به پایین
11. تعویض چرخ
12. قرار دادن زاپاس روی رینگ
13. سفت کردن اولین مهره بالا *
14. سفت کردن تمام پیچ ها به صورت اریب *
15. پایین آوردن جک- چرخ روی زمین
16. سفت کردن کامل پیچ ها *
17. گذاشتن زاپاس در صندوق عقب
18. تمیز کردن ابزار
19. جابجا کردن
20. سؤال کردن از دانش آموز در مورد کنترل بعدی (و پیچ ها باید در آزمایش بعدی کنترل شوند) این امور بسیار مهم هستند زیرا ایمنی را تضمین می کنند و بررسی ناموفق آنها، شکست آزمایش را موجب می شوند.
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 17 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 50 |
انواع انبارهای کارخانه های صنعتی:
1- انبار مواد اولیه
2- انبار قطعات نیمه ساخته
3- انبار قطعات وارده
4- انبار ابزار
5- انبار قطعات یدیکی دستگاهها و ماشین آلات
6- انبار آهن آلات و پروفیلها
7- انبار ملزومات و لوازم مصرفی پرسنل
8- انبار محصول
لازم به توضیح است که تمام این انبارها برای کارخانجات لازم نیست فقط در رابطه با فعالیت خود می توانند انبارهایی را انتخاب کنند.
تعداد انبارهای لازم برای یک کارخانه تولیدی:
بررسی سیستم انبارداری در شرکت صنایع چوب چوفا
انواع انبارهای متفاوتی می توانند کارخانجات برای خود انتخاب کنند ولی مهمتر برای کارخانجات دو نوع انبار مواد اولیه و انبار ابزار و انبار محصول است.
1- انبار مواد اولیه که باید فضای بزرگی را داشته و به دربهای ورود حاصل کارخانه نزدیک باشد تا حمل و نقل اولیه توسط کانتینرهایی حمل مواد راحتر باشد انبار مواد اولیه می تواند انبار ضایعات و قطعات را در خود جای دهد.
2- انبار محصول که در آخرین مرحله تولید هر محصولی که تولید شده و به فروش می رسد در این انبار نگهداری می شود.
کدگذاری کالا( روشهای مختلف کد گذاری):
ایجاد دو یا سیستمی که به وسیله آن اطلاعات و نشانه های مورد نیاز از شخص به شخص دیگر و یا از نقطه ای به نقطه دیگر به صورت خلاصه منتقل می گردد. کدگذاری نام دارد. کلمه کد با معنی رمز و نوشته به کار می رود عمل کدگذاری را میتوان با استفاده از عوامل متعدد از قبیل رنگها، نورها، اشکال، اعداد، حروف، الفبا و یا بصورت ترکیبی است این عوامل انجام داد.
کدگذاری فواید متعددی دارد از جمله جلوگیری از نوشتن جملات طویل و توصیفی و شناسایی ساده و دقیق کالا کمک به استاندارد کردن کالا کمک به جمع آوری اطلاعات صحیح و آماده و محاسباتی ثبت عملیات واردات و صادرات کالا و نگهداری حساب دقیق موجودی انبار توسط ماشینهای محاسب الکترونیکی پیشرفته و صدرو سفارش خرید به طور ساده و مطمئن.
انواع روش کدگذاری:
1- روش ساده یا روش اعداد ترتیبی
2- روش اعداد گروهی
3- روش اعشاری یا دیوئی
4- روش حروفی یا الفبای
5- روش نیمونیک
6- روش مخفی
7- روش کدگذاری مرکب یا روش مخفی
روش کد گذاری یا روش صنعتی:
امروزه روش کدگذاری مرکب یا روش صنعتی متداولترین روشی است که در موسسات و سازمانها مختلف از جمله موسسه ای که در آن تحقیقات یا شروع نموده اند مورد استفاده قرار می دهند. جهت اجرای روش فوق در مرحله اول باید اقدام ذیل به صورت گیرد.
الف) – صورت برداری از انواع کالاهای موجود در انبار در حال پیش بینی آینده بدون لزوم ذکر مشخصات دقیق اجناس ب) – گروه بندی کردن اقلام صورت برداری شده ج) – تخصیص یک عدد برای گروه اصلی و همچنین تخصیص یک عدد برای گروه فردی د) – شماره گذاری کالای موجود در هر گروه فردی به ترتیب و با در نظر گرفتن احتیاجات آنها.
نکته ای که حتما باید به آن توجه داشت این است که تعداد ارقام اعدادیکه هر یک از گروههای اصلی و فرعی و اصل کالا اختصاص داده می شود متناسب با تعداد و تنوع کالاهای مورد نیاز سازان و تعداد گروهها می باشد و بی جهت از ارقام چند عددی استفاده نشود هر چند ارقام استفاده شده کمتر باشد مزایای بیشتری دارد که مهمترین آن راحتی در به خاطر سپردن کد خاص توسط انبار داران خواهد بود.
گروه اصلی |
گروه فرعی |
اصل کالا |
روشهای مختلف استفاده از اجناس انبار:
در انبار اجناس ممکن است وجود داشته باشد که در یک زمان معین بایستی مصرف شود ( مانند روغن) و این زمان با نوشتن تاریخ بر روی بسته بندی مشخص می شود ولی غلب اتفاق می افتد که مقادیر زیادی جنس به علت استفاده نکردن به موقعه تاریخ مصرف آنها گذشته و غیر قابل استفاده اند برای استفاده از اجناس دو سیستم دو روش وجود دارد.
1- سیستم FiFo
2- سیستم LIFO
در سیستم اول (فایو) جنسی که اول وارد شده اول خارج و مصرف می شود و در سیستم دوم ( لایفو) جنسی که آخر از همه وارد شده اول مصرف می شود استفاده از روش لایفو نادرتر بوده و غالبا سیستم فایفو را بکار می برند.
مبنای تهیه صورت های مالی:
صورت های مالی اساساً بر مبنای بهای تمام شده تهیه شده و در موارد مقتضی از ارزشهایی نیز استفاده شده است.
خلاصه اهم رویه های حسابداری
موجودی مواد و کالا به اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش ارزیابی می شود. بهیا تمام شده موجودی ها براساس روش میانگین تعیین می شود.
درائیهای ثابت مشهود:
دارائیهای ثابت مشهود بر مبنای بهای تمام شده در حسابها ثبت می شود. مخارج بهسازی و تعمیرات اساسی که باعث افزایش قابل ملاحظه در ظرفیت با عمر مفید دارائیهای ثابت یا بهبود اساسی در کیفیت بازدهی آنها می گردد. به عنوان مخرج سرمایه ای محسوب و طول عمر مفید باقیمانده دارائیهای مربوطه مستهلک می شود. هزینه های نگهداری و تعمیرات جزئی هنگام وقوع به عنوان هزینه هیا جاری تلقی و به حساب سود و زیان دوره منظور می گردد.
برای دارائیهای ثابتی که در خلال ماه تحصیل و مورد بهره برداری قرار می گیرد أاستهلاک از اول ماه بعد محاسبه و در حسابها منظور می شود.
ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان:
ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان براساس یک ماه آخر حقوق و مزایای هر یک از کارکنان ( قراردادی) برایهر سال خدمت آنان محاسبه و در حسابها منظور می شود و در پایان سال پرداخت می گردد.
ترتیب و تنظیم فرم های مختلف هنگام دریافت و خروج مواد
ابتدا توسط انباردار مواد مورد نیاز برای کارخانه توسط فرم درخواست خرید مواد نوشته می شود و طی سفارشی که انباردار به امور مالی می کند سفارش خرید مواد می شود.
بعد از خرید مواد وارد انبار می شود و طی فرم رسید انبار که به وسیله سرپرست انبار تکمیل و سپس توسط فرد بازرسی که توسط کارخانه انتخاب شده است به بررسی مواد وارده به انبار و تایید مواد دارد می پردازند و پس از تائید آن برای خطا تولید آماده می شود.
با سفارش دادن خط تولید برای درخواست مواد فرم درخواست مواد از انبار توسط واحد درخواست کننده تکمیل و طی سفارشی به سرپرست انبار تحویل می گردد. سرپرست انبار با خروج مواد از انبار توسط فرم حواله انبار مواد را برای واحد درخواست کننده می فرستد و بوسیله فرم خروج مواد از انبار این کار صورت می گیرد و مواد به خط تولید فرستاده می شود.
بعضی از مواد که توسط فرد بازرس تایید نمی شود توسط فرم برگشت از خرید به کارخانه تولید مواد برگشت داده می شود و از موجودی مواد در انبارها کسر می گردد.
مواد اضافی که در خط تولید به صورت راکد یا مازاد برمصرف قرار می گیرد توسط واحد درخواست کننده طی فرم برگشت مواد به انبار تکمیل و فرستاده می شود. در پایان هر هفته سرپرست انبار گزارشی از موجودی انبار توسط فرم موجودی انبار تکیمل می کنند و برای امور مالی می فرستد تا هنگام درخواست خرید مواد، انبار دار دچار مشکل نشود.
کنترل بین مدارک حسابداری و مدارک انبار
به طور کلی موجودی انبار از دو طریق افزایش می یابد.
1- از طریق خریدهای خارجی
2- برگشت مواد اضافی به انبار
به طور کلی موجودی انبار به روش زیر کاهش می یابد
خروج مواد برای خط تولید
هنگامی که مواد از خارج از کارخانه خریداری می شود به انبار تحویل داده می شود تا به موجودی انبار اضافه گردد و طی این ورود و خروج مواد سرپرست انبار یک نسخه از فرمهای حواله انبار و رسید انبار را تکمیل و به قسمت امور مالی میدهد تا در پایان هر هفته یک بار جمع آوری و نسخه ها و حواله ها از حسابداری به انبار بررسی مطابقت نماید و باید به تعداد نسخه هایی که در دست انباردار است همان تعداد در دست حسابدار باشد. با موارد ذکر شده در فرمها و موارد مصرف آنها پس از انطباق فرمهای انبار با حسابداری، حسابداری این فرمها را براساس سدها ثبت حسابداری می زند.
چگونگی تثبیت اطلاعات در دفاتر و مدارک انبار
حسابداری برای ثبت حسابداری باید اسناد و مدارکی در دست داشته باشد تا بر اساس همان مدارم و اسناد ثبت در دفتر روزنامه و کل بزند و ثبت های حسابداری انبار گوناگون است.
الف- ثبت خروج مواد:
ح کالای در جریان ساخت ×××
ح موجودی مواد و کالا ×××
انبار مواد اولیه ×××
ب- ثبت ورود مواد به انبار:
موجودی مواد کالا ×××
انبار مواد اولیه ×××
وجوه نقد و موجودی نزد بانک ها ×××
تنخواه گردان ×××
اطلاعات نرم افزاری انبار
پس از ورود به محیط انبار صفحه اول کامپیوتری فرم از نمایش می دهد که شامل 4 قسمت اصلی نرم افزار انبار است.
حسابداری
در واحدهای صنعتی به طور کلی جهت نگهداری حسابداری مالی شرکت و آمارهای تولید و انجام عملیات مقتضی بر مبنای آنها دو بخش حسابداری وجود دارد. یکی حسابداری مالی و دیگری حسابداری صنعتی
ولی از آنجاییکه حسابداری مالی ارتباط کمتری با سیستم اطلاعاتی انبار دارد
وظیفه اصلی حسابداری صنعتی محاسبه قیمت تمام شده است. منبع اصلی درآمد شرکتها و کارخانجات فروش محصولات و یا خدمات میباشد. گاهی اتفاق می افتد که در یک کارخانه که چند محصول را تولید می کند، یک یا چند محصول ضرر داده مابقی سود می دهند.
منتها به دلیل اینکه قیمت تمام شده برای هر محصول محاسبه نگردیده است مدیران متوجه موضوع نگردیده و خط تولید محصولاتی که ضرر می دهند کماکان کار میکند. این موضوع اهمیت محاسبه قیمت تمام شده را به وضوح نشان می دهد. باید یادآور شد که محاسبه دقیق قیمت تمام شده بدون داشتن یک سیستم اطلاعاتی صحیح امکانپذیر نخواهد بود. حسابداری صنعتی برای محاسبه قیمت تمام شده به اطلاعاتی در زمینه های زیر نیاز دارد:
1- مواد اولیه، کار مستقیم و هزینه مستقیم تولیدی
2- هزینه های غیر مستقیم تولیدی ( مثل استهلاک) و کار غیر مستقیم تولیدی ( مثل دستمزد تعمیرات)
3- هزینه های اداری و هزینه های فروش
سایر وظایف حسابداری صنعتی
الف: ثبت و نقل و انتقالات مواد:
اطلاعات مربوط به نقل و انتقالات مواد در کارخانه از لحظه ورود تا خروج، در هر قسمت که باشند بایستی در سریعترین زمان ممکن به حسابداری صنعتی برسد تا این قسمت پس از ثبت آنها بتواند وظایف خویش را انجام دهد. معمولا در این قسمت برای هر قطعه یا هر جنس ( اعم از مواد اولیه، مواد ساخته شده و ..) کارتی بنام، کارت حساب انبار وجود دارد. در این کارت تاریخ و شماره فرمهایی که طبق آنها نقل و انتقالات صورت گرفته است و مقدار و مبلغ کالای وارد شده به یا صادر شده از انبار و همچنین موجودی مقداری و ریالی و بهای آنها ثبت می شود. سپس اطلاعات مذکور به دفاتر حسابداری منتقل میشوند.
ب: قیمت گذاری مواد صادره از انبار:
روشهای مختلف و متعددی برای قیمت گذاری مواد صادره از انبار وجود دارد که این قسمت یکی از روشهای وابسته به نوع کالا، شرایط موجود و سیاست شرکت انتخاب خواهد کرد.
متداولترین این روشها عبارتند از:
ب 1- روش استاندارد
در این روش یک نرخ استاندارد توسط مسئولان در اول سال یا اول دوره مالی برای مواد انبار محاسبه شده و تا پایان دوره، قیمت های مصوبه برای ثبت نقل و انتقالات به کار می روند.
در پایان هر دوره مالی اختلاف قیمت استاندارد با قیمت واقعی اقلام صادره از انبار محاسبه شده و به عنوان مغایرت مواد در حسابهای مربوطه ثبت می شوند تا قیمت تمام شده، محصول براساس ارقام واقعی محاسبه گردد.
ب 2- روش میانگین
این روش بدین شکل انجام می پذیرد که از قیمت خرید کالایی که در دفعات مختلف ابتیاع گردیده معدل گرفته و نتیجه را به عنوان قیمت کالایی که میخواهد از انبار صادر شود به حساب می آورند.
تا رسیدن محموله جدید این رقم بعنوان قیمت کالای صادره محسوب می شود. روشهای دیگری نیز برای قیمت گذاری وجود دارند ماننده روش fifo( اولین صادره از اولین وارده)
روش lifo ( اولین صادره از آخرین وارده) و روش نرخ روز بازار
ج: موجودی برداری
موجودی برداری یا انبار گردانی که تطبیق مقدار آماری موجودی با مقدار واقعی آن است به دو شکل دائم و یا دوره ای انجام می پذیرد.
انبار گردانی دائم به اینصورت انجام می شود که شخصی توسط حسابداری صنعتی مامور میشود که بطور دائم ( روزانه هفتگی) اقلامی را در انبار بصورت تصادفی انتخاب کرده شمارش نماید و سپس اطلاعات موجود در کارت انبار و کارت حساب انبار را با نتیجه شمارش مقایسه کند و در صورت وجود مغایرت نسبت به تصحیح آن اقدام لازم را به عمل آورد.
انبارگردانی دوره ای که میتواند سالانه یا هر ششماه یکبار انجام شود و بدین شکل عمل میشود که در پایان هر دوره مالی، کمیته ای درحسابدری تشکیل میشود که به کمک انبار دار تمام اقلاب موجود را به دقت شمارش کرده و نتیجه آن را با اطلاعات موجود در بایگانی و کارتها مقایسه کند و در صورت مشاهد هرگونه مغایرتی آن را بررسی و برای تصحیح آن اقدام لازم را به عمل آورد.
د: بررسی دوره گردش موجودی
حسابداری صنعتی میتواند اسناد مربوط به کالاهای موجود در انبار را تجزیه و تحلیل کرده و با توجه به نتایج آن تصمیات لازم اتخاذ کند.
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 54 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 78 |
مقدمه
در سال 73 که سیاستهای تعدیل برنامه اول موجب افزایش بیش از حد پیشبینی نقدینگی شده بود، یکی از محورهای اساسی سیاستهای پولی مهار رشد نقدینگی قرار گرفت. به دلیل تقاضای روزافزون بخشها برای دریافت تسهیلات، ناشی از افزایش نرخ ارز و قیمتها، مجلس در تبصره دو بودجه برای بخشهای دولتی و غیر دولتی سقفهای اعتباری (افزایش مانده حداکثر معادل 7000 میلیارد ریال و 55 درصد آن برای بخش خصوصی) تعیین نمود. ضمن آنکه به منظور خنثی نمودن اثرات افزایش کسری حساب ذخیره تعهدات ارزی بر نقدینگی، بانک مرکزی مجاز شد که معادل این افزایش اوراق قرضه به بانکها بفروشد. سهم بخشها از اعتبارات بانکی به این شرح مقرر شد: 19 درصد کشاورزی، 36 درصد صنعت نفتومعدن، 30 درصد ساختمان و مسکن، 8 درصد صادرات و 7 درصد بازرگانی داخلی، خدمات، و متفرقه. جابجایی مانده تسهیلات جذب نشده نیز منوط به نظر بانک مرکزی بود. حد فردی تسهیلات برای اشخاص حقیقی از دو میلیارد ریال به 500 میلیون ریال و برای اشخاص حقوقی از 15 میلیارد ریال به 5 میلیارد ریال تقلیل داده شد (مگر بر اساس مجوز بانک مرکزی). مانده تسهیلات اعطایی به بخش غیر دولتی با رشد 6/23 درصدی (در مقایسه با رشد 5/30 درصدی 1372) همراه شد. همانند سالهای گذشته بیشترین تسهیلات را ساختمان ومسکن و صنعت و معدن گرفته است. ضمن آنکه کشاورزی و صنعت و معدن کمتر از مصوب و ساختمان و مسکن و بازرگانی، خدمات و صادرات بیش از سهم مصوب اعتبار دریافت داشتهاند.
هدف سیاستهای پولی و اعتباری در سال 1374 کنترل تورم از طریق محدود نمودن تسهیلات بانکی بود. براساس قانون بودجه سال 1374 سقف تسهیلات اعطایی سیستم بانکی به بخش دولتی، خصوصی و تعاونی به 6700 میلیارد ریال محدود شد. شایان ذکر است که براساس تبصره نه قانون بودجه سال 1374 دولت، 55 درصد از افزایش تسهیلات بانکی در این سال باید منحصراً به بخش خصوصی اختصاص مییافت. در اصل مذکور به دلیل افزایش نرخ سود تسهیلات و افزایش کارایی بانکها نرخ سود سپردههای سرمایهگذاری مدتدار افزایش یافت.
بررسی عملکرد اعتباری بانکها طی سال مورد بررسی نشان دهنده افزایش مانده تسهیلات اعطایی بانکها به بخش غیردولتی (بدون احتساب سود و درآمد سالهای آتی) است که با رشدی معادل 24 درصد به 7/40967 میلیارد ریال رسید و بدین ترتیب طی سال 1374 مبلغ 5/7942 میلیارد ریال به مانده تسهیلات اعطایی بانکها به بخش غیردولتی افزوده شد. لازم به ذکر است که بخشی از تسهیلات اعطایی به بخش غیردولتی در قالب تبصرههای قانون بودجه سال 1374 بوده است.
پایین بودن نرخهای سود انتظار تسهیلات و بالا بودن حجم تقاضا برای تسهیلات از جمله علل افزایش تسهیلات اعطایی بانکها در مقایسه با سقف مصوب میباشد.
بررسی سهمهای مصوب بخشهای اقتصادی از افزایش در مانده کل تسهیلات اعتباری بانکها به بخش غیردولتی در سال 1374 نمایانگر افزایش قابل توجه سهم بخش کشاورزی و کاهش نسبی سهم سایر بخشها میباشد. این امر در راستای محور قرار گرفتن بخش کشاورزی در برنامه دوم توسعه اقتصادی صورت گرفته است. شایان ذکر است که براساس تبصره 77 قانون برنامه دوم، در طول سالهای برنامه باید به طور متوسط حداقل 25 درصد از تسهیلات کلیه بانکهای کشور به طرحهای بخش آب و کشاورزی و همچنین یک درصد از سهم هر بخش (جمعاً 4 درصد) به فعالیتهای اشتغالزای ویژه اختصاص یابد.
در سال 1375 براساس بند ( ﻫ) تبصره دو قانون بودجه کشور ] 2[ افزایش سقف تسهیلات بانکی قابل واگذاری توسط بانک مرکزی از طریق بانکهای تجاری و تخصصی کشور به بخشهای دولتی، خصوصی و تعاونی نسبت به مانده سال 1374 فقط تا حدی مجاز گردید که تغییر در بدهی آنها به سیستم بانکی معادل 7500 میلیارد ریال افزایش یابد. 55 درصد از افزایش سقف تسهیلات بانکی در سال 1375 منحصراً بایستی به بخش خصوصی و تعاونیهای مردمی و 45 درصد باقیمانده به بخش عمومی اختصاص داده شود. در این سال شورای پول و اعتبار مقرر نمود که با رعایت سقفهای مندرج در تبصرههای مختلف قانون بودجه سال 1375 اعطای تسهیلات بانکی به نحوی صورت پذیرد که معادل 60 درصد مبلغ 7500 میلیارد ریال در قالب تبصرهها پرداخت و کسری مبالغ تا سقفهای مقرر در قانون بودجه از محل مبالغ وصولی تسهیلات اعطایی سالهای قبل تبصرهها پرداخت گردد. 40 درصد بقیه نیز به عنوان تسهیلات غیر تکلیفی توسط سیستم بانکی به مشتریان خود پرداخت گردد.
در این سال به منظور خنثی کردن اثرات انبساطی کسری حساب ذخیره ارزی و بر مبنای ردیف 3 بند (ج) تبصره 29 قانون بودجه] 3[، بانک مرکزی بانکها را ملزم نمود که علاوه بر تودیع سپرده قانونی بابت پیش پرداخت اعتبارات اسنادی، بقیه وجوه پیش پرداخت تا سقف 90 درصد را نیز نزد بانک مرکزی تودیع نمایند.
ضمناً شورای پول و اعتبار سهم افزایش در مانده تسهیلات اعطایی بانکها به بخش غیردولتی در سال 1375 را همانند سال گذشته تعیین نمود.
بررسی عملکرد اعتباری بانکها در سال 1375 نشان دهنده افزایش در مانده تسهیلات اعطایی بانکها به بخش غیردولتی (بدون احتساب سود و درآمد سالهای آتی) به میزان 4/12339 میلیارد ریال (1/30 درصد) میباشد. به این ترتیب مانده مطالبات بانکها از غیردولتی در پایان سال 1375 به رقم 1/53307 میلیارد ریال بالغ گردید.
لازم به ذکر است که اعطای بخشی از این اعتبارات در قالب تسهیلات تکلیفی و به موجب تبصرههای قانون بودجه سال 1375 میباشد. از سوی دیگر پایین بودن نرخهای سود مورد انتظار تسهیلات در بسیاری از بخشهای اقتصادی منجر به افزایش تقاضای مؤثر برای تسهیلات بانکی شد، لذا افزایش در مانده تسهیلات اعطایی بانکه به بخش غیردولتی به میزان 4/8214 میلیارد ریال بیش از سقف مصوب در بودجه (4125 میلیارد ریال) گردید.
شایان ذکر است که بخش عمدهای از این تسهیلات (50 درصد) در دو ماهه پایانی سال اعطا شده است.
بررسی چگونگی اعطای تسهیلات به بخش غیردولتی در بخشهای مختلف اقتصادی نشان میدهد که اگر چه کلیه بخشها بیش از میزان پیش بینی شده از سقف مقرر (4125 میلیارد ریال) تسهیلات بانکی دریافت نمودهاند لیکن با توجه به عملکرد تسهیلات اعطایی مشاهده میشود که بخشهای صنعت و معدن و بازرگانی و خدمات بیشتر از سهمهای مصوب خود و بخشهای کشاورزی و مسکن و ساختمان کمتر از سهمهای مصوب تسهیلات دریافت کردهاند.
در سال 1376 محدود نمودن رشد تسهیلات اعطایی سیستم بانکی به بخشهای دولتی و غیردولتی به منظور کنترل تورم کماکان مورد توجه سیاستگذاران اقتصادی قرار داشت. در جهت نیل به هدف مزبور و براساس قانون بودجه سال 1376 کل کشور، مقرر گردید که در این سال اعطای تسهیلات سیستم بانکی به بخشهای مختلف اقتصادی به گونهای صورت پذیرد که ضمن رعایت سهمهای نسبی مندرج در این قانون (60 درصد بخش خصوصی و 40 درصد بخش دولتی) کل افزایش در مانده تسهیلات اعطایی تا پایان سال 1376 حداکثر به 8800 میلیارد ریال بالغ گردد. شورای پول و اعتبار ضمن تأیید ادامه سیاستهای پولی سال 1375 برای این دو سال، سهم نسبی افزایش در مانده تسهیلات اعطایی به بخشهای مختلف اقتصادی برای بخش غیردولتی را نیز مانند سال 1375 بدون تغییر باقی گذاشت. شایان ذکر است که به علت وقوع خشکسالی و به منظور کمک به بخش کشاورزی و بر اساس مصوبه هیأت دولت سقف تسهیلات این بخش 000/1 میلیارد ریال افزایش یافت.
عملکرد اعتباری بانکها در سال 1376 نشان میدهد که مانده تسهیلات اعطایی بانکها به بخش غیردولتی بدون احتساب سود و درآمد سالهای آتی با 1/9117 میلیارد ریال (1/17 درصد) افزایش به 2/62424 میلیارد ریال بالغ گردیده است. مقایسه رشد این متغیر با سال 1375، حاکی از کاهش نسبتاً زیاد در نرخ رشد تسهیلات مذکور به بخش غیردولتی است.
این امر عمدتاً به دلیل استفاده بیشتر شرکتها و مؤسسات دولتی از تسهیلات اعطایی بانکها میباشد. بطوریکه نسبت تغییر در مانده تسهیلات اعطایی بانکها به شرکتها و مؤسسات دولتی به تغییر در مانده تسهیلات اعطایی به بخش غیردولتی از 35 درصد در سال 1375 به 84 درصد در سال 1376 رسید. لازم به ذکر است که بخشی از این اعتبارات در قالب تسهیلات تکلیفی اعطاء شده است که به موجب تبصرههای قانون بودجه سال 1376 بانکها موظف به تأمین آن بودهاند.
بررسی چگونگی توزیع تسهیلات اعطایی به بخش غیردولتی در بخشهای مختلف اقتصادی نشان میدهد که تسهیلات اعطایی بانکها در این سال بیش از سقف مقرر در بودجه سال (5280 میلیارد ریال) میباشد.
اگرچه بر اساس ارقام موجود سهم بخش صنعت و معدن کمتر از حد مصوبب بوده، لیکن با توجه به اینکه بخش عمده ای از واحدهای صنعتی که در زمره شرکتهای دولتی قرار میگیرند، عملاً دارای عملکردی همانند واحدهای غیردولتی هستند با احتساب تسهیلات اعطایی به این قبیل واحدها، افزایش در مانده تسهیلات اعطایی بانکها به بخش صنعت و معدن به بیش از 5/2 برابر مبلغ پیش بینی شده در قالب مصوبات مربوطه بالغ گردیده است.
در سال 1377 به دلیل کاهش درآمدهای دولت از محل فروش نفت و عدم تحقق برخی درآمدها، کسری قابل توجهی در عملیات دولت بروز نمود. بخش عمدهای از این کسری توسط منابع بانکی تأمین گردید که باعث انبساط پایه پولی و نهایتاً رشد نقدینگی شد به طوری که در جهت تأمین اهداف پیش بینی شده در قانون بودجه در خصوص مهار تورم مشکلات جدی ایجاد گردید. بر اساس بند (ب) تبصره (3) قانون بودجه سال 1377 کل کشور EMBED Equation.3 ، بانک مرکزی موظف گردید که برنامههای اعتباری و تسهیلات نظام بانکی کشور را بر اساس میزان سپردههای جاری و سرمایهگذاری پس از از کسر تعهدات قانونی به نحوی تنظیم و اجرا نماید که اهداف رشد اقتصادی و مهار تورم برنامه دوم تحقق یابد. از سوی دیگر بر اساس بند (ج) تبصره (3) قانون بودجه EMBED Equation.3 مذکور افزایش مانده تسهیلات تکلیفی بانکها با رعایت سایر تکالیف مطروحه در برنامههای توسعه تا سقف 6000 میلیارد ریال مجاز گردید که این افزایش مانده تسهیلات، سهم دولت سی و پنج درصد (35/0) و سهم بخش خصوصی و تعاونیهای غیردولتی و عمومی شصت و پنج درصد (65/0) بود.
بررسی عملکرد اعتباری بانکها در سال 1377 نشان میدهد که مانده تسهیلات اعطایی بانکها به بخش غیردولتی بدون احتساب سود و درآمد سالهای آتی با 5/18799 میلیارد ریال (2/30 درصد) افزایش به 7/81120 میلیارد ریال بالغ گردیده است. مقایسه رشد این متغیر با سال قبل از آن، حاکی از افزایش قابل توجه در نرخ رشد تسهیلات مذکور میباشد. بر این اساس بخش غیردولتی در این سال سهم بیشتری از کل تسهیلات اعطایی بانکها را بخود اختصاص داد. یادآور میشود که بخشی از این تسهیلات در قالب تسهیلات تکلیفی اعطاء شده است که به موجب تبصره (3) قانون بودجه سال 1377 بانکها مکلف به تأمین آن بودهاند.
در سال 1377 سقف برای تغییر در مانده تسهیلات اعطایی بانکها به بخش غیردولتی منظور نگردید. معهذا شورای پول و اعتبار سهم نسبی بخشهای مختلف اقتصادی از افزایش در مانده تسهیلات اعطایی بانکها به بخش غیردولتی را همانند سال 1376 تصویب نمود. بررسی چگونگی توزیع تسهیلات اعطایی به بخش غیردولتی در بخشهای مختلف اقتصادی حاکی از آن است که در عمل سهم کلیه بخشها بجز صنعت و معدن از سهم مصوب شورای پول و اعتبار بیشتر بوده است.
پس از گذراندن یک دوره سخت مالی برای دولت بر اثر کاهش قیمت نفت در سال 1377، بدنبال اقدامات موفقیتآمیز کشورهای عضو اپک در کاهش تولید نفت بهای نفت از اولین ماههای سال 1378 شروع به افزایش نمود و این افزایش در طول سال استمرار یافت. در نتیجه این امر درآمدهای عمومی دولت افزایش قابل ملاحظهای یافت و کسری بودجه در سطحی بسیار پایینتر از سال گذشته قرار گرفت. بهبود وضعیت مالی دولت و عدم مراجعه به بانک مرکزی جهت تأمین کسری بودجه در سال مورد بررسی، زمینه مساعدی را جهت مهار تورم و انتظارات تورمی ایجاد نمود. بر اساس بند (ب) تبصره (سه) قانون بودجه سال 1378 کل کشور، EMBED Equation.3 بانک مرکزی موظف گردید که برنامههای اعتباری و تسهیلات نظام بانکی کشور را بر اساس میزان سپردههای جاری و سرمایهگذاری پس از کسر تعهدات و سپردههای قانونی به نحوی تنظیم و اجرا نماید که اهداف رشد اقتصادی و مهار تورم برنامه پنجساله دوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تحقق یابد. از سوی دیگر بر اساس بند (ج) تبصره (سه) قانون بودجه EMBED Equation.3 ، افزایش سقف مانده تسهیلات تکلیفی بانکها در سال 1378 با رعایت سایر تکالیف مطرح در برنامههای توسعه تا سقف 6000 میلیارد ریال مجاز گردید. از این افزایش مانده تسهیلات، سهم بخش دولتی 35 درصد و سهم بخش خصوصی و تعاونیهای غیردولتی و عمومی 65 درصد بود. بررسی عملکرد اعتباری بانکها در سال 1378 نشان میدهد که مانده تسهیلات اعطایی بانکها به بخش غیردولتی بدون احتساب سود و درآمد سالهای آتی با 9/3176 میلیارد ریال (8/37 درصد) افزایش به 9/115840 میلیارد ریال بالغ گردیده است. مقایسه رشد این متغیر با سال قبل از آن، حاکی از افزایش در نرخ رشد تسهیلات مزبور میباشد. بر این اساس بخش غیردولتی در این سال سهم بیشتری را از کل تسهیلات اعطایی بانکها را به خود اختصاص داد. یادآور میشود که بخشی از این تسهیلات در قالب تسهیلات تکلیفی اعطاء شده است که به موجب تبصره (سه) قانون بودجه سال 1378 بانکها مکلف به تأمین آن بودهاند.
بر این اساس سقف اعطای تسهیلات تکلیفی به بخش غیردولتی 3900 میلیارد ریال تعیین گردیده است. بر اساس آییننامه اجرایی تبصره (سه) قانون بودجه سال 1378، میزان مصوب تغییر در مانده تسهیلات تکلیفی بانکها به بخش غیردولتی 12/3143 میلیارد ریال و عملکرد تغییر در مانده تسهیلات مذکور در سال مزبور 39/2456 میلیارد ریال بوده است.
در سال 1378، همانند سال قبل از آن، سقفی برای تغییر در مانده تسهیلات اعطایی بانکها به بخش غیردولتی منظور نگردید. معهذا شورای پول و اعتبار سهم نسبی بخشهای اقتصادی در مانده تسهیلات اعطایی بانکها به بخش غیردولتی را همانند سال 1377 تصویب نمود.
بررسی چگونگی توزیع تسهیلات اعطایی به بخش غیردولتی در بخشهای مختلف اقتصادی حاکی از آن است که در عمل سهم بخش صنعت و معدن و کشاورزی مصوب و سهم بخشهای صادرات و خدمات و متفرقه و مسکن وساختمان بیشتر از سهم مصوب بوده است. لازم به ذکر است که حجم قابل توجهی از تسهیلات اعطایی منظور شده در بخش صادرات، خدمات و متفرقه، مربوط به تسهیلات قرضالحسنه میباشد که مورد مصرف آن مربوط به سایر بخشهای اقتصادی میباشد.
استمرار روند افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی در سال 1379 موجب گردید تا شرایط مساعدی جهت بهبود وضعیت بخش خارجی اقتصاد و نیز وضعیت مالی دولت در اولین سال اجرای برنامه توسعه فراهم گردد و زمینه مناسبی جهت اعمال برخی اصلاحات ساختاری به ویژه در زمینههای پولی و بانکی پدید آید.
در این سال تورم با توجه به بهبود وضع مالی دولت و تقلیل انتظارات تورمی، با کاهش قابل ملاحظهای به پایینترین سطح خود در دهه 70 رسید. در سال 1379 بر اساس بند (ب) تبصره (سه) قانون بودجه کل کشور، بانک مرکزی موظف گردید کل اعتبارات و تسهیلات ریالی و همچنین نسبت اعتبارات و تسهیلات بلند مدت به کوتاه مدت و برنامههای اعتباری و تسهیلات نظام بانکی کشور را بر اساس میزان سپردههای جاری و سرمایهگذاری پس از کسر تعهدات و سپردههای قانونی به نحوی تنظیم و اجرا نماید که اهداف رشد اقتصادی و مهار تورم برنامه پنجساله سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران تحقق یابد. همچنین بر اساس بند (ج) تبصره (سه) افزایش نصف مانده تسهیلات تکلیفی بانکها در سال 1379 با رعایت سایر تکالیف مندرج در برنامههای توسعه از جمله کاهش ده درصدی افزایش در مانده تسهیلات تکلیفی نسبت به ارقام مصوب سال 1378 بر مبنای ماده (84) قانون برنامه سوم EMBED Equation.3 ، تا سقف 5400 میلیارد ریال مجاز گردید. از این افزایش در مانده تسهیلات، سهم بخش دولتی 30 درصد و سهم بخش تعاونی و خصوصی 70 درصد تعیین شد.
بر اساس تبصره ذیل ماده یک آییننامه اجرایی تبصره (سه) قانون بودجه سال 1379 کل کشور مصوب هیأتوزیران، مقرر گردید معادل 20 درصد از افزایش در مانده تسهیلات برنامهریزی شده بانکها به بخش غیردولتی خارج از سهمهای تعیین شده برای بخشهای مختلف اقتصادی در اختیار بانک قرار گیرد تابا اولویت بخشهای تولیدی (اعم از سرمایهگذاری و سرمایه در گردش) و صادراتی، تخصیص یابد. بر این اساس سهم نسبی افزایش در مانده تسهیلات اعطایی به بخش غیردولتی بر مبنای 80 درصد مصارف بانکها بشرح جدول 4-12 به تصویب هیأتوزیران رسید.
بررسی عملکرد اعتباری بانکها در سال 1379 نشان میدهد که مانده تسهیلات اعطایی بانکها و مؤسسات اعتباری غیربانکی به بخش غیردولتی بدون احتساب درآمد سالهای آتی با 35704 میلیارد ریال افزایش (8/30 درصد) به رقم 9/151544 میلیارد ریال بالغ گردید. این رقم شامل 2/27 میلیارد افزایش در بدهی بخش غیر دولتی به بانکها بابت مابهالتفاوت نرخ ارز میباشد. در این سال سهم تسهیلات اعطایی بانکها و مؤسسات اعتباری غیربانکی به بخش غیردولتی معادل 1/76 درصد از کل تسهیلات اعطایی آنها بوده است که بیانگر حجم قابل ملاحظه تسهیلات اعطایی به این بخش میباشد. لازم به یادآوری است که بخشی از این تسهیلات در قالب تسهیلات تکلیفی اعطاء شده است که به موجب تبصره (3) قانون بودجه سال 1379 سقف آن 1380 میلیارد ریال (70 درصد سقف کلی 5400 میلیارد ریال) تعیین شده بود. بر اساس آئیننامه اجرایی تبصره مزبور، میزان مصوب تغییر در مانده تسهیلات تکلیفی بانکها به بخش غیردولتی 5/3049 میلیارد ریال و عملکرد آن در این سال 3/1735 میلیارد ریال بوده است.
در سال 1379 شورای پول و اعتبار به بانکها اجازه داد معادل 20 درصد از افزایش در مانده تسهیلات اعطایی خود را خارج از سهمهای تعیین شده در بخشهای مختلف اقتصادی با اولویت بخشهای تولیدی و صادراتی بکار گیرند. بر این اساس بطوریکه ملاحظه میشود، میزان افزایش در مانده تسهیلات با رعایت اولویت بانکها در بخشهای مختلف تولیدی و صادراتی در چارچوب سهم نسبی مصوب بوده است.
بررسی تلفیقی ابزارهای کمی و کیفی بیانگر این مطلب است که طی دوره مورد بررسی، هماهنگی مورد انتظار بین ابزارهای کمی و کیفی در ارتباط با سیاستهای پولی انقباضی و انبساطی وجود داشته است. بطوریکه با در نظر گرفتن روند ابزارهای کمی و کیفی، میتوان چنین اذعان داشت که در اکثر سالها، سیاستهای پولی انقباضی مدنظر قرار داشته است، لکن عملکرد اجرایی آن به نحوی بوده که از موفقیت چندانی در ایجاد تعادل میان دو جریان پول و کالا برخوردار نبودهاند.
قبل از تخمین مدل، به بررسی ایستایی می پردازیم. می توان چنین تلقی نمود که هر سری زمانی توسط یک فرآیند تصادفی تولید شده است. داده های مربوط به این سری زمانی در واقع یک مصداق از فرآیند تصادفی زیر ساختی است. وجه تمایز بین (فرآیند تصادفی) و یک (مصداق) از آن، همانند تمایز بین جامعه و نمونه در داده های مقطعی است. درست همانطوری که اطلاعات مربوط به نمونه را برای استنباطی در مورد جامعه آماری مورد استفاده قرار می دهیم، در تحلیل سریهای زمانی از مصداق برای استنباطی در مورد فرآیند تصادفی زیر ساختی استفاده می کنیم. نوعی از فرآیندهای تصادفی که مورد توجه بسیار زیاد تحلیل گران سریهای زمانی قرار گرفته است فرآیندهای تصادفی ایستا می باشد.
برای تاکید بیشتر تعریف ایستایی، فرض کنید Yt یک سری زمانی تصادفی با ویژگیهای زیر است:
(1) EMBED Equation.3 : میانگین
(2) EMBED Equation.3 واریانس :
(3) EMBED Equation.3 کوواریانس :
(4) EMBED Equation.3 ضریب همبستگی :
که در آن میانگین EMBED Equation.3 ، واریانس EMBED Equation.3 کوواریانس EMBED Equation.3 (کوواریانس بین دو مقدار Y که K دوره با یکدیگر فاصله دارند، یعنی کوواریانس بین Yt و Yt-k) و ضریب همبستگی EMBED Equation.3 مقادیر ثابتی هستند که به زمان t بستگی ندارند.
اکنون تصور کنید مقاطع زمانی را عوض کنیم به این ترتیب که Y از Yt به Yt-k تغییر یابد. حال اگر میانگین، واریانس، کوواریانس و ضریب همبستگی Y تغییری نکرد، می توان گفت که متغیر سری زمانی ایستا است. بنابراین بطور خلاصه می توان چنین گفت که یک سری زمانی وقتی ساکن است که میانگین، واریانس، کوواریانس و در نتیجه ضریب همبستگی آن در طول زمان ثابت باقی بماند و مهم نباشد که در چه مقطعی از زمان این شاخص ها را محاسبه می کنیم. این شرایط تضمین می کند که رفتار یک سری زمانی، در هر مقطع متفاوتی از زمان، همانند می باشد[2].
یک آزمون ساده برای ساکن بودن براساس تابع خود همبستگی (ACF) می باشد. (ACF) در وقفه k با EMBED Equation.3 نشان داده می شود و بصورت زیر تعریف می گردد.
EMBED Equation.3
از آنجاییکه کوواریانس و واریانس، هر دو با واحدهای یکسانی اندازه گیری میشوند، EMBED Equation.3 یک عدد بدون واحد یا خالص است. EMBED Equation.3 به مانند دیگر ضرایب همبستگی، بین (1-) و (1+) قرار دارد. اگر EMBED Equation.3 را در مقابل K (وقفه ها) رسم نماییم، نمودار بدست آمده، نمودار همبستگی جامعه نامیده می شود. از آنجایی که عملاً تنها یک تحقق واقعی (یعنی یک نمونه) از یک فرآیند تصادفی را داریم، بنابراین تنها میتوانیم تابع خود همبستگی نمونه، EMBED Equation.3 را بدست آوریم. برای محاسبه این تابع میبایست ابتدا کوواریانس نمونه در وقفه K و سپس واریانس نمونه را محاسبه نماییم.
EMBED Equation.3
که همانند نسبت کوواریانس نمونه به واریانس نمونه است. نمودار EMBED Equation.3 در مقابل K نمودار همبستگی نمونه نامیده می شود. در عمل وقتی EMBED Equation.3 مربوط به جامعه را ندایم و تنها EMBED Equation.3 را براساس مصداق خاصی از فرآیند تصادفی در اختیار داریم باید به آزمون فرضیه متوسل شویم تا بفهمیم که EMBED Equation.3 صفر است یا خیر. بارتلت (1949)[4] نشان داده است که اگر یک سری زمانی کاملاً تصادفی یعنی نوفه سفید باشد، ضرایب خود همبستگی نمونه تقریباً دارای توزیع نرمال با میانگین صفر و واریانس EMBED Equation.3 می باشد که در آن n حجم نمونه است. براین اساس می توان یک فاصله اطمینان، در سطح 95 درصد ساخت. بدین ترتیب اگر EMBED Equation.3 تخمینی در این فاصله قرار گیرد، فرضیه( EMBED Equation.3 =0) را نمی توان رد کرد. اما اگر EMBED Equation.3 تخمینی خارج از این فاصله اعتماد قرار گیرد می توان صفر بودن EMBED Equation.3 را رد کرد.
آزمون دیگری نیز بصورت گسترده برای بررسی ایستایی سریهای زمانی بکار میرود که به آزمون ریشه واحد معروف است. برای فهم این آزمون مدل زیر را در نظر بگیرید[5]:
Yt = Yt-1+Ut
Ut جمله خطای تصادفی است که فرض می شود بوسیله یک فرآیند تصادفی مستقل (White Noise) بوجود آمده است. (یعنی دارای میانگین صفر، واریانس ثابت EMBED Equation.3 و غیر همبسته می باشد).
خواننده می تواند تشخیص دهد که معادله فوق، یک معادلخ خود رگرسیون مرتبه اول یا AR(1) می باشد. در این معادله مقدار Y در زمان t بر روی مقدار آن در زمان (t-1) رگرس شده است. حال اگر ضریب Yt-1 برابر یک شود مواجه با مساله ریشه واحد می شویم. یعنی این امر بیانگر وضعیت غیر ایستایی سری زمانی Yt می باشد. بنابراین اگر رگرسیون زیر را اجرا کنیم:
EMBED Equation.3
و تشخیص دهیم که EMBED Equation.3 است، گفته می شود متغیر Yt دارای یک ریشه واحد است. در اقتصاد سنجی سریهای زمانی، سری زمانی که دارای یک ریشه واحد باشد، نمونهای از یک سری زمانی غیر ایستا است.
معادله فوق غالباً به شکل دیگری نیز نشان داده می شود:
EMBED Equation.3
که در آن EMBED Equation.3 ، EMBED Equation.3 اپراتور تفاضل مرتبه اول می باشد. توجه کنید که EMBED Equation.3 است. اما اکنون فرضیه صفر ما عبارت است از EMBED Equation.3 که اگر EMBED Equation.3 برابر با صفر باشد می توانیم معادله فوق را بصورت زیر بنویسیم:
EMBED Equation.3
این معادله بیانگر آن است که تفاضل اول سری زمانی Yt ساکن می باشد. زیرا بنا به فرض Ut یک جمله اختلال سفید (اختلال خالص) می باشد.
اگر از یک سری زمانی یک مرتبه تفاضل گرفته شود (تفاضل مرتبه اول) و این سری تفاضل گرفته شده ساکن باشد، آنگاه سری زمانی اصلی (انباشته از مرتبه اول[6]) می باشد و به صورت I(1) نشان داده می شود.
به طور کلی اگر از یک سری زمانی d مرتبه تفاضل گرفته شود، انباشته از مرتبه d یا I(d) می باشد. پس هرگاه یک سری زمانی انباشته از مرتبه یک یا بالاتر باشد سری زمانی غیر ایستا خواهد بود. بطور متعارف اگر d=0 باشد، در نتیجه فرآیند I(0) نشان دهنده یک فرآیند ساکن می باشد. به همین علت نیز یک فرآیند ساکن بصورت I(0) مورد استفاده قرار می گیرد.
برای وجود ریشه واحد تحت فرضیه EMBED Equation.3 از آمار EMBED Equation.3 یا (tau)[7] استفاده میکنیم، مقادیر بحرانی این آماره به روش شبیه سازی مونت کارلو توسط دیکی و فولر بصورت جداول آماری محاسبه شده است. (متاسفانه آماره t ارائه شده حتی در نمونههای بزرگ از توزیع t استیودنت پیروی نمی کند و در نتیجه نمی توان از کمیت بحرانی t برای انجام آزمون استفاده کرد.)
در ادبیات اقتصادسنجی آزمون EMBED Equation.3 یا (tau)، به آزمون دیکی- فولر (DF) مشهور میباشد. باید توجه داشت که اگر فرضیه صفر EMBED Equation.3 رد شود، سری زمانی ساکن بوده و می توان از تابع آزمون t استیودنت استفاده نمود.
اگر قدر مطلق آماره محاسباتی (tau)، بزرگتر از قدر مطلق مقادیر بحرانی (DF) یا مک کینان باشد، آنگاه فرضیه مبتنی بر ساکن بودن سری زمانی را رد نمی کنیم از طرف دیگر اگر مقدار قدر مطلق محاسباتی کمتر از مقدار بحرانی باشد، سری زمانی غیر ایستا خواهد بود.
به دلایل عملی و نظری، آزمون دیکی- فولر برای رگرسیون هایی بکار گرفته میشود که به فرم زیر باشند:
معادله بدون عرض از مبدا و بدون روند. EMBED Equation.3
معادله با عرض از مبدا. EMBED Equation.3
معادله با عرض از مبدا و باروند. EMBED Equation.3
اگر جمله خطای Ut خود همبسته باشد، (معادله با عرض از مبدا و با روند) را میتوان بصورت زیر تعدیل نمود:
EMBED Equation.3
اینکه چه تعداد جملات تفاضلی با وقفه می بایست در مدل لحاظ شود وابسته به این است که تا چه تعداد ورود این جملات، سبب استقلال سریالی جمله خطا میگردد.
هنگامیکه از آزمون (DF) برای مدل فوق استفاده می شود، از آن به عنوان آزمون دیکی- فولر تعمیم یافته (ADF) یاد می شود. تابع آزمون (ADF) دارای توزیعی مجانبی همانند تابع آزمون (DF) بوده و از مقادیر بحرانی یکسانی، برای آنها می توان استفاده کرد.
وجود ریشه واحد و ناپایایی که در اغلب متغیرهای سری زمانی اقتصد کلان ملاحظه می شود ممکن است ناشی از عدم توجه به شکست عمده ساختاری در روند این متغیرها می باشد. اگر سریهای زمانی، در طول زمان دچار تغییرات ساختاری و شکست شوند، آزمونهای استاندارد ریشه واحد نظیر آزمون دیکی- فولر مناسب ترین آزمون برای قبول یا رد فرضیه ریشه واحد نبوده و نمی توانند آن فرضیه را رد کنند.
پرون به منظور نشان دادن اثرات تغییرات ساختاری بر روی سریهای زمانی و بررسی وجود فرضیه ریشه واحد، متغیرهای مجازی را به الگوی ADF اضافه کرد. سه مدل پیشنهادی پرون، به صورت زیر است:
EMBED Equation.3
EMBED Equation.3
EMBED Equation.3
که در آن DU و DTB و DT متغیرهای مجازی هستند. Yt متغیر مورد آزمون و TB سال شکستگی در روند زمانی متغیر مورد نظر است. Dut برای t >TB برابر یک و برای بقیه سالها صفر است، DTB برای t=TB+1 برابر با یک و برای بقیه سالها صفر است و DT برای سالهای بزرگتر از سال شکست ساختاری به صورت t-TB(t >TB) تعریف می شود و برای بقیه سالها صفر است، به عبارت دیگر (برای t>TB) DT=t است. فرض صفر در الگوهای فوق مانند آزمون دیکی- فولر تعمیم یافته همچنان EMBED Equation.3 خواهد بود. یادآوری می شود که در الگوهای فوق، تنها امکان یک شکست ساختاری وجود دارد.
در رگرسیونهای مبتنی بر متغیرهای سری زمانی (رگرس یک متغیر سری زمانی بر سری زمانی دیگر) محققان غالباً R2 بالایی را مشاهده می کنند، هرچند که رابطه معنیداری بین متغیرها وجود نداشته باشد. این وضعیت نشان دهنده رگرسیون ساختگی (کاذب) است.
این مشکل ناشی از آن است که هر دو متغیر سری زمانی (متغیر وابسته و متغیر توضیحی) تمایل شدیدی نسبت به زمان (حرکتهای نزولی و صعودی) از خود نشان میدهند و لذا R2 بالایی که مشاهده می شود، نه به واسطه ارتباط حقیقی بین متغیرها بلکه بواسطه وجود متغیر زمان می باشد.
نتایج چنین رگرسیونهایی اغلب عالی به نظر می رسند، R2 بالا و نسبتهای t معنی دار بالا (بصورت قابل توجه) برای متغیرهای توضیحی، در این بین تنها اشکال پایین بودن آماره d (دوربین- واتسون ) است.
گرنجر و نیوبلد[9] یک روش تجربی برای شناسایی رگرسیون ساختگی پیشنهاد کردند. (R2 خیلی بالا و D.W خیلی پایین بطوریکه R2>D.W باشد).
بنابراین هنگامیکه یک سری زمانی غیر ساکن را بر روی یک سری زمانی غیر ساکن دیگر رگرس کرده باشیم، دیگر آماره های F,t روش های آزمون معتبری نمی باشند. از طرفی تفاضل گیری مرتبه اول (یا مرتبه های بالاتر) رابطه بلند مدت بین دو سری زمانی را از بین می برد، زیرا اغلب تئوریهای اقتصادی رابطه بلند مدت بین متغیرها را به شکل سطح[10] و نه به صورت تفاضلی ارائه می کنند.
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 111 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 220 |
1-1) مقدمه:
وجود ابزارهای مالی گوناگون و متنوع در بازار مالی. انگیزش و مشارکت بیشتر مردم را در تأمین منابع مالی فعالیتهای اقتصادی درازمدت به همراه میآورد. تنوع ابزارهای مالی از نظر ترکیب ریسک و بازده و ماهیت سود و شیوه مشارکت در ریسک گروههای مختلفی را به سوی خود میکشاند. مطالعة سیر تاریخی بازار مالی رد کشورهای پیشرفته و توسعه یافته نشان میدهد که این کشورها همواره سعی کردهاند که با انجام نوآوریهای مالی در زمینة ابزارهای مالی گونهها و زمینههای بکارگیری ابزارهای مالی را گسترش دهند و از این طریق سرمایههای بیشتری را جذب کنند. شناخت این ابزارهای جدید میتواند ما را در توسعه هر چه بهتر بازار مالی کشورمان یاری رساند و بدین ترتیب رشد و توسعة اقتصادی را تسهیل و تسریع بخشد. همانطور که در فصل اول اشاره گردید بهترین شکل تأمین مالی سرمایهگذاریهای درازمدت. از محل پس اندازها و نقدینگی بخش خصوصی و از طریق بازار مالی محقق میشود. بازار مالی در هدایت پس اندازهای کوچک به سرمایهگذاریهای مولد. جذب پس اندازهای راکد در تولید. اصلاح ساختار بخشهای اقتصاد. افزایش درآمد ملی. افزایش درآمد دولت و ... نقش مهمی میتواند ایفا کند. دستیابی به این هدفها مستلزم گسترش بازار مالی از طریق تنوع بخشیدن به ابزارها و نهادهای مالی است. بدیهی است نخستین گام در متنوع ساختن، دستیابی به شناخت کامل و دقیق از انواع آن است. در تحقیق پیش روی سعی شده است انواع ابزارهای مالی موجود در بازارهای مالی جهان اشاره شود و ضمن آن ویژگیها، زمینهها، کاربرد، وجوه افتراق و اشتراک ابزارها و ... تبیین شود.
ابزارهای مالی جدید که بواسطة نوآوریهای ابزاری ایجاد گردیدهاند از لحاظ تنوع و تعداد بسیار وسیع و گسترده هستند بنابراین در این تحقیق سعی خواهد شد ابزارهای اصلی و بیشتر کاربرد پذیر معرفی و بررسی گردند. بدین منظور ابتدا ابزارهای نوین معرفی شده در سیستم بانکی معرفی میشوند و سپس انواع ابزارهای مالی منتشر شده در بازارهای اولیه یا ثانویه سیستم مالی بررسی میگردند.
1-2) ابزارهای مالی نوین در سیستم بانکداری
3-2-1) حسابهای ویژه جاری: Special checking Account
این نوآوری مالی در سیستمهای بین سالهای 60-1935 رخ داد. تا قبل از جنگ جهانی بانکهای تجاری فقط برای بنگاههای تجاری واحدها و مؤسسات دولتی و افراد ثروتمند، حساب جاری فراهم میکردند. در آن دوره بخش عمدهای از جمعیت فقیر بودند و توانایی پرداخت حداقل مقدار برای باز کردن حسابهای جاری (در سال 1930 حداقل مقدار موجودی تقریباٌ معادل 000/10 دلار امروز بود) نداشتند و از سوی دیگر افراد عاید بیشتر خریدهایشان را بصورت نقد انجام میدادند. اما پس از جنگ جهانی با رشد و افزایش درآمد و خریدهای افراد، انجام معاملات نقدی با مشکلات مختلف روبرو گردید و به همین دلیل میل شدیدی در بین افراد برای انجام پرداختهای خود بوسیلة چک (Check) ایجاد گردید. همین امر باعث گردید در اواسط دهه 1950 برای اولین بار برخی از بانکها حسابهای جاری که سقف موجودی نداشت را افتتاح کنند و بدلیل استقبال بیش از حد مردم در مدت زمان کوتاهی این گونه حسابها در سراسر جهان گسترش یافت.
1-2-2) گواهی سپرده certificate of deposit: CDs
پس از جنگ جهانی دوم بانکها سهم خود را از بازار مالی بطور قابل ملاحظهای از دست دادند بطوریکه در بین سالهای 60-1946 سهم بانکها از وجوه مؤسسات مالی خصوصی از 57 درصد به 39 درصد کاهش یافت و سهمشان از بازار مؤسسات سپردهگذاری از 82 درصد به 62 درصد کاهش پیدا کرد. دلیل عمدة کاهش سهم بانکها تأکید بیش از حد آنها بر روی سپردههای دیداری demand deposity بود. این سپردهها که همانند حسابهای جاری کنونی عمل میکردند در طول دوران جنگ توسط مردم مورد استقبال قرار گرفت زیرا در طول جنگ: 1) اقلام خرید کمیاب بود.
2) اکثر بنگاهها از مسیر اقتصادی بعد از جنگ نامطمئن بودند و ترجیح میدادند نقدینگی نگهداری کنند.
3) نرخ بهره در طول جنگ پایین بود.
اما با پایان یافتن جنگ و تغییر شرایط اقتصادی این دلایل منتفی گردید و نتیجتاٌ سپردههای دیداری با عدم استقبال شدیدی مواجه گردیدند.
بانکها در جستجو راه حل برای این مشکل ابتدا سپردههای بلندمدت بهره دار را معرفی کردند، اما این گونه سپردهها نیز با عدم استقبال مواجه گردید زیرا بنگاهها ترجیح میدادند که تراز پولی موقتشان را در اوراق بهادار کوتاه مدت که میتوانستند به راحتی در فرصت کوتاهی بفروشند، نگهداری کنند در حالیکه سپردههای بلندمدت بهره دار بایستی تا موقع سر رسید و یا حداقل 30 روز از تاریخ سپردهگذاری نگهداشته شوند، تا بدانها سود تعلق گیرد.
در سال 1961 بانک شهری [City Bank] (اولین بانک ملی شهر نیویورک) گواهی سپردة بانکی را منتشر کرد. گواهی سپرده اوراق بهاداری هستند که دارای تاریخ سر رسید و نرخ بهرة مشخص هستند. از آنجا که بازدة این گواهیها بر اساس نرخ بهره بانکی است معمولا نرخ بهره بیشتر نسبت به سایر اوراق قرضة کوتاه مدت دارند و به همین دلیل به سرعت مورد استقبال عموم مردم و بنگاهها قرار گرفت. مشتریان میتوانستند این اسناد را تا هر وقت تمایل داشتند نگهدارند و در صورت نیاز به خود و دیگری بفروشند.
این گواهیها و اسناد به سرعت و در زمان اندکی گسترش یافت و همکنون انواع مختلف این گواهیها در سطح جهان وجود دارد. بوسیلة این گواهیها سپردهگذاران به ابزاری مناسب و با درجة نقدینگی بالا دست پیدا میکنند و از سوی دیگر بانکها نیز میتوانند منابع مالی مورد نیاز خود را بدست آورند.
گواهی سپرده بانکی بر اساس معیارهای مختلف قابل طبقه بندی است. بر اساس مؤسسات منتشر کنندة این اسناد میتوان به چهار نوع گواهی سپردة بانکی اشاره کرد:
1) گواهی سپردة منتشر شده توسط بانکهای داخلی
2) گواهی سپردة منتشر شده به پول داخلی ولی خارج از کشور تزریق شده. بعنوان مثال بانکهای اروپایی نوعی گواهی سپرده به دلار منتشر میکنند و در اروپا به فروش میرسانند. (Euro CDs یا Euro dollar CDs)
3) گواهی سپردة منتشر شده توسط بانکهای خارجی فعال در کشوری (Yankee CDs) به پول داخلی همان کشور
4) گواهی سپردة منتشر شده توسط مؤسسات پس انداز وام و بانکهای پس انداز (thrift CDs)
همچنین گواهی سپردهها به دو دسته گواهی سپردة قابل معامله (Negotiable CDs)
و گواهی سپردة غیر قابل معامله (Non Negotiable CDs) تقسیم میگردند. منظور از گواهی سپردة قابل معامله، گواهیهایی هستند که قابلیت فروش در بازارهای ثانویه را قبل از تاریخ سر رسیدشان دارند و گواهی سپردة غیر قابل معامله گواهیهای هستند که این قابلیت را ندارند و بایستی از تاریخ سر رسید در دست خریدار اولیه باشد.
گواهی سپرده از لحاظ جریان درآمد آن نیز به دو دسته تقسیم میگردد: گواهی سپردههایی که به آنها بهره تعلق میگیرد که این بهره بصورت ماهانه یا فصلی یا سالانه توسط کوپنهای مجزا و یا در انتهای سر رسید اسناد پرداخته میگردد. این گونه گواهی سپرده تا سال 1977 بصورت نرخ بهرة ثابت [Fixed-coupon Interst Rote CDs) منتشر میشدند، اما از این سال به بعد با افزایش نرخ بهره و بی ثبات شدن آن ریسک نگهداری این اسناد افزایش یافت و لذا باعث کاهش تمایل خرید این اسناد گردید. در این سال نوعی گواهی سپرده با نرخ بهرة متغیر [rariable rate CDs] یا [Floating Rate of CDs] منتشر گردید. در این نوع اسناد نرخ بهره به شاخص دیگری وابسته است و با تغییر شاخص مذکور نرخ بهره نیز تغییر میکند، بعنوان مثال نرخ بهره به شاخص قیمت مصرف کننده یا حداقل نرخ بهرهای که بوسیلة بانک مرکزی تعیین میشود وابسته میگردد.
نوع دیگر گواهی سپرده از لحاظ جریان درآمدی گواهی سپردة بدون بهره [Zero coupon rate CDs] است که اولین بار در سال 1981 منتشر گردید. به این گونه اوراق هیچگونه نرخ بهرهای تعلق نمیگیرد ولی با تخفیف (به قیمت کمتر از ارزش اسمی) بفروش میرسد و نرخ بازده آن بستگی به تفاوت بین قیمت خرید و ارزش اسمی آن که در تاریخ دریافت میشود، دارد.
در نهایت میتواند انواع گواهی سپرده را بر اساس مدت سررسید آنها به صورت بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت تقسیم بندی کرد. بازدة گواهی سپرده به سه عامل بستگی دارد:
1) میزان اعتبار بانک منتشر کننده
2) تاریخ سررسید گواهیهای سپرده
3) میزان عرضه و تقاضای گواهیهای سپرده
3-2-3) براتهای وعده دار Bankers acceptances
براتهای وعده دار. اسنادی هستند که توسط افراد خاص در وجه بانک کشیده میشود و بانک میپذیرد در سر رسید نهایی مبلغ مندرج در آنرا بدون هیچ قید و شرطی بپردازد. این براتها در اثر معاملاتی از قبیل: واردات و صادرات کالا از کشور، معاوضه کالا بین دو بنگاه در داخل یا خارج از کشور ایجاد میگردند. این براتها در بازار پول (کوتاه مدت) قابل خرید و فروش است و توسط بانکهای مختلف منتشر میگردد.
1-2-4) کارتهای اعتباری: Credit Cards
کاربرد فناوریهای ارتباط الکترونیکی در بخش بانکداری، برای اولین بار در سیستمهای پرداخت بین بانکی و با استفاده از سیستم پرداخت Fed wire شروع گردید. در سال 1918 در آمریکا، 12 بانک فدرال رزرو حسابهای بانکی خود را با بکارگیری سیستم تلگراف اجارهای به هم متصل نموده و تسویه الکترونیکی حسابها را آغاز کردند.
کاربرد اولیه ارتباطات الکترونیکی در امور مالی، یکی از ویژگیهای پیشرو در ارتباطات اینترنتی را به نمایش میگذارد. این وسیله از آن جهت با اهمیت است که باعث کاهش فاصلهها شده است، به طوری که، دستورالعملهای مختصر تلگرافی برای تعدیل ترازهای بانک مرکزی، جایگزین ارسال فیزیکی پول و سکه گردید. این سیستمهای پرداخت الکترونیکی بین بانکی در دهههای گذشته توسعه یافتهاند. به عنوان نمونه، در کشورهای صنعتی از شبکههای تلفن اختصاصی، سیستمهای Giro[1] به شکل الکترونیکی، و سیستمهای پردازشگر کامپیوتر مرکزی[2] برای مدیریت کردن پرداختهایی با حجم و ارزش بالا استفاده میشود. فناوریهای کامپیوتری و ارتباطات الکترونیکی با این سیستمهای پرداختی مرتبط گشته و به گونهای روشن مکمل فعالیتهای بانکها گردیده است.
یکی دیگر از فناوریهای الکترونیکی بکار گرفته شده در سیستم بانکی، استفاده از کارتهای پلاستیکی به جای پول در مبادلات میباشد. برای اولین بار در سال 1970 میلادی یک مخترع ژاپنی به نام Arimura Kunitaka درباره نصب تراشه بر روی کارت پلاستیکی طرحی را ارائه نمود، ولی این طرح مورد توجه قرار نگرفت. در سال 1974 یک روزنامه نگار فرانسوی به نام Roland Moreno درابره سیستم الکترونیکی حافظه دار مستقل، اختراعی را به ثبت رساند. وی بیشتر بر روی جنبه عملیاتی و تواناییهای این وسیله متمرکز شده بود. این اختراع سرآغازی برای فعالیتهای وسیع بعدی در زمینه کارتهای هوشمند گردید.
در سال 1976، دو شرکت: Honeywell و Bull که در زمینه کامپیوتر فعالیت میکردند با همکاری شرکت موتورولا، اولین کارت الکترونیکی را که از یک حافظه ساده تشکیل شده بود، عرضه نمودند. با ادامه فعالیت شرکت فوق در سال 1979، اولین کارت هوشمند ریزپردازنده (میکروپروسسوری) ساخته شد. این کارت شامل دو تراشه: یکی حافظه و دیگری ریزپردازنده بود که با سیمهای مخصوصی با هم ارتباط داشتند. مشکل اصلی این کارتها قطع شدن سیمهای رابط بود و به همین دلیل فعالیت برای ساخت کارتی که دارای یک تراشه باشد، آغاز گردید.
طی سالهای 1982 تا 1984، شرکت Bull همراه با دو شرکت: Philips و Schlumberger بر روی پروژه ارائه شده توسط اتحادیه کارت بانکی فرانسه[3] کار کرده و سرانجام موفق به اجرای این پروژه به همراه ارائه 000/100 عدد کارت شدند. تراشه مورد استفاده در این کارتها یک تراشه ریزپردازنده با 8 کیلو بایت حافظه ساخته شده توسط شرکت موتورولا بود. دو سال بعد یعنی در سال 1986 اولین استاندارد کارتهای الکترونیکی به نام: 1/78116ISO مطرح شد.
وضعیت کارت های بانکی در جهان (تا پایان سال 2000 میلادی)
میلیارد قطعه ملیارد دلار میلیارد دلار میلیارد دلار میلیارد فقره میلیارد فقره میلیارد فقره |
163/1 3176 2224 952 54/38 89/31 65/6 |
کل کارتهای اعتباری موجود در جهان حجم معاملات انجام شده میزان خرید کالا با کارت میزان دریافت وجه نقد تعداد معامله انجام شده تعداد اسناد خریداری شده با کارت تعداد اسناد دریافت وجه |
انواع کارتهای بانکی
کارتهای بانکی از ابعاد مختلف به انواع گوناگونی تقسیم میگردند که ذیلا به طور خلاصه به چند نوع از آنها اشاره میگردد:
انواع کارت از جهت چگونگی تسویه
الف: کارتهای بدهکار (Debit Cards)
در این نوع از کارتها، حساب دارنده بلافاصله و یا با فاصله زمانی بسیار کم (مثلاٌ پایان همان روز معامله) بدهکار میگردد. این نوع از کارتها در دستگاههای نقطه فروش (P.O.S) و ماشینهای تحویلداری اتوماتیک (ATM) قابل استفاده است. استفاده از این کارت تنها در حد مانده حساب دارنده کارت میباشد. اضافه بر موجودی حساب نمیتوان نسبت به خرید کالا و خدمات اقدام نمود.
ب: کارتهای اعتباری (Credit Cards)
این نوع کارتها برای خرید کالا و دریافت پول نقد استفاده میشود. پول نقد را میتوان توسط این کارتها در خارج از کشور نیز دریافت نمود. این امر نیز مستلزم آن است که ارتباطات لازم در زمینه کارت بین کشورها و بانکهای آنان وجود داشته باشد.
در پایان هر ماه دارندگان کارت صورت حسابی بابت معاملات انجام شده توسط کارت آنان دریافت میدارند که کلیه خریدها و دریافتهای نقدی آن را با جزییات کامل ذکر نموده است. اگر دارندگان کارت بخواهند، میتوانند تنها بخشی از کل مبلغ استفاده شده را بپردازند و مابقی بدهی خود را به صورت قسطی طی چند ماه تأدیه نمایند. البته در این صورت باید بهره پول را نیز پرداخت کنند. عموماٌ در محاسبه این بهره در مورد پرداختهای نقدی، بهره از زمان دریافت پول محاسبه میگردد. اما در مورد خرید کالا و خدمات بانکها عموماٌ بهرهای را برای دارندگان کارت در نظر نمیگیرند، به شرط آنکه ظرف مدت 25 روز یا 30 روز (در بانکها و کشورهای مختلف متفاوت است) از تاریخ صورتحساب نسبت به باز پرداخت بدهی خود اقدام نماید. یکی دیگر از خدماتی که بانکها در اختیار دارندگان کارتهای اعتباری قرار میدهند، بیمه مجانی حوادث مسافرت است. این بیمه شامل حوادث و مرگ دارنده کارت، همسر و فرزندان وی میگردد.
ج: کارت هزینه (Charge Card)
کارتهای فوق نیز شبیه کارتهای اعتباری میباشند، با این تفاوت که این نوع کارتها حد اعتباری از پیش تعیین شده ندارند و از دارنده کارت انتظار میرود که با دریافت صورتحساب خود بدهی خود را تأدیه نماید. در این صورت هیچ گونه بهرهای به آنان تعلق نخواهد گرفت.
مزیت این نوع کارت امکان خرید کالا و خدمات بدون نیاز به حمل حجم عظیمی از پول است. نمونه این نوع کارتها آمریکن – اکسپرس (American-Express) و داینرز کلوب (Diners Club) است.
انواع کارت از جهت تکنولوژی مورد استفاده
کارتهای بانکی عموما از دو نوع تکنولوژی استفاده میکنند.
الف- کارت با نوار مغناطیسی (Magnetic Stripe Card)
این تکنولوژی هم اکنون در اکثر کارتهای بانکی جهان مورد استفاده قرار میگیرد.
در این روش، اطلاعات مربوط به دارندگان کارت به صورت کدهای مخصوص در نوار مغناطیسی که در پشت کارت تعبیه شده است قرار میگیرد که به این عمل رمزگذاری گویند. این کار توسط ماشینهای مخصوص که برای کد کردن اطلاعات در نوار مغناطیسی و همچنین حک کردن مشخصات بر روی کارت ساخته شدهاند انجام شده که به آنها ماشینهای حک کننده و رمزگذاری کننده گفته میشود.
نحوه استفاده از این اطلاعات بدین صورت است که دارنده کارت به فروشگاهها و مراکز تجاری مجاز مراجعه و کارت خود را از دستگاههای نقطه فروش (P.O.S) میگذراند. دستگاههای نقطه فروش از روی نوار مغناطیسی اطلاعات کارت را خوانده و آن را به مرکز بانک مخابره مینماید. این نوع از کارت در دستگاههای ATM نیز به همین نحو عمل مینمایند. هم اکنون موسسات بزرگ بین المللی همچون VISA و Master Card از این نوع تکنولوژی برای کارتهای خود استفاده مینمایند.
ب- کارت با تراشه الکترونیکی (Chip Card)
سالهاست که بر روی تراشههای الکترونیکی جهت حمل پول و انتقال آن به دیگران مطالعه و تحقیق میشود. با پیشرفت تکنولوژی و ارزانتر شدن این نوع از تراشهها، امکان تولید کارتهای حافظه دار به شکل اقتصادی هر روز بیشتر میشود. پروژههای آزمایشی در این زمینه به سرعت توسعه یافته و چند کشور استفاده از کارتهای حافظه دار را شروع کردهاند. البته استفاده از تراشه جهت مسائل ایمنی همچون تأیید صاحب اصلی کارت، سالهاست که در کشورهایی همچون فرانسه معمول است. همچنین کارتهای تلفن که کارتهای حافظه دار یکبار مصرف هستند چندین سال است که توسط شرکتهای تلفن در اختیار مشتریان قرار گرفته است.
کارتهای با تراشه الکترونیکی به چند گروه تقسیم میشوند:
1) کارتهای حافظه دار (Memory Chip Card)
در این نوع کارت، اطلاعات میتواند همچون کارتهای با نوار مغناطیسی نوشته و خوانده شود با این تفاوت که حجم اطلاعات نوشته شده میتواند چندین برابر باشد.
2) کارتهای با حافظه هوشمند (Inteligent memory chip card)
این نوع از کارتها امکان محافظت از اطلاعات در چد بخش مختلف، بررسی فرایندهای داخلی کارت، تأیید هویت دارنده کارت از طریق بررسی (Personal Indetification number) PIN وارد شده و امثال آن را دارد.
3) کارتهای با تراشه پردازنده (Processor Chip Card)
در این تراشهها موارد زیر گنجانده شده است:
- میکروپروسسور با تکنولوژی 8 بیتی که حفاظت و امنیت کارت را با الگوریتمهای Cryptographic در بالاترین سطح امکان پذیر میسازد.
تنها نوع سوم از کارتهای تراشه دار امنیت و حفاظت لازم جهت استفاده در امور مالی را دارا میباشد.
هم اکنون پروژههای زیر جهت استفاده از کارتهای تراشه دار در حال پیاده شده میباشند:
1- کیف الکترونیکی (Electronic Purse)
از این نوع کارت جهت خریدهای کوچک همچون خرید بلیط اتوبوس یا قطار، پول تاکسی یا پرداخت صورت حساب رستوران و امثال آن استفاده میشود. مزیت اصلی این کارت امنیت آن است.
کیف الکترونیکی میتواند هم در سیستمهای باز و هم بسته عمل نماید. در سیستمهای بسته مبلغی که از کارت برداشته میشود تنها میتواند به حساب یک موسسه خاص و یا چند مؤسسه که از نظر قانونی تحت یک پوشش قرار دارند منتقل شوند، در حالی که در سیستمهای باز موسسات متعددی که از نظر قانونی ماهیت جدا دارند میتوانند طرف این حساب قرار گیرند. این سیستم نیاز به یک سیستم پردازش مرکزی جهت تسویه اقلام دارد. از مزایای این کارت آسانی در پرداخت، عدم نیاز به حمل پول خرد، ریسک کم و پرداخت تضمین شده میباشد، چرا که در کیف الکترونیکی قبلاٌ پول پرداخت شده است. به دلیل انجام عملیات به شکل مستقل هزینههای مخابراتی به حداقل میرسد.
2- Mondex
مندکس یک نوع کارت هوشمند است که توسط بانک (National West Minister) معرفی گردیده است. این کارت جهت حذف پول کاغذی و سکه طراحی شده است. هدف این کارت ایجاد یک نوع استاندارد برای پول الکترونیکی است. این کارت از تکنولوژی کارتهای هوشمند استفاده کرده و در ATM، تلفنهای مخصوص، ترمینالهای نقطه فروش (POS) و کیفهای مندکس قابل استفاده است.
دارندگان این کارت میتوانند مستقیما از ATM، شعب بانکها و تلفنهای عمومی که آرم Mondex را دارند جهت باردار کردن کارت خود استفاده نمایند. تلفنهایی که با سیستم مندکس مجهز شده باشند میتوانند جهت خرید از داخل خانه یا اداره مورد استفاده قرار گیرند. تا 5 نوع ارز مختلف در این کارتها قابل ذخیره شده است که هر یک جداگانه عمل مینماید. با تلفنهای مندکس امکان انتقال پول از یک شخص به شخص دیگر در سراسر جهان امکان پذیر است.
تفاوت کارت مندکس با دیگر انواع کیفهای الکترونیکی در آن است که امکان انتقال منابع مالی از شخصی به شخص دیگر را امکان پذیر میسازد. این امر ازطریق تلفن و ی کیفهای مندکس انجام میپذیرد. از این نظر مندکس به هدف جایگزینی پول بسیار نزدیک شده است.
کیفهای مندکس بسیار شبیه یک ماشین حساب جیبی است و غیر از امکان انتقال پول از کارت به کارت، امکانات ذیل را نیز در اختیار دارنده کارت قرار میدهد:
- مانده کنونی کارت را نشان میدهد.
- آخرین ده معامله انجام شده را با نوع ارز و زمان آن و طرف معامله نشان میدهد.
- با وارد کردن یک کد 4 رقمی کارت قفل شده و تا زمانی که مجدداً این کد وارد نگردد کارت قابل استفاده نخواهد بود.
هم اکنون در انگلیس بانکهای Mid Land و West Minster متولی کارتهای مندکس میباشند. در شرق دور متولی این امر کشور هنگ کنگ و بانک شانگهای میباشد.
علاوه بر موارد ذکر شده کارتهای زیر که از نوع کارتهای تراشهدار میباشند در کشورهای ذیل الذکر مورد استفاده قرار گرفتهاند:
3- Danmount در کشور دانمارک
4- Ayantcard در کشور فنلاند
5- Chip card در اتریش
6- Berlin card در آلمان
در یک طبقه بندی کلی – کاربردهای زیر را میتوان برای این کارتها بیان نمود:
1) کاربردهای شناسایی
2) کاربردهای مالی
3) کاربردهای نگهداری اطلاعات
3-2-5) حسابهای Now: [Negotiable order of with drawel Account]
این حسابها، نوعی حسابهای جاری هستند که به ماندة آن بهره تعلق میگیرد (مشابه حسابهای پس انداز) در آمریکا از لحاظ تاریخی فقط بانکهای تاریخی حق انتقال سپردهها از طریق چک را داشتند و سایر مؤسسات اقتصادی فعال در بازار مالی آمریکا از لحاظ قانونی حق انتقال سپردهها را از طریق چک را نداشتند، این در حالی بود که این مؤسسات معتقد بودند که افتتاح حسابهای جاری به این موسسات میتواند بعنوان یک خدمت مکمل، سودآوریشان را افزایش دهد و منابع بیشتری جهت وامدهی در اختیار آنها قرار دهد.
در سال 1972 دادگاه سلطنتی به بانک پس اندازی در ایالت ماساچوست [Massuchusetts] اجازه داد که برای سپردهگذاریهای موجود در این بانک اسناد و براتهایی (drafts) (که بسیار شبیه چک بودند) صادر کند، بعبارت دیگر این موسسه قادر گردید تا سندی به صاحب حساب بدهد که با امضاء آن اجازه نقل و انتقال پول نقد یا اوراق بهادار از حساب خود به حساب دیگری داده شود. این اسناد یا براتها به شکل سفارش، بازگشتن و قابل انتقال و معامله بودند که بعنوان حسابهای Now شناخته شدند. در سال 1980 کنگرة آمریکا به تمام موسسات مالی (بجز اتحادیههای اعتباری) اجازة افتتاح حساب Now را داد و بدین ترتیب حسابهای Now در سراسر آمریکا گسترش یافتند.
در سال 1974 شرکتهای سرمایهگذاری پیشنهاد انتشار «اسناد حسابهای سهام» [Share draft accounts] را دادند. این اسناد به پس اندازکنندگان اجازه میداد که چکهایی بر مبنای حسابهای پس انداز کوتاه مدت و بلندمدت خود (که این حسابها در شرکتهای سرمایهگذاری سهام نامیده میشود) صادر کنند و مبالغ این چکها از حسابهای شرکت سرمایهگذاری در بانکهای تجاری پرداخت میگردد.
مقدار بهرة پرداختی به حسابهای Now تا سال 1983 دارای سقف مشخص بود که این سقف متناسب با نرخ بهرة حسابهای پس انداز تعیین میگردید. اما در سال 1983 با تغییر قوانین و مقررات حسابهای Super Now یا SNOW برای خانوارهای مصرف کننده ایجاد گردید. این حسابها هیچگونه محدودیتی در پرداخت نوع بهره نداشت و موسسات بسته به شرایط میتوانستند هر مقدار بهره به این حسابها پرداخت کنند. اما حداکثر مقدار موجودی این حسابها بایستی 500/2 دلار میبود.
در سالهای اخیر با اصلاح قوانین و مقررات تفاوت قانونی بین حسابهای NOW و SNOW از بین رفته است و کلیة این حسابها به شکل واحد در آمدهاند. امروزه مقدار زیادی از معاملات مصرفی خانوادهها از طریق این حسابها صورت میپذیرد.
3-2-6) سپردة شاخص بازار MIDs: Market Index Deposits
یکی از فعالیتهای بانکهای تجاری خرید و فروش اوراق و اسناد صندوقهای سرمایهگذاری بود که با این کار همانند دلالان سود کسب میکردند. اما بر اساس قانون گلاس – استیگال Glass-steagall Act خرید و فروش هرگونه صندوقهای سرمایهگذاری توسط بانکهای تجاری ممنوع گشت. این عمل معادل ممنوعیت بانکها در خرید و فروش اوراق بهادار Securities بود. با توسعة عظیم بازارهای بورس در طول 1982 تا 1986 تعداد سهام و اوراق بهادار بلندمدت صندوقهای سرمایهگذاری سه برابر شد و ارزش داراییهای آنها به هفت برابر توسعه یافت. این بخش از اقتصاد بسیار سودآور بودند که بانکهای تجاری اجازة فعالیت در آن را نداشتند. در سال 1987 بانکی در منهتن [Chase Manhattan Bank] تکنیکی را ارائه داد که همانند صندوقهای سرمایهگذاری سودآور کارا بود. این بانک حساب پس اندازی افتتاح کرد که بازدة آن وابسته به شاخص سهام P&S افزایش مییافت. Standard & poor's 500 stock Indes] شاخصهای موزون قیمت سهام که بر اساس میانگین 500 سهم عادی قرار دارد[ بر طبق قوانین بانکداری ایالات متحده بانکها هر مقدار نرخ بهره که مایلند میتوانند به سپردههایشان بدهند. در این حساب که به سپردة شاخص بازار MIDs شهرت یافت بانک حداقل نرخ بهرة صفر تا چهار درصد را تضمین میکرد و با افزایش شاخص S&P به تناسب نرخ بهره نیز افزایش مییافت. این تناسب بن 50 تا 70 درصد بود که بسته به شرایط مکانی و زمانی تعیین میگردید.
در این حساب مقدار اصل مبلغ و نرخ بهره اولیه توسط Fedral deposit Insurance] FDIC corporation یک نهاد دولتی که در سال 1933 تأسیس شد و سپردههای بانکهای عضو را تضمین میکند در رابطه با ادغام و تلفیق بانکها با یکدیگر و جلوگیری از ورشکستگی آنها هم وظایفی را بر عهده دارد [ تضمین میگشت و این یکی از مزایای این حساب نسبت به صندوقهای سرمایهگذاری بود.
سایر بانکها نیز با سرعت شروع به افتتاح حسابهای مختلف MIDs نمودند و انواع مختلف این حسابها به پس اندازکنندگان پیشنهاد گردید. بسیاری از این حسابها در حداقل نرخ بهره تضمینی متفاوت بودند. برخی از بانکها نیز این حسابها را بر اساس افزایش سایر شاخصهای قیمتی همانند قیمت طلا و ... پیشنهاد دادند و حتی برخی از بانکها تعهد کردند که نرخ بهره را با کاهش شاخص سهام افزایش دهند. توسعة گسترده و متنوع اینگونه حسابها باعث رقابت هر چه بیشتر بین بانکهای تجاری و صندوقهای سرمایهگذاری گردید.
1-2-7) تبدیل به اوراق قرضه کردن Securization
نوآوری مالی عمدهای که در دهة 1980 پای گرفت و بر نقش واسطههای مالی در بازار سرمایه عمیقاً اثر گذاشت. پدیدة تبدیل به اوراق بها دار کردن است. این فرآیند شامل یک کاسه کردن یا تجمیع وامها و فروش اوراق بهاداری با ضمانت و پشتوانة آنهاست. این نوآوری به کلی نظام سنتی برای تأمین مالی خرید داراییها را عوض کرد. در نظام سنتی واسطة مالی مثلا نهاد سپرده پذیر یا شرکت بیمه: وام را میداد و آنرا در بدرة داراییهایش نگاه میداشت و بدین ترتیب خطر اعتباری وام را میپذیرفت، از سوی دیگر خدمات وام را ارائه میداد یعنی اقساط را جمعآوری میکرد و به وام گیرنده اطلاعات مالیاتی و غیره میداد و از عامة مردم وجوه میگرفت تا با آن داراییهایش را تأمین مالی کند و به عبارت دیگر کلیة امور وام دهی توسط یک موسسه صورت میگرفت اما در نظام جدید با قابلیت تبدیل به اوراق بهادار کردن داراییها بیش از یک موسسه در وام دهی نقش دارند. بانک تجاری وام میدهد و با پشتوانة این وام اوراق بهادار منتشر میکند. بانک تجاری ممکن است روی خطر اعتبار سبد وامها بیمه نامه از یک شرکت بیمه خصوصی خریداری کند یا ممکن است وظیفه انجام خدمات وام یعنی گردآوری اقساط را به شرکتدیگری که همین تخصص را دارد واگذار کند یا میتواند خدمات موسسه اوراق بهادار برای فروش اوراق بهادار منتشره به افراد و سرمایهگذاران نهادی استفاده بکند. این امور بر روی کلیه وامهای رهنی، وامهای ساخت مسکن، وام اتومبیل و قایق، وامهای کارت اعتباری، فروش نسیه شرکتهای تأمین مالی و شرکتهای تولیدی و ... صورت بگیرد.
تبدیل به اوراق قرضه کردن بر اساس دو دسته داراییهای حقیقی ABS
(Asset back securitization)
و رهن (Mortgage Back Securitization) MBS صورت میپذیرد.
این عمل منافع بسیاری برای صادرکنندگان اوراق، وام گیرندگان و سرمایهگذاران دارد.
منافع صادر کنندگان اوراق عبارت است از:
1) هزینههای وجوه کمتر
2) بکارگیری کارآمدتر سرمایه
3) ادارة رشد سریع بدره
4) عملکرد مالی بهتر
5) تنوع بخشی به منابع گردآوری وجوه
تبدیل به اوراق بهادار کردن وامهای راکد را به اوراق بهادار نقدشدنیتر مبدل میکند و خطر اعتباری را کاهش میدهد. خطر اعتباری از آنرو کاهش مییابد که اولاً اوراق پشتوانه محکمی از سبد متنوع وامهای مختلف دارد و ثانیاً باعث تقویت اعتبار ناشر میشود. خطر اعتباری وامهای اعطایی بدین وسیله کاهش مییابد. سرمایهگذاران بدین ترتیب مجموعهای از فرصتهای سرمایهگذاری جدید مییابند و از سوی دیگر به دلیل کاهش هزینههای واسطه گری مالی، نرخ بازده نیز بهبود مییابد.
3-3) انواع ابزارهای مالی در بازار دست دوم
3-3-1) اوراق سهام
به طور کلی سهام نشان دهنده منافع مالک در یک واحد تجاری است. منافع ناشی از مالکیت اغلب به عنوان منفعت باقیمانده نامیده میشود. زیرا طلب و ادعای سهامداران در مورد دارایی شرکت، در مرحله آخر تمام طلبها قرار دارد.
الف- گونههای اصلی سهام
- سهام عادی: بیانگر سهام یک واحد تجاری است که طبق قانون به عنوان شرکت نامیده میشود.
- سهام ممتاز: به سهامیگفته میشود که حق امتیاز دارد و نسبت به سهام عادی شرکت از نظر دریافت سود سهام و دریافت هرگونه وجهی در زمان انحلال شرکت یا توزیع داراییها برتری دارد. پیش از آنکه سود سهام عادی پرداخت شود، سهام ممتاز باید تمام سود تعلق یافته به خود را دریافت کند.
- مشارکت: بیانگر مالکیت در یک واحد تجاری است که به عنوان مشارکت محدود یا کلی تشکیل شده است.
- اسناد مالکیت: نشان دهندة مالکیت واحدهای تجاری است که به عنوان مالکیت محض تشکیل شده است.
ب- اوراق بهادار وابسته به سهام[4]:
اوراق بهادار وابسته به سهام، اوراق بهاداری است که بیانگر ادعا و طلب بر سهام است یا آنکه ارزش آن به طریقی به آن سهام مربوط شود. انواع مختلفی از ابزارهای وابسته به سهام وجود دارند که عبارتند از:
اسناد بدهی قابل تبدیل[5]، اختیار معامله سهام[6]، حق خرید اضافی سهام[7]، حق تقدم[8]، ابزارهای سرمایهگذاری مشترک[9]، قراردادهای آتی شاخص بندی شده[10]، اختیار معامله شاخص بندی شده[11]، گواهیهای سپرده آمریکایی[12].
اسناد بدهی قابل تبدیل
به اوراق بهادار منتشر شده از طرف یک شرکت گفته میشود که دارنده آن اوراق میتواند آنها را طی دورهای مشخص به سهام شرکت تبدیل نماید. قیمت تبدیل از بدو امر مشخص است.
اختیار معامله سهام
اختیار معامله سهام، شامل اختیار معامله خرید و فروش بر سهام عادی است. این ابزار از این جهت جزء ابزارهای وابسته به سهام است که قیمت آن تابعی از سهام مربوطه است. به رغم رابطه آن با سهام مورد نظر، اختیار معامله سهام به وسیله منتشر کننده سهام به وجود نمیآید. در واقع هر فرد میتواند اختیار معامله سهام را با فروش آن ایجاد کند. از آنجایی که استفاده از یک نوع اختیار معامله احتمال خطر زیادی دارد، ترکیبی از اختیار فروش و اختیار خرید میتواند ویژگی احتمال خطر بسیار کمی را داشته باشد.
حق خرید اضافی سهام
حق خرید اضافی سهام شبیه اختیار معامله خرید سهام است. به این مفهوم که دارنده آن بدون آنکه تعهدی برای خرید سهام مربوطه از ارائه کننده آن داشته باشد، حقی بدست میآورد.
حق خرید اضافی سهام انواع مختلف دارد که از آن جمله میتوان به:
حق خرید اضافی بیخطر[13]، حق خرید اضافی پول[14]، حق خرید اضافی مهلک[15]، حق خرید اضافی شاخصبندی شده[16]، حق خرید اضافی عریان[17]، حق خرید اضافی پوشش داده شده[18]، حق خرید اضافی بدهی[19]، حق خرید اضافی درآمدی[20]، حق خرید اضافی به پشتوانه نقد[21]، اشاره کرد.
حق تقدم
شرکتها از نظر قانونی باید چنان عمل کنند که انتشار سهام نسبت تضعیف منافع سهامداران موجود نشود. در این شرایط، شرکت به سهامداران موجود حق خرید درصدی از سهام خرید به تناسب درصدی از سهام که در حال حاضر دارند، را میدهد و سپس سهام جدید را به خریداران جدید عرضه میکند. برای آنکه خرید سهام جدید برای سهامداران موجود جالب توجه باشد، شرکت حق تقدم انتشار میدهد.
حق تقدم به مالک آن حق (و نه تعهد) خرید تعدادی از سهام جدید را در قیمت ثابت – که به آن قیمت حق تقدم میگویند میدهد. از این تعریف کاملا روشن است که این حق مبین اختیار معامله است.
ابزارهای سرمایهگذاری مشترک
ابزار سرمایهگذاری مشترک به ترتیباتی گفته میشود که در آن داراییها انباشت شده و سهام آنها به سهامداران فروخته میشود. صندوقهای مشترک که نمایانگر شرکتهای سرمایهگذاری باز هستند. معروفترین و رایجترین واسطه برای بدست آوردن سهام شرکتها محسوب میشوند. در این صندوقها ارزش هر سهم صندوق به تناسب ارزش خالص دارایی آن – ارزش بازاری شرکت منهای بدهیهای آن تعیین میشود. شکلهای دیگری از ابزارهای سرمایهگذاری مشترک وجود دارند که شامل شرکتهای سرمایهگذاری بسته و واحدهای تراکمی هستند.[22]
معاملات آتی شاخص بندی شده
معاملات آتی شاخصی قراردادهای آتی هستند که برای شاخص سهام، شاخص اوراق قرضه و دیگر شاخصها نوشته شدهاند. به بیان دیگر این قراردادها، قراردادهای آتی هستند که برحسب تعدادی از شاخصهای سهام نوشته شدهاند.
ج- انواع اوراق بهادار بر اساس ملیت
جدول شماره 1- انواع اوراق بهادار بر حسب تقسیم جغرافیایی بازار و ویژگیهای آنها
سرمایهگذاری اصلی |
سندیکای مربوطه |
بازار اصلی |
ناشر |
نوع پول |
مدل بازار |
ملی |
ملی |
ملی |
ملی |
ملی |
ملی |
ملی |
ملی |
ملی |
خارجی |
ملی |
خارجی |
بینالمللی |
ملی |
بینالمللی و ملی |
فرق نمیکند |
ملی و سبد |
بینالمللی |
بینالمللی |
بینالمللی |
بینالمللی |
فرق نمیکند |
پول اروپایی |
اروپایی |
بینالمللی |
بینالمللی |
بینالمللی و ملی |
فرق نمیکند |
پول اروپایی |
کیهان |
1-3-7) ابزارهای بدهی
مبانی طبقه بندی اوراق قرضه
اوراق قرضه را میتوان بر اساس مبانی گوناگون دستهبندی کرد. مهمترین مبانی دستهبندی به شرح زیر است:
یکم: بر اساس نرخ بهره، دوم: بر اساس سر رسید، سوم: بر اساس نوع پولی که اوراق به آن پول انتشار میییابد. چهارم: بر اساس ماهیت وام گیرنده، پنجم: بر اساس میزان انتشار، ششم: بر اساس نوع وثیقه، هفتم: بر اساس شدت قابلیت تبدیل و تسعیر، هشتم: بر اساس نوع وابستگی وام گیرنده یا بدهی، نهم: بر اساس هدف ناشر.
هر یک از این مبانی ویژگیهایی را در اوراق به وجود میآورند که سبب میشوند آنها را در نظر گروهی خاص و دست اندرکاران در بازار سرمایه جذاب نمایند. اگرچه این مبانی در اوراق قرضه بسیار با اهمیت است، در این گزارش، انواع اوراق قرضه با در نظر گرفتن شناخته شدن آنها و همچنین بزرگی گروههای این اوراق، ذکر شدهاند.
الف- اوراق بهادار با درآمد ثابت
اوراق بهادار با درآمد ثابت اوراقی هستند که به وسیله بخش خصوصی و دولتی منتشر میشوند و دارای ویژگیهای زیر هستند:
1) در هر دوره مبلغ ثابتی را پرداخت میکنند.
2) مبلغ پرداختی با استفاده از رابطههای مشخص تعیین میشود.
3) مبلغ ثابتی (یا مبلغی بر اساس فرمول خاص) را در سررسید تضمین میکنند.
بازار اوراق بهادار با درآمد ثابت یکی از زمینههای مناسب مهندسی مالی است و در دههگذشته ابداعات و نوآوریهای بسیار زیادی در آن ایجاد شده است.
ب- ابزارهای دارای نرخ بهره ثابت[23]
ابزارهای دارای نرخ بهره ثابت کوتاه مدت شامل اوراق تجاری و گواهیهای سپردهاند. ابزارهای دارای نرخ بهره ثابت میان و درازمدت شامل اسناد و اوراق قرضه است. سررسید اسناد در بیشتر موارد یکسال یا کمتر است و اوراق قرضه سررسید 20 تا 30 ساله دارند.
اوراق قرضه با بهره ثابت بر اساس بعضی ویژگیها و خصوصیات دسته بندی میشوند. این ویژگیها شامل منتشرکننده، هدف از انتشار، نوع اوراق بهادار که بر روی برگه منعکس شده، روش پرداخت بهره و روش بازپرداخت اصل آن است.
اوراق قرضه همچنین بر اساس نوع وثیقه نیز طبقه بندی میشوند؛ وثیقه اوراق بهادار میتواند شکل دارایی اصلی یا دارایی شخصی یا تضمین به وسیله واحدی دیگر را به خود بگیرد:
اوراق قرضه رهنی[24]- اوراق قرضهای است که به وسیله دارایی حقیقی تضمین میشود. در اوراق قرضه رهنی ناشر دارایی اش را در رهن دارندگان اوراق قرضه میگذارد. دارندگان اوراق قرضه رهنی به هنگام ورشکستگی شرکت، نسبت به دارایی رهنی ادعای یکسانی دارند. همه اوراق قرضه رهنی سررسید یکسان ندارند.
اوراق قرضه تضمین شده[25]- بعضی از اوراق قرضه به وسیله نهاد دیگری تضمین میشود. مثلا شرکتی که سهامش از درجه اعتبار پایینی برخوردار است ممکن است از بنگاهی که درجه اعتباری بالایی دارد بخواهد که بدهی وی را تضمین کند. به این ترتیب رتبه سهام از نظر اعتباری به وسیله پشتوانه اعتباری واحد تضمین کننده تعیین میشود. وقتی هیچ تضمینی وجود نداشته باشد، اوراق قرضه بدون تضمین نامیده میشود. بعضی موارد نیز مشترکند و اوراق قرضه تراز دوم را میفروشد.
اوراق قرضه قابل تبدیل – به منظور کاهش کوپن ضروری برای فروش اوراق قرضه بدون تضمین و اوراق قرضه تراز دوم، ناشران در بیشتر موارد این ابزارها را قابل تبدیل به دیگر داراییها – عمدتاً سهام عادی میکنند. به این قبیل اوراق قرضه، اوراق قرضه قابل تبدیل میگویند.
اوراق قرضه ممکن است اوراق قرضه با نام یا اوراق قرضه بینام باشند. گاهی اوقات به اوراق قرضه بینام اوراق قرضه کوپنی نیز میگویند.
اوراق قرضه درآمدی - اوراق قرضه درآمدی نرخ بهره ثابتی دارند، اما میتوانند تحت شرایط خاصی از پرداخت بهره اجتناب ورزند این عمل در صورت وقوع حوادث و وجود شرایط خاص امکان پذیر است. عدم پرداخت بهره ممکن است تراکمی یا غیر تراکمی باشد. اوراق قرضه درآمدی، تراکمی است چنانچه بهره در فاصله زمانی بعد پرداخت شود. در غیر این صورت آن را اوراق قرضه درآمدی غیر تراکمی میگویند.
اوراق قرضه مسلسل - اوراق قرضهای است که به تعدادی سری تقسیم میشود که هر کدام زمان سر رسید خاص و بهره خاصی دارند.
بانکها به منظور کسب درآمد و افزایش عایدی، اوراق قرضه میان و درازمدت منتشر میکنند. مقامات بانکی معمولا سرمایه مبتنی بر سهام[26] را به سرمایه مبتنی بر بدهی[27] ترجیح میدهند. اوراق بدهی کوتاه مدت بانکها و دیگر مؤسسات سپرده پذیر، گواهی سپرده نامیده میشوند. در حالی که اوراق بدهی کوتاه مدت شرکتها اوراق تجاری خوانده میشود. به این دو ابزار مجموعاً ابزارهای بازار پول میگویند.
اوراق تجاری – برگه تعهد بدون پشتوانهای است که سر رسید آن 270 روز یا کمتر است. مدت مدیدی اوراق تجاری مانند اسناد خزانه با تنزیل قیمت اسمی به فروش میرسید. امروزه به بعضی از اوراق تجاری نرخ بهره نیز تعلق میگیرد. اوراق تجاری برای شرکتهایی که در کوتاه مدت به وجه نقد نیاز دارند، ابزار مالی مؤثری هستند. گفتنی است که اوراق تجاری میتواند به عنوان راهکارهای تأمین مالی میان و دراز مدت نیز مورد استفاده قرار گیرند. در اینگونه مواقع، شرکت اوراق تجاری جدید را با این قصد منتشر میکند که بتواند بدهیهای بدهیهای قبلی خود (اوراق قبلی) را که مدت آنها به پایان رسیده با به گردش درآوردن اوراق جدید بپردازد. مثلا شرکتی که به وجوه نقد برای مدت 4 سال نیاز دارد بجای اینکه اوراق چهار ساله منتشر کند، میتواند به عنوان یک استراتژی، انتشار اوراق تجاری شش ماهه را انتخاب نموده و سپس این برگه را هفت بار با سر رسیدهای شش ماهه به گردش درآورده تا اینکه دوره مالی وی به پایان رسد.
پ- ابزارهای مالی با نرخش شناور Voriable-Rate securities
همانطور که قبلاً گفته شد افزایش بیثباتی نرخ بهره در دهه 1970 ریسک بیشتری برای نگهداری اوراق قرضه بلندمدت با نرخ بهره ثابت را ایجاد نمود و این سبب شد که اکثر سرمایهگذاران، میل در سرمایهگذاری در اوراق کوتاه مدت که قیمتهایشان کمتر تحت تأثیر نوسانات قرار میگرفت، داشته باشند که این امر باعث گردید هزینة دادوستد اوراق بر اقتصاد افزایش یابد. برای کاهش هزینه مبادلات و افزایش اطمینان و اعتماد بین طرفین قراردادهای بلندمدتی که نرخ بهره آن بصورت کوتاه مدت و منقطع در فواصل زمانی مختلف و با توجه به شرایط اقتصادی تعیین میشد، طراحی گردید.
نرخ بهره این اوراق در طول دروة سررسید تغییر میکرد و به همین دلیل آنها را اوراق قرضه با نرخ بهرة متغیر یا شناور نامیدند.
نرخ بهره این اوراق با توجه به شاخص معینی و یا نرخ بهره اوراق مرجع یا مشخص میگردد و هیچگونه محدودیتی جهت تغییر ندارد و کاملاً آزاد با توجه به اوراق شاخص تعیین میگردد. بنابراین قیمت اوراق بستگی دارد به ارزشی که در تاریخ قیمت گذاری مجدد تعیین میشود. این گونه اوراق فقط به تعداد تغییر نرخ بهره (تعداد مواردی که در اوراق ذکر شده) محدود هستند که هر چه تعدادهای تعیین نرخ بهره کمتر باشد ارزش اوراق به مقدار حقیقی و واقعی اش نزدیکتر میگردد.
پس از طراحی اینگونه اوراق در اواسط دهه 1970، این گونه اوراق در غالب سند بدهی که بطور کلی شامل اوراق قرضه، اسناد پرداختنی، وامهای رهنی و سایر اوراق یا اسنادی است که نشاندهندة بدهی است و همانند وامهای بانکی، سپردههای بانکی و از این قبیل موارد بایستی پرداخته شوند است، مورد استفاده قرار گرفت.
تقاضا برای اینگونه اوراق تحت تأثیر نوسان قیمتها و نرخ بهره است و هر چه نوسانات قیمت و نرخ بهره افزایش یابد سرمایهگذاران این نوع اوراق را نسبت به اوراق با نرخ بهرة ثابت بیشتر تقاضا میکنند و در برخی دورهها تقاضا برای اوراق قرضة با نرخ بهره متغیر بسیار بیشتر از اوراق قرضه با نرخ بهرة ثابت بوده است.
برای کاهش نااطمینانی نرخ بهره متغیر در اینگونه اوراق برخی از موسسات مالی پیشنهاد دادند که خریداران این اوراق را با یک نرخ بهره ماکسیمم تضمین بدهند که به آن حداکثر افزایش مجاز نرخ بهره گویند.
گرچه هر ابزار کوتاه مدت نرخ ثابتی را پرداخت میکند، اما در هر گردش نرخ مورد تجدید نظر قرار گرفته و به این ترتیب این نوع استراتژی تأمین مالی ویژگی نرخ شناور را دارد. راه دیگر تأمین مالی آن است که ابزار مالی میان مدت و بلندمدت با نرخ شناور منتشر شود. بدهی با نرخ شناور که گاهی اوقات بنام بدهی با نرخ متغیر یا بدهی با نرخ قابل تبدیل نیز خوانده میشود تعهدی است که در آن در هر دوره نرخ بهره خود را به تغییرات شرایط بازار تطبیق میدهد. به طور کلی این ابزارها اوراق با نرخ شناور[28] خوانده شده و به نام اختصاری شناورها[29] معروفند. اوراق با نرخ شناور از جمله ابزارهای بدهی از نوع اوراق قرضهاند که نرخ آنها بجای اینکه ثابت باشد شناور است و بیشتر ابزارهای بدهی بلندمدت سنتی را تشکیل میدهند. بانکها نیز اوراق بهادار با نرخ شناور منتشر کرده که به آن گواهیهای سپرده با نرخ شناور میگویند. با عرضه اوراق بدهی با نرخ بهره شناور، شرکت میتواند همان نتایج بکارگیری استراتژی گردش اوراق تجاری را بدست آورد.
ت- اوراق بهادار با نرخ بهره صفر
این ابزارها، اهرم مفیدی برای تحقق اهداف بازده پرتفوی، مصونیت در مقابل احتمال خطر و ایجاد ابزارهای ترکیبی متنوع هستند.
ج- اوراق قرضه با بهره صفر Zero-coupon & Original-Issue Discount Bonds
اوراق قرضهای که در زمان انتشار با تخفیف (یعنی زیر ارزش اسمی) عرضه شود. اوراق قرضهای را که با نرخ بهره صفر و با تخفیف عرضه نمایند «اوراق قرضه با بهره صفر» مینامند. (لازم به یادآوری است که چون قوانین مالیاتی دولت مرکزی آمریکا پیوسته تغییر میکند، بنابراین کسانیکه میخواهند در این اوراق قرضه سرمایهگذاری کنند بایستی با متخصصان امور مالیاتی مشورت کنند).
تغییرات شدید نرخ بهره در اوایل سال 1981 باعث گردید که نگهداری اوراق قرضه و سهام بلندمدت با نرخ بهرة ثابت زیان ده شوند و بسیاری از سرمایهگذاران از سرمایهگذاری در این نوع اوراق منصرف گردند و اوراق قرضه و سهام کوتاه مدت یا اوراق با نرخ بهرة متغیر را تقاضا کنند. برخی از سرمایهگذاران معتقد بودند که نرخ بهره مجدداً کاهش مییابد و سعی کردند که از نرخهای بهره بالای کنونی نهایت استفاده را بکنند. این امر توسط اوراق بدون بهره بلندمدت (zero-coupon bond) ZCBs امکان داشت.
این اوراق فقط یک باز پرداخت داشت و آنهم در انتهای دورة سر رسید اوراق بود و منتشر کنندة وی آنرا در بازار اولیه بفروش میرساند و معاملات مجدد بر روی آن در بازار ثانویه با استفاده از تنزیل ارزش اسمی آن صورت میگرفت.
اوراق ضد بدون بهره بسیار شبیه اوراق قرضة تنزیلی انتشار یافته Original-issue discount bonds) OIDs بود و تقریباً همان کارکرد را داشت. این اوراق ریسک دریافت نرخ بهرة کمتر که قبلاً برای سرمایهگذاران وجود داشت را از بین برد.
اوراق بدون بهره نسبت به اوراق قرضه تنزیلی دوام و اعتبار بیشتری داشتند و بنابراین ریسک قیمت کمتری را داشتند.
اوراق خزانة بدون بهره مهمترین این نوع اوراق بود که برای مدتی طولانی در بازار پول تسلط داشت.
این اوراق در ابتدا کمتر توسط بنگاههای خصوصی مورد توجه قرار گرفت زیرا این بایستی هر سال درآمد این اوراق را که از طریق تنزیل کردن مبلغ اسمی آن بدست میآمد، را بپردازند، در حالیکه این درآمد در بسیاری موارد تحقق نیافته بود و در انتهای سررسید اوراق بدست میآمد. به همین دلیل یاد شده در بالا سرمایهگذاران خصوصی نیز کمتر مایل به خرید این اوراق بودند و بیشتر صندوقهای بازنشستگی و شرکتهای بیمه که از پرداخت مالیات معاف بودند، به خرید این اوراق روی آوردند. اما با تصویب قانون لغو معافیت مالیاتی ایالتی از این اوراق، تقاضای برای آنها افزایش یافت و شرکتهای سرمایهگذاری بخش اعظمی از منابع خود را در این اوراق سرمایهگذاری کردند و از سوی دیگر اوراق بدون بهرة شهرداریها accrual bonds یا municipial ZCBs نیز که قابل مالیات گیری در ایالات بود نیز گسترش یافت.
برای کاهش ریسک نگهداری و افزایش حوزه کاری این گونه اوراق برخی شرکتها تأسیس شدند که به مجموعة متفاوتی از این اوراق را انتشار دادند که بطور کامل ضمانت شده بود و در صورت تمایل فرد با مقدار مساوی از اوراق خزانه بدون بهره مبادله میگشت. اینگونه اوراق به TIGRs شهرت یافت. Treasury Investment Growth Receipts
این اوراق که با پشتوانة اوراق قرضه دولتی منتشر میشد، بدون ریسک بودند و همانند ZCBsها بدون بهره بودند و این بازده بستگی به تفاوت بین قیمت خرید و ارزش اسمی آن که سر رسید پرداخت میشد داشت. همچنین برای محاسبة ارزش آن از قیمت خرید و مدت زمانی که به سر رسید مانده بود استفاده میگردید.
از دیگر انواع اوراق قرضه بدون بهره [Certificate of Accrual on Treasure CATS Securities] را میتوان نام برد که همانند TIGRs عمل میکرد و هدف اصلی آن گسترش اوراق خزانه بدون بهره بود. قیمت فروش این اوراق نسبت به اوراق مشابه قبلی پایینتر بود.
در سال 1985 دولت ایالات متحده اوراق بدون بهرة جدید بلندمدتی را انتشار داد که با STRIRS شهرت یافت. در این اوراق اصل مبلغ پرداختی و کوپنهایی که در سر رسیدهای معین سود اوراق را بوسیلة آنها پرداخت میگردد، بصورت جداگانه و مجزا منتشر میگردید. فرد خریدار میتوانست هر کدام از این کوپنها را در بازار بطور جداگانه بفروشد.
به طور کلی دارندگان اوراق قرضه با درآمد ثابت و به طور اخص دارندگان اوراق بهادار با نرخ بهره صفر در معرض اشکال مختلف احتمال خطر قرار دارند که عبارتند از:
احتمال خطر نرخ بهره – احتمال خطر کاهش ارزش اوراق بهادار در واکنش به نرخ بهره و عایدی آن؛
احتمال خطر قصور و کوتاهی – احتمال کوتاهی صادرکننده اوراق بهادار در تعهدات مالی خود به گونهای که دارنده این ابزار نتواند اصل و فرع سرمایه خود را دریافت کند؛
احتمال خطر خرید – یا احتمال خطر پیش پرداخت، احتمال خطری است که سرمایهگذار، جزیی از اصل وام یا کل آن را قبل از پایان تاریخ مورد انتظار بپردازد؛
احتمال خطر قدرت خرید – خطری است که در آن قدرت خرید عایدی کمتر از آنچه انتظار میرود، است که این امر به لحاظ وجود تورم است.
علیرغم وجود خطرات فوق، هنوز دارندگان اوراق بهادار سنتی – ابزارهای خزانه داری – برای مدیریت احتمال خطر نرخ بهره، خطر ورشکستگی و خطر قدرت خرید مطلوب هستند. به این ترتیب که:
برای مدیریت احتمال خطر نوسان نرخ بهره اولین شیوه آن است که سررسید ابزار با افق سرمایهگذاری، سرمایهگذار منطبق شود. دومین شیوه، آن است که صرفاً در ابزارهایی سرمایهگذاری شود که سررسید کوتاهتری از افق زمانی سرمایهگذار داشته باشد. شیوه سوم آن است که ابزاری با سر رسید طولانیتر از افق سرمایهگذاری خریداری شود. آنگاه با استفاده از ابزارهایی نظیر معاملات آتی، سلف و دیگر ابزارهای مشتقه، در برابر احتمال خطر نرخ بهره ایجاد مصونیت کرد.
مشکل احتمال خطر قصور نیز از چندین راه مدیریت میشود. آسانترین راه آن است که در اوراق بهاداری سرمایهگذاری شود که به طور انفرادی کمترین میزان احتمال خطر را داشته باشد. این اوراق مطمئن شامل تعهدات خزانه داری، شهرداریها و شرکتهای معتبر است. راه دیگر آن است که ترکیب متنوعی از سهام انتخاب شود.
از نظر مهندسی مالی برای مدیریت احتمال خطر قدرت خرید، میتوان ارزش نهایی اوراق قرضه را با نرخ تورم شاخص بندی کرد. اوراق بهادار با کوپن صفر علاوه بر مدیریت احتمال خطرات گوناگون، ویژگیهایی نیز از لحاظ مالیاتی دارند.
اوراق بهادار با کوپن صفر و اربیتراژ تبدیل – ایجاد اوراق قرضه با کوپن صفر از اوراق سنتی مثال کلاسیک آربیتراژ تبدیل است. در آربیتراژ تبدیل یک ابزار یا گروهی از ابزارها، با مجموعهای از ویژگیهای مفروض، به ابزار دیگر یا گروهی از ابزارها که ویژگیهای سرمایهگذاری متفاوتی دارد، تبدیل میشود.
بازار باز خرید اوراق بهادار و معکوس آن[30] – قرارداد بازخرید، به فروش و بازخرید همزمان اوراق بهادار با سررسیدهای مختلف اطلاق میشود. قرارداد بازخرید معکوس[31] نقطه مقابل قرارداد بازخرید است. به این مفهوم که قرارداد، خرید و فروش همزمان یک اوراق بهادار با سررسیدهای مختلف است. گفتنی است که بازخرید و معکوس آن دو روی یک معاملهاند. نام آن بستگی به این دارد که در اولین قرارداد، فرد خریدار است یا فروشنده. از این اوراق برای تأمین مالی وجوه کوتاه مدت، سرمایهگذاری نقدی کوتاه مدت و بدست آوردن اوراق بهادار و فروشهای کوتاه مدت استفاده میشود.
اوراق قرضه بنجل[32] – اوراق قرضه بنجل که به آن اوراق قرضه نوع پر خطر[33] میگویند؛ اوراق قرضهای هستند که درجه و اعتباری کمتر از سرمایهگذاری دارند. این سهام اغلب به نام از آسمان افتادهها[34] نامیده میشوند.
سهام ممتاز با نرخ شناور – سهام ممتاز با نرخ شناور، سهامی است که در آن نرخ سود سهام به شکل دورهای و بر اساس قانون خاصی تعدیل میشود. این سهام عبارتند از:
- سهام ممتاز با نرخ قابل تعدیل[35]-سهامی است که در آن نسبت تبدیل ثابت است.
- سهام ممتاز با نرخ قابل تعدیل و تبدیل[36]– در این سهام نسبت تبدیل هر فصل تعیین میشود تا با ارزش اسمی برابر شود.
- سهام ممتاز با نرخ قابل تبدیل نقطهای[37] – مانند سهام ممتاز قابل تعدیل در هر دوره تعدیل میشود اما نرخ سود سهام با نرخ معیار مثلا اوراق خزانه سه ماهه یا لیپور[38] سه ماهه تعیین میشود.
اوراق بدهی با نرخ شناور معکوس[39] – به این اوراق شناورهای معکوس نیز میگویند. نرخ تعدیل این اوراق به طور دورهای بر اساس نرخ معیار تعیین میشود اما در این مورد، نرخ تعدیل بر عکس جهت حرکت نرخ معیار است.
د- اوراق قرضه دولتی: که به طور کلی به دو دسته تقسیم میگردد:
- اوراق قرضه خزانه داری (Treasure security): که توسط خزانه داری بمنظور انجام عملیات بازار باز منتشر میگردد و لذا ابزار اصلی در سیاست پولی میباشد. این اوراق از لحاظ چگونگی جریان نقدی به دو دسته تقسیم میگردد.
1) اوراق قرضه تنزیلی discountl securities)یا Treasury zero certificate): که در انتهای دوره با توجه به نرخ اسمی اوراق سود پرداخت میگردد. در طول دورة نگهداری هیچگونه سودی به آن تعلق نمیگیرد.
2) اوراق قرضة بهرهی (Coupon security): که در فواصل زمانی مشخص بهرة به آن تعلق میگیرد و به دارندة اوراق پرداخت میگردد.
اوراق خزانه داری از لحاظ مدت سررسید نیز به سه دسته تقسیم میگردد:
1) اوراق قرضهای که تاریخ سررسید آنها از 90 روز تا یک سال است و با تخفیف بفروش میرسند (یعنی به مبلغی کمتر از ارزش اسمی آنها). به این اوراق هیچ نوع بهرهای تعلق نمیگیرد و دارنده اوراق مزبور، در زمان سررسید، مبلغی برابر ارزش اسمی آنها دریافت میکند (Treasury bill)
2) اسناد خزانه (Treasury Notes): نوعی اوراق قرضة دولتی که تاریخ سررسیدشان بین یک سال تا 10 سال است و بهرة آنها هر شش ماه یکبار بوسیلة کوپنهای جداگانهای پرداخت میگردد.
3) اوراق قرضة خزانه داری که سررسید آنها بین ده تا سی سال است و بهرة آن بصورت سالانه محاسبه و هر شش ماه یکبار پرداخت میگردد (Treasure band)
در سال 1996 دولت آمریکا اوراق خزانه داری تعدیل شونده با تورم (TIPS) (Treasury inflation-protection security) را انتشار داد که با توجه به شاخص قیمت مصرف کننده یا شاخص مصرف کنندة شهری نرخ بهرة تعلق گرفته به آن تعدیل میگردد.
- اوراق قرضه شهرداریها: muncipal securities
اوراق قرضهای که شهرداریها، ایالتها و حکومتهای محلی یا سایر سازمانهای دولتی منتشر میکنند. این اوراق قرضه برای تهیة کالاهای و خدمات عمومی همانند آتش نشانی، آب رسانی، آموزش و ... منتشر میگردد و معمولاً بهرة پرداختی به آنها از مالیات معاف هستند.
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 30 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 68 |
واژة اصلاحات :
اصلاح در لغت عرب ضد افساد شمرده و اصلاح شیء بعد از آن افساد آن را به اقامه و برپاداشتن آن معنا کردهاند. در فرهنگنامه سیاسی و اقتصادی و نیز در لغتنامة دهخدا، اصلاحات به مجموعة تغییرهایی گفته میشود که در جهت بهبود اوضاع اجتماعی، در چارچوب نظام تثبیت شده انجام میگیرد.
در قرآن کریم، واژة اصلاح و افساد و مشتقات این دو مکرر به کاررفته است. در اصطلاح قرآنی، اصطلاحات اجتماعی به کوشش برای تحقق آموزهها و دستورهای اجتماعی اسلام اطلاق میشود و مصلح به کسی گفته میشود که در راه تحقق شریعت الهی بکوشد؛ از این رو، پامبران در قرآن مصلح نامیده شدهاند. در مقابل، مفسد به کسی گفته میشود که از تحقق آموزهها و احکام الهی جلوگیری کند. علامة طباطبایی در ذیل آیة 205 سورة بقره: و اذا تولی سعی فی الارض لیفسدفیها؛ «و چون برگردد (یا ریاستی یابد) بکوشد تا در زمین فساد کند» - که درباره منافقان وارد شده – مینویسد:
مقصود از فساد، فساد در تشریع است؛ زیرا خداوند آن چه را در دین وجود دارد، برای اصلاح اعمال بندگان تشریع کرده است تا در نتیجه آن، اخلاق و ملکات نفوس آنان را اصلاح کند و به سبب آن، جان انسان و جامعة بشی اصلاح شود و انسانها به سعادت در دنیا و آخرت دست یابند.
بر این اساس، اصطلاحات در قرآن نیز به معنای تغییر در جهت بهبود اوضاع اجتماعی است؛ با این تفاوت که از دیدگاه قرآن، بهبود وقتی پدید میآید که احکام خداوندا اجرا شود.
حضرت امیر (ع) نیز واژة اصلاح و مشتقاتش آن را در خطبهها و کلمات خود مکرر به کاربرده و بیشتر به معنای لغوی آن را اراده کرده است؛ ولی در موار دی که مقصود وی به اصلاحات اجتماعی ناظر بوده، کلمة اصلاحات را در همان مفهوم قرآنیاش به کار برده است. امام هدف از حکومت خود را چنین بیان میدارد:
بار خدایا! تو میدانی، آن چه از ما سرزد، نه برای همچشمی بود و نه رقابت در قدرت و نه خواستیم از این دنیا ناچیز چیزی افزون به چنگ آوریم؛ بلکه میخواستیم نشانههای دین تو را که دگرگون شده بود، بازگردانیم و بلاد تو را اصلاح کنیم تا بندگن ستم دیدهات در امان مانند و آن تعطیل شده بود، جاری گردد.
حضرت، امنیت بندگان ستم دیده و برپا شدن حدود الهی را اثر بازگرداندن سنتهای خداوند و اصلاح سرزمینهای بیان کرده است. به طور مسلم، مقصود ازاصلاح در این سخن، اصلاح نظام اجتماعی حاکم بر سرزمینهای مسلمانان با اجرای قرآن و سنت پیامبر است؛ زیرا چنین اصلاحی، چنان آثاری در پی دارد و مقصود، اصلاح فیزیکی (عمران و آبادی) سرزمینها نیست؛ لذا در کلام دیگری، هدف خود را از پذیرش حکومت، بر پاداشتن حدود الهی و تحقق شریعت اعلام کرده، می فرماید:
خدایا! تو میدانی که من فرمانروایی و نشستن برکرسی پادشاهی و ریاست را اراده نکردهام و آن چه اراده کردهام فقط به پاداشتن حدود و تحقق شرع تو و قرار دادن امور در جای خود و رساندن حقوق به صاحبان آنها و حرکت براساس روش پیامب رو راهنمایی گمراه به انوار هدایت تواست.
در بینش امام، جامعه هنگامی به اصلاح میرسد که حق در آن برپا شود. این حقوق نیز به وسیلة خداوند متعال تعیین میشود. شریعت الهی احکا و قوانینی را دربر دارد که بیانگر حقوق مذکور است. براین اساس، شریعت الهی احکام و قوانین را دربر دارد که بیانگر حقوق مذکور است. براین اساس، میتوان نتیجه گرفت که از دیدگاه حضرت، جامعه وقتی اصلاح میشود که شریعت الهی تحقق یابد. امیرمؤمنان (ع) میفرماید که خداوند متعال برای مردم حقوقی را در برابر یکدیگر وضعکرده و بزرگترین حقوق، حق والی بر رعیت و حق رعیت بر والی است:
پس رعیت صلاح نپذیرد؛ الا والیان صلاح پذیرند و والیان به صلاح نیایند؛ مگر به راستی و درستی رعیت. زمانی که رعیت حق خود را نسبت به والی بگزارد و والی نیز حق خود را نسبت به رعیت ادا نماید، حق در میان آنها عزت مییابد و طرق واضح دین برپا میشود و نشانههای عدالت استقامت مییابد و سنت های پیامبر در مسیر خود افتد و اجرا گردد و در نیجه، روزگار اصلاح شود.
روشن است که اصلاح روزگار، کنایه از اصلاح جامعه است؛ بنابراین، حضرت امیر (ع) برپا شدن حقوق را در جامعه، سبب اصلاح آن میشمارد؛ از اینرو، میتوان گفت از دید او اصلاحات به مفهوم اقامة حقوق در جامعه است. حضرت در کلام دیگری میفرماید:
فی حمل عبدالله علی احکام الله الحقوق و کل الرفق؛ «در واداشتن بندگان خداوند بر احکام الهی، استیفای حقوق و کمال لطف وجود دارد».
بر این اساس، از دیدگاه امام، اقامة شریعت الهی که موجب استیفای حقوق است، اصلاحات نامیده میشود. یادآوری این نکته لازم است که پیامبر در طول زندگی و حکوت خود در مدینه، احکام و آموزههای اجتماعی اسلامی را بیان واغلب آنها را اجرا کرد. پس از وفات وی تا وقتی امام علی(ع) حکومت را عهدهدار شد، مردم و جامعة اسلامی به تدریجی از اسلام فاصله گرفتند و بدعتها، احیای سنتها و اصلاح انحرافات بود. این، در حقیقت اصلاح بعد از افساد است که در لغت عرب به آن «اقامه» میگویند؛ بنابراین، با توجه به بدعتهایی که تازمان حضرت علی (ع) در سنت حضرت رسول (ص) پدید آمده بود، و معنای خاصی که از ما نیز درپی آن هستیم، میتوان گفت: مقصود امیرمؤمنان (ع) از اصلاحات، حذف بدعتهای و احیای دوبارة سنتهای پیامبر است. در مقالة حاضر ، این مفهوم از اصلاحات از دیدگاه امام مد نظر است که با مفهوم اصلاحات در قرآن و نیز معنای لغوی «اقامه» هماهنگ است.
امروزه واژة اصلاحات اقتصادی در دومعنا به کار میرود: 1. مجموعة اقدامهایی که برای آزادسازی اقتصاد و خصوص سازی و کم کردن دامنة دخالتهای دولت در اقتصاد صورت میپذیرد؛ 2. مجموعة اقدامهایی که برای رفع مشکلات اقتصادی چون تورم، بیکاری، کمبود سرمایهگذاری و توزیع نابرابر درآمد و مانند آن انجام میشود.
همان گونه که پیشتر گفتیم، حضرت امیر (ع) واژة اصلاحات اقتصادی را به کار نبرده است؛ ولی براساس آنچه دربارة اصلاحات از دیگاه وی بیان کردیم، میتوان گفت: اصلاحات اقتصادی از دیدگاه امام، به معنای احیای دوبارة آموزهای اسلام و مبارزه با بدعتها و انحرافها و حوزة اقتصاد است. اصلاحات اقتصادی و مفهوم پیشین با اصلاحات اقتصادی در عصر ما رابطهای تنگاتنگ و در عین حال پنهان دارد؛ از این رو، نیازمند توضیح است. اصلاحات اقتصادی به مفهوم «مجموعة اقدامها برای بهبود اوضاع اقتصادی و رفع مشکلات چون تورم، بیکاری ناعادلانة ثروت و درآمد»، با اصلاحات اقتصادی به مفهوم «احیای دوبارة آموزهها و دستورهای اسلام در حوزة اقتصاد» به یک شرط مترادف میشوند و آن شرط، این است که باورکنیم عمل به دستورهای اسلام، در همة عرصهها از جمله در حوزة اقتصاد، سبب حل مشکلات جامعه میشود و این مطلبی است که حضرت در ابتدای نامة خود به مالک اشتر به آن تصریح فرموده است:
امره بتوی الله و ایثار طاعته واتباع ما امربه فی کتابه من فرائضه و سننه التی لایسعد احد الا باتباعها و لایشقی الامع جحودها و اضاعتها؛[1]«او را به ترس از خدا و برگزیدن طاعت او و پیروی از واجبات و سنتهایی که او در کتاب خود بدانها فرمان داده، امر میکنم؛ واجبات و سنت هایی که کسی به سعادت نرسد، مگر به پیروی از آنها؛ و به شقاوت نیفتد، مگر به انکار آنها و ضایع گذاشتن آنها.»
این مطلب را امام رضا (ع) به صورتی روشنتر و در قالب یک قاعدة کلی چنین بیان میفرماید:
ما چنین یافتیم که هرچه را خداوند حلال اعلام کرده است، مصلحت مردم و بقای آنان بدان بستگی دارد و ایشان بدانها نیازمندند و هرچه را حرام معرفی نموده، فسارد و نابودی مردم در آن است و ایشان از آن بی نیازند.
کوششش ما در این نوشتار بر آن است که اصلاحات اقتصادی حضرت علی (ع) را از زاویة مفهوم خاصی از نظام اقتصادی اسلام ارائه کنیم. براساس این مفهوم، نظام اقتصادی اسلام چنین تعریف میشود:
مجموعهای از الگوهای رفتاری در سه حوزة تولید و توزیع و مصرف است که شرکت کنندگان در نظام اقتصادی را به یکدیگر و به اموال و منابع پیوند میدهد وبراساس جهانبینی اسلام، در راستای اهداف مورد نظر اسلام در این سه حوزه به صورت هماهنگ سامان یافته است.[2]
شرکتکنندگان در نظام اقتصادی، «مردم» و «دولت» هستند. اسلام براساس نگرش خاص به انسان و جهان آفرینش، الگو.های رفتاری را در سه حوزة مزبور درقالب آموزهها و دستورهای شریعت به گونهای تنظیمکرده که در صورت عمل به آنها، مهمترین هدف نظام اقتصادی، یعنی عدالت اقتصادی که زمینه ساز سعادتع دنیا و آخرت فرد و جامعه است، تحقق یابد. عدالت اقتصادی نیز همان گونه که محمد باقر صدر نوشسته است، با دو عنصر رفع فقر و ایجاد توازن ثروت و درآمد در جامعه معرفی می شود؛ بنابراین، اصلاحات اقتصادی حضرت را از زاویة اصلاح نظام اقتصادی به مفهومی که گذشت و به هدف برقراری عدالت اقتصادی، بررسی خواهیم کرد؛ از این رو، به برخی انحراف ها و تخلفهایی که گاهی در حوزة حکومت وی رخ میداد، ولی در حدی شیوع نیافته بود که به انحراف نظام اقتصادی منجر شود، اشاره نخواهیم کرد. همچنین برخی اقدام ها و سیاست های اقتصادی به مفهوم امروزین آن بر آنها صدق میکند، ولی اصلاحات به مفهوم «احیای سنتهای حضرت رسول (ص) و از میان برداشتن بدعتها» برآنها صادق نیست، بررسی نخواهیم کرد.
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 51 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
قبل از تخمین مدل، به بررسی ایستایی می پردازیم. می توان چنین تلقی نمود که هر سری زمانی توسط یک فرآیند تصادفی تولید شده است. داده های مربوط به این سری زمانی در واقع یک مصداق از فرآیند تصادفی زیر ساختی است. وجه تمایز بین (فرآیند تصادفی) و یک (مصداق) از آن، همانند تمایز بین جامعه و نمونه در داده های مقطعی است. درست همانطوری که اطلاعات مربوط به نمونه را برای استنباطی در مورد جامعه آماری مورد استفاده قرار می دهیم، در تحلیل سریهای زمانی از مصداق برای استنباطی در مورد فرآیند تصادفی زیر ساختی استفاده می کنیم. نوعی از فرآیندهای تصادفی که مورد توجه بسیار زیاد تحلیل گران سریهای زمانی قرار گرفته است فرآیندهای تصادفی ایستا می باشد.
برای تاکید بیشتر تعریف ایستایی، فرض کنید Yt یک سری زمانی تصادفی با ویژگیهای زیر است:
(1) : میانگین
(2) واریانس :
(3) کوواریانس :
(4) ضریب همبستگی :
که در آن میانگین ، واریانس کوواریانس (کوواریانس بین دو مقدار Y که K دوره با یکدیگر فاصله دارند، یعنی کوواریانس بین Yt و Yt-k) و ضریب همبستگی مقادیر ثابتی هستند که به زمان t بستگی ندارند.
اکنون تصور کنید مقاطع زمانی را عوض کنیم به این ترتیب که Y از Yt به Yt-k تغییر یابد. حال اگر میانگین، واریانس، کوواریانس و ضریب همبستگی Y تغییری نکرد، می توان گفت که متغیر سری زمانی ایستا است. بنابراین بطور خلاصه می توان چنین گفت که یک سری زمانی وقتی ساکن است که میانگین، واریانس، کوواریانس و در نتیجه ضریب همبستگی آن در طول زمان ثابت باقی بماند و مهم نباشد که در چه مقطعی از زمان این شاخص ها را محاسبه می کنیم. این شرایط تضمین می کند که رفتار یک سری زمانی، در هر مقطع متفاوتی از زمان، همانند می باشد[2].
یک آزمون ساده برای ساکن بودن براساس تابع خود همبستگی (ACF) می باشد. (ACF) در وقفه k با نشان داده می شود و بصورت زیر تعریف می گردد.
از آنجاییکه کوواریانس و واریانس، هر دو با واحدهای یکسانی اندازه گیری میشوند، یک عدد بدون واحد یا خالص است. به مانند دیگر ضرایب همبستگی، بین (1-) و (1+) قرار دارد. اگر را در مقابل K (وقفه ها) رسم نماییم، نمودار بدست آمده، نمودار همبستگی جامعه نامیده می شود. از آنجایی که عملاً تنها یک تحقق واقعی (یعنی یک نمونه) از یک فرآیند تصادفی را داریم، بنابراین تنها میتوانیم تابع خود همبستگی نمونه، را بدست آوریم. برای محاسبه این تابع میبایست ابتدا کوواریانس نمونه در وقفه K و سپس واریانس نمونه را محاسبه نماییم.
که همانند نسبت کوواریانس نمونه به واریانس نمونه است. نمودار در مقابل K نمودار همبستگی نمونه نامیده می شود. در عمل وقتی مربوط به جامعه را ندایم و تنها را براساس مصداق خاصی از فرآیند تصادفی در اختیار داریم باید به آزمون فرضیه متوسل شویم تا بفهمیم که صفر است یا خیر. بارتلت (1949)[4] نشان داده است که اگر یک سری زمانی کاملاً تصادفی یعنی نوفه سفید باشد، ضرایب خود همبستگی نمونه تقریباً دارای توزیع نرمال با میانگین صفر و واریانس می باشد که در آن n حجم نمونه است. براین اساس می توان یک فاصله اطمینان، در سطح 95 درصد ساخت. بدین ترتیب اگر تخمینی در این فاصله قرار گیرد، فرضیه(=0) را نمی توان رد کرد. اما اگر تخمینی خارج از این فاصله اعتماد قرار گیرد می توان صفر بودن را رد کرد.
آزمون دیگری نیز بصورت گسترده برای بررسی ایستایی سریهای زمانی بکار میرود که به آزمون ریشه واحد معروف است. برای فهم این آزمون مدل زیر را در نظر بگیرید[5]:
Yt = Yt-1+Ut
Ut جمله خطای تصادفی است که فرض می شود بوسیله یک فرآیند تصادفی مستقل (White Noise) بوجود آمده است. (یعنی دارای میانگین صفر، واریانس ثابت و غیر همبسته می باشد).
خواننده می تواند تشخیص دهد که معادله فوق، یک معادلخ خود رگرسیون مرتبه اول یا AR(1) می باشد. در این معادله مقدار Y در زمان t بر روی مقدار آن در زمان (t-1) رگرس شده است. حال اگر ضریب Yt-1 برابر یک شود مواجه با مساله ریشه واحد می شویم. یعنی این امر بیانگر وضعیت غیر ایستایی سری زمانی Yt می باشد. بنابراین اگر رگرسیون زیر را اجرا کنیم:
و تشخیص دهیم که است، گفته می شود متغیر Yt دارای یک ریشه واحد است. در اقتصاد سنجی سریهای زمانی، سری زمانی که دارای یک ریشه واحد باشد، نمونهای از یک سری زمانی غیر ایستا است.
معادله فوق غالباً به شکل دیگری نیز نشان داده می شود:
که در آن ، اپراتور تفاضل مرتبه اول می باشد. توجه کنید که است. اما اکنون فرضیه صفر ما عبارت است از که اگر برابر با صفر باشد می توانیم معادله فوق را بصورت زیر بنویسیم:
این معادله بیانگر آن است که تفاضل اول سری زمانی Yt ساکن می باشد. زیرا بنا به فرض Ut یک جمله اختلال سفید (اختلال خالص) می باشد.
اگر از یک سری زمانی یک مرتبه تفاضل گرفته شود (تفاضل مرتبه اول) و این سری تفاضل گرفته شده ساکن باشد، آنگاه سری زمانی اصلی (انباشته از مرتبه اول[6]) می باشد و به صورت I(1) نشان داده می شود.
به طور کلی اگر از یک سری زمانی d مرتبه تفاضل گرفته شود، انباشته از مرتبه d یا I(d) می باشد. پس هرگاه یک سری زمانی انباشته از مرتبه یک یا بالاتر باشد سری زمانی غیر ایستا خواهد بود. بطور متعارف اگر d=0 باشد، در نتیجه فرآیند I(0) نشان دهنده یک فرآیند ساکن می باشد. به همین علت نیز یک فرآیند ساکن بصورت I(0) مورد استفاده قرار می گیرد.
برای وجود ریشه واحد تحت فرضیه از آمار یا (tau)[7] استفاده میکنیم، مقادیر بحرانی این آماره به روش شبیه سازی مونت کارلو توسط دیکی و فولر بصورت جداول آماری محاسبه شده است. (متاسفانه آماره t ارائه شده حتی در نمونههای بزرگ از توزیع t استیودنت پیروی نمی کند و در نتیجه نمی توان از کمیت بحرانی t برای انجام آزمون استفاده کرد.)
در ادبیات اقتصادسنجی آزمون یا (tau)، به آزمون دیکی- فولر (DF) مشهور میباشد. باید توجه داشت که اگر فرضیه صفر رد شود، سری زمانی ساکن بوده و می توان از تابع آزمون t استیودنت استفاده نمود.
اگر قدر مطلق آماره محاسباتی (tau)، بزرگتر از قدر مطلق مقادیر بحرانی (DF) یا مک کینان باشد، آنگاه فرضیه مبتنی بر ساکن بودن سری زمانی را رد نمی کنیم از طرف دیگر اگر مقدار قدر مطلق محاسباتی کمتر از مقدار بحرانی باشد، سری زمانی غیر ایستا خواهد بود.
به دلایل عملی و نظری، آزمون دیکی- فولر برای رگرسیون هایی بکار گرفته میشود که به فرم زیر باشند:
معادله بدون عرض از مبدا و بدون روند.
معادله با عرض از مبدا.
معادله با عرض از مبدا و باروند.
اگر جمله خطای Ut خود همبسته باشد، (معادله با عرض از مبدا و با روند) را میتوان بصورت زیر تعدیل نمود:
اینکه چه تعداد جملات تفاضلی با وقفه می بایست در مدل لحاظ شود وابسته به این است که تا چه تعداد ورود این جملات، سبب استقلال سریالی جمله خطا میگردد.
هنگامیکه از آزمون (DF) برای مدل فوق استفاده می شود، از آن به عنوان آزمون دیکی- فولر تعمیم یافته (ADF) یاد می شود. تابع آزمون (ADF) دارای توزیعی مجانبی همانند تابع آزمون (DF) بوده و از مقادیر بحرانی یکسانی، برای آنها می توان استفاده کرد.
وجود ریشه واحد و ناپایایی که در اغلب متغیرهای سری زمانی اقتصد کلان ملاحظه می شود ممکن است ناشی از عدم توجه به شکست عمده ساختاری در روند این متغیرها می باشد. اگر سریهای زمانی، در طول زمان دچار تغییرات ساختاری و شکست شوند، آزمونهای استاندارد ریشه واحد نظیر آزمون دیکی- فولر مناسب ترین آزمون برای قبول یا رد فرضیه ریشه واحد نبوده و نمی توانند آن فرضیه را رد کنند.
پرون به منظور نشان دادن اثرات تغییرات ساختاری بر روی سریهای زمانی و بررسی وجود فرضیه ریشه واحد، متغیرهای مجازی را به الگوی ADF اضافه کرد. سه مدل پیشنهادی پرون، به صورت زیر است:
که در آن DU و DTB و DT متغیرهای مجازی هستند. Yt متغیر مورد آزمون و TB سال شکستگی در روند زمانی متغیر مورد نظر است. Dut برای t >TB برابر یک و برای بقیه سالها صفر است، DTB برای t=TB+1 برابر با یک و برای بقیه سالها صفر است و DT برای سالهای بزرگتر از سال شکست ساختاری به صورت t-TB(t >TB) تعریف می شود و برای بقیه سالها صفر است، به عبارت دیگر (برای t>TB) DT=t است. فرض صفر در الگوهای فوق مانند آزمون دیکی- فولر تعمیم یافته همچنان خواهد بود. یادآوری می شود که در الگوهای فوق، تنها امکان یک شکست ساختاری وجود دارد.
دسته بندی | بیمه |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 87 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 185 |
دفتر دوم. اشخاص مورد رجوع و موضوع و محل رجوع سازمان
مقدمه...................................... 1
فصل اول ـ تعیین اشخاص مورد رجوع سازمان .... 2
مبحث اول ـ عامل ورود زیان .............. 2
گفتار اول ـحوادث و بیماریهای ناشی از خطرات شغلی 2
بند اول ـ مفاهیم ................. 4
1- مفهوم حادثة ناشی از کار .... 4
2- مفهوم حادثة مربوط به مسیر .. 5
3- مفهوم بیماریهای حرفهای ..... 6
بند دوم ـ رجوع به واردکنندة زیان در زمینة حوادث و بیماریهای ناشی از خطرات
شغلی ............................. 8
1- حقوق فرانسه................. 8
الف- قاعده کلی ............. 8
ب- موارد استثناء............ 10
2- حقوق ایران.................. 13
الف- واردکنندة زیان شخصی غیر از کارفرما یا نمایندگان وی یا یکی از
کارکنان همان کارگاه باشد.... 13
ب- واردکنندة زیان خود بیمه شدة زیاندیده باشد 13
ج- واردکنندة زیان کارفرما یا یکی از نمایندگان وی در ادارةکارگاه باشد........................... 15
گفتار دوم ـحوادث مشمول قواعد عام (حوادث غیرناشی از کار) 25
بند اول ـ قاعده .................. 25
بند دوم ـ استثنا.................. 28
مبحث دوم ـ سایر اشخاص................. 31
گفتار اول ـ بیمهگران ................. 31
گفتار دوم ـ مسوولین مدنی فعل غیر...... 37
گفتار سوم ـحوادث مشمول قواعد عام (حوادث غیرناشی از کار) 38
گفتار چهارم ـ بیمه شده ............... 39
فصل دوم ـ شرایط رجوع سازمان به وارد کنندة زیان 42
مبحث اول ـ موضوع رجوع:پرداختهای غرامتی . 42
گفتار اول ـ وقوع یک پرداخت............ 42
گفتار دوم ـ غرامتی بودن پرداختها ..... 48
بند اول ـ مستمری بازنشستگی........ 50
بند دوم ـ مستمری از کار افتادگی .. 51
بند سوم ـ هزینههای معالجه و درمان دوران بیماری 52
بند چهارم ـ مستمری بازماندگان .... 53
بند پنجم ـ هزینة کفن و دفن ....... 55
گفتار سوم ـ فرض تقسیم مسوولیت ........ 55
بند اول ـ تقصیر مشترک زیاندیده و مسوول حادثه 55
الف- تقصیر مشترک و قواعد عمومی مسوولیت مدنی ـ ارجاع 55
ب- تقصیر مشترک و وجود همزمان مسوولیت مدنی و تأمین اجتماعی 57
بند دوم ـ تقسیم مسوولیت میان واردکنندگان زیان متعدد 65
مقدمه
همچنان که در دفتر اول دیدیم مبنای رجوع سازمان برای استرداد پرداختهایش «قائم مقامی» است. پیش از بررسی شرایط و محدوده رجوع سازمان براین مبنا، نخست باید به دو پرسش پاسخ داده شود: 1- سازمان، قائم مقام چه شخص یا اشخاصی میشود؟ 2- سازمان در رجوع به چه شخص یا اشخاصی قائم مقام میشود؟
پاسخ پرسش نخست چندان دشوار نیست: سازمان در اغلب موارد، قائم مقام بیمه شدة زیاندیده میشود زیرا پرداختهای خود را در حق زیاندیده انجام میدهد. حتی در مواردی که سازمان مستقیماً به زیاندیده مبلغی پرداخت نمیکند بلکه ـ همچنان که در روش درمان غیرمستقیم معمول است ـ مبالغی را به شخص ثالث پرداخت میکند، باز هم قائم مقام زیاندیده میشود زیرا تأمین اجتماعی از این طریق خسارت او را جبران میکند و آن مبلغ را از جانب و به نمایندگی بیمهشدة زیاندیده به شخص ثالث میپردازد. با وجود این، در برخی موارد سازمان قائم مقام بازماندگان بیمه شده میشود و نه خود او. به عنوان مثال در مواردی که بیمه شده در اثر حادثة ناشی از کار فوت میشود و سازمان مستمری ناشی از مرگ بیمه شده را به بازماندگان مذکور در مادة 81 قانون تأمین اجتماعی میپردازد، از آنجا که این پرداختها خسارت بازتابی بازماندگان را جبران میکند، سازمان قائم مقام همین بازماندگان میشود (ووارن، دالوز 1955، ص 649؛ مازو،رسالة نظری و عملی مسوولیت مدنی، ج 1، ش 3-267). گاه نیز سازمان قائم مقام بیمه شده و بازمانده، هردو، میشود: در فرضی که به بیمه شده مستمری از کارافتادگی پرداخت میشده و سپس او در اثر همان حادثة منجر به از کارافتادگی فوت میکند و بازماندگان او مستمری ناشی از مرگ او را دریافت میدارند و آنگاه سازمان پس از انجام همة این پرداختها میخواهد به عامل زیان مراجعه کند، بخشی از رجوع او به قائم مقامی از شخص بیمه شده و بخشی دیگر به قائم مقامی از بازماندگان او صورت میگیرد.[1]
استثنائاً ممکن است سازمان قائم مقام اشخاص دیگری غیر از بیمه شده یا بازماندگان او شود: به عنوان مثال مادة 65 قانون تأمین اجتماعی مقرر کرده است که در صورت وقوع حادثة ناشی از کار، کارفرما مکلف است اقدامات اولیة لازم را برای جلوگیری از تشدید وضع حادثه دیده به عمل آورد و در صورتیکه کارفرما بابت این اقدامات متحمل هزینههایی شده باشد سازمان هزینههای مربوط را خواهد پرداخت. در صورتیکه حادثه ناشی از خطای شخص ثالثی باشد سازمان میتواند این هزینهها را از شخص ثالث (عامل زیان) وصول کند. اما این بار سازمان به قائم مقامی از کارفرما عمل میکند نه بیمه شدة زیاندیده.
اما تعیین اشخاصی که سازمان به قائم مقامی از زیاندیده میتواند علیه آنها اقدام کند، نیازمند مطالعة بیشتری است و از آنجا که استثنائاً ممکن است سازمان حق رجوعی علیه خود بیمه شده نیز داشته باشد، ما این مسأله را زیر عنوان کلی «تعیین اشخاص مورد رجوع سازمان» بررسی میکنیم.
سازمان پس از جبران خسارت زیاندیده یا بازماندگان او در رجوع به عامل ورود زیان (مبحث اول)و بیمهگر او (مبحث دوم) قائم مقام زیاندیده میشود. اما به طور استثنایی ممکن است حق رجوع به اشخاص دیگری را نیز داشته باشد (مبحث سوم)
مبحث اول ـعامل ورود زیان[2]
در اینجا منظور از عامل ورود زیان شخصی است که سبب ایراد خسارت شده و ارکان مسوولیت مدنی او فراهم است خواه نوع مسوولیت او قراردادی باشد یا قهری.[3] بدون شک اولین و مهمترین شخصی که میتواند به عنوان شخص مورد رجوع سازمان در نظر گرفته شود همین واردکنندة زیان است.[4] با وجود این قانون تأمین اجتماعی به صراحت و به عنوان یک قاعده عام به این مطلب اشاره نکرده است. برای تنقیح مطلب و تعیین دقیق این شخص ثالث، مساله را در دو فرض حوادث و بیماریهای ناشی از خطرات شغلی و حوادث مشمول قواعد عام بررسی میکنیم.
گفتار اول ـحوادث و بیماریهای ناشی از خطرات شغلی
حوادث و خطراتی را که ممکن است برای افراد پیش آید از جهت رجوع سازمان تأمین اجتماعی به واردکنندة زیان میتوان به دو دسته تقسیم کرد: حوادث و خطراتی که ارتباطی به کار ندارد و زیاندیده میتواند برای جبران خسارات ناشی از آن طبق قواعد عام مسئولیت مدنی علیه واردکنندة زیان اقامة دعوا کند در اصطلاح این گونه حوادث را >حادثة مربوط به حقوق عام<.[5] نامیدهاند. اما، گاه برخی از حوادث و خطرات در نتیجه و به مناسبت انجام کار برای افراد پیش میآید. در حقوق تأمین اجتماعی: >وقایعی را که قابل استناد به کار است و به تمامیت جسمانی یا روانی آنهایی که به دستور دیگری در حال انجام کاری هستند، صدمهای وارد میآورد،>خطرات شغلی<[6]یا >حوادث ناشی از کار به معنی عام< نامیدهاند<. در قوانین کشورهای مختلف و اسناد بینالمللی خطرات شغلی به سه دستة >حادثة ناشی از کار به مفهوم مرسوم<،[7] >حادثة مربوط به مسیر<[8] و >بیماریهای حرفهای<[9] تقسیم شده است ( سن ـ ژور (Saint-jours)، رسالة تأمین اجتماعی، ج. دوم، 1982، ص. 71؛ دوپیرو و همکاران، 2001، ش. 849 به بعد).
بند اول : مفاهیم
1- مفهوم حادثة ناشی از کار
حادثة ناشی از کار حادثهای است که>در نتیجه یا به مناسبت انجام کار<[10] روی دهد. به عبارتدیگر، حادثة ناشی از کار حادثهای است که منشأ شغلی داشته باشد (ووارن (Voirin)، 1979، ص. 547 و 548). مادة 60 قانون تأمین اجتماعی ایران[11] نیز حادثة ناشی از کار را حادثهای میداند که >در حین انجام وظیفه و به سبب آن برای بیمهشده اتفاق افتاده باشد<. حادثه وقتی >در نتیجه یا به مناسبت انجام کار< است که کارگر در زمان حادثه تحت سلطة کارفرما بوده باشد(دوپیرو و همکاران، 2001، ش. 869).
حادثة ناشی از کار دارای چهار عنصر است: عملکرد فعلزیانبار، خارجی بودن علت، قهری و ناگهانی بودن آن و بدنی بودن خسارت. صدمات ناشی از عملکرد علت خارجی در غالب موارد به صورت شکستگی، بریدگی و قطع عضو به وقوع میپیوندد. رویة قضایی فرانسه فعلزیانبار و خارجی بودن علت را در معنی وسیع آن در نظر گرفته است و حوادثی مانند، بد راهرفتن، پیچ خوردن، گیر کردن غذا در گلو و فتق را که دارای علتی داخلی است نه خارجی حادثه ناشی از کار قلمداد کرده است(پیشین، ش. 865؛ رِپِرتوار حقوق کار، ج. سوم، 1992، ص. 2). لزوم وجود عنصر ناگهانی بودن علت باعث تمییز بیماری از حادثه است. حادثه واقعهای ناگهانی و اتفاقی است که معمولاً منشأ و تاریخ دقیق وقوع آن را میتوان مشخص کرد، در حالی که بیماری روندی مستمر است که بعد از مدت زمانی بروز میکند و معمولاً تعیین منشأ و تاریخ دقیق آن دشوار است(آتیا، 1970، ص. 357). به موجب بند 7 مادة 2 قانون تأمین اجتماعی ایران: >بیماری، وضع غیرعادی جسمی یا روحی است که انجام خدمات درمانی را ایجاب میکند یا موجب عدم توانایی موقت اشتغال به کار میشود یا این که موجب هر دو در آن واحد میگردد<. در بند 8 همان ماده حادثه نیز این گونه تعریف شده است: >حادثه از لحاظ این قانون اتفاقی است پیشبینی نشده که تحت تأثیر عامل یا عوامل خارجی در اثر عمل یا اتفاق ناگهانی روی میدهد و موجب صدماتی بر جسم یا روان بیمهشده میگردد<.
تنها در صورت به بار آمدن خسارات بدنی است که در تأمین اجتماعی میتوان از حادثة ناشی از کار سخن گفت. منظور از خسارت بدنی نیز تنها زخم و جراحات نیست، بلکه هر نوع صدمه به جسم و روان بیمه شده را مانند حملة قلبی، سرمازدگی، گرمازدگی، ناراحتیهای روحی و روانی را در بر میگیرد. خسارت مالی صرف، برای مثال شکستن عینک، مشمول نظام حمایتی حوادث ناشی از خطرات شغلی نیست (رپِرتوار حقوق کار، ج. سوم، 1992، ص.3). البته وارد آمدن خسارت به وسایل کمک پزشکی مانند پروتز و اورتز که برای توانبخشی و بازگرداندن نیروی کار به زیاندیده ضروری است، در بسیاری از کشورها در حکم خسارت بدنی است و به عنوان بخشی از خدمات پزشکی قابل جبران است (ووارن (Voirin)، 1979، ص. 547؛ سن ـ ژور، ج. دوم، 1982، ص. 75).
2- مفهوم حادثة مربوط به مسیر
در رابطة بین زیاندیده و سازمان تأمین اجتماعی تشخیص حادثة مربوط به مسیر از حادثة ناشی از کار فایدة عملی در بر ندارد، زیرا در هر دو صورت تعهدات سازمان یکی است و زیاندیده از مزایای یکسانی برخوردار است. اما در رابطة سازمان با کارفرما و نیز از لحاظ مسئولیت مدنی و قائم مقامی سازمان از بیمهشدة زیاندیده و همچنین حقوق کار تشخیص حادثة ناشی از کار از حادثة مربوط به مسیر در عمل آثار مهمی دارد (دوپیرو و همکاران، 2001، ش. 844، ص. 649).
چون معمولاً حادثة مربوط به مسیر حادثة رانندگی است و در حوادث رانندگی بیمة مسئولیت مدنی اجباری است، در صورت وقوع حادثة مربوط به مسیر زیاندیده ممکن است زیر پوشش بیمة اجباری نیز باشد که در این صورت مسئلة نحوة جمع مزایای بیمة اجباری شخص ثالث و مزایای تأمین اجتماعی و رجوع سازمان به شرکتهای بیمه مطرح خواهد شد.
در زمینة حادثة ناشی از کار در برخی از کشورها، مانند فرانسه، >اصل مصونیت<[12] پذیرفته شده است که بر اساس آن زیاندیده یا وراث وی نمیتوانند برای جبران خسارت مازاد بر مزایای تأمین اجتماعی به کارفرما یا نمایندگان وی مراجعه نمایند، اما چنین اصلی در زمینة حادثة مربوط به مسیر پذیرفته نشده است، لذا در صورتی که واردکنندة زیان، کارفرما یا نمایندة وی باشد، زیاندیده میتواند به آنان مراجعه نمایند.
3- مفهوم بیماریهای حرفهای
در کشورهای مختلف برای مشخص نمودن قلمرو بیماریهای حرفهای سه روش وجود دارد: 1- یکی از این روشها ارایة >تعریفی کلی< برای بیماری حرفهای است. بر این اساس بیماری حرفهای به عنوان >تغییر اندامی یا کارکردی که در نتیجة انجام برخی از کارها توسط کارگر در حیطة وظایفش صورت میگیرد[13]<، تعریف شده است(کُرنو (Cornu) واژهنامة حقوقی مؤسسة هنری کاپیتان، 2000، ص. 354). 2- در روش دوم فهرست محدودی از بیماریهایی که جزو بیماریهای حرفهای شناخته میشوند، تهیه میشود و به عنوان بیماری حرفهای تنها میتوان نسبت به چنین بیماریهایی تقاضای جبران خسارت نمود. 3- در روش سوم ترکیبی از دو نظام پیشین مورد استفاده قرار میگیرد: از طرفی، فهرستی برای بیماریهای حرفهای وجود دارد اما این فهرست حصری نیست و زیاندیده در صورت ابتلاء به بیماریی که جزو فهرست مشخص شدة بیماریهای حرفهای نیست، میتواند در صورت اثبات منشأ حرفهای آن بیماری از مزایای تأمین اجتماعی بیماریهای حرفهای بهرهمند شود. بسیاری از کشورها در جهت پذیرش روش اخیر گام برداشتهاند (دانشنامة حقوق اجتماعی، همان، 1975، ص. 670-688؛ دوپیرو و همکاران، 2001، ش. 887، ص. 654).
در مادة 61 قانون تأمین اجتماعی مصوب 1354 مقرر شده است: >بیماریهای حرفهای به موجب جدولی که به پیشنهاد هیأت مدیره به تصویب شورای عالی سازمان خواهد رسید، تعیین میگردد. مدت مسئولیت سازمان تأمین خدمات درمانی[14] نسبت به درمان هر یک از بیماریهای حرفهای پس از تغییر کار بیمهشده به شرحی است که در جدول مزبور قید میشود<. از متن این ماده چنین بر میآید که قانون تأمین اجتماعی ایران برای تعریف و تعیین قلمرو شمول بیماریهای حرفهای >نظام مبتنی بر فهرست< را پذیرفته است. اما، جدول موضوع مادة یادشده تا حال به تصویب نرسیده است و طبق رویة سازمان تأمین اجتماعی، مقررات مربوط به بیماری عادی در خصوص بیماری حرفهای نیز اعمال میگردد که این رویه در عمل باعث شده تا در زمینة بیماریهای حرفهای سازمان حق خود را در رجوع به واردکنندة زیان اعمال نکند. چنین ترتیبی از این جهت که خطاکار را از مسئولیت معاف میکند به شدت قابل انتقاد است و مغایر سیاست بازدارندگی است که در دفتر اول به عنوان مبنای اصلی قائم مقامی صندوق تأمین اجتماعی از بیمهشدة زیاندیده به آن اشاره کردیم.
1- حقوق فرانسه
پیش از بررسی موضوع در حقوق ایران، به اختصار وضع مسأله را در حقوق فرانسه مورد مطالعه قرار میدهیم:
الف ـ قاعدة کلی: در صورتی که حادثه ناشی از کار یا خسارت در نتیجة بیماری حرفهای به بار آمده باشد، شخص ثالثی که تأمین اجتماعی میتواند به او رجوع کند، هر شخصی غیر از کارفرما و کارگر و بطور کلی هر شخص خارج از کارگاه است (لواسور، حوادث کار، ش 1884؛ لوتورنو و کاویه، ش 2631). به عبارت دیگر صندوق تأمین اجتماعی نمیتواند به کارفرما یا کارگری که عامل زیان بوده است رجوع کند و آنان از جهت قائم مقامی صندوق تأمین اجتماعی ثالث محسوب نمیشوند.
مادة 1-451 قانون تأمین اجتماعی فرانسه[15] متضمن اصلی به نام >اصل مصونیت< است که بر اساس آن اِعمال قوانین مربوط به نظام جبران خسارت حوادث ناشی از کار و بیماریهای حرفهای، جز در برخی از موارد، زیاندیده یا بازماندگان ذینفع وی را از حق اقامة دعوا بر طبق قواعد عام مسئولیت مدنی علیه کارفرما، نمایندگان و سایر کارکنان کارگاهی که خسارت ناشی از خطرات شغلی در آن به بار آمده است، محروم میکند. در واقع، در این زمینه حقوق تأمین اجتماعی جایگزین مسئولیت مدنی گردیده است. اما، چنین اصلی حوادث مربوط به مسیر را در بر نمیگیرد. همچنین در رابطة زیاندیده و بازماندگان ذینفعش و اشخاص ثالث قابل اعمال نیست (دوپیرو و همکاران، 2001، ش. 855).
شخص ثالث کسی غیر از زیاندیده و کارفرما یا نمایندگان دائمی و موقتی وی در ادارة کارگاه است که حادثه به نحوی ناشی از تقصیر وی باشد. در صورتی که کارفرمایی از کارفرمایی دیگر نیروی کار قرض بگیرد، به دلیل وجود رابطة تبعیت و وابستگی بین کارفرمای قرضگیرنده و چنین کارگرانی وی در مقابل آنان شخص ثالث تلقی نمیشود.
استفاده کننده از خدمات کارگران دارای قرارداد موقت، در رابطه با آنان شخص ثالث تلقی نمیشود، به شرطی که بین آنان رابطة تبعیت و وابستگی وجود داشته باشد. دیوان کشور فرانسه نظر داده است که چنانچه کارگری در حال کمک به کارگر مؤسسة دیگری صدمه بیند، کارگر زیاندیده قانوناً تحت تبعیت کارفرمای مؤسسهای است که از کمک وی استفاده کرده است؛ برای مثال، در یکی از دعاوی، مؤسسهای جرثقیلی را بارانندهاش به اجارة مؤسسة دیگری میدهد و نظارت بر رانندة جرثقیل به کارگری از مؤسسة اجارکنندة جرثقیل واگذار میشود. در جریان کار، کارفرمای مؤسسة دیگری از آنان درخواست میکند تا بار کامیونی را تخلیه نمایند. در حین عملیات تخلیه، نوک جرثقیل با کابل فشار قوی برق اتصال پیدا میکند و در نتیجه کارگر مؤسسة اجارهکنندة جرثقیل دچار برق گرفتگی میشود. در این دعوا، دیوان کشور فرانسه نظر داد که چون هم قربانی و هم راننده در لحظة وقوع حادثه تحت تبعیت کارفرمای مؤسسة دریافت کنندة کمک بودهاند، مالک جرثقیل در مقابل قربانی، شخص ثالث تلقی نمیشود، لذا نمیتوان علیه وی اقامة دعوا کرد (رِپرتوار حقوق کار، 1992، ش. 123، ص. 9).
اگر شخص ثالثی مسئول شناخته شود، صندوقهای تأمین اجتماعی میتوانند برای استرداد هزینههای انجامشده و مبالغ پرداختی به کارگر زیاندیده یا بازماندگان وی مستقیماً علیه شخص ثالث
[1] - در حقوق انگلیس، تأمین اجتماعی فقط قائم مقام خود زیاندیده میشود و مزایایی که به بازماندگان او پرداخت میشود از وارد کنندة زیان قابل استرداد نیست (ریچارد لوییس، کسر مزایا از مسوولیت مدنی ناظر به خسارات بدنی، چاپ اکسفورد، 1999، ص 153).
[2] - در فرانسه از واردکنندة زیان در بحث حاضر به «ثالث مسوول» (Tiers responsable) تعبیر میشود.
[3] - مسوولیت واردکنندة زیان در برابر بیمه شده ممکن است مسوولیت قهری باشد یا (همانند مسوولیت پزشک) قراردادی: کورسیه،قانون تأمین اجتماعی، 2005، ص 353؛ لوتورنووکادیه، ش 2631. در این صورت دعوای سازمان علیه شخص مسوول نیز تابع قواعد مسوولیت قراردادی خواهد بود: دائرهالمعارف حقوق اجتماعی بلژیک، ش 1085A. با وجود این رویه قضایی فرانسه در زمینة حوادث کار،تنها شخصی را که مسوولیت او در برابر بیمه شده قهری است، به عنوان ثالث قلمداد میکند (بنگرید به آرای مذکور در: لواسور، حوادث کار، ش 1868).
[4] - مادة ال – 1-376 قانون تأمین اجتماعی فرانسه.
[5]- (Accident de droit commun) (کُرنو (Cornu)، واژهنامة حقوقی مؤسسة هنری کاپیتان، 2000، ص. 10)
[6] -Les risques professionnels.
[7] - L’accident du travail classique.
[8] - L’accident de trajet.
[9] - Les maladies professionnelles.
1- Accident survenu par le fait ou à l’occasion du travail
[11] - مادة 60 قانون تأمین اجتماعی در این زمینه مقرر میدارد: >حوادث ناشی از کار حوادثی است که در حین انجام وظیفه و به سبب آن برای بیمهشده اتفاق میافتد. مقصود از حین انجام وظیفه تمام اوقاتی است که بیمهشده در کارگاه یا مؤسسات وابسته یا ساختمانها و محوطة آن مشغول کار باشد و یا به دستور کارفرما در خارج از محوطة کارگاه عهدهدار انجام مأموریتی باشد. اوقات مراجعه به درمانگاه و یا بیمارستان و یا برای معالجات درمانی و توانبخشی و اوقات رفت و برگشت بیمهشده از منزل به کارگاه جزء اوقات انجام وظیفه محسوب میگردد، مشروط به این که حادثه در زمان عادی رفت و برگشت بیمهشده به کارگاه اتفاق افتاده باشد. حوادثی که برای بیمهشده حین اقدام برای نجات سایر بیمهِشدگان و مساعدت به آنان اتفاق میافتند، حادثة ناشی از کار محسوب میشود<.
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 13 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
فهرست مطالب
عناوین |
صفحه |
تعریف انبار ......................................
هدف از استقرار یک سیستم انبار ....................
نمونه فرمهای مورد نیاز در انبار ...................
کنترلهای مورد نیاز هنگام دریافت کالای فروشگاه.......
مجوزهای مورد نیاز برای دریافت کالا از ا نبار........
مشخصات مکان لازم برای نگهداری کالا و تعداد انبار های مورد نیاز در کارخانه.............................................
مشخات کارت انبار و کاروکس..........................
چگونگی ثبت اطلاعات انبار در دفاتر مالی و دراک انبار.
ترتیب تنظیم فرمهای مختلف هنگام دریافت و خروج کالا و امضاهای مجاز لازم مغایرت انبار گردانی ............................
تعریف انبار:
انبار به هر محل و فضای که بتوان در آن مواد اولیه قابل مصرف و شناخت انواع محصولات و یا محصولات ساخته شده و قابل فروش و یا کالای منجر ساخته و انواع قطعات و لوازم یدکی و تجهیزات و ماشینآلات ملزومات و مجهزآلات و هرگونه متسعمل و غیر قابل استفاده و اقساطی را در آن بطور منظم و سیستماتیک با مدیریت معین و یا نامعلوم نگه داری کرد اطلاق میشود.
)هدف از استقراریک مستقیم انبار:
به طور کلی هدف از ایجاد یک سیستم در یک سازمان سه هدف اساسی میباشد:
الف- استقرار و برقراری سیستم کنترلهای داخلی:
به طور کلی در یک سازمان تجاری رعایت دستورالعملها و بخشنامهها ی مدیریتی حفاظت از دارائیها تأمین منافع سهامداران و در نهایت بهینه نمودن سیستم کاری یک نیاز و اصل میباشد که این شرکت نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد یک سیستم کنترل داخلی دارای اجزاء و بخشهای مختلفی میباشد یکی از این اجزاء و بخشها که دارای حساسیت بسیار بالایی میباشد بخش موجودیها و اقلام جنسی شرکت میباشد.
که جهت اجرای هدف اساسی کنترلهای داخلی در بخش انبار لازم به اجرا میباشد در حقیقت با پیاده شدن مستقیم گردش موجودیها چهار هدف اساسی کنترلهای داخلی بر آورده میگردد و البته میزان دستیابی به این اهداف نیز بستگی به نوع سیستم و گردش موجودیها در شرکت دارد.
ب – ارزشیابی صحیح موجودیها:
برای پرداختن به این هدف لازم است به این سوال پاسخ منتقی داده شود، چرا در یک سا زمان تجاری ما نیازمند ارزیابی موجودیها میباشیم؟
پاسخ این سوال میتواند بسیار متنوع باشد اما در اینجا به نکات اساسی آن تکیه مینماییم که 2 نکته میباشد؟
1- اندازهگیری دقیق، میزان سود و زیان شرکت
2- امر گزارشگری موجودیها به سهامداران با توجه به رعایت اصل محافظه کاری. برای رسیدن به پاسخ ادل در یک سیستم انبار روشها و مراحل اجرایی وجود دارد که قاعدتاَ با انجام آن روشها و مراحل میسر میگردد اما نکتة مهم در این قضایا پاسخ به سوال دوم میباشد که چرا میبایست گزارشگری صحیحی از موجودیهای شرکت به سهامدار ارائه گردد پاسخ به این سؤال تا حدودی در ارتباط با اصول مفروضات بنیادین حسابداری میباشد. مفروضات حسابداری حسابداران را ملزم میکند که در امر گزارشگری اقلام خود را در صورتهای مالی رعایت محافظه گری و ارتباط را دارند یعنی اینکه حسابدار موضف است ارزش موجودیهای خود را طوری نشان دهد که این موجودیها کمتر از ارزش واقع باشد و بدون آنکه صورتهای مالی تحلیف گردد.
ج ) فراهم نمودن بستر مناسب جهت فرایند گزارش دهی به استفاده کنندگان
داخلی و خارجی:
امروزه با توجه به مسائل پیچیده اقتصادی فرآیند گزارش دهی داخلی به مدیران
یک سازمان نقش بسزایی پیدا کرده است به طوری که گزارش دهی ناقص یکی از نیازهای روزانه ولاینفک مدیران امروز گردیده است. در یک سازمان تجاری زمانی میتوان بهترین اطلاعات را تهیه نمود که بستر مناسب جهت فراهم نمودن اطلاعات باشد یکی از این بسترهای مناسب سیستم انبار و گزارش موجودیها میباشد.
2) فرمهای مورد نیاز در انبار:
به طور کلی تعداد و انواع فرمهای انبار باتوجه به ماهیت و عملکرد سیستم انبار میتواند متنوع باشد اما جهت برقراری یک سیستم عمده آن انبار حداقل فرمهای مورد نیاز میباشد.
در شرکت افراتاب تغیر از فرمهای استفاده میشود ه به مختصری از آنها ذکر میکنیم.
3ـ کنترلهای مورد نیاز هنگام دریافت کالا از فروشگاه:
الف – اطمینان از صحت و سقم خروج کالا:
جهت ایجاد این اطمینان انباردار میبایست دقیقاَ برگ درخواست کالا از انبارها کنترل نموده و اندودههای مجاز و هر آنچه که مستلزم ایجاد یک فروش در سیستم میباشد را کنترل نماید.
ب – اطمینان از وجود کالا در انبار
ج- اطمینان از تحویل صحیح براساس کنترلهای داخلی به تحویل گیرنده
4) مجوزهای مورد نیاز برای دریافت کالا از انبار:
با توجه به ساختار مجوز لازم جهت دریافت کالا میتواند به دو شکل باشد.
1)برگ درخواست کالا از انبار 2) حواله خروج از انبار
1) برگ درخواست کالا از انبار به این صورت میتواند باشد که واحد ذینفع مثلا قروش طی فرمی از انبار درخواست نماید که مثلاَ لامپ 18 وات به شخص تعیین شده در برگ درخواست تحویل دهد.
2) حواله خرو ج از انبار فرمیت شبیه برگ درخواست کالا که پی آن واحد حسابداری فروش از واحد انبار میخواهد که جنس با مشخصات ذکر شده را به شخصی مشخص شده و با تعداد اعلام شده تحویل دهد.
5) مشخصات مکان لازم برای نگهداری کالا و تعداد انبارهای مورد نیاز در کارخانه
جهت تعیین مکان لازم برای انبار دو متغیر ساده میبایست در نظر گرفت:
1) استاندارد دنباله داری 2) مشخصات شخصی کالای مورد نگهداری
1) استاندارد انبارد داری منظور مجموعه روشهایی می باشد که واحد انبار جهت بهتر نمودن و بهینه سازی گردش انبار ملزم به اجرای آن میباشد مانند:
1- چیدمان کالا 2- نکات حفاظتی و امنیتی 3- رعایت اصل بهرهوری
2) مشخصات فنی کالا به طور کلی مجموع قواعد فنی جهت نگهداری آن کالا میباشد. مثلاَ یک انبار بیسکوئیت شرایط هوای گرم محیاست بین مقادیر میباشد.
در این شرکت نیز انبار باید در جای امنی واقع شود تا از شکسته شدن شیشه لامپها جلوگیری شود.
این کارخانه دارای چهار انبار میباشد . 4 انبار موادبسته بندی
1) انبار قطعات 2-انبار میانی 3- انبار ضایعات 4- انبار مواد بسته بندی
5- انبار محصول 6- انبار ملزومات مصرفی و آبدارخانه
ابتدا قطعه از انبار قطعات خارج میشود و وارد انبار میانی میگردد این عرم بدلیل آنست که بهتر است برای صرفهجویی در انجام کارها بعضی قطعات بدلیل سنگین بودن یا دور بدان انبار قطعات از محل تولید وارد انبار میانی شود و بعد قسمت درخواست کننده با گرفتن قطعات مورد نیاز و انجام دادن کارهای روی خط تولید ضایعاتی به دست میآید.
که آنها را جمعآوری کرده و به قسمت انبار ضایعات تحویل میدهند و کالای بدست آمده تا پس از بستهبندی به انبار محصول انتقال میدهند.
انبار ملزومات مصرفی که شامل لوازم وتحریر کاغذ پاکت نامه ، بسیکویت ، جای ، قند ، مواد شوینده و پاک کننده و …میشوند. در انبار ملزومات مصرفی و آبدارخانه واگذار میشوند.
انبار دفتر مرکزی که برای سرعت بخشیدن به امر فروش میباشد که دارای تعداد محدودی محصول تولید شده میباشد نیز درین شرکت وجود دارد.
6) مشخصات کارت انبار و یا کاردکس:
کاردکس انبار و کاردکس حسابداری انبارد:
|
|
|
|
وارده |
صادره |
موجودی پایان دوره |
ردیف |
تاریخ |
شرح کالا |
موجودی بستهای دوره |
گردش عملیات تعداد |
گزارش عملیات تعداد |
مانده تعداد |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
مشخصات کاردکس حسابداری انبار:
|
|
|
|
|
وارده |
صادره |
موجودی پایان دوره |
|||
ردیف |
کد |
تاریخ |
شرح کالا |
موجودی بستهای دوره |
تعداد |
مبلغ |
تعداد |
مبلغ |
تعداد |
مبلغ |
|
|
|
|
|
|
|
|
|||
|
|
|
|
|
|
|
|
|||
|
|
|
|
|
|
|
|
|||
|
|
|
|
|
|
|
|
|||
8) چگونگی ثبت اطلاعات انبار در دفاتر مالی و مدارک انبار:
ثبت ورود ( خرید) کالا:
توضیح: به طور کلی روش نگهداری موجودیها در دفاتر حسابداری به دو شکل میباشد.
1- روش ادواری 2- روش دائمی
روش ادواری:
روشی است که در آن ورود و خروج کالا طی سال ثبت نمیگردد و کلید ورودها و خروجها به عنوان هزینه و فرش شناسایی گردد در سیستم ادواری جهت شناسایی از روش موجودی کالا در پایان سال یک انبارگردانی صورت گرفتند و براساس نتایج انبارگردانی و قیم آخرین پارتیهای خرید یا نرخ میانگین طی سال خرید پارتیها موجودی شمارش شده ارزش گذاری می گردد.
دسته بندی | اقتصاد |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 25 |
در رساله حاضر سعی بر آن است تا ضمن معرفی متغیرهای مورد استفاده در مدلهای اقتصاد سنجی و تعریف انواع مدلهای اقتصاد سنجی ، از طریق برآورد مدلها ( الگوها )اقتصاد سنجی و تفسیر ضرایب متغیرها به بررسی عوامل موثر بر خالص حسابجاری تر از پرداختهای خارجی کشور بویژه بدلیل کاهش ارزش پول ( افزایش نرخ ارز) بپردازیم . در خصوص برآورد الگوهای اقتصاد سنجی ضمن بررسی و بهره گیری از تئوریهای مربوط به عوامل موثر بر خالص حساب جاری تر از پرداختها در همه کشورها و همچنین تحقیقات انجام شده سعی شده از متغیرهای دیگری که طی دوره مورد بررسی منحصراً خاص کشور ایران بوده و تراز پرداختهای آنرا تحت تاثیر قرار داده استفاده شود . در برآورد الگوهای اقتصاد سنجی از اطلاعات متغیرها طی دوره مورد بررسی یعنی سالهای ( 1378- 1358 ) و بسته نرم افزاری Eviews و روش حداقل مربعات معمولی ( O.L.S ) استفاده شده است . هر دو نوع الگوهای نهایی اقتصاد سنجی این رساله بصورت لگاریتمی خطی برآورد شده اند . البته در این راه با یک مشکل اساس روبرو بودیم و آن منفی بودن خالص های بجاری تر از پرداختها در تمام سالهای مورد بررسی ( 78 – 1358 ) بود . برای رفع این مشکل اعداد مربوط به خالص حساب جاری تر از پرداختها را در یک علامت منفی ضرب کردیم تا همه اعداد مثبت گرد شده و دارای لگاریتم شوند . به همین دلیل در تفسیر ضرایب متغیرها باید بصورت معکوس عمل می نمائیم . یعنی ضرایب منفی را بصورت مثبت تفسیر کنیم و بر عکس یعنی ضرایب مثبت را با علامت منفی تفسیر نمائیم .
2- معرفی انواع متغیرهایط موجود در مدل
در این مرحله از تحقیق متغیرهای مورد استفاده در الگوهای اقتصاد سنجی ، دقیقاً تعریف می شود تا دایره مشمول متغیرها دقیق و مشخص باشد . در تعریف متغیرها از تعاریف صاحبنظران و اقتصاد دانان استفاده شده است با توجه به اینکه در هر مدل اقتصاد سنجی متغیرهای موجود در مدل به دو دسته متغیرها وابسته و توضیحی در مدلهای اقتصاد سنجی تقسیم می شوند در مورد خالص حسابجاری از پرداختهای خارجی نیز چنین موضوعی معمول است که در این قسمت به تشریح متغیرها می پردازیم .
2-1- توصیف موضوع مورد تحقیق یا متغیر وابسته به مدل :
می دانیم که تراز پرداختها شامل دو حساب عمده می باشد که عبارتند از حساب جاری و حساب سرمایه حساب سرمایه تراز پرداختها را به دو دلیل ناچیز بودن رقم و تحت کنترل دولت بودن و آن در ایران وارد مدلهای اقتصاد سنجی نکرده ایم . لذا متغیر وابسته مدل به خالص حسابجاری تراز پرداختهای خارجی می باشد . خالص حسابجاری تراز پرداختهای خارجی عبارت است از جمع جبری خالص تر از کالاها ( بازرگانی ) خالص تر از خدمات و خالص حساب پرداختهای انتقالی به خارج که رقم مربوط به آن در طی دوره مورد بررسی یعنی سالهای ( 1378-1358 ) همواره منفی بوده است . 1
در زمینه برآورد الگوهای اقتصاد سنجی الگوهای اقتصاد سنجی از آمار و اطلاعات خالص حسابجاری تراز پرداختهای خارجی کشور مندرج در تراز نامه های اداره بررسیهای اقتصادی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران استفاده شده است .
2-2- تشریح مستقل موجود در مدل های اقتصاد سنجی
4-2-2-1- تولید نا خالص GDP :
تولید ناخالص داخلی (GDP) عبارتست از مجموع ارزش پولی ( ریالی ) تمامی کالاها و خدمات نهایی تولید شده در داخل مرزها جغرافیایی یک کشور طی یک دوره زمان معینی ( معمولاً یکسال ) از این متغیر بعنوان شاخص برای در آمد ملی بر خالص حسابجاری تراز پرداختها استفاده شده است .
4-2-2-2- نرخ آزاد ارز :
منظور از نرخ آزاد عبارتست از ارزش یک واحد پول رایج خارجی ( دلار ) بر حسب رایج داخلی ( ریال ) در بازار موازی ارز بعبارت دیگر به تعداد واحدهایی از پول داخلی که برای بدست آوردن یک واحد پول خارجی دلار در بازار موازی ارز باید پرداخت گردد نرخ آزاد ارز گویند استفاده از نرخ آزاد ارز (نظام شناور و ارزی) اثرات کاهش ارزش پول برتر از پرداختهای خارجی را نسبت به تغییرات نرخ رسمی ( نظام کنترل ارزی – ثابت ) ارز بهتر و واقعی تر نشان می دهد زیرا نرخ رسمی ارز توسط مقامات پولی کشور تعیین می گردد و معمولاً دولتها در برابر کاهش ارزش پولی ملی افزایش نرخ رسمی ارز مقاومت می کنند . دلیل آنهم تبعات منفی اجتماعی و کاهش جایگاه اجتماعی دولت نزد ملت و جامعه بین المللی می باشد .
متغیر کیفی شرایط بحرانی جنگ : چون داده آماری بصورت سری زمانی است استفاده از متغیرهای (کیفی مجازی) برای نشان دادن اثرات متغیر کیفی شرایط بحرانی جنگ بر خالص حسابجاری تراز پرداختهای خارجی کشور از متغیر مجازی DW استفاده شده است بدین منظور به متغیر مجازی طی سالهای جنگ 67- 1359 مقدار عددی یک (1) و در سالهای غیر جنگ مقدار عددی صفر ( 0 ) داده شده است .
متغیر کیفی یکسان سازی ارز :
یکسان سازی نرخ ارز عبارتست از تک نرخی کردن ارز : این مساله از سال 1371 در ایران شروع شد و اثر مهم خود را از سال 1373 آغاز کرد بجا گذاشت برای نشان دادن این اثر متغیر از متغیر مجازی D73 استفاده شده است بدین منظور به متغیر مجازی D73 از سال 71 به بعد تا 1378 مقدار عددی یک و در سالهای غیر از آن ( 70 – 1358 ) مقدار عددی بی صفر داده شده است .
نکته : از چهار متغیر مستقل فوق الذکر در هر دو نوع مدل بر آورد شده استفاده شده است . اما علاوه بر چهار متغیر مستقل از یک متغیر مستقل به دیگر بنام خالص حسابجاری بایک وقفه زمانی در مدل نوع دوم استفاده شده است که در زیر به توضیح آن می پردازیم .
4-2-2-5- متغیر خالص حسابجاری تراز پرداختهای خارجی با یک وقفه زمانی: برای نشان حساسیت سیاستگذار در جهت کاهش کسری تجاری ( برنامه دوم) متغیر خالص حسابجاری تراز پرداختهای با یک وقفه زمانی بعنوان یک متغیر مستقل در سمت راست مدل دوم ( پویا ) وارد شده است . بدین معنی که می خواستیم بدانیم آیا کسری مداوم تراز پداختها این حساسیت را در سیاستگذاران اقتصادی ایجاد می کند که برای کاهش آن چاره ای را بیندیشید یا خیر ؟ به همین منظور خود متغیر وابسته با یک وقفه زمانی وارد مدل گردید .
تذکر : : از متغیر اخیر فقط در مدل دوم ( پویا ) استفاده شده است .
روش برآورد مدل های اقتصاد سنجی :
در برآورد الگوهای اقتصاد سنجی از مدل لگاریتمی خطی استفاده شده است بعبارت دیگر مدل در سطح لگاریتمی متغیرها برآورد شده است تمام الگوهای اقتصاد سنجی رساله حاضر بوسیله روش حداقل مربعات معمولی ( O-L-S ) بسته به نرم افزاری EVIEWS مورد بررسی قرار گرفته اند. برای فائق آمدن بر مشکل خود همبستگی و برای نحوه جهت جملات اخلال مدلهای اتوگریسو و فرآیند میانگین متحرک مرتبه اول در نظر گرفته شده است.
3- انواع مدلهای اقتصاد سنجی برآورد شده در رساله :
در رساله حاضر از دو رویکرد جهت برآورد و الگوهای اقتصاد سنجی استفاده شده است که عبارت است از ه الف ) مدل ایستا ب ) مدل پویا
3-1- مدل ایستا
مدل ایستا مدلی است که در آن متغیر وابسته یعنی خالص حسابجاری تراز پرداختهای خارجی کشور در زمان جاری تابعی است از متغیرهای مقادیر جاری متغیرهای مستقل دیگر که عبارتند از GDP بعنوان شاخصی جهت درآمد ملی ، EXR نرخ آزاد ارز DW متغیر مجازی جنگ و D73 متغیر مجازی یکسان سازی نرخ ارز .
3-2- مدل پویا
مدل پویا مدلی است که در آن متغیر وابسته علاوه بر آنکه تابع مقادیر جاری متغیرهای مستقل دیگر مانند GDP بعنوان شاخصی برای در آمد ملی EXR نرخ آزاد ارز DW متغیر مجازی جنگ D73 متغیر مجازی یکسان سازی نرخ ارز است تابعی از خودش با یک یا چند وقفه زمانی نیز می باشد یعنی مدل پویا مدلی است که در آن متغیرها با یک یا چند وقفه زمانی در سمت راست مدل اقتصاد سنجی بعنوان یک متغیر توضیح دهنده
( مستقل ) وارد مدل می شود . لازم به یادآوری است که در مدل پویای رساله حاضر متغیر وابسته با یک وقفه زمانی وارد مدل شده است .
4-علائم ایستای تطبیقی مدلها :
4-1- الگوی مدل ایستا:
بطور کلی خالص حسابجاری تراز پرداختهای خارجی تابعی است از در آمد ملی نرخ آزاد ارز و همچنین متغیرهایی مانند شرایط بحرانی جنگ و سیاست یکسان سازی نرخ ارز است یعنی :
B1 = F ( GDP , EXR , DW , D73 )
که در آن :
B1 عبارتست از خالص حسابجاری تراز پرداختهای خارجی که در واقع متغیر وابسته مدل می باشد .
EXR عبارتست از نرخ آزاد ارز
DW : عبارت است از متغیر مجازی شرایط بحرانی ( جنگ )
D73 : عبارتست از متغیر مجازی یکسان نرخ ارز که از سال ( 78-1371 به بعد در ایران) اجرا گردیده است . بر اساس تئوریهای اقتصادی رابطه بین خالص حسابجاری تراز پرداختها و در آمد ملی منفی است چرا که با افزایش در آمد واردات کشور افزایش می یابد . بعبارت دیگر افزایش درآمد ملی باعث کسری (بدتر شدن ) خالص حسابجاری تراز پرداختهای شود :
یعنی :
همچنین رابطه بین خالص حسابجاری تراز پرداختها و تغییرات نرخ آزاد ارز مثبت است چرا که از طریق ارزانتر شدن کالاهای داخلی بر حسب پول خارجی صادرات افزایش می یابد بعبارت دیگر افزایش نرخ ارز در بازار آزاد باعث بهبود یا کاهش کسری تراز پرداختها می گردد . یعنی :
متغیر مجازی جنگ DW اثر منفی برتر از پرداختها بجا می گذارد زیرا در شرایط بحرانی جنگ معمولاً صادرات کاهش واردات بویژه تسلیحات افزایش یافته و باعث تشدید کسری تراز پرداختها می گردد یعنی :
متغیر مجازی یکسان سازی نرخ ارزی که از سال 1371 به بعد در ایران اجرا گردیده باعث حذف نظام چند نرخی ارز گردیده و در واقع باعث از بین رفتن قوی بودن مصنوعی ارزش پولی ملی شده است . یعنی یکسان سازی نرخ ارز در ایران به معنی کاهش ارزش پولی ملی بوده و همین امر باعث افزایش صادرات غیر نفتی و کاهش واردات شده است لذا باعث بهبود خالص حسابجاری تراز پرداختها شده است
یعنی :
تذکر : البته علاوه بر متغیرهای مستقل فوق از متغیرهایی مانند حجم نقدینگی ( M ) و شاخص بهای مصرف کننده ( تورم ) GPI نیز بعنوان متغیرهایی توضیحی استفاده گردید اما بدلیل وجود مشکل هم خطی بین M ,CP, M از مدل خارج شد و سپس بدلیل وجود مشکل هم خطی بین EXR , Cpi همبستگی آنها 97% بود به مجبور به حذف Cpi از مدلهای اقتصاد سنجی شدیم .
فرم نهایی مدل ایستا : این مدل بصورت لگاریتمی زیر برآورد گردیده است :
(10/7-) (47/3) (00/7-) (44/6) (79/3-)
(30/16) (87/0)
یادآوری مهم : چون اعداد مربوط به خالص حسابجاری تراز پرداختها را در یک منفی ضرب کردیه ایم تا مثبت شوند و بتوانیم از آنها لگاریتم بگیریم و مدل را بصورت لگاریتمی خطی برآورد کنیم لذا در تفسیر ضرایب باید دقت کرده و هر ضریب را با علامت مخالف آن تفسیر نمائیم . یعنی ضرایب با علامت مثبت را باید با علامت منفی و ضرایب با منفی را با علامت مثبت باید تفسیر کنیم .
تذکر :
اعداد داخل پرانتز بیانگر t می باشند .
در مدل فوق :
LB1 : بیانگر لگاریتم خالص حسابجاری تراز پرداختها ، بعنوان متغیر وابسته مدل می باشد .
: بیانگر عرض از مبدا است
LGDP : بیانگر لگاریتم تولید نا خالص داخلی است که از آن بعنوان شاخص در آمد ملی استفاده شده است .
LEXR : بیانگر لگاریتم نرخ آزاد ارز .
DW : بیانگر متغیر مجازی جنگ
D73 : بیانگر متغیر مجازی یکسان سازی نرخ ارز که از سال 1371 به بعد در کشور اجرا گردید چهار متغیر اخیر بعنوان متغیرهای مستقل مدل می باشند .
چنانکه از نتایج برآوردی مدل مشخص است کلیه ضرایب ( بجز ضریب ( AR ) ) در سطح اطمینان 99 درصد معنی دار می باشند ضمن آنکه رگرسیون در حدود 93 درصد می باشد آماره F نیز برای رگرسیون فوق در حدود 22/29 می باشد که حاکی از معنی داری عمومی رگرسیون است .
4-2- تغییر ضرایب متغیرهای مستقل در مدل ایستا :
در مدل فوق (ایستا ) ضریب شاخص در آمد ملی GDP یعنی 75/2 = B است . چون مدل لگاریتمی است این ضریب بیانگر کشش در آمدی خالص حسابجاری تراز پرداختها می باشد و مفهوم اقتصادی این است که اگر در آمد ملی یکی درصد افزایش یابد به شرط ثابت بودن سایر متغیرهای سمت راست مدل خالص حسابجاری تراز پرداختها 75/2 درصد کاهش می یابد ( بدتر خواهد ) بعبارت دیگر اگر درآمد ملی یک درصد افزایش یابد خالص حسابجاری تراز پرداختها 75/2 درصد دچار کسری می گردد .
ضریب نرخ آزاد ارز مدل لگاریتمی ایستا یعنی 48/0 = B است این مساله بیانگر آنست که اگر نرخ ارز در بازار آزاد موازی یک درصد افزایش ارزش پول ملی یک درصد کاهش یابد خالص حسابجاری تراز پرداختها به شرط ثابت ماندن سایرز متغیرهای سمت راست مدل طی دوره مورد بررسی ( 78- 1358 ) 48/0 درصد افزایش ( بهبود ) می یابد بعبارت دیگر 48/0 درصد از کسری تراز پرداختها کاسته خواهد شد زیرا افزایش نرخ ارز کاهش ارزش پول ملی باعث افزایش صادرات و کاهش واردات شده و نهایتاً باعث بهبود خالص حسابجاری تراز پرداختها می گردد[1] .
با توجه به اینکه در مدل فوق علامت مربوط به ضریب متغیر مجازی جنگ DW منفی یعنی 39/0 = B3 می باشد می توان نتیجه گرفت که شرایط بحرانی جنگ طی دوره مورد بررسی اثر منفی بر خالص حسابجاری تراز پرداختها داشته است یعنی بروز پدیده جنگ باعث کاهش صادرات و افزایش واردات بویژه سلاح باعث بدتر شدن خالص حسابجاری از پرداختها شده است .
نظر به اینکه ضریب متغیر مجازی یکسان سازی نرخ ارز D73 مثبت است یعنی 64/0 = B4 است لذا می توان این ضریب را اینگونه تفسیر کرد که بدلیل بروز اجرای سیاست یکسان نرخ ارز در ایران از سال 1371 به بعد طی دوره مورد باعث بهبود خالص حسابجاری تراز پرداختها شده است . زیرا یکسان سازی نرخ ارز در ایران در واقع کاهش ارزش پول ملی بوده که خود باعث افزایش صادرات و کاهش واردات و در نتیجه بهبود تراز پرداختها گردیده است .
شایان ذکر است که چون در مدل ایستا با مشکل خود همبستگی روبرو بودیم به همین دلیل برای رفع این مشکل از اتورگرسیو مرتبه اول (1) AR و فرآیند میانگین متحرک (1) MA استفاده شده است . بطوریکه پس از وارد کردن (1) AR و (1) MA و برآورد نتایج مقایسه آماره دوربین که برابر واتسن ورل 742/1= D می باشد با آماره دوربین – واتسن D جدول با چهار متغیر مستقل ( X=4 ) در سطح معنی دار1 درصد و 5/2 درصد که به ترتیب حدود بالای آنها برابر 604/1 و 723/1 ملاحظه می گردد که مشکل خود همبستگی رفع گردیده است چون du < d < 4-du در سطوح معنی دار فوق می باشد از مقایسه آماره دوربین واتسن مدل که برابر 742/1 است آماره دوربین جدول در سطح معنی دار 5 درصد که حد بالا آن برابر 848/ 1می باشد ، در ناحیه نامطمئن قرار می گیریم بطوریکه نمی توان تصمیم گرفت که آیا خود همبستگی وجود دارد یا خیر ؟ اما فرض را بر وجود خود همبستگی گذاشته و با (2) AR اقدام به رفع خود همبستگی احتمالی کردیم با وارد کردن (2) AR آماره دوربین مدل کاهش یافت معینی از 742/1 اهم کمتر شد و این مساله نشانگر آن است در سطح معنی دار 5 درصد اهم که دیگر مشکل خود همبستگی نداریم زیرا در صورت وجود خود همبستگی در مدل با ورود (2) AR در مدل آماره دوربین – واتسن مدل بایستی از 742/1 افزایش می یافت ( بیشتر می شد ) .
دسته بندی | نساجی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 3177 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 93 |
مقدمه:
یکی از مواد اولیه مواد کمکی نساجی نفت می باشد ، که اولین پالایشگاه نفت خام با ظرفیت 100 بشکه در روز در آمریکا در شهر پیست بوک توسط شخصی به نام چارلز لوکات ایجاد شده است مخزن توسط زغال سنگ گرم می شده است و سه برش نفتی روی هم بیشتر انجام نمی دادند :
برش اول : گازهای بسیار فعال
برش دوم : روغن های چراغ
و برش سوم : نفت سنگین و قیر بود
در سال 1869 ساخت بنزین به صورت ژل و وازلین را تهیه کردند ، که این مواد اولیه برای واکس ها ، شمعها ، عایق کاری ها که هنوز هم استفاده می شود بعدها با توجه به پیشرفت خودروها در دهة 50 میلادی از مواد بالا ، روغن های موتور را ساختند .
ایران :
اولین پالایشگاه نفت در آبادان در سال 1929 شمسی نزدیک به 100 سال پیش تشکیل شد .
هنوز هم یکی از بهترین پالایشگاههای دنیا می باشد .اولین فردی که به این مسئله پیبرد ، فردی انگلیسی بود به نام دای ویلسون که در مسجد سلیمان کار می کرد ، پیشنهاد کرد که ما از پارافین ها یا همان گازوئیل ، روغن هایی را استخراج کنیم و که به این روغن ها ، روغن های کانی گفته می شود که در حال حاضر به همین نام است . این پالایشگاه به پیشنهاد دایشون در آبادان با ظرفیت 50 تن در سال ، در سال 1328 تأسیس شد و بعد از آن در اواخر دههی 30 پالایشگاه نفت پارس در سال 1348 و پالایشگاه تهران در سال 1350 و در نهایت پالایشگاه اصفهان در سال 1371 شروع به کار کردند ، که در حال حاضر 5 پالایشگاه ایران ظرفیت تویلد 900 هزار تن روغن پایه است .
مواد کمکی که در صنعت نساجی ، قبل از این که مفهوم کامل این کلمه را بدانیم باید بدانیم که خلاصه مراحل تولید در صنعت نساجی به صورت زیر است :
1) ساخت الیاف
2) مقدمات ریسندگی
3) ریسندگی
4) مقدمات بافندگی
5) بافندگی
6) مقدمات تکمیل
7) رنگ – رنگرزی – چاپ – تکمیل ، آنچه که به جز رنگ در این صنعت به عنوان مواد شیمیایی مصرف می شود مواد کمکی نساجی یا مواد تعاونی نساجی گفته می شود .
تاریخچه ساخت مواد تعاونی در ایران :
تا قبل از سال 1355-90% یا 99% از مواد فوق از کشورهای خارجی وارد ایرن می شد که به مرور زمان می توان گفت که در دهه های 60 تا 70 این عدد به 50% و در دهه ی 70 تا 80 – 90% این اجناس در داخل ایران تأمین می گردد .
چکیدهای از محصولات تعاونی که در شرکت های داخلی تولید می شود به قرار زیر است :
1) روغن ها
2) سطح فعال ها
3) رزین ها
4) امولسی فایرها
5) انتی استاتیک ها
انواع آهارهای چله که مطالب و تولید آن در گزارش کاری من آمده است و شرکت سایار چهارمین شرکت است که این کار را شروع کرده است کار این شرکت ها بیشتر میکس است ، 50 درصد میکس ، 30 درصد پلی مریزاسیون و مابقی ترکیب است .
1-1 نشانی و کروکی کارخانه :
کارخانه سایار در فضای 4000 متر مربع سوله و 200 متر مربع اداری واقع در شهر صنعتی قزوین – حکمت هشتم – فرعی سوم می باشد .
تلفن : 2223015- 2222015-0282
دفتر تهران شرکت سایار :
خیابان شهید بهشتی – خیابان دلپذیر [مهناز] ، کوچه شهید ادائی ، پلاک 21 ، طبقه 4 و هم کف
تلفن : 8758244-8740865 فاکس :8747215
تلکس : SIE IR 213177
شرکت تولیدی سایار یکی از شرکت های فعال در زمینه مواد تعاونی نساجی یا مواد کمکی نساجی می باشد این شرکت در سال 1357 تأسیس شده و پروانه تأسیس 1363 و پروانه بهره برداری 1359 می باشد این شرکت از ابتدا تا هم اکنون فعالیت در زمینه مواد تعاونی نساجی داشته است .
1-3 بخش های کارخانه :
1- نگهبانی
2- آزمایشگاه
3- ساختمان اداری
4- سالن تولید
5- سالن تأسیسات
6- انبار
7- تأسیسات
8- انبار تأسیسات
9- کنترل کیفیت
10-رخت کن
11- دستشوئی
12- آبدارخانه
1-4 شیفت های کاری کارخانه :
در ابتدا 3 شیفت کامل پرسنل ها کار می کردند ولی الان بنا بر اوضاع اقتصادی بازار تبدیل به یک شیفت شده است . آزمایشگاه این کارخانه شامل 27 پرسنل است ، که یک شیفت کار می کنند و شرکت تولیدی سایار مانند سایر کارخانجات نساجی وضعیت خوبی ندارد .
1-5 مدارک تحصیلی پرسنل :
1- یک نفر دکترا
2- سه نفر مهندس شیمی نساجی
3- یک نفر تکنسین
4- هفت نفر دیپلم
5- ما بقی زیر دیپلم می باشند .
1-6 دستگاههای کارخانه
این کارخانه شامل : یک دستگاه راکتور که 10 تن است و دستگاه میکسر و دستگاه جداره که دارای یک میکسر پودری است و دستگاه میکس 1 جداره که حرفه آن بی رنگ و بی تصویر کردن روغن ها است .
1-7 مواد اولیه :
تهیه مواد اولیه شرکت تولیدی سایار از پتروشیمی ، شرکت نفت و شرکت های خارجی مانند Henkele , Hoechst , BASF می باشد .
مواد اولیه عبارتند از اسیدهای چب ، دی اتانول آمین ، تری اتانول آمین ، و فونیل فنول .
1-8 محصولات شرکت شامل :
1) آنزیم آهارگیر
2) واکس چله
3) روغن ریسندگی – آس آ
4) صابون آنیونیک
5) روغن آهار – ان آی
6) ضد کف – اس آ
7) یکنواخت کننده
8) نرمکن
9) جهت کلیه الیاف
10)نرمکن کاتیونیک
11) انتی استاتیک – ان آی
12)دیسپرز کننده
13) صابون حلال دار
14) نفوذ دهنده ( نفوذ دهنده برای پخت پارچه های پنبه ای )
15) روغن استرچ (جهت پلی آمید و پلی استر )
16) بکینگ – ان آی ( چسب مخصو.ص فرش ماشینی و پلوش)
17) حلال رنگ
18) حلال رنگ در خمیر چاپ
19) رزرو کننده جهت رنگرزی و چاپ پلی آمید
20)امولگاتور – اس آ (امولگاتور برای خمیر چاپ )
2- 1 استرها
ترکیب های الکل ها همراه با اسیدهای آلی هستند همچنین گروه بزرگی از مواد تجارتی را پدید می آورند. استرها به گونه طبیعی در روغن های نباتی و حیوانی و چربی ها به گونه ترکیب های اسید با گلیسیرین یافت می شود . چربی های طبیعی هم کم و بیش مخلوط هایی از استرهای چندین اسید هستند . روغن نارگیل دارای بیش از 14 گونه اسید است. استر اسیدهای استئاریک ، اولئیک، پالمیتیک، و لینولئیک پایه مشترک بیشتر چربی های نباتی و حیوانی بوده و استرهای اسیدی دیگر مانند :لینولنیک، کاپریک، و آراشیدیک ویژگی های چربی های خاص را دارا هستند .[1]
هر چند ویژگی های فیزیکی و نقاط ذوب آن ها به گونهی استرهای قلیایی موجود نیز پیوند دارد استرها در موم نیز یافت می شود . موم های نباتی در لایه رویی برگ و میوه گیاهان برای جلوگیری از تبخیر آب آن ها نیز یافت می شود تفاوت موم ها و چربی ها در این است که در آن ها ترکیب های منواسیدها با تک آبه (منوهیدرلیک) به تنهایی الکل بوده و نه گلیسرین ، و نیز سفت تر از چربی ها و دارای نقاط ذوب بیشتری هستند .
استرها بااوزان ملکولی کمتر نیز به میزان گستردهای در روغن های ساختاری گیاهان پراکنده اند و رنگ و مزه ویژه به آن ها می بخشد همگی این استرها دارای نمودک (فرمول ) روشن ArcooR یا RcooR هستند که R نشانه یک سازه ( عامل ) الکیل ، و Ar نشان یک سازه ( عامل )آریل است به گونهای که R یک هیدرو کربن صاف زنجیری یک ارزشی با نمودک ( فرمول )CnH2n+1 و Ar یک حلقه بنزین یک ارزشی C6H5 است که در استرها با وزن ملکولی کم رنگ ها و چاشنی ها را می سازند .[1]
ترکیب الکل های گوناگون با همان اسید ،روغن هایی با چاشنی گوناگون به دست میدهد و بدین سان استر استات متیل CH3-COO-CH3 عرق نعنای صحرایی ، استات آمیل CH3COOC5H11 ، عرق موز، و استات ایزوآمیل ، (CH3)2 CH3COO-(CH2)3- که بوی اسانس گلابی را می دهد .
استرها همانند و به جای حلال ها ، جانشین ها ، عطرها ، موم ها ، روغن ها ، چربی ها، اسیدهای چرب ، در داروسازی ، و در ساخت صابون و بسیاری مواد شیمیایی دیگر کاربرد دارد .این دانه های مایع استرها دارای پایداری دمایی و اکسایشی خوب در گرماهای زیاد و روان کننده خوب در گرماهای کم هستند و به میزان بالایی در سوخت هواپیمای جت کاربرد دارند .
2-1-1 استره کردن
در اسیدهای کانی می توان به آسانی هیدروژن اسیدی را با برخی از فلزهایی چون: Fe,Zn,AI, Ca,mg,K,Na,Li و دیگر .... جانشین کرد و نمک از اسید مربوطه را به دست آورد ولی در اسیدهای آلی به درستی با اسیدهای کانی همگون نبوده و تبدیل گروه COOH – به گروه آستری (COOH-) و روی هم رفته پدید آوردن استر (RCOOR) که در این بخش خواسته ما می باشد با روش های گوناگونی ، امکان پذیر خواهد بود از همین رو به جستار ( بحث ) درباره آن می پردازیم .[1]
2-1-2 دسته بندی استرها
1- اسید و الکل
2- نمک اسید با آلکیل هالوژن ها یا آلکیل سولفات ها
3 – اسید آنیدرید با الکل RCO)2O+ROH)
4- آسیل کلید با الکل RCOCL +ROH))
آسیل کلریدها با الکلات ها (RCOCL +ROK)
5- اسید و دی آزوالکان ها (به ویژه دی آزومتان RCOOH+CH2N2)
6- کتن و الکل (Ketten +Alcohol)
2-1-2-1 استره کردن اسید و الکل
واکنش اسیدها با الکل ها برای پدید آوردن استر برابر نمودک (فرمول ) زیر دو سویه بوده و از تراز ثابت شیمیایی برخوردار می باشد .
K1
RCOOR+H2 RCOOH+ROH K2
بدین سان می توان واکنش را بیشتر به سوی راست که هدف به دست آوردن استر می باشد با نگرش به نکته هایی که در زیر آمده پیش برد و فرآورده استر بیشتری نیز به دست آورد :
-CH2-COOH>-CHCOOH>-CCOOH
R-CH2COOH>R2CHCOOH>R2CHCOOH>R3CCOOH
RCH2OH>R2CHOH>R3COH
Org .Synth. . I , 256
Org.Synth .I ,259
r می توان با تقطیر کردن استر به دست آمده و بیرون کردن آن از محیط واکنش ، فرآورده استر را زیاد نمود این در روندی است که نقطه جوش به دست آمده خیلی کمتر از اسید و الکل مربوطه باشد .
2-1-2-1-1 استره کردن با روش فیشر
(الف) این روش برای اسیدهایی است که ماندگار می باشند ، چون آدی پیک اسید (Adipic Acid) کاربرد خواهد داشت .با این روش الکل و اسید را با هم ترکیب کرده و اسید سولفوریک را به جای کاتالیزور به کار می برند . برای این که فرآورده استر زیاد گردد مقدار اسید را نسبت به الکل چند برابر می گیرند .
در این واکنش چون دو گروه کربواگسیلیک از یکدیگر به سبب 4 گروه متیلن فاصله دارند ، کار تجزیه دکربواگسیله شدن (Decarboxylation) انجام نمی گیرد ( در صورت ارزان تر بودن الکل از اسید ، الکل را چند برابر به کار می برند )
ب) ساختار واکنش : نخست پرتون (H) اسیدهای کانی با کربنیل گروه کربواگسیل اسید همچنین خارج شدن یک پرتون ، استر به دست می آید .
باید توجه داشت که این شیوه و ساختار و یا پرتون کاتالیزوری همیشه برروی کربوگسیلیک اثر نمی گذارد و به ساختار مولکولی اسید و الکل بستگی دارد برای نمونه ، اگر الکل ا زنوع نخست و اسید از نوع سوم باشد H نخست برروی گروه هیدرواگسیل الکل اثر کرده و OHالکلی را از مولکول جدا می سازد .
پ) همچنین می توان از Ion-exchanger های اسیدی به جای کاتالیزور برای استره کردن نیز سود جست این گونه کاتالیزورها بیشتر در صنعت و برای استره کردن کاربرد دارند .
ث) از برتری فلراید ( BF3) نیز می توان به جای کاتالیزور برای استره کردن به کار گرفت .
روی هم رفته برای استره کردن می توان الکل را با اسید دلخواه و برتری فلراید (BF3) جوشانید پس از مدتی جوشاندن مقدار آب به دست آمده از واکنش را با معرف کارل فیشر ( karl –fisher) که محلول قهوهای بوده و مخلوطی از ید (SO2 , (I2 در مخلوطی از پیریدین و متانل است اندازه گرفت و بر حسب آن مقدار استر به دست آمده را روشن کرد فرمول واکنش H2O با معرف کارل فیشر چنین است :
معرف کارل فیشر مخلوطی به صورت محلول از ید ، و گاز SO2 در پیردین ومتانل است و رنگ آن پیش از مجاور شدن با آب قهوهای می باشد که پس از مجاور شدن با آب رنگ قهوهای زدوده شده و بی رنگ می شود و از بی رنگ شدن آن می توان به آسانی اندازه آب را روشن نمود به گفته دیگر ، در برابر کاربرد معرف کارل فیشر تا پدیدار شدن رنگ قهوهای می توان مقدار آب را اندازه گرفت .[1]
ث)روی هم رفته برای استره کردن اسیدهایی که در ملکول آنها مانع فضایی یافت نمی شود ، بیشتر روش فیشر کاربرد دارد . باید توجه داشت که برای استره کردن هالوژن اسیدها نمی توان هیدروژن کلراید (HCI) و یا سولفور کلراید را برای کاتالیزر به کار برد زیرا تعویض هالوژن اسید آلی با کاتالیزور شدنی نیست در چنین زمینهای اسید سولفوریک یا سولفونیک اسیدها کاربرد خواهند داشت
2-1-2-2 استره کردن اسیدها با آکلیل هالوژن ها وآلکیل سولفات ها
(الف)واکنش نمک کربوگسیلیک اسیدها با آلکیل هالیدها :
از واکنش نمک (فلزات قلیایی خاکی و یا Ag) اسیدها با آلکیل هالیدها استر و یک نمک کانی به دست می آید .
(M = ایوان مثبت فلزی و X= هالوژن ها )
نمک های فلزات قلیایی خاکی بیشتر با آلکیل هالیدهای فعال به کار می روند با افزودن تری اتیل آمین واکنش را کمی تندتر می کند .از نمک های نقره (RCOOAg) اسیدهایی که مانع فضایی دارند بیشتربا الکیل یدید به کار برده می شوند و به گفته دیگر نمک نقره از اسیدها با آلکیل یدید در یک حلال غیر پلار کاربرد داشته و بهتر عمل می نماید برای نمونه نمک ( ACOOAg) را به صورت ذرات بسیار کوچک در حلال معلق کرده و با آلکیل یدید وارد واکنش می نمایند .
باید دانست که آلکیل یدیدها (RI) بهتر از سایر آلکیل هالیدها عمل می کنند و می توان آنها را چنین نمایش داد :
ب) در ملکولهایی که مانع فضایی وجود دارد با روش فیشر اسید و الکل با هم خوب واکنش نکرده و استر به دست نخواهد داد برای استره کرده این اسیدها باید از نمک نقره اسید همراه با آلکیل یدید سود جست .
پ) آلکیل سولفات ها ( دی متیل یا اتیل سولفات ) و نمکی کربوگسیلیک اسیدها :
این مواد برای اتیله یا متیله کردن عامل کربواگسیلیک اسیدی به کار می برند .
برای متیل کردن می توان از دی متیل سولفات که دارای نقطه جوش( (188 C می باشد سود برد و به گفته دیگر نخست اسید دلخواه را بیشتر با KOH به نمک پتانسیل آن تبدیل مینمایند و سپس نمک به دست آمده را با دی متیل سولفات مجاور کرده واکنش برابر شیوه زیر خود را نشان می دهد :[1]
ت) می توان برای متیله کردن سازه (عامل ) –COOH از دیازومتان (CH2N2) سود جست دیازومتان سازه ( عامل )-COOH را در دمای معمولی (20 درجه سانتیگراد ) بطور100 درصد متیله می نماید واز همین رو برای متیله کردن گروه –COOH بیشتر دیازومتان کاربرد دارد .
هنگامی که –OHفنلی یا الکلی در ملکول باشدامکان دارد که گروه OH نیز آلکیله گردد وبرای جلوگیری از این کار نخست بایستی –OH را با بنزوئیل کلرید به استر تبدیل کرده و سپس با آلکیل سولفات یا دیازومتان گروه –COOH را آلکیل یا متیله نمود .
2-1-2-3 استره کردن با اسید انیدریدهاو الکل ها
1- اسید انیدریدها با الکل تولید یک ملکول اسید و یک مولکول استرمی کنند .
واکنش با افزودن پیریدین و یا چند قطره H2SO4 غلیظ و یا SnCI2بدون آب و گرم کردن تند و بی درنگ انجام می شود همچنین می توان برای تسریع واکنش از BF3 نیز برای الکل های نوع سوم که نخست استره میشوند سود جست . [1]
2- برای تهیه استرهایی که ریشه الکلی آنها نوع سوم باشد از برتری فلراید(BF3) با کلرور روی (ZnCI2) بدون اب و اسید آنیدرید بهره میگیرند .
2-1-2-4 استره کردن با آسیل کلریدها و الکل ها یا نمک الکل ها
1- از واکنش آسیل کلرایدها (RCOCI) با الکل (ROH) یا نمک فلزات قلیایی از الکل ها برابرروش های زیر یک مولکول استرو یک مل گاز HCI یا نمک کلراید به دست می آید چون HCI شکل گاز بوده و از محیط واکنش بیرون میرود از همین رو فرآوری (محصول )استر با این روش خوب بوده وبهتر از اسید انیدریدها با الکل پاسخ می دهد :
2- هرگاه از نمک فلزهای قلیایی الکل ها RONa یا ROKبه جای خود الکل به کار برده شود .در چنین روندی مواردی به جای HCI نمک NaCI یاKCI به دست می آید باید توجه داشت درزمینه هایی که گاز HCI مزاحم بوده وامکان دارد واکنش های گوناگون پدید آید باید از سدیم یا پتاسیم الکلات سود برد . [1]
3- همچنین باید دانست که واکنش برای مولکول های کوچک و چون با متانل یا اتانل گرمازا بوده و از این رو بهتر است استیل کلراید و یا الکل را پیشتر در حلال های غیر پلار رقیق نمود و آن گاه به کاربرد وروی هم رفته بالن واکنش را باید خوب سرد نمود .
تهیه ها که در سنتزهای گوناگون کاربرد زیادی دارد نخست کربوگسیلیک اسید را درکنار کمی فسفر قرمرز بومه می نمایند که آلفا بر مواسید برمید به دست می آید و پس از آن با الکل واکنش نموده وآلفا بر مواستر را نمایان می سازد. [1
4- روش Schotten – Baumann
با این روش از بازهای نیرومندی چون محلول 100 درصد سدیم یا پتاسیم هیدرواکسید سود می برند وروش کاربرد بدین گونه است که الکل را با مقدار بیشتری از اندازه نیاز آسیل هالید (RCOX)ومقداری از محلول 10 درصد سدیم هیدرواکسید درآب مجاور میکنند و مخلوط را به شدت تکان میدهند تا این که بوی آسیل هالید (RCOX) از بین برود . [1]
برای ترکیبهایی که دربرابربازها حساس هستند به جای سدیم هیدرواکسید می توان سدیم کربنات ،بیکربنات و یا سدیم استات به کار برد. همچنین میتوان اسیل کلراید (RCOCI)و الکل را در اثر حل کرد و چند نوبت محلول10 درصدسدیم هیدرواکسید به آن افزود و تکان داد تا آن که روند آبی ویژگی بازی خود را نشان دهد باید توجه داشت که با روش Schotten- baumann احتمال واکنش فرعی که در آن آسیل کلراید به اسید آنیدرید تبدیل شود نیز هست
2RCOCI+2NaOH"R(CO)2O+2NaCI+HOH
5- روش آینهرین –هلندت (Einhorn-Hollandt)
الف) در این روش ،پیریدن به جای باز برای جذب اسید به کار می رود وپیریدین افزون بر جذب اسیدی که از واکنش پدید می آید خود با آسیل کلراید ،ترکیب افزودهای که به صورت نمک است خواهد داد .
2-1-2-5 استره کردن اسیدها با دیازوآلکان ها ( دیازومتان ها )
1- دیازومتانها با هیدروژن اسیدی از کربواکسیلیکل ها محلها – فنل ها – انل ها برابر نمود ( فرمول ) زیر واکنش نموده ومتیل استر یا متیل اتر و گاز N2 پدید می آورد واکنش با –COOH وتبدیل آن به متیل استر به گونهصددرصد است از این رو برای متیله کردن سازه (عامل ) –COOH در مقدار کم بسیار مناسب می باشد .
2- سازه ( عامل) –OH فنلی و انلی را نیز میتوان با دیازومتان متیله نمود
3- برابر کم ایونیزه شدن H در سازه اسیدی سرعت واکنش نیز کم میشود و می توان ترکیبهای زیر را از دید فعالیت ترکیبی با دی ازومتان به ترتیب کم شدن فعالیت اسیدی آنها دسته بندی نمود . [1]
یادآوری :
گاز دیازومتان در دی اتیل اتر خوب حل شده و محلول زرد رنگی را درست میکند که باافزودن اسیدبه روش قطره قطره به آن (در درجه دمای صفر یا معمولی ) به شدت واکنش نموده وبا خارج شدن گاز n2 استر را پدید
می آورد.
2-1-2-5-1 واکنش های فرعی دیازومتان :
1- اسید های سیر نشده ( آلفا –بتا ) نخست با دیازومتان واکنش نموده ومتیل استر را پدید میآورد وسپس استراشباع نشده با زیادی دیازومتان واکنش نموده و حلقه پیرازولین برابر نمودک ( فرمول ) زیر پدید می آورد .
2- کتن ها با آلدهیدهای سیرنشده ( آلفا و بتا ) با دیازومتان واکنش نموده وحلقه پیرازولین را پدید می آورد:
الف )ترکیب برای واکنش با الکل بسیار فعال می باشد.
ب- باید توجه داشت که زیادی آسیل کلراید در پیریدین باکمی آب ،اسید انیدرید پدید میآورد روش کار بدین گونه است که الکل را در 5تا 10 برابر از پیریدین حل میکنند وسپس محلول مزبور را قطره قطره به آسیل کلراید که درحمام یخ و نمک خوب سرد شده می افزایند و برای مدت 10 ساعت یا چند روز در درجه دمای معمولی میگذارند ( در برخی زمینه ها حتی می جوشانند )
ج- چون نمک های سدیم ویا پتاسیم الکل ها دارای ویژگی بازی بسیار قوی هستند ودر حلال های غیر پلار خوب حل نمیشوند از این رو امکان پلیمریزه شدن آنها وجود دارد برای پیشگیری از چنین زمینهای بهتر است که نمک منگزیم برمید الکل ها را (که از واکنش الکل ها با معرف گرینیارد به دست می آید به جای سدیم یا پتاسیم ) تهیه نمود وسپس به آسیل کلراید واکنش داد. [1]
3- گروه های کنونی که بتوانند به صورت ا نولی در آیند با دیازومتان متیله میشوند همچنین سازه های (عامل ها ) مرکپتانی وتیوفنل ها و آمین های فعال شده با دیازومتان واکنش نموده و متیله میگردند .
2-1-3 به دست آوردن استرها از واکنش کتن ها با الکل ها
1-این روش بیشتر درصنعت کاربرد دارد ،زیرا کتن ها که سازه اصلی برای واکنش با الکل ها و پدید آورنده استرهستند ودرآزمایشگاه ها به سختی تهیه می شوند. [1]
2- گروههای کنونی که بتوانند به صورت انولی درآیند ،باکتن ترکیب شده و استیله میگردند .
3- از واکنش دی کتن ها ( Diketene) با الکل واندازه خیلی اندکی از سدیم الکات برابر نمودک ( فرمول) زیرآسیل استات از الکل را پدید می آورند .
4- با مجاور کردن کتن با سیکلوهگزا نون همراه با همزدن شدید در محلول اتر و برتری فلراید (BF3) دردمای صفر تا 2 درجه سانتیگراد پس از 4 ساعت ترکیب لاکتون) به دست می آید. که با حرارت دادن آن تا (110C) CO2 از دست داده و به ترکیب متیلن سیکلوهگزان (II)تبدیل می شود .
5- روش تهیه آزمایشگاهی کتن ها
میتوان کتن ها را از واکنش آسیل هالیدها با آمین های نوع سوم نیز به دست آورد .
2-2 آمین ها
|
آمونیاک
آمونیاک هیدروژن گاز طبیعی
آمونیاک هیدروژن نفتا
تاریخچه :
هر چند تا سال 1773م گاز آمونیاک ناشناخته مانده بود وبه بودن آن پی برده نشده بود ولی ترکیب های آن به ویژه کلرور آمونیوم نزدیک به ده سده پیش از هجرت به وسیله کاهنان مصری شناخته شده بود . در همین هنگام نیز تازیان از تقطیر مادهای که از شاخ گوزن گرفته می شد موفق به فرآوری (تولید ) آمونیاک گشتند بدون این که شناختی از فرمول شیمیایی آن داشته باشند . [1]
تا این که به سال 1773م پریستلی (Priestly) گاز آمونیاک را به وسیله حرارت دادن کلرورآمونیوم به دست آورد در سال 1776م کارل ویلهلم (Carlwilhelm)و در سال 1784 م برتولت (berthollet) به فرمول شیمیایی آمونیاک و ویژگیهای آن پی بردند .
پدید آمدن و گسترش واحدهای تقطیرزغال سنگ وکک ایجاد شده ،خود نقش بزرگی در شناسایی و کاربرد آمونیاک داشته است سنتز آمونیاک نخست باردرسال 1912م به وسیله فریتزهاربرد (Feritz Harber) وکارل بوش ( Carbisch) برندگان جایزه نوبل در سالهای 1917م و 1930 م انجام گرفت هیدروژن لازم برای سنتز آمونیاک تا پیش از جنگ جهانی دوم از هیدروکربن های به دست آمده از منابع زغال سنگ فراهم می گشت ولی پس از آن بیشتر از گاز طبیعی ونفتالین به دست می آمد.
مواد اولیه
برای تهیه آمونیاک نیاز به هیدروژن و ازت می باشد هیدروژن رامیتوان از آب گاز طبیعی نفتا وزغال سنگ و ازت را نیز میتوان از هوا به دست آورد.
روش تهیه :
با این که کم وبیش همگی آمونیاک کاربردی در جهان از ترکیب گاز هیدروژن و ازت وهمراه با کاتالیزور در اکسید مغناطیسی آهن به دست می آید با این همه ، هریک از فرآیندهای به کار رفته با نگرش به نوع مواد اولیه کاربردی وچگونگی ساختارراکتورها هریک ویژگیهای خود را دارا هستند
از همین رو،در این جا ،تنها فرآیندهایی را بازگو میکنیم که گاز طبیعی و یا نفتا ماده پایه واولیه کاربردها برای فرآوری ( تولید )هستند .
آمین ها (Amines)
گروه بزرگی از مواد شیمیایی به دست آمده از آمونیاک هستند که در آنها یک یا شمار بیشتیر اتم های هیدروژن با یک بنیاد آلی جانشین شده است .
آمین نخست آن مانند : متیل آمین CH3NH2 که در آن یک اتم هیدروژن آمونیاک جانشین شده است در صنعت دباغی برای زدودن موی پوست ها و به عنوان یک کاتالیزور و حلال در ساختن رزین های ساختگی (مصنوعی ) به کار برده می شود به صورت گاز و همانند آمونیاک ، بوده و در آب محلول است و مانند یک فرآورده در آب کاربرد بالایی دارد همچنین مادهای آتشگیر بوده و محلول 40 درصد آن دارای نقطه اشتعال 7- درجه سانتگیراد و حتی بخارهای آن در هوا منفجر می گردد .
آمین نوع دوم ، دی متیل آمین (CH3)2NH برای زدوددن و ستردن مو کارایی خوبی دارند به صورت محلول در آب تشکیل هیدرات (CH3)2NH.VH2O می دهد که دارای نقطه انجماد کم (8/16-) درجه سانتیگراد می باشد
آمین نوع سوم ، تری متیل آمین ، یا سکالین (CH3)3Nگازی است که در دمای 87/2 درجه سانتیگراد مایع می گردد متیل آمین ها همانند منبع نیتروژن به میزان فراوانی به کا ربرده می شود . ایزوپروپیل (CH3)2NNH2 به جای آمونیاک شماری از فرآیندهای شیمیایی به جای حلال روغن ها ، چربی ها ، و لاستیک ها کاربرد بالایی دارد مایعی است روشن که دارای وزن مخصوص 686/0 ، نقطه جوش 9/31 درجه سانتیگراد ، نقطه انجماد 101- درجه سانتیگراد و نقطه اشتعال 9- درجه سانتیگراد می باشد.
گروهی از آمین ها نیز به جای خیس کننده ونرم کننده پارچه ها به کاربرده می شود مایعی به رنگ روشن تا زرد کم رنگ بوده که از دی متیل آتانول آمین ها یا دی بوتیل اتانول آمین ها هستند با دگرگونی سازه ( عامل) آمین ، NH2 در زنجیره های کربن ، دگرگونی هایی نیز در ویژگیهای آمین ها رخ می دهد . [1]
2-2-1 آمینو اتیل اتانولامین
HO,CH2.CH2.NH.CH2.CH2.NH2 مایعی روشن با وزن مخصوص 027/1 است که ویژگیهای هر دو دست آمین های نوع نخست و نوع دوم را دارا بوده و خود به خود نوآوری و دگرگونی های گستردهای در تولید پلاستیک ها ، نرم کننده ها ، مواد شیمیایی کشاورزی و سازه های خیس کننده پارچه پدید خواهند آورد .
2-2-2 آمین های اسید چرب
برای شناور سازی ، افزودنی ها به روغن ها و برای جلوگیری از پدید آمدن لجن و سازه های جدا کننده لاستیک از قالب به کار برده می شود آمین برگ بو، پالمتیل آمین یا سایر آمین ها با فرمول RNH2 است که در آن ،R گویای اسید چرب می باشد
2-2-3 اسیدهای آمینه :
مواد ترکیبی آلی با هر دو سازه (عامل ) آمینو و کربوکسیلیک هستند در طبعیت هم به گونه آزاد و هم به گونه ترکیب یافت می گردد در حالت ترکیب ، به عنوان تک پاره ها به کاربرده می شود که ساختار و استخوان بندی کربن پلیمر پروتیین را تشکیل می دهند .
پروتئین ها ، پلی آمیدهای طبیعی انواع اسیدهای آمینو هستند که با سازه های آمیدی به یکدیگر پیوسته اند همچنین پیوندهای پیتیدی نیز نامیده می شود .
یک آمید با جانشین کردن سازه هیدروکسیل ،OH، یک اسید عالی به وسیله یک سازه آمینی و تشکیل CONH2 ساخته می وشد آمین ها به سبب آسانش در پیوند بنیادهای حتی بسیار پیچیده ، برای وارد نمودن نیتروژن در مواد ترکیبی و در فرآورش ( تولید ) پلاستیک ها ، رنگ ها ، داروها ، مواد منفجره ، پاکسازها و دیگر مواد شیمیایی مناسب بوده و کاربرد بالایی دارند .
استامید که آمین اسید استیک و اثانامید هم به آن گفته می شود جسمی بلوری به رنگ خاکستری مایل به سفید با نقطهی ذوب 77 تا 81 درجه سانتیگراد ، وزن مخصوص و یا به جای نرم کننده در چسب ها و اندودهای چرم و همچنین برای نرم کننده صدمه از نیترات سلولز و فیلم های استاتی به کار برده می شود.
توانایی حل نشاسته و دکسترین آن را در چسب های کاغذی مومی دارا هستند و با افزودن بازدارنده ها به آن؛ همانند ماده ضد یخ ، یک محلول 50 درصد آب با نقطه انجماد 5/27- درجه سانتیگراد به کار برده می شود .
آرامیدها، الیاف ساختگی (مصنوعی ) هستند که پلی آمیدهای زنجیر بلند (نایلون ها ) را پدید می آورند که در آنها 85 درصد پیوندهای آمیدی مستقیماً به دو حلقهی خوشبو کننده (آروماتیک) رفته اند .
به گونه استثنایی پایدار بوده و دارای ماندگاری ، چقرمگی و سفتی خوبی هستند و این ویژگی را در دمای بیش از 150 درجه سانتیگراد نیز به خوبی در خود نگاه می دارد . [1]
همان گونه که در پیش هم بازگو نمودیم آمین ها جایگزین هیدروژن و یا (هیدروژن های ) آمونیاک با یک الکیل یا یک کاریل تویلد مادهای می کند به نام « آمین » و با نگرش به این که چند هیدروژن ازآمونیاک جایگزین شده باشد به آنها :
r آمین نوع نخست (RNH2)
r آمین نوع دوم (RNHR)
r آمین نوع سوم
منوآتانول آمین NH2CH2CH2OH (MEA)
دی اتانول آمین NH(CH2CH2OH)2 (DEA)
تری اتانول آمین NH(CH2CH2OH)3 (TEA)
کلروآمینوم + منواتانول آمین è آمونیاک + اتیلن کلرور هیدروین
آمونیاک +منوودی اتانول آمین è هیدروژن + فرمالدیید + فرمالیید سیانوهیدرین
آتانول آمین ها è اکسید اتیلن + آمونیاک
تاریخچه :
وورتز (Wurtz) موفق شد نخستین بار در سال 1861 م اتانول آمین ها را از راه گرما دادن اتیلن کلرور هیدروین و آمونیاک به دست آورد .
همچنین کنور (Knorr) موفق شد که در سال 1897 م اتانول آمین ها را از ترکیب آمونیاک و اکسید تولید نماید ولی فرآوری (تولید ) اناتول آمین ها آن هم در اندازه های داد و ستدهای بازرگانی در دهه 1920م اغاز گردید.
مواد اولیه برای تهیه اتانول آمین ها با نگرش به چگونگی فرآوری (تولید )نیاز به اتیلن کلر و هیدروژن (HOCH2CH2CI)و آمونیاک با این که نیاز به فرمالدیید سیانوییدرین (HOCH2CN) و هیدروژن و یا این که نیاز به اکسید اتیلن و آمونیاک خواهد داشت.
روش تهیه :
فرآوری (تولید ) تجارتی آتانول آمین ها با کاربرد اکسید اتیلن و آمونیاک در دو مرحله زیرین دست یافتنی می باشد که در نمایه ویژگی ها نیز آمده است .
گام نخست:
که به نام واکنش ها شناخته می شود نخست اکسید اتیلن و آمونیاک و آب به نسبت های 5/13 و 17 و 5/51 درصد به راکتور وارد می کنند ، که فشار آن 80 اتمسفر و دمای آن نزدیک به 80 درجه سانتگراد می گردد راکتور دارای یک خشک کن و یک تلمبه پیرامون مواد می باشد تا بدین سان دمای پدید آمده از واکنش مهار گردد مخلوط خروجی از راکتور دارای 5 درصد دی اتانو آمین 5 درصد تری آتانول آمین 27 درصد اکسید اتیلن و 23 درصد آمونیاک و 6 درصد آب هم به مواد افزوده و برای جداسازی به مرحله دوم فرستاده می شود .
گام دوم :
گام دوم به نام مرحله جداسازی نامیده می شود مخلوط بیرون آمده از راکتورها به برج جداسازی محلول آمونیاک فرستاده می شود دما و فشار بالای این برج به ترتیب نزدیک به 12 اتمسفر و 115 درجه سانتیگراد و نیز دمای پایین برج را نزدیک به 150 درجه سانتیگراد مهار می نمایند محلول خروجی پایین برج یاد شده دارای 27 ردصد آب و 71 درصد از اتانول آمین هاست که به برج جدا کننده آب فرستاده می شود فشار ودمای بالای این برج به ترتیب نزدیک به 200 میلی متر جیوه و 66 درجه سانتیگراد و دمای پایین آن نزدیک به 164 درجه سانتیگراد مهار می گردد .
در این برج آب همراه با اتانول آمین ها جدا شده و اتانول آمین ها برای جداسازی به ترتیب به برج جدا کننده و اتانول آمین (MEA) ، برج جدا کننده دی اتانول آمین (DEA) و سرانجام به برج جدا کننده تری اتانول آمین (TEA) فرستاده می شود باید دانست ساختار فیزیکی برجهای نامبرده به گونهای است که فرآورده ها ، کم و بیش و به گونهای خالص و ناب از بالای هر یک به دست می آیند .
2-2-4 ویژگی های اتانول آمین ها
برای دانستن ویژگی های آمین ها نمایه ( جدول ) زیرین را ببینید
نوع آمین |
نقطه انجماد (درجه سانتیگراد) |
نقطه جوش (درجه سانتیگراد) |
چگالی |
حلالیت در آب |
منواتانول آمین |
10 |
170 |
022/1 |
خیلی محلول |
دی اتانول آمین |
5/27 |
270 |
097/1 |
خیلی محلول |
تری اتانول آمین |
9/17 |
360 |
126/1 |
خیلی محلول |
کاربردها :
شناخته ترین کاربرد اتانول آمین ها همانند حلال برای جداسازی اسیدها و یا گازهای اسید می باشد همچنین اتانول آمین ها برای جلوگیری از تودهای شدن سیمان به کار می رود و نیز بازدارندهآی سودمند در خورندگیها بوده و به ویژه در خورندگی آهن بسیار کارساز است .
در فرآوری ( تولید ) مواد آرایشی و بهداشتی در ساخت مواد پاک کننده مایع در صنایع نساجی ، آب کاری و پاک کردن فلزهای گوناگون ، تولی پلی پروتات ها و در صنایع پلاستیک همچنین در فرآوری برخی از داروهای بیماری های گیاهی نیز ، اتانول آمین ها کاربرد گستردهای دارند . [1]
2-2-4-1 روش فرآوری ( تولید )اتانول آمین ها
راقیناسیون (پاویرن ) سودسوزآوری که از برق کافت به دست می آید و ساختن NaoH سفت (سودکستیک جامد ) چون محلول های سود سوزآور مقداری NaCI دارد مگر آن که در دستگاه برق کافت جیوهآی به دست آمده باشد که بایستی هنگام بخار کردن آب نمک خوارکی را نیز از آن جدا نمود .
پس از این که محلول به غلظت 5 درصد رسید ، آن را سرد می کنند و در جایی بی حرکت می گذارند تا نمک خوراکی آن ته نشین شود بیرون راندن آب از محلول در دستگاههای پخت چند بدنهای و در تهیگی (خلاء) انجام می گیرد این دستگاهها وسیلهای برای جدا کردن نمک خوراکی از محلول دارد و مقدار فراوانی نمک هنگام پختن ته نشین می شود کلری که در محلول حل شده باشد برای غلیظ کردن آن مزاحم است و آن را به وسیله برق کافتن با کاتود آهن جدا و یا آهن ار به وسیله برق کافتن با آنورنیلکی جدا می کنند .
برای این که NaOH سفت به دست آید محلول 50 درصدی را در دیگ چدنی که به صورت نیمکره وسرباز است می ریزند و آنگاه با زبانه آتش به گونه مستقیم گرم می کنند تا همه آب آن بخار گردد. [1]
همچنین ، پس از این که در 180 تا 200 زینه ( درجه ) صد بخشی محلول از جوشیدن افتاد ، کمی شورده به آن می افزایند و آن را در 500 زینه صد بخشی می گذارند این کار را می توان در تهیگی ( خلاء) با بخار داغ و پرفشار نیز به انجام رسانید .
سودسوزآور پرکی را از این راه به دست می آورند بدین گونه که یک استوانه سرد را در NaOH گداخته فرو برده و در آن می چرخاند و سپس از روی این استوانه با کاردک هایی NaoH جامد را به صورت پرک می تراشند . NaoH حبهای را از این راه به دست می آورند که جسم گداخته را از بالا به پایین می رزیند تا قطره ها مدتی از هوا بگذرند تا هنگامی که به زمین می افتد سفت شده باشد این روند برابر نمودک (فرمول)زیرین می باشد :
Na2So4+2H2Oè2NaoH+H2So4
شکل(2-1) چگونگی روش تهیه فرآورده اتانول آمین ها
قسمتی از فهرست مطالب
مقدمه:
ایران :
1-1 نشانی و کروکی کارخانه :
1-2 تاریخچه کارخانه
1-3 بخش های کارخانه :
1-4 شیفت های کاری کارخانه :
1-5 مدارک تحصیلی پرسنل :
1-6 دستگاههای کارخانه نساجی
1-7 مواد اولیه :
1-8 محصولات شرکت شامل :
2- 1 استرها
2-1-1 استره کردن
2-1-2 دسته بندی استرها
2-1-2-1 استره کردن اسید و الکل
2-1-2-1-1 استره کردن با روش فیشر
2-1-2-2 استره کردن اسیدها با آکلیل هالوژن ها وآلکیل سولفات ها
2-1-2-3 استره کردن با اسید انیدریدهاو الکل ها
2-1-2-4 استره کردن با آسیل کلریدها و الکل ها یا نمک الکل ها
2-1-2-5-1 واکنش های فرعی دیازومتان :
2-1-3 به دست آوردن استرها از واکنش کتن ها با الکل ها
2-2 آمین ها
تاریخچه :
مواد اولیه
روش تهیه :
آمین ها (Amines)
2-2-1 آمینو اتیل اتانولامین
2-2-2 آمین های اسید چرب
2-2-3 اسیدهای آمینه :
تاریخچه :
روش تهیه :
گام نخست:
گام دوم :
2-2-4 ویژگی های اتانول آمین ها
کاربردها :
2-2-4-1 روش فرآوری ( تولید )اتانول آمین ها
2-3 اسیدهای چرب
2-3-1 ویژگیهای فیزیکی اسیدهای چرب
2-3-3 چگونگی دگرگونی در کیفیت چربی ها
2-3-4 نمایه فرآورش ( تولید) صابون ها با اسیدهای چرب
2-3-9 اسیدهای استئاریک S TEARIC ACID
2-3-11 اسید زانوییک
2-3-12 روغن نخل
2-3-13 اسید سولفونیک
2-3-14-1 آزمایش شماره یک: ساخت صابون به وسیلة قلیای سود (NaoH)
مشاهده و پی آمدهای به دست آمده
2-3-14-2 آزمایش شماره 2: ساخت صابون به وسیله قلیایی منواتانول آمین (MEA)
مشاهده ها و پی آمدهای به دست آمده
2-3-14-3 آزمایش شماره 3: ساخت صابون به وسیله قلیای دی اتانول آمین (DEA)
2-3-14-4 آزمایش شماره 4: ساخت صابون به وسیله قلیای تری اتانول آمین ( TEA)
مشاهده و پی آمدهای به دست آمده
2-3-14-5 ساخت صابون به وسیله قلیایی های زیرین
2-3-14-5-1 روش نخست : ذوب مستقیم اسید استئاریک
ایراد روش نخست :
2-3-14-5-2 روش دوم :ذوب غیر مستقیم اسید استئاریک :
2-3-15-1 آزمایش شماره 5: خنثی کردن اسید استئاریک با منواتانول آمین ( MEA)
- مشاهده و پی آمدهای به دست آمده
2-3-15-2 آزمایش شماره 6: خنثی کردن اسید استئاریک با دی اتانول آمین (DEA)
مشاهده ها و پی آمدهای به دست آمده
2-3-16 روغن نارگیل (COCONUT OIL)
2-3-17 روغن کرچک :CASTROL OIL))
2-4 پلیمرها،رزین ها ، آمینوپلاست ها، تهیه رزین اوره-فرم آلدیید
2-4-1 فرآوری (تهیه) رزین اوره –فرم آلدیید در روند اسیدی
2-4-2 تهیه پلی اورتان خطی درحلال
روش آماده ساختن ماده حساس
روش حساس کردن شابلون
نمایه چگونگی اندازه کاربرد نور و زمان در شابلون ها
روش ساخت میز چاپ
میز چاپ دستی
روش عکاسی شابلون
روش راپورت بندی
روند چگونگی جای گرفتن رنگ ها
یک نسخه همیشگی برای رنگ های پیگمنت
روش چسب زدن روی میز
روش چاپ
آموخته ها
نتیجه گیری
منابع و مأخذ
دسته بندی | نساجی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 36 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
ویژگی های تکنولوژی اندازه گیری عینی پارچه
اندازه گیری عینی پارچه شامل خواص مکانیکی، هندسی، سطحی و تغییر شکل های زیاد است که این خواص ابزاری قوی برای کنترل کیفیت عملیات تولید پارچه، تکمیل و بازتکمیل می باشد. این خواص امکان تهیه یک پایگاه اطلاعاتی جمع آوری شده به صورت علمی و مجهز با کامپیوتر را فراهم آورده که دارای سهم بسزایی در اندازه گیری های عینی پارچه است به طوری که تجربیات با ارزش متخصصین بزرگی را که در زمینه صنعت نساجی و پوشاک سال های متمادی در کشورهای مختلف در سرتاسر دنیا فعالیت کرده اند، جمع آوری نموده است. کاربرد این تکنولوژی امروزه به واسطه 3 فاکتور مهم قطعی و عملی شده است:
(1) افزایش سطح اتوماسیون در هر دو صنعت نساجی و پوشاک
(2) حذف تدریجی نیروهای کاری با دانش سنتی نساجی که در طی سال ها تجربه بدست آمده بودند و نیاز فوری و همزمان در درون صنعت به مهندسین آموزش دیده و قراردادی برای انجام فعالیتهای تولیدی، تحقیقی، پیشرفته و کنترل کیفیتی.
(3) استفاده گسترده از اینترنت و تمامی ابزارهای ارتباط جمعی دیجیتال، به همراه افزایش تنوع محصولات به واسطه کوتاهتر شدن زمان تولیدات فصلی و نیاز به سرعت بالا جهت پاسخگو بودن به نیازها در بازارهای رقابتی تجارتی.
پیشرفت خواص مکانیکی اندازه گیری عینی پارچه برای تولید پوشاک توسط Peirce در دهة 1920 و 1930 پایه گذاری شد. او بر روی ساختار پایه و متعادل پارچه های بافت ساده بر اساس موازنه بین نیروها تحقیق کرد و سعی نمود تئوری اساسی مکانیک پارچه را بنا نهد. کار او بعدها توسط محققین دیگری نظیر Grosber و همکارانش Park ،Swani در دانشگاه لیدز در طی دهه 1960 مورد بحث و بررسی قرار گرفت و بر روی خواص مکانیکی پارچه نظیر خواص کششی، خمشی،buckling ، برشی و فشاری آنالیز تئوری صورت گرفت.
تلاش و همکاری آنها منجر به ایجاد دیدگاه نسبتاً شفافی از تعاریف فیزیکی و مکانیکی پارچه های بافته شده و خواص تغییر شکل آنها شد. تیم تحقیق سوئدی به رهبری Lindberg (1960) در اواخر دهة 1950 و دهة 1960، به طور گسترده ای، رفتار مکانیکی پارچه ها را مورد مطالعه قرار داده و خواص مکانیکی پایه ای پارچه را مربوط به ظاهر و قابلیت دوخت و دوز پارچه در طی مرحله تولید پوشاک دانستند. تحقیقات آنها، به گونه ای تمرکز بر روی کارهای تحقیقاتی دانشمندان دیگر بود. روشهای آزمایشگاهی برای اندازه گیری این خواص مکانیکی طی سالهای زیاد توسط دانشمندان بسیاری تکمیل شده است. تجهیزات و روشهای آزمایشگاهی متنوعی امروزه موجود بوده و استفاده می شود.
اگر چه تحقیقات بیشتری منجر به پیشرفت تکنیک های اندازه گیری عینی پارچه شد ولی روشهای متنوع دیگری برای اندازه گیری این خواص پیتر بدست آمده است. به طوری که این روشها تنها در انستیتوهای تحقیقاتی و آکادمیک، آزمایش شد. استفاده گسترده از آن ها در صنایع پوشاک و نساجی به علت عدم وجود یک سیستم به هو پیوسته با تجهیزات حساس و مدرن برای اندازه گیری خواص مکانیکی پارچه تحت تنش کم، بسیار دشوار است. علاوه بر این، بدون یک روش اندازه گیری استاندارد شده پیشرفت های بعدی و کاربرد این خواص مکانیکی باتنش کم در صنعت تولید پوشاک محدود شده است. رهبر گروه تحقیق در تکنولوژی اندازه گیری خواص عینی پارچه، Sueokawabata بوده که دستگاهی به نام خود او (KES) در طول 10 سال ثبت شد به طوری که به صورت تست پارچه استانداردی در سرتاسر دنیا در آمد. سیستم ارزیابی پارچه KES یک دستگاه اندازه گیری کامپیوتری مدرن است که قادر می باشد تست های مختلفی را بر روی پارچه انجام دهد.
سیستم KES قادر است تا اندازه گیری های دقیق و تجدید کردنی(دوباره) از خواص مکانیکی پارچه را تحت تنش کم انجام داده و نیز مقایسه گسترده ای بین یافته های آزمایشات توسط مهندسین پوشاک و محققان سراسر دنیا انجام دهد و ارتباط مؤثری بین عوامل تولید مختلف یعنی خریداران و طراحان پوشاک برقرار سازد. اگر چه انتقادهای بسیاری به قیمت بالای این دستگاه وارد است و این سیستم نیاز به متخصصانی برای ترجمه (نتیجه گیری) از داده های بدست آمده دارد. این توضیحات منجر به پیشرفت دستگاه آزمایشگر دیگری به نام FAST توسط CSTRO در استرالیا شد. روش FAST ارزانتر بود و بیشتر مورد استقبال صنعت قرار گرفت. بدون شک این پیشرفتها (سیستم) از یک نظر که آن هم افزایش سطح اتوماسیون بود، نقطه اشتراک داشتند. بطوری که این افزایش اتوماسیون نیازمند پیش بینی و کنترل رفتار پارچه در طول عملیات تولید آن بود. در این بخش، پیشرفت عوامل و دستگاههای هر دو سیستم مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
سیستم نمایش تصویر مجازی (VIDS ) و هوشمندتر از آن روش آنالیز سطح پارچه ( Fabric-Eye) امروزه ابزاری برای اندازه گیری عینی پارچه اند که در پایه آنالیز تصویر و تکنولوژیهای هوش مصنوعی که به ویژه برای آنالیز خواص سطحی و هندسی پارچه به کار می رود، بنا شدن. سیستم تصویری VIDS، یک سیستم آنالیز تصویری دو بعدی است که شامل خروجی ویدئو از دوربین( نمایشگر) تلویزیون یا نمایشگر گرافیکی کامپیوتر است که اندازه گیری هایش مستقیماً در صفحه تلویزیون دیده می شود. اما اندازه گیری عمومی مورد استفاده سیستم تصویر VIDS هنوز بستگی به کلیک و کشیدن ( drog) در روی تصویر توسط ماوس دستی دارد ( یعنی چه محدوده ای توسط ما انتخاب شود.) اگر چه Fabric-Eye نیز یک سیستم پردازش تصویر سه بعدی اتوماتیک است، ولی قارد است تا مقاطع طولی سه بعدی از سطح پارچه خلق کرده و نمونه هایی از درجه عینی را به طور اتوماتیک بدهد.
دیگر تکنولوژی های اندازه گیری های عینی نیز در این قسمت توضیح داده شده نظیر روش میکروسکوپی پویش الکترون ( SEM) که برای اثر سطح و Cantilever و اندازه گیری افزایش در تغییر شکلهای پیچیده به کار می رود. به نظر می رسد که مهمترین نتیجه از توضیح تکنولوژی اندازه گیری عینی پارچه، تبلیغ این ارتباط تکنولوژیکی در بین عوامل مختلف صنایع نساجی و پوشاک، گروه های تحقیق و پیشرفته و تمامی قسمت هایی که در ارتباط با الیاف، منسوجات و پوشاک اند نظیر تولید کنندگان الیاف، خورده فروشان و تجار است. در نتیجه کنترل تولید و دقت در کیفیت در بین کارخانجات پارچه و پوشاک باید بیشتر معتدل و مؤثر شود به طوری که منجر به تولید پارچه هایی با کیفیت بالاتر و دائمی شود. از نظر عملی، اطلاعات عینی پارچه به تولید کنندگان نیز این اجازه را می دهد که خواص پارچه را پیش بینی کرده و بر مشکلات قبل از ظاهر شدن بر روی پارچه، فائق آیند. به طور خلاصه، تکنولوژی به اندازه گیری عینی پارچه کلیدی عملی و مهندسی را برای عوامل تولید فراهم می کند که عبارتند از:
1- بهینه سازی خواص پارچه برای طراحی پارچه های جدید با کیفیت بالاو کارآیی دلخواه متناسب با مصارف نهایی
2- پیشرفت روشهای جدید تکمیل، و مواد تکمیلی و ماشین آلات تکمیل برای مواد نساجی.
3- کنترل عملیات تکمیل/ باز تکمیل برای تأمین اهداف مکانیک، سطحی و ابعادی پارچه
4- ویژگی پارچه و عملیات کنترل تولید پارچه
5- روند تولید پارچه از مواد خام به سمت پوشاک دوخته شده
2-2- اندزاه گیری خواص مکانیکی
1-2-2- سیستم KES :
سیستم KES نخستین و تنها راه حل پیشرفته برای حل مشکل آزمایش مشتری پسند خواص مکانیکی الیاف است و شهرت قابل توجهی در کشورهای زیادی به واسطه دقت بالا و تجدید پذیریش در اندازه گیری دارد. با اطلاعات بدست آمده از این سیستم، امکان دسترسی به ارتباطات مؤثر و همکاری بین عوامل مختلف بین صنایع پوشاک و ( به عنوان مثال، محققان، عوامل صنعتی و تجار) نساجی به وسیله تجهیزات ویژه و معاملات بر پایه نتایج این گونه خواص پارچه فراهم شد. نتیجه مطلب آنکه، سیستم KES ویژگی های زیر را دارد:
شکل1-2 اندازه گیری عوامل سیستم KES
1- این روش آزمایش، بسیار جامع است. 5 نمودار و 16 پارامتر در جهات تاری و پودی از این سیستم به دست می آید که تقریباً تمامی جوانب خواص فیزیکی پارچه را در مقایسه با دیگر روشهای آزمایشگاهی که تنها روش تغییر شکل تکی را آزمایش می کنند، تحت پوشش قرار می دهد.
2- در مناطق کششی آزمایش شده اتفاقی شبیه به آنچه که در پارچه های واقعی اتفاق می افتد، رخ می دهد یا هنگامی که پارچه کشیده یا بریده می شود، ترکیب می شود، تغییر شکل می یابد و به عنوان پوشش مورد استفاده قرار می گیرد.
3- نمونه ای از سایز مشابه ( 20 سانتیمتر × 20 سانتیمتر) می تواند در تمامی طول آزمایش مورد آزمایش قرار گیرد به طور کل، سایز نمونه ها برای آزمایش استحکام متفاوت از نسبت طولی / عرضی متداول نظیر آنچه که در ماشین INSTRON استفاده می شود، است.
4- این آزمایش به طور کاملاً اتوماتیک انجام شده و نتایج به دست آمده از آزمایش با دقت بر روی کامپیوتر متصل به آن همراه با نمودارها و چک پرینتی از پارمترهای خواص پارچه نشان داده می شود.
اطلاعاتی جزئی بر روی تجهیزات KES به عوامل اندازه گیری نشان داده شده در شکل 1-2 در روش های دستی KES نیز یافت می شود. (4-1)
1-1-2-2- ترکیب سیستم KES :
در عمل کشش یا تنش وارد بر پارچه های بافته شده در طی فرآیند تولید، تکمیل و تهیه پوشاک و حتی پوشیدن آن، به طور کلی، در درون ناحیه با تنش پایین در نمودار تنش- کرنش قرار می گیرد.
تنشهای اصلی که در تغییر شکل پارچه تحت شرایط تنش – کم عمل می کنند، نیروهای کششی، برشی، پیچشی و فشاری اند و سیستم KES ، دستگاهی است که قادر به تجزیه و تحلیل آزمایش این گونه تغییر شکل های با تنش پایین است. این سیستم شامل 4 دستگاه دقیق است که به طور اساسی برای اندازه گیری خواص مکانیکی کلیدی در ارتباط با زیر دست، افتایش و قابلیت شکل پذیری پارچه ها که در جدول 1-2 نشان داده شده بکار می رود.
جدول 1-2: خواص اندازه گیری شده با سیستم KES-F
خواص اندازه گیری شده |
تجهیزات |
کششی و برشی |
KES-FB1 |
خمشی محض |
KES-FB2 |
فشاری |
KES-FB3 |
خواص سطحی نظیر و مقطع طولی سطحی پارچه و ضرایب اصطکاک |
KES-FB4 |
آزمایشگر برشی و کششی KES-FB1
همانطور که از نام این روش پیداست، این آزمایشگر برای اندازه گیری خواص برشی و کششی به کار می رود. با این روش آزمایشی شاخصه های کششی نظیر کشش پذیری و سختی کششی به راحتی با رعایت کردن نسبت ازدیاد طول به طول اصلی نمونه ای که توسط دو گیره گرفته شده است، به دست می آید در تعیین خواص برشی، نمونه در معرض تغییر شکل برشی از قبل تعیین شده با زاویه برشی 8 درجه تحت یک نیروی کششی ثابت قرار می گیرد.
آزمایشگر خمشی محض KES-FB2
این دستگاه از عامل خمش محض استفاده می کند به طوری که نمونه پارچه تحت قوس یک منحنی ثابت که دائم در حال تغییر است خم می شود. لحظه خمش نمونه مشخص شده و رابطه بین لحظه خمش و منحنی بر روی نمودار X-Y ضبط و ثبت می گردد.
آزمایشگر فشاری KES-FB3
این دستگاه برای اندازه گیری خواص تغییر شکل فشاری جانبی ( افقی) که نقش مهمی را در زیر دست پارچه ایفا می کند، به کار می رود. در آزمایش فشاری، سطح استانداردی از پارچه را در معرض نیروی فشاری مشخصی قرار داده و سپس نیرو به تدریج relive می شود. این نیرو از طریق یک Plvnger متحرک که به سمت بالا و پایین حرکت می کند و پارچه را بر روی سطحی ثابت می فشارد، وارد می شود. فشردگی پارچه با اندازه گیری درصد کاهش ضخامت پارچه در نتیجه افزایش فشار جانبی ( افقی) ( از 50 پاسکال تا 5 کیلو پاسکال) به دست می آید. علاوه بر آن، رابطه بین Strain فشاری و استرس به طور اتوماتیک بر روی محور X-Y یا کامپیوتر متصل به دستگاه آزمایشگر ثبت می شود.
آزمایشگر سطح KES-FB4
این دستگاه خواص سطحی پارچه را که رابطه نزدیکی با احساس زیر دست پارچه دارند، اندازه می گیرد.
ضریب اصطکاکی پارچه و انحراف میانگین ضریب اصطکاکی توسط اصطکاک تماسی که مستقیماً با چراغ علامت دهنده ( نشان دهنده) نیروی اصطکاکی در ارتباط است، مشخص می شود.
سختی ( خشن بودن) هندسی سطح توسط رابطه سختی نمایان می شود. تمامی پارامترهای محاسبه شده می توانند مستقیماً از مدار محاسباتی دستگاه نیز به دست آیند.
2-1-2-2- اطلاعات بدست آمده از سیستم KES-F :
مجموع 16 پارامتری که از این سیستم به دست می آید عبارتند از:
پارامترهای کششی:
EMT: درصد ازیاد طول کششی که به صورت نسبت کشش واقعی به طول نمونه اصلی است و بر حسب درصد بیان می شود.
WT: انرژی کششی یا کار صورت گرفته برای تغییر شکل کششی که به مساحت زیر نمودار تنش- کرنش نشان داده می شود.
RT: برگشت پذیری نیروی کششی که به صورت کار بازگشتی به کار انجام گرفته برای تغییر شکل کششی است و بر حسب درصد بیان می شود.
LT: خطی بودن ( linearity) کششی که این اندازه گیری، درصد غیر خطی بودن منحنی های تنش- کرنش را بیان می کند. مقدار LT زیر 1 ( 1< LT) نشان می دهد که منحنی تنش – کرنش در زیر خط مستقیم 45 درجه، بالا می رود و مقادیر LT بالای 1 ( 1> LT ) نشان می دهد که این منحنی در بالای خط مستقیم 45 درجه پایین می آید.
دسته بندی | نساجی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 794 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 142 |
چکیده
تصور اکثر مردم از منسوجات همان منسوجات معمول، همانند پوشاک، کفپوشها پرده ها و غیره می باشد.
منسوجات صنعتی و جدید هم اکنون حدود 20% از بازارهای جهانی را در اختیار دارند و به سرعت در حال رشد هستند که منسوجات مورد استفاده در خودروها نیز یکی از این موارد می باشند. منسوجات خودروها یکی از مهمترین بازارها در بخش منسوجات صنعتی می باشند، تخمین زده شده که در هر اتومبیل به طور میانگین 12 تا 14 کیلو گرم منسوج وجود دارد.
با نگاهی به تولید سالانه اتومبیل در دنیا (برای سال های 98 - 97 حدود 36 میلیون دستگاه برای سال های 2006 - 2005 ) پی می بریم که این میزان تولید به حدود یک میلیون تن منسوج در هر سال نیازمند است.
تقریباً 3/2 منسوجات خودروها را در تزئینات داخل خودرو همانند روکش های صندلی، تودوزی سقف و تودری ها و کفپوشها مصرف می کنند، باقیمانده آنها برای استحکام بخشیدن به تایرها، لوله ها، کمربندهای ایمنی، کیسه های هوا، عایق کاری در برابر صدا، لرزش، فیلتر و همچنین به عنوان روغن، بنزین و هوا استفاده می شوند، که در اینجا به بررسی این منسوجات به طور مختصر خواهیم پرداخت.
نتیجه ای که می توان از این تحقیق به دست آورد این است که امروزه تجهیزات داخلی ماشین به طور قابل توجهی دارای اهمیت فراوان است. فاکتورهای زیبایی قبلاً واضح بود ، اما امروزه وقت بیشتری صرف این موضوع می شود و در همه شرایط آرامش و راحتی را در نظر داریم . امروزه مهمترین عامل مشتریان در هنگام خرید یک خودروی جدید این مسائل می باشد. بافت سطحی برای تولید ظاهری زیبا و نرم بسیار اساسی است اما می تواند نقش مهمی در صدا و لرزش ایجاد کند .
مقدمه
در اروپای غربی در زمینه تولید منسوج اتومبیل این مقدار به 150000 تن در سال می رسد که این مقدار حدود ده درصد از کل مصرف بازار منسوجات صنعتی در اروپای غربی است.
دومین و سومین بازار بزرگ منسوجات صنعتی در امریکا و ژاپن می باشد. تولید اتومبیل در جمهوری خلق چین در سال های اخیر به شدت رو به افزایش است به طوری که چین را در 55 سال آینده بعنوان یکی از بزرگترین مصرف کنندگان در زمینه منسوجات خودروها مطرح خواهد کرد.
جدول زیر نشان دهنده درصد تقریبی مصرف منسوجات در قسمت های مختلف خودرو می باشد.
جدول 1
کفپوش ها |
3/33% |
روکش های صندلی |
18% |
اجزاء چند تکه ای داخلی |
14% |
تایرها |
8/12% |
کمبرندهای ایمنی |
8/8% |
کیسه های هوا |
7/3% |
سایر موارد |
4/9% |
مساحت این منسوجات به حدود 4 تا40 متر مربع می رسد.
الیافی که بیش از همه در صنعت اتومبیل استفاده می شوند شامل پلی استر، نایلون 6، نایلون66 و پلی پروپیلن می باشد و سایر الیاف همانند ویسکوز، اکریلیک، پشم و آرامیدها در ماشین های خاص و موارد ویژه مصرف می شوند.
پلی استر به دلیل کارآیی بالای مکانیکی به عنوان یکی از بهترین الیاف در منسوجات خودروها، یکی از بهترین الیاف در منسوجات خودروها مطرح شده است. این لیف بیشتر برای روکش های صنعتی و نورگیرهای جلو، تودری ها، تایرهای رادیال چند لایه و کمربندهای ایمنی استفاده می شود که در همه آنها خواص مکانیکی خوب پلی استر مانند مقاومت در مقابل رطوبت، انعطاف پذیری ابعادی بالا، ثبات بالای رنگ و جلای بالا مد نظر می باشد. نایلون نیز به دلیلی استحکام بالا، الاستیسیته، زیردست خوب و همچنین جذب رطوبت اندک می تواند در تایرها، کفپوش ها و کیسه های هوا استفاده شود.
پلی پروپیلن نیز به دلیل ارزانی، خاصیت هیدروفوبیک، چگالی پایین، استحکام بالا و مقاومت خوب در برابر اسیدها و قلیاها و حلال ها بسیار مدنظر می باشد. از این الیاف در تولید پارچه های بی بافت برای صندوق عقب، جلو داشبورد، پشت صندلی ها و تودری ها استفاده می شود.
آقای فیلیپس در سال 1989 یک نوع لیف پلی پروپیلن ویژه تولید کرد که این لیف جدید با نام الفا به عنوان بهترین لیف برای صنایع خودروسازی شد.
جزئیات مواد به کار رفته و بعضی ویژگی ها در پیوست آمده است.
امروزه تجهیزات داخلی ماشین به طور قابل توجهی دارای اهمیت فراوان شده است. فاکتورهای زیبایی قبلاً واضح بود،ما امروزه وقت بیشتری صرف این موضوع می کنیم و در همه شرایط آرامش و راحتی را در نظر داریم. امروزه مهمترین عامل مشتریان هستند که در هنگام خرید یک خودروی جدید به این مسائل توجه دارند.
بافت سطحی برای تولید ظاهری زیبا و نرم بسیار اساسی است اما می تواند نقش مهمی در صدا و لرزش ایجاد کند.
1-1 هدف
اهداف انجام این تحقیق شامل :
1. بررسی نقش صنعت نساجی در خودرو سازی.
2. بررسی کاربرد منسوجات در بخش های مختلف خودرو.
3. بررسی و تحقیق در مورد نحوه تولید این نوع منسوجات.
4. بررسی و تحقیق در مورد ضرورت استفاده منسوجات در خودرو سازی.
5. بررسی استانداردها و تحقیقات انجام شده روی منسوجات مورد استفاده در خودرو.
6. بررسی الیاف مورد استفاده در این نوع منسوجات
1-3 روش کار
نحوه گرد ﺁوری و روش کار در جهت اهداف تحقیق شامل:
1. مطالعه مقالات ارائه شده و بررسی تحقیقات انجام شده مرتبط با اهداف تحقیق.
2. انجام ﺁزمایشات مقاومت در برابر سایش انواع پارچه روکش صندلی با دستگاه RUBTESTER .
2-1 کیسه هوا
آمارهایی که توسط سازمان سلامت جهانی در سال 1998 ارائه شده، بیانگر این مطلب است که هر ساله 500000 نفر در تصادفات رانندگی در سراسر جهان کشته می شوند و 15 میلیون نفر نیز آسیب می بینند. انتظار می رود این ارقام با ازدیاد تعداد اتومبیل ها که به رشد ممالک، فرهنگ ها و افزایش جمعیت مربوط می شوند، بسرعت افزایش یابد. تصادفای رانندگی یکی از علل اصلی مرگ های زودرس در بسیاری از کشورهای پیشرفته است و از اینرو تلاش هایی صورت گرفته تا با روش های متعددی از جمله تولید ماشین های ایمن تر، این نوع مرگ و میر کاهش یابد.
تا چندی پیش، کمربندهای ایمنی تنها وسیله حفاظت از سرنشینان اتومبیل در زمان بروز تصادفات بود. اما، طی دهه گذشته، کسیه های هوا نیز اهمیت ویژه ای در حفاظت از راننده و سرنشینان دیگر اتومبیل در تصادفات پیدا کرده اند. به جهت آنکه صدمات ناشی از برخورد مستقیم یکی از مهمترین علل مرگ و میر ناشی از تصادف است، کیسه های هوا بعنوان وسیله ای استاندارد در اتومبیل ها شناخته شده اند. همچنین این واقعیت را نیز باید در نظر داشت که درصد نسبتاً بالایی از خریداران اتومبیل(حدود 68%) مسأله ایمنی را مقدم بر قیمت، کارآیی و مصرف سوخت آن می دانند که این عامل نیز موجب شده است، تولید کنندگان اتومبیل، اتومبیل هایی با ایمنی بالاتر عرضه نمایند. تنها در سال 2002 ، کیسه های هوا مرگ های ناشی از تصادفات رانندگی از روبه رو را 20% کاهش داده اند. کیسه های هوا طوری طراحی شده اند که از سر، گردن و سینه سرنشین در برابر ضربه ناشی از تصادف، برخورد با فرمان اتومبیل یا برخورد با شیشه جلو، حفاظت می نمایند.
این کیسه ها مکمل کمربندهای ایمنی هستند، چرا که کیسه های هوا در تصادفات تنها از سر شخص حفاظت می نمایند در حالی که کمربندهای ایمنی به مسیر آسیب و صدمه کاری ندارند. بر اساس آمارهای منتشر شده، استفاده از کیسه های هوا و کمربند ایمنی خطرات ناشی از آسیب سر را 83% کاهش داده است. می توان گفت که کیسه های هوا کاربرد نسبتاً جدیدی از منسوجات صنعتی هستند و بسیاری از اصول تکنولوژی و مکانیک ساختاری آنها تکنولوژی و مکانیک ساختاری آنها بطور کامل شناخته نشده است.
شکل 2-1 نمونة عملکرد کیسة هوا
2-2 چگونگی عملکرد کیسه هوا
در هنگام آسیب ناگهانی (تصادف در سرعت های بالاتر از 35 کیلومتر در ساعت)، حسگرهای تعبیه شده در مرکز کیسه هوا، با ارسال سیگنال الکتریکی به قسمت آتش گیر بادکن که معمولاً سدیم آزاد است، موجب انفجار آن شده و گاز نیتروژن آزاد
می گردد. این گاز پس از عبور از یک فیلتر وارد کیسه شده و آنرا متورم می کند.
شکل 2-2 اجزاء دستگاه کیسة هوا
شکل 2-3 نحوة عملکرد دستگاه کیسة هوا
از آنجائیکه تقریباً اکثر تصادفات در 125/0 ثانیه روی می دهند. کیسه هوا طوری طراحی شده که در کمتر از 04/0 ثانیه متورم می شود. در هنگام تصادف، کیسه طی 03/0 ثانیه شروع به پر شدن می کند، در زمان 04/0 ثانیه اول (کل زمان سپری شده از ابتدای ضربه) کیسه بطور کامل باد شده و در این زمان، در اثر ضربه، حرکت شخص (که کمربند ایمنی بسته است) به سمت جلو آغاز می شود. در زمان 06/0 ثانیه اول (کل زمان سپری شده از ابتدای ضربه) سرنشین با کیسه تماس پیدا شده در آن شروع به خالی شدن می کند و این عمل تا زمان10 ثانیه ادامه دارد. کیسه هوا طوری طراحی شده است که دقیقاً پیش از برخورد با سرنشین شروع به جمع شدن می کند، بطوریکه سرنشین بر روی کیسه می افتد و با آن برخورد می نماید و بدین ترتیب ایمنی بالایی حاصل می گردد. کل فرآیند از ابتدای وارد شدن ضربه تا باد شدن کیسه تقریبا نصف زمان یک چشم بر هم زدن است.
شکل 2-4 اندازه گیری های انجام شده بعد از تصادف
اندازه گیری سرعت و فشار در فرآیند باد شدن کیسه هوا مشکل است، اما برآورده شده است که سرعت آن به Km/h 320 می رسد و فشار داخل کیسه بیش از Kpa 100 است. همچنین اینطور عنوان شده که در حین باد شدن کیسه هوا دما بالاتر از C ْ2700 است. این نکته قابل ذکر است که کیسه های هوا از لحاظ طراحی، شکل، سرعت و نیروی باد شدن با یکدیگر تفاوت دارند.
2-3 خواص الیاف و نخ های مصرفی در کیسه های هوا:
با توجه به چگونگی عملکرد کیسه هوا و مسائل مربوط به دوام و پایداری آن، ویژگی های اصلی یک بافت مناسب برای تولید کیسه هوا عبارتند از:
استحکام بالا، پایداری در برابر حرارت، دوام خوب، جذب انرژی، مقاومت در برابر تغییر شکل شدید بدون پارگی، خواص چسبندگی و پوشش دهی مناسب، عملکرد مطلوب در شرایط بسیار گرم و سرد (c ْ10- تا c ْ120) و نیز قابلیت فشرده سازی با توجه به خواص یادداشت شده بنظر می رسد که استفاده از الیاف نایلون و پلی استر برای تولید کیسه هوا مناسب تر از الیاف دیگر باشد. در حقیقت ویژگی های نخ مصرفی برای تولید کیسه هوا، با توجه به خواص مورد نیاز برای پارچه نهایی انتخاب میگردد.
جدول2-1 مشخصات الیاف به کار رفته در کیسة هوا
خواص الیاف |
پلی استر |
نایلون66 |
دمای ذوب |
258 |
260 |
دانسیته |
1.39 |
1.14 |
آنتالپی |
303 |
620 |
حرارت ویژه |
1.30 |
1.67 |
با توجه به جدول ملاحظه می گردد تفاوت های کلیدی میان دو پلیمر یاد شده، در پارامترهای دانسینه و ظرفیت حرارتی ویژه است. اگر چه نقطه ذوب این دو پلیمر مشابه است، اما تفاوت در ظرفیت حرارتی ویژه موجب می شود که مقداری انرژی مورد نیاز برای ذوب پلی استر حدود 30% کمتر از انرژی مورد نیاز برای ذوب نایلون باشد و در نتیجه در پارچه پلی استری، گازهای داغ می توانند به خارج از پارچه نفوذ نمایند ظرفیت حرارتی حجمی و ویژگی نسبتاً نزدیک به آن یعنی آنتالپی، اهمیت زیادی بویژه در پارچه های بدون پوشش دارد. این ظرفیت حرارتی به نوع پلیمر بستگی دارد و نمی توان در فرآیند تولید نخ آنرا تغییر داد. مزیت دیگر نایلون 66 در مقایسه با پلی استر، پائین تر بودن دانسیته آن است، در پارچه های تولید شده از نخ های پلی استر 20% سنگین تر از پارچه تولید شده از نایلون 66 است و برای تولید فیلامتی با قطر مشابه، نخ های پلی استری معمولاً دنیر بالایی نسبت به نایلون 66 دارند. با نمره نخ یکسان، قدرت پوشانندگی نایلون از پلی استر بیشتر است (بدلیل پایینتر بودن چگالی) و در صورت استفاده از نخ پلی استر، پارچه کیسه هوا در مقابل نفوذ گاز ساختمان بازتری دارد که این موضوع حفاظت حرارتی سرنشینان را در هنگام باد شدن کیسه کاهش می دهد و موجب می شود کنترل فرآیند باز شدن کیسه مشکل تر گردد. علاوه بر این، استحکام درزهای پارچه نیز وابستگی زیادی به فاکتور پوشش دارد .پایین تر بودن جرم، مزایای دیگری نیز دارد؛ کاهش جرم کیسه، انرژی ستنتیکی ضربه بر سرنشین را در مواقعی که در جای خود بدرستی نشسته است، کاهش می دهد و بدین ترتیب ایمنی افزایش می یابد.
کیسه هوا باید بتواند تنش زیادی را متحمل کند، چرا که از یک طرف در برابر فشاری که از تورم بسیار سریع ایجاد می شود قرار دارد و از سوی دیگر شخص نیز بر آن ضربه وارد می کند. از اینرو، ضروری است که پارچه کیسه هوا مقاومت بالایی در برابر پارگی داشته باشد . نایلون 66 با ازدیاد طول بالا، این امکان را فراهم می نماید که نیرو در آن در سطح وسیعی پخش گردد و کیسه هوای تحت بار انرژی را بهتر جذب نماید.
امروزه روند تولید کیسه های هوا به سمتی است که کیسه های سبک، فشرده تر و کوچک تر عرضه شوند و با توجه به مطالب یاد شده، بنظر می رسد در صورت استفاده از نخ پلی استر، دستیابی به اهداف فوق مشکل باشد.
از سوی دیگر، تحت شرایط آب و هوایی گوناگون (گرمای آریزونا، سرمای کانادا و آب و هوای گرم و مرطوب تایلند) و پس از گذشت چندین سال، نایلون 66 خواص خود را بهتر حفظ می کند.
در حالیکه تحقیقات گسترده ای بر روی پلی استر در حال انجام است، اما بنظر می رسد که نایلون 66 حداقل در کیسه هوای طرف راننده و پلی استر در کیسه هوا طرف سرنشین کنار راننده استفاده می گردد . در جدول 2 خواص نخ های پلی استر و نایلون برای استفاده در کیسه هوا با یکدیگر مقایسه شده است. از نایلون 6 نیز به مقدار نسبتاً کمی در تولید کیسه هوا استفاده می شود و ادعا شده است که این لیف نرمتر بوده و از اینرو در هنگام باد شده کیسه سایش پوست را به حداقل می رساند.
لیف نایلون 46 نیز با توجه به بالا بودن نقطه ذوب آن (C ْ 285) برای استفاده در کیسه هوا مناسب می باشد. مشکل اصلی این لیف قیمت بالای آن است .
شرکت های دوپونت، هانی اول، آکزو و تورای بزرگترین تولید کنندگان الیاف مناسب برای کیسه هوا می باشند . خواص فیزیکی یک نمونه نخ نایلون 66 مناسب برای کیسه هوا در جدول 3 نشان داده شده است.
جدول2-2 مشخصات نایلون 66 و پلی استر
|
نایلون 66 |
پلی استر |
نفوذ پذیری هوا(با وزن مشابه) |
کم |
زیاد |
مقاومت سایشی |
زیاد |
کم |
مقاومت حرارتی |
زیاد |
کم |
قابلیت جذب انرژی |
زیاد |
کم |
شقی |
کم |
زیاد |
حفظ کارایی تحت زماندهی |
خوب |
ضعیف |
جدول2-3 مشخصات نایلون 66 و پلی استر
|
نایلون |
پلی استر |
نمره نخ (دنیر) |
420 |
840 |
تعداد فیلامنت ها |
68 |
140 |
استحکام(g/d) |
7.9 |
8.4 |
ازدیاد طول(%) |
21 |
21 |
جمع شدگی در حالت آزاد در دمای C°177 (%) |
6.1 |
6.5 |
دمای ذوب |
256 |
256 |
2-3-1 فرآیند تولید نخ کیسه هوا
نخ های کیسه هوا جزء نخ های صنعتی بشمار می آیند و به دسته ای از نخ های خام و تکسچره نشده تعلق دارند که خواصشان در هر دو فرآیند یک مرحله ای (ریسندگی و کشش همزمان) و دو مرحله ای (ریسندگی و سپس کش) قابل دستیابی است. نخ تحت کشش اولیه به گودت اول تغذیه می شود. منطقه کشش قبلی تنها به منظور پایدار کردن مسیر نخ می باشد. در ضرورت اول نخ تا چند درجه پایین تر از دمای تبدیل شیشه ای گرم شده و سپس در منطقه اصلی کشش بین گودت اول و دوم کشیده می شود. به کمک صفحه های داغ سعی می شود ناحیه گردنی کش بین گودتها ثابت شود. نسبت کشش، نقش تعیین کننده ای در استحکام نهایی و ازدیاد طول نخ کشید شده دارد. به کمک دمای گودت دوم و منطقه استراحت بین گودت های دوم و سوم، جمع شدگی تنظیم می شود.
2-3-2 فیلامینت های ظریفتر (LDPF)
از لحاظ تجاری، دنیر هر فیلامینت نخ های صنعتی نایلونی تقریباً 6 است. استفاده از این نخ ها برای مجموعه ای از مصارف، میان کیفیت، استحکام و کارآیی محصول تعادل خوبی ایجاد می کند. بدلیل نیاز به پارچه هایی با انعطاف پذیری بیشتر در کیسه هوا، تعداد فیلامینت ها در نخ با ثابت ماندن دنیر آن افزایش یافته است. تعداد آن 4-2 است. بعنوان نخ های LDPF خوانده می شوند. برای تولید این نخ ها باید در فرآیند و ابزارهای تولید تغییراتی ایجاد نمود. بعنوان مثال، تعداد سوراخ های رشته ساز باید بیشتر شود. فاصله میان فیلامینت ها در صفحه رشته ساز بر کیفیت نخ نهایی تأثیر گذار است و برای تولید لیفی با یکنواختی مطلوب، فاصله مذکور باید حداقل باشد؛ در غیر اینصورت پارگی فیلامینت افزایش خواهد یافت .
افزایش تعدا فیلامینت ها در یک نخ، انعطاف پذیری را در پارچه هایی با قابلیت نفوذ کم که نمره نخهای آنها بالاست، افزایش می دهد. تولید پارچه هایی با انعطاف پذیری بالاتر (شقی کمتر)، موجب می گردد که حجم دستگاه کیسه هوا کاهش یابد. اگر لازم باشد که پارچه چندین مرتبه تا بخورد تا بتواند در دستگاه مورد نظر قرار گیرد، خاصیت شقی پارچه بر حجم بسته تأثیرگذار است که این تأثیر تقریباً مشابه اثر ضخامت پارچه بر حجم بسته است. تولید کنندگان همواره در پی کاهش قیمت کیسه هوا می باشند که یکی از راه های آن کاهش وزن پارچه است، بنحوی که به کارآیی و عملکرد کیسه لطمه ای وارد نشود. بدین منظور امکان کاهش وزن پارچه ها با استفاده از نخ های LDPF مورد بررسی قرار گرفته است .
استحکام و وزن های تولید شده از نخ 470 دسی تکس با فیلامینت های ظریفتر در مقایسه با نخی مشابه و دارای فیلامینتهای ضخیم تر، تفاوتی ندارد. چنانچه بجای ظریفتر کردن فیلامینت های نخ، نمره نخ از 470 به 350 دسی تکس کاهش یابد، استحکام و وزن هر دو کاهش خواهند یافت .
باید توجه داشت که پایین آوردن نمره نخ، استحکام پارچه را حتی با افزایش تراکم بافت کاهش خواهد داد و هنگامی که نمره نخ کاهش یابد، مشکل دستیابی به راندمان بالا در عملیات بافندگی و نیز تولید پارچه ای با خواص مکانیکی مطلوب، بیشتر خواهد شد. مقاومت در برابر پارگی نخ 470 دسی تکس 144 فیلامنتی، بیشتر از نخ 470 دسی تکس 72 فیلامنتی است که ویژگی مثبتی بشمار وی رود. نخ هایی که بیشترین مصرف را در بازار کیسه هوا دارند عبارتند از: نخ نایلون 66 با ظرافت های 315، 420، 630 و 840 دنیر.
2-4 خصوصیات پارچه کیسه هوا
کار کیسه هوا با بادکن شروع می شود و امکان تغییرات زیادی در سیستم بادکن وجود ندارد؛ از اینرو تولید کیسه و پارچه متناسب با نیازهای یک بادکن ویژه آسانتر است. پارچه کیسه هوا باید:
وزن و ضخامت کمی داشته باشد: ضخامت پارچه 4/0 – 25/0 میلیمتر است. برای اینکه عملیات تکمیلی بر روی پارچه بخوبی انجام گیرد و نیز حصول انعطاف پذیری خوب در آن، لازم است که ضخامت پارچه کم باشد .
دارای استحکام و مقاومت پارگی بالا و نیز قابلیت جذب انرژی به میزان کافی باشد.
قابلیت و کارآیی خود را حداقل در طول عمر مفید اتومبیل، در شرایط رطوبت و دمای بالا حفظ نماید.
در برابر مواد شیمیایی مقاوم باشد.
مدول اولیه و پایداری ابعادی مطلوبی داشته باشد.
مقدار نفوذ هوا در آن بسیار کم باشد.
درزهای پارچه مقاومت بالایی در برابر لغزش داشته باشند.
فاقد گره، نقاط برجسته و پارگی تار باشند.
باید نرم و صاف باشد تا سائیدگی و ضربه ایجاد نکند و قابلیت فشردگی خوبی داشته باشد .
در طراحی پارچه برای کیسه هوا، کنترل قابلیت نفوذ هوا امری حیاتی است. پس از باد شدن کیسه، تخلیه کنترل شده آن از طریق منافذ، درزها و سوراخ های پارچه، آسیب و صدمه به سرنشین را به حداقل می رساند. تحقیقات نشان می دهد که با افزایش ضریب پوشانندگی پارچه ها، قابلیت نفوذ در آنها کاهش می یابد. برای کاهش قابلیت نفوذ در پارچه، می توان پارچه را پوشش داد و یا اینکه پس از بافندگی، پارچه تحت جمع شدگی ابعادی با روش های تر و خشک یا کالندرینگ قرار گیرد که این فرآیند موجب افزایش شقی پارچه و نیز افزایش هزینه عملیات تکمیلی می گردد .
کیسه های هوا از پارچه های تاری – پودی تهیه می شوند. نوع بافت پارچه اهمیت بسزایی در تعیین انعطاف پذیری آن دارد ولی ارتباطش با انعطاف پذیری بدرستی شناخته نشده است. پارچه های مصرفی برای کیسه های هوا دارای طرح بافت ساده، ریپس، سرژه یا پاناما می باشند. پارچه های بافته شده با طرح سرژه در مقایسه با بافت ساده (با ساختار و وزن مشخص)، دارای انعطاف پذیری بیشتر، مقاومت بالاتر در برابر پارگی نفوذ پذیری بیشتر گاز می باشند. تنوع و تغییر پذیری در بافت سرژه نسبت به طرح بافت ساده، ریپس و پاناما بسیار بالاتر است. در صورت استفاده از طرح بافت ریپس، پارچه مقاومت بالایی در برابر پارگی خواهد داشت .
عملیات بافندگی پارچه کیسه هوا در ماشین های راپیر، پروژکتایل، جت هوا یا آب انجام می شود. با استفاده از ماشین های راپیر می توان پارچه هایی با تراکم پودی بالا تولید نمود که با توجه به عملکرد کیسه هوا بسیار مفید است. اما سرعت ماشین های راپیر در مقایسه با ماشین هایی چون جت آب پایینتر است. در اوایل دهه 90، شرکت تورای ، بافندگی پارچه های کیسه هوا را با ماشین های جت آب شروع نمود. تا آن زمان، امکان تولید پارچه های صنعتی در این ماشین ها وجود نداشت، ولی با تکنولوژی بکار گرفته شده می توان از نخ های بدون آهار، با سرعت بالا و قیمت مناسب برخی از پارچه های کیسه هوا را تولید نمود. باید توجه داشت که در این فرآیند مانند عملیات بافندگی راپیر، قابلیت تغییر پذیری وجود ندارد. در اروپا ظرفیت کیسه هوای طرف راننده حدود 65- 40 لیتر و سرنشین کنار آن 100- 60 لیتر است، معمولاً کیسه های هوا در آمریکا بزرگتر از اروپا می باشند. وزن پارچه بدون پوشش 220- 170 گرم بر متر مربع است. مقدار پارچه مصرفی برای طرف راننده حدود 5/1 و سرنشین کنار آن تقریباً 4 متر مربع است .
بزرگترین شرکت های تولید کننده پارچه کیسه هوا در آمریکا، میلیکن، جی پی اس اتوموتیو، تاکاتا / هایلند اینداستریز، کلارک – شووبل و استرن – استرن می باشند و در ایتالیا نیز شرکت ریوس اینترنشنال یکی از بزرگترین تولید کنندگان پارچه کیسه هوا در جهان می باشد .
2-4-1 عملیات قبلی
عملیات قبلی پارچه های کیسه هوا، شامل آهارگیری و پخت است که این فرآیند ها باید بدقت انجام گیرند تا مقدار مواد قابل استخراج باقیمانده در پارچه کمتر از 3/0% باشد و از رشد قارچ و باکتری جلوگیری گردد. مواد باقیمانده در پارچه نباید قابلیت اشتعال داشته باشد زیرا در طی فرآیند پر شدن کیسه با نیتروژن، آتش سوزی رخ خواهد داد. لازم است. مواد آهاری نیز از پارچه جدا شوند، چرا که مواد آهاری با مواد پوشش دهنده کیسه هوا سازگار نیستند. برای جدا سازی آهار از فرآیند مکش استفاده می شود. مزیت این عمل آنست که آهار جدا شده از کالا، دوباره به حمام بر نمی گردد و بر روی پارچه نمی نشیند و مصرف آب نیز نسبتاً کم خواهد شد. لازم بذکراست که پارچه کیسه هوا رنگ نمی کنند .
2-4-2 فرآیند پوشش دهی پارچه های هوا
پس از بافندگی، پارچه کیسه هوا راننده با نئوپرن یا سیلیکون پوشش داده می شود. این پوشش برای تأمین حفاظت گرمایی در مقابل گازهای داغ می باشد. علاوه بر این، پوشش مورد نظر منافذ پارچه را پر کرده و کنترل دقیقی بر فرآیند باد شدن کیسه فراهم می شود. ویژگی های اصلی برای پوشش دهی عبارتند از:
چسبندگی خوب، انعطاف پذیری دراز مدت، مقاومت در برابر تغییرات دما، مقاومت در برابر ازن، پایداری بلند مدت، همچنین قابلیت نفوذ هوا در آن کم بوده و قیمت آن نیز پایین باشد .
کیسه های هوای اولیه از جنس نایلون 66 با پوشش نئوپرن بودند؛ اما اندکی پس از آن، برای افزایش عمر کیسه هوا و کاهش اندازه آن، کیسه های هوا با پوشش سیلیکونی عرضه گردیده. سیلیکون ها مواد شیمیایی خنثی هستند و خواص خود را در دمای بالا به مدت طولانی حفظ می نمایند.
در یک تحقیق، پارچه های نایلونی با پوشش نئوپرن و سیلیکون به مدت 12 روز در دمای C ْ120 قرار داده شدند. ازدیاد طول پارچه ها قبل از زماندهی 40% بود، پس از زماندهی، ازدیاد طول پارچه با پوشش سیلیکونی به 32% رسید ولی پارچه با پوشش نئوپرن تنها 8% ازدیاد طول مشاهده گردید. علت این امر را می توان به سازگاری ضعیف نئوپرن با نایلون نسبت داد. این احتمال وجود دارد که کلر موجود در نئوپرن، محیط اسیدی ایجاد نموده و موجب شکنندگی پارچه گردد. پارچه با پوشش سیلیکونی انعطاف پذیرتر بوده و مقاومت سایشی بالاتری نسبت به پارچه با پوشش نئوپرن دارد. علاوه بر این، بعلت دوام بهتر و نیز قابلیت سازگاری سیلیکون ها با نایلون، می توان از پوشش نازکتری از سیلیکون استفاده نمود. بنابر دلایل ذکر شده، در حال حاضر پوشش نئوپرن بسرعت در حال جایگزینی با پوشش سیلیکونی است و مقدار ماده مصرفی نیز از 120- 90 گرم بر متر (در مورد نئوپرن) به 60- 40 گرم بر متر (در مورد سیلیکون) کاهش یافته است. بزرگترین شرکت های پوشش دهی در امریکا عبارتند از: ریوس، تاکاتا/ هایلند، میلیکن، آلفا و برادفورد .
در حال حاضر، پوشش دهی برای:
کیسه هوای طرف راننده: 100% ضروری است.
کیسه هوای طرف سرنشین جلو: در بعضی موارد ضروری است.
پرده های محافظ: در بیشتر موارد ضروری است .
مقایسه پارچه های پوشش دار و فاقد پوشش:
پارچه های فاقد پوشش ارزانترند (قیمت پوشش دهی دو برابر قیمت پارچه است).
لبه های پوشش دار نخ کش نمی شود.
پارچه های پوشش دار به آسانی بریده و دوخته نمی شوند.
در پارچه های پوشش دار قابلیت نفوذ هوا را بهتر می توان کنترل نمود.
پارچه های فاقد پوشش، سبکتر و نرمتر بوده و نیز خاصیت پفکی کمتری دارند و به راحتی بازیابی می شوند .
2-5 فرآیند دوخت
فرایند باد شدن کیسه هوا، مجموعه ای از نیروهای حرارتی و مکانیکی ایجاد می نماید که هم می تواند به پارچه و هم به درزهای آن آسیب وارد کند. بیشترین نیروی حرارتی، بوسیله گازهای داغ در نزدیکی بادکن، لبه های منافذ کیسه و نقاط دوخت، وارد می گردد. با وجود اینکه مدت زمان پخش گاز در کیسه کوتاه است، اما ممکن است حرارت آن حلقه های دوخت درزها را ذوب کند. ذوب جزئی این حلقه ها از لحاظ ایمنی خطرناک است. این فرآیند ممکن است موجب تضعیف درزها گردد و از این طریق گاز از کیسه خارج شده و کیسه خالی می شود و یا اینکه در نهایت هنگامی سرنشین بر کیسه ضربه وارد می کند، کیسه خالی می گردد. برش و دوخت پارچه های کیسه هوا نیاز به دقت و توجه فراوانی دارد. طرح های دوخت و نوع دوخت تأثیر بسزایی بر کارآیی کیسه هوا دارند. مشکلات عملی که در حین دوخت کیسه هوا روی می دهند عبارتند از: در رفتن کوکها/ پارگی نخ ها، شکستگی سوزن، حلقه های ناخواسته و آسیب پارچه .
در سال های اخیر، کیسه های بدون درز نیز عرضه شده اند که مدت زمان بارداری کیسه در حالت متورم بیشتر از کیسه های درزدار است. این موضوع (ماکزیمم مدت زمان بارداری)، در پرده های محافظ جانبی فاکتور بسیار مهمی بشمار می آیند، بویژه در تصادفاتی که با چرخش اتومبیل در هوا همواره است .
2-5-1پارامترهای دوخت
تعیین صحیح اندازه سوزن و شکل آن از مهمترین مسائل در مورد اطمینان از کیفیت محصول نهایی می باشد. انتخاب سوزن مناسب همواره با توجه به نوع پارچه و تکمیل بکار گرفته شده بر روی آن و نیز تعداد لایه های آن صورت می گیرد. با توجه به تعداد لایه های پارچه و مشخصات بافت آن، از سوزن گرد معمولی R و توپی سبک SES برای دوخت پارچه های تاری – پودی کیسه هوا از جنس پلی آمید استفاده می شود. در مقایسه با سوزن های گرد معمولی R، سوزن توپی سبک SES یک نیمکره کوچک دارد که از پارگی نخ های پارچه جلوگیری می کند. اما یک جابجایی بدون اشکال در نخ های پارچه کیسه هوا حاصل می گردد. باز شدن کوک ها یکی از مشکلاتی است که اغلب در حین تولید کیسه هوا پیش می آید. در طی دوخت، هنگامی که حلقه بوسیله قلاب یا حلقه گیر گرفته نمی شود، بین نخ های بالایی و پایینی گسیختگی بوجود می آید و مشکل یاد شده رخ می دهد .
2-5-2 انتخاب نخ های دوخت
نخ های دوخت پلی استر و پلی آمید دارای استحکام کششی و مقاومت سایشی بالا هستند و می توانند تنش های حرارتی بالا را تحمل نمایند که برای دوام درزهای کیسه هوا بسیار مهم است. برای درزهای نزدیک به بادکن، که در عرض تنش های حرارتی بسیار بالا قرار دارند از نخ هایی با مقاومت حرارتی ویژه استفاده می گردد. این نخ ها، به عنوان مثال آرامید نمی سوزند اما در دمایی حدود C ْ370، تجزیه شده و از خود خاکستر بجا می گذارند. در طی عملیات دوخت چند جهتی، هنگام دوختن یک شعاع کوچک (سوراخ های خروج هوا از کیسه) توصیه می شود از نخ های دوخت بهم پیوسته استفاده شود. اتصال 3 یا 4 رشته نخ، نخی فشرده تر بوجود می اورد که باز نخواهد شد .
در عملیات دوخت کیسه هوا معمولاً از دو نوع کوک Lockstitch دوبل (کوک نوع 301) Chainstitch دوبل (کوک نوع 401) استفاده می شود .
اولی، کوک بهینه ای است که درزهای بسیار مطلوبی حاصل می کند و ممکن است. تنها پس از چند سال قرارگیری کیسه در فضای بسته، نخها پاره شوند. اما درز در کاربرد واقعی باز نخواهد شد و تنها استحکام آن اندکی کاهش می یابد. از کوک دومی، اکثراً در ماشین های دوخت اتوماتیک CNC استفاده می شود که بازدهی بالایی دارد. از این کوک برای درزهای نهایی کیسه هوا استفاده می شود. در سیستم های دوخت دو یا چند سوزنه، از ترکیب این دو نوع کوک استفاده می شود. هر تولید کننده کیسه هوا دانسیته کوک متفاوتی انتخاب می کند که به بالا، تعداد لایه ها، نخ دوخت، نوع کوک، نحوه قرار گیری درز و قوانین ایمنی هر تولید کننده اتومبیل وابسته است .
2-6 عملیات نهایی تولید کیسه هوا
ساختار کیسه هوا از: کیسه هوا، بادکن، فلزات نگهدارنده، پوشش رویی و حسگرهای ضربه ای تشکیل شده است. شرکت های تولید کننده کیسه هوا مسؤول طراحی، آزمایش، تولید و تأیید وسیله ای هستند که اماده نصب بر روی ماشین است. بزرگترین تولید کنندگان دستگاه کیسه هوا در آمریکا، شرکت های آمریکن بگ (بخشی از شرکت میلین)، ریوس، هانیوول، تاکاتا/ هایلند اینداستریز، مورتون اینترنشنال، تی آر دبیلو، جی ام – آیلند فیشر گاید و برید می باشند و در اروپا شرکت های الکترولوکس اتولیو و تی آر دبیلو رپا از بزرگترین تولید کنندگان دستگاه کیسه هوا می باشند. در ژاپن نیز شرکت تاکاتا اینداستریز، یکی از بزرگترین تولید کنندگان دستگاه کیسه هوا می باشد .
2-7 مقایسه کیسه های هوا در اروپا و آمریکا
اولین کیسه های هوا تولید شده در آمریکا و اروپا دارای مشخصات زیر بودند:
پارچه هایی از جنس پلی آمید 66 با ظرافت 940 دسی تکس، با تراکم 10 ×10 (تار و پود در سانتی متر) و با پوشش نئوپرن، این پارچه ها اولین بار در اروپا بوسیله شرکت مرسدس بنز و در آمریکا توسط جنرال موتور استفاده گردیدند .
2-7-1 کیسه هوای طرف راننده
تفاوت کمی در طراحی پارچه کیسه هوا در اروپا و آمریکا وجود دارد.
در آمریکا، پارچه های پوشش دار معمولاً از نخ نایلون 66 با ظرافت 470 دسی تکس و تراکم 19 ×19 (تار و پود در سانتی متر) تهیه می گردند. در حال حاضر، این پارچه ها تقریباً بطور کامل جانشین پارچه های تولید شده از نخ های 940 دسی تکس ده اند. در حالیکه نئوپرن ماده پوشش دهنده متداولی است اما در سال های اخیر از پوشش های سیلیکونی نیز استفاده گردیده است. با وجود قابلیت نفوذ پذیری کم هوا در پارچه های فاقد پوشش تولید شده از نخ 470 دسی تکس 72 فیلامنتی، این پارچهها تا اندازه ای حالت شقی دارند. کیسه های تولید شده از نخ 350 دسی تکس 72 فیلامنتی را بهتر می توان خم و مچاله نمود که در نتیجه حجم اشغالی بوسیله کیسه کاهش خواهد یافت. ظرفیت حرارتی در پارچه ای با گرم بر متر کمتر، پایینتر است و این عامل موجب می شود که برخی از بادکنک های موجود برای این پارچه مناسب نباشند .
پارچه های تولید شده از نخ نایلون 66 با ظرافت 470 دسی تکس، فاقد پوشش و با قابلیت نفوذ کم، بعنوان پارچه ای استاندارد برای کیسه هوا طرف راننده در اروپا شناخته شده اند.در اینجا در صورت تقاضا برای کاربردهای خاص از پارچه های پوشش دار استفاده می شود. پارچه های پوشش دار تولید شده از نخ های با ظرافت 235 دسی تکس، به مقدار کمتری بکار گرفته می شوند و امکان تولید کیسه های بزرگتر از این پارچه ها وجود ندارد. پارچه های تولید شده از نخ 350 دسی تکس که در آمریکا استفاده می شوند، در اروپا مصرفی ندارند .
در اروپا کیسه هوای راننده حدود 65- 40 لیتر ظرفیت دارد در حالیکه این مقدار برای کیسه طرف سرنشین جلو اندکی بیشتر است و حدود 100- 65 لیتر می باشد. معمولاً کیسه های موجود در امریکا بزرگتر از اروپا؛ چرا که در اروپا طراحی کیسه هوا به گونه ای است که به همراه کمربند ایمنی استفاده می شوند. در حالیکه در آمریکا علاوه بر اینکه تمام رانندگان از کمربند ایمنی استفاده می نمایند، از کیسه هوا نیز بعنوان وسیله ای مجزا برای حفاظت و ایمنی استفاده می شود .
2-7-2 کیسه هوای طرف سرنشین کنار راننده
در این مورد نیاز پارچه های کیسه های هوا در آمریکا و اروپا با یکدیگر تفاوت دارند و از اینرو باید بطور جداگانه در مورد آنها بحث نمود.
در امریکا به دلایل متعددی، استفاده از پارچه پوشش دار برای کیسه طرف سرنشین کنار راننده ضرورتی ندارد و در نتیجه در این مورد از پارچه بدون پوشش دار از جنس نایلون 66 با ظرافت 940 دسی تکس استفاده می گردد. طرح بافت پارچه مذکور ریپس و با تراکم 12 × 12 (تار و پود در سانتی متر) است. این پارچه ها نسبتاً سنگین و ضخیم بوده و چنانچه در جدول 9 نیز نشان داده شده است، قابلیت نفوذ هوا در این پارچه ها تفاوت زیادی با یکدیگر دارد. امروزه، می توان این پارچه ها را از نخهای 700 دسی تکس تولید نمود هر چند در برخی موارد خاص این پارچه ها بطور قابل ملاحظه ای بهتر هستند، ولی هنوز هم تا اندازه ای سنگین می باشند (265 گرم بر متر مربع)، در آمریکا از نخ 470 دسی تکس نیز برای تولید کیسه هوا سرنشین جلو استفاده می شود. در اروپا برای کیسه هوای سرنشین کنار راننده استفاده از پارچه های بدون پوشش متداولتر است و مانند کیسه هوا طرف راننده، از پارچه هایی با پوشش سیلیکونی که از نخ 235 دسی تکس تهیه می کردند هم استفاده می شود. بکارگیری نخ های 350 دسی تکس نیز در اروپا برای کیسه های هوای سرنشین جلو آغاز شده است .
2-8 مصرف جهانی کیسه هوا، نخ الیاف آن
رشد بازار کیسه هوا (از لیف تا کیسه هوا نصب شده بر روی اتومبیل) در سال های اخیر محسوس بوده است، شرکت آکوردیس پیش بینی کرده است. تقاضای جهانی برای نخ های پلی آمیدی کیسه هوا از 58 میلیون تن در سال 2001، با رشدی برابر 45% به 83 میلیون تن در سال 2005 برسد .
همچنین پیش بینی می شود که مقدار پارچه مصرفی برای کیسه هوا از 225 میلیون متر در سال 2007 افزایش یابد . پیش بینی می شود تعداد کیسه های هوای نصب شده بر روی اتومبیل ها از 66 میلیون در سال 1996 به بیش از 200 میلیون در سال 2007 برسد، از این میان، 60 میلیون کیسه هوا به کشورهای اروپایی، 30 میلیون به کشورهای خاور دور و 24 میلیون به کشورهای آمریکای شمالی اضافه خواهد شد .
جدول2-4 مشخصات کیسة هوا راننده و طرف سرنشین جلو
طرف سرنشین جلو |
طرف راننده |
بافت ریپس,25*25,نخ 840 دنیر نایلون66 ,پخت,تثبیت ابعادی |
بافت ساده,25*25,نخ 840 دنیر نایلون66 ,پخت,تثبیت ابعادی,پوشش دهی |
بافت ساده,41*41,نخ630دنیر نایلون66 ,پخت,تثبیت ابعادی بافت ساده49*49,نخ420 دنیر نایلون66 ,پخت,تثبیت ابعادی |
بافت ساده,46*46,نخ 420 دنیر نایلون66 ,پخت,تثبیت ابعادی,پوشش دهی |
2-9 استفاده از مادون قرمز در کیسه های هوا
اخیراً کمپانی انگلیسی Congleton از اشعه مادون قرمز کربن در فرایند خشک کردن کیسه های هوا (air bag) استفاده کرده است که در نتیجه ضایعات در فرآیند پوشش دهی (coating) به میزان چشمگیری کاهش یافته و کیفیت کیسه ها نیز بالا رفته است. کیسه های هوای محافظ سر در قسمت جلو و کیسه های هوای محافظ سینه در قسمت جانبی راننده و سرنشین نصب می گردد این کیسه ها به صورت بالشتک بوده که به طریق خاصی تا می شوند، در اثر اعمال ضربه، به هنگام تصادف خودرو به سرعت باز می شوند. کیسه های هوا از نخ پلی امید 6 و یا 66 به صورت تار و پودی یافته شده اند. فرآیند پوشش دهی و خشک کردن بعد از پوشش دهی در کیفیت محصول بسیار مهم در تکمیل این فرآیند پوشش دهی با سیلیکان است که پس از مراحل شستشو و خشک کردن و تثبیت با استنتر بر روی منسوج انجام می گیرد. در فرآیند پوشش دهی سیلیکان باید به طور کامل یکنواخت روی منسوج را بپوشاند تا این که کیسه در حین باز شدن چسبندگی پیدا نکند، زیرا باز شدن در یک کیسه پنجاه هزارم ثانیه اتفاق می افتد. پوشش دهی از ایجاد صدمه به پارچه نیز جلوگیری می کند. در خط تولید کیسه هوا، همانند سایر کارخانجات نساجی شرایط محیطی با رطوبت بالا (65%) وجود دارد. الیاف نایلون 6 و 66 جاذب الرطوبه بوده و در رطوبت محیطی بیش از 38% رطوبت موجود در آنها 3 تا 5 درصد می باشد، این مسئله به خصوص در منسوجات سنگین مورد مصرف در کیسه هوا مشکل ساز است، زیرا کیسه در فرآیند تولید به طور کامل خشک نشده و در حین مصرف و در زمان باز شدن چسبندگی دارد. شرکت Air bag international تحقیقاتی را در جهت کاهش رطوبت انجام داد و نتیجه این تحقیقاتی این بود که میزان حداکثر رطوبت 2% جهت اطمینان از عدم چسبندگی مناسب است در مراحل این تحقیق کنترل کلی رطوبت، در مرحله پوشش دهی، به خاطر صرف هزینه گزاف، پذیرفته نشد و به طور آزمایشی از اشعه مادون قرمز کربن استفاده شد.
با استفاده از داده های منتج از این آزمایشات با توجه به هم بستگی رطوبت نسبی، رطوبت موجود در پارچه با دمای پارچه، دمای گرم کن مادون قرمز برای کاهش رطوبت پارچه تعیین گردید بر اساس این آزمایش ها سیستم مادون قرمز با طول موج متوسط و با توان 120 کیلو وات بهترین گزینه تشخیص داده شد. سیسصتم مادون قرمز در حین عملیات با پیرو متر نوری کنترل می گردد، به طوری که دمای سطح منسوج اندازه گیری شده و پیام الکترونیکی برای تنظیم تابش اشعه مادون قرمز از سیستم نصب شده در بالای منسوج داده شده تا دمای سطح پارچه به میزان مورد نظر برسد. منسوج با سیلیکان از هر دو طرف پوشش داده می شود. نقطه بحرانی در عملیات پوشش دهی، زمانی است که پوشش دهی در یک طرف انجام شده و قبل از پوشش دهی طرف دیگر، باید رطوبت از منسوج خارج شود، در غیر این صورت رطوبت داخل منسوج محبوس شده و باعث تخریب در سطح پوشش داده شده می گردد.
طراحی در سیستم جدید به نحوی است که دمای منسوج از دمای محیط به 120 درجه سلسیوس برسد و این در حالی است که حرکت منسوج حدود 30 متر در دقیقه برای عرض 2 تا 4/2 متر است. استفاده از سیستم مادون قرمز تا حد زیادی به افزایش کیفیت فرآیند پوشش دهی کمک کرده است. این سیستم با حجم کم و کار – آیی زیاد، منسوج را با اشعه مادون قرمز با طول موج متوسط تحت تابش قرار می دهد. در این فرآیند امکان آتش سوزی و یا سوختن منسوج در حین پروسه، همانند سایر پروسه های خشک کردن وجود ندارد. تابش کننده ها فقط قادر به خشک کردن منسوج تا رطوبت حداکثر 2% هستند و در صورت توقف غیر منتظره خط، منسوج صدمه نخواهد دید.
2-10 چشم انداز آینده
با توجه به آرایی کیسه هوا در افزایش ضریب ایمنی اتومبیل و حفاظت از سرنشینان در موقع بروز تصادفات و با توجه به اجباری شدن نصب کیسه هوا در برخی از کشورها، بنظر می رسد مصرف این محصول در سال های آینده شدیداً رو به افزایش بوده و پیش بینی می شود زمینه های تحقیقاتی در آینده در مورد کیسه هوا در بخش های زیر متمرکز شود:
استفاده از کامپوزیت ها، ترکیب مواد مختلف، منسوجات بی بافت و فیلم برای تولید کیسه هوا و نیز تولید مستقیم آن از ماشین بافندگی.
عرضه پارچه هایی سبکتر، فشرده تر و کوچکتر و همچنین استفاده از باد کن سرد.
استفاده از پلیمرهای جدید برای پوشش دهی.
کاربردهای جدید برای کیسه هوا پرده های جانبی، حفاظت از بالای سر، حفاظت از زانو و پاه ها و حتی تولید کیسه هایی برای حفاظت از عابر پیاده در حین تصادف .
عرضه ی کیسه های هوشمند، شرکت دوپونت حسگرهایی از جنس فیلم پلی ایمید کاپتون ابداع کرده است که در صندلی اتومبیل قرار می گیرند و هنگامی که باید کیسه هوا عمل نماید، سیگنال می فرستند. شیوه عمل این حسگر بدین ترتیب است که وزن شخص را برآورد می کند و از این طریق تشخیص می دهد شخصی که بر روی صندلی نشسته کودک یا بزرگسال است و کیسه هوا با توجه به این تشخیص و در نظر گرفتن وزن و قد شخص، به شکل مناسبی باد خواهد شد و بدین ترتیب خطرات احتمالی در این زمینه کاهش می یابد.
همچنین ممکن است صندلی خالی باشد که در نتیجه کیسه هوا باد نخواهد شد. از فیلم کاپتون به این دلیل استفاده شده است که دوام و ثبات ابعادی خوبی دارد.
تحقیقاتی در مورد آهسته تر شدن فرآیند باد شدن کیسه هوا و کاهش اثر سایشی پارچه صورت گرفته است. صدماتی که بعلت باد شدن شدید کیسه هوا می تواند ایجاد گردد عبارتند از:
آسیب چشم، شکستگی، کوفتگی و ضربه و نیز سوختگی های شیمیایی که به علت نفوذ مواد بادکن کیسه هوا به خارج از پارچه ایجاد می گردد.(1)
دسته بندی | نساجی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 572 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 80 |
چکیده :
از دیر باز متخصصین صنایع مختلف سعی بر آن داشته اند تا بتوانند بیشتر موضوعات و حوادث را قبل از به وجود آمدن پیش بینی نمایند تا جلوی ضررهاواز بین رفت فرصت ها را بگیرند، امروزه این تلاش وارد حوزه ی رفتاری واحساسات انسان ها نیز شده است . علم نساجی در این میان نیز سهیم می باشد .زیر دست پارچه خصوصیتی از پارچه است که معمولا خریداران پوشاک این خصوصیت را در هنگام تهیه البسه ، از لمس بین انگشتان تشخیص داده و با توجه به احساس خوشایندی که از آن دارند آن البسه را برای خرید انتخاب می کنند . در این پروژه سعی بر آن شده است تا این احساس را به خواص فیزیکی و مکانیکی پارچه ارتباط داده و در انتها فرمولی منطقی و ریاضی با استفاده از نرم افزار spss بدست آورده که باتوجه به داشتن چند خصوصیت مورد آزمایش پارچه ، نمره ای به زیر دست پارچه داده می شود.
در تحقیق حاضر روش بیرون کشیدن پارچه از درون یک حلقه مورد بررسی قرار گرفته و برای اولین بار از یک حلقه لاستیکی انعطاف پذیر همراه با یک نازل صلب فلزی استفاده شده است. منحنی نیرو-ازدیاد طول حاصل از استفاده از نازل لاستیکی دارای شکل یکنواخت تری بوده است. به کارگیری رگرسیون چند متغیره نشان از امکان پیش گوئی زیردست پارچه توسط معادله ای که در آن مواردی چون زاویه اصطکاک ، نمره ی تار ، نمره ی پود ، تجعد پود ، نوع بافت ، شیب نمودار بدون لاستیک ، شیب انطباق دو نمودار کاربرد نازل لاستیکی و صلب اثر داده می شوند با ضریب همبستگی 933/0 قابل پیش بینی می باشد.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول:مطالعات کتابخانه ای 1
1- 1- سیر تاریخی بررسی زیر دست 2
1-1-1- بررسی زیر دست پارچه توسط پیرس 2
1-1-2- سیستم کاواباتا 3
1-1-2-1- اندازه گیری ذهنی زیر دست پارچه : 4
1-1-2-2- ارزیابی واقعی زیر دست پارچه : 5
1-1-3- روش ارزیابی سریع 7
1-1-4- اندازه گیری زیر دست با استفاده از دستگاه استحکام سنج : 8
1-1-4-1 - آزمایش کششی : 8
1-1-4-2- آزمایش خمش : 8
1-1-4-3- آزمایش برشی : 9
1-1-4-4- فشار وضخامت پارچه : 9
1-1-4-5- آزمایش اصطکاک : 9
1-1-5- اندازه گیری زیر دست با استفاده از عبور از نازل : 12
1-2- خواص مرتبط با زیر دست پارچه : 14
1-2-1- آویزش: 14
1-2-2- ضخامت و وزن پارچه: 15
1-2-3- پرزینگی: 17
1-2-4- پوشانندگی 17
1-2-5- مقاومت خمشی: 18
1-2-6- چین خوردگی پارچه: 19
1-2-7- سختی و انعطاف پذیری: 20
فصل دوم :تجربیات 21
2-1- وسایل مورد استفاده : 22
2-1-1- دستگاه ها : 22
2-1-1-1- دستگاه اندازه گیری استحکام : 22
2-1-1-2- دستگاه اندازه گیری طول خمش : 26
2-1-1-3- دستگاه اندازه گیری ضخامت پارچه : 28
2-2- مواد اولیه مورد استفاده : 28
2-3- آزمایشات انجام شده : 30
2-3-1 -آزمایشات عبور پارچه از حلقه : 30
2-3-2 -آزمایش ارزیابی زیر دست نمونه ها توسط اشخاص : 35
2-3-2-1- متوسط درجه ی زیر دست : 37
فصل سوم :بحث ونتیجه گیری 39
3-1- رگرسیون چند متغیره مرحله ای (Stepwise) 40
3-1-1- به طرف جلو (Forward) : 40
3-1-2-به طرف عقب (Backward) : 41
3-2- دستور کار با نرم افزار: 43
3-2- نتیجه گیری کلی 51
3-3- پیشنهادات جهت ادامه ی پروژه : 52
ضمائم 53
منابع 73
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول (2-1) مشخصات نمونه ها ی مورد آزمایش 29
جدول (2-2) مشخصات بدست آمده از آزمایش بر روی نمونه ها 34
جدول (2-3) نتایج رتبه بندی زیر دست توسط افراد 36
جدول (2-4) نتایج متوسط زیر دست 38
جدول (3-1) علامت های اختصاری به کار رفته در نرم افزار 42
جدول (3-2) Regression 44
جدول (3-3) Model Summary 45
جدول (3-4) ANOVA 46
جدول (3-5)Coefficients 47-48-49
فهرست اشکال
عنوان صفحه
شکل (1-1) فک نگهدارنده ی نازل که نمونه ی پارچه از آن در حال بیرون آمدن می باشد. 14
شکل (2-1) دستگاه استحکام سنج به همراه فک حمل کننده ی نازل 24
شکل (2-2) نازل به کارفته ی به قطر 3.5cm 25
شکل (2-3) نازل لاستیکی به کارفته دارای سوراخی به قطر2.5cm 25
شکل (2-4) دستگاه به کار رفته در پروژه به همراه نازل ولاستیک 26
شکل (2-5) دستگاه اندازه گیری طول خمش 27
فصل اول
مطالعات کتابخانه ای
1- 1- سیر تاریخی بررسی زیر دست [1]
1-1-1- بررسی زیر دست پارچه توسط پیرس
اولین اندازه گیری ها در رابطه با خواص پارچه به سال 1943 برمی گردد که توسط پیرس بر روی خواص خمشی و فشاری به عنوان زیر دست پارچه انجام گرفت .
پیرس برای اندازه گیری سختی پارچه از روشی استفاده کرد که تا به امروز نیز استفاده می شود وآن اندازه گیری طول خمشی پارچه است . این کمیت را می توان به صورت طولی از پارچه که در اثر وزن خود خم می شود تعریف کرد . این پارامتر خود نشاندهنده ی آویزش پارچه سخت تر بوده و هر چه پارچه سخت تر باشد ، طول خمش پارچه بیشتر است
از طول خمش و وزن واحد سطح پارچه ، کمیت دیگری به نام سختی خمشی پارچه به صورت رابطه ی زیر بدست می آید :
سختی خمشی
وزن پارچه
طول خمش
که در این مورد در بخش بعدی توضیح داده می شود
خصوصیت دیگری که به هنگام لمس کردن پارچه احساس می گردد ضخامت پارچه است که خود به مقدار فشردگی پارچه بستگی دارد بدین جهت این احساس ترکیبی از ضخامت وسختی می باشد . بنابراین بهتر است سختی مواد با ضخامت های مختلف با هم مقایسه و کمیت دیگری به نام مدول خمشی که مستقل از ابعاد مورد آزمایش اندازه گیری بصورت رابطه ی زیر محاسبه گردد :
مدول خمشی
سختی خمشی
T (mm)ضخامت پارچه
خصوصیات دیگری که پیرس بررسی نمود خواص فشاری پارچه بود . به منظور بدست آوردن مقدار عددی آن ، ضخامت را تحت دو فشار مشخص اندازه گرفت و میزان اختلاف را به اختلاف ضخامت را به عنوان اندازه ی سختی پارچه و یا مقاومت فشاری (H) در نظر گرفت .
در مورد بعضی دیگر از خصوصیات فیزیکی نیز بحث های جداگانه ای را مورد مطالعه قرار داد و به این نتیجه رسید که اغلب این کمیات به همین خواص خمشی وفشاری بستگی دارد بنابراین برای تخمین زیر دست پارچه باید خواص خمشی و فشاری مورد مطالعه قرار گیرد .
1-1-2- سیستم کاواباتا
در روش های اولیه ، زیر دست پارچه از طریق لمس آن توسط کارشناسان ماهر و متخصص ارزیابی شده که این سیستم احتیاج به سال ها تجربه داشته و به طور آشکار می توانسته است تحت تاثیر سلیقه شخصی افراد قرار گیرد .
پروفسور کاواباتا از کشور ژاپن سعی نمود تا سیستم اندازه گیری زیر دست بر پایه ی ماشین را به جای سیستم اندازه گیری زیر دست توسط متخصص که نتایج ثابت وجدیدی می دهد رامعرفی نماید . بنابر نظرات کاواباتا زیر دست پارچه را می توان از خواص فیزیکی و مکانیکی پارچه بدست آورد . رفتار فیزیکی و مکانیکی پارچه در ازدیاد طول و نیروی کم بر زیر دست موثرند . بدین معنی که این نیرو و ازدیاد طول نباید به اندازه ای باشد که موجب زوال پارچه شود . و رفتار پارچه در این نواحی به عنوان زیر دست تلقی می شود .
1-1-2-1- اندازه گیری ذهنی زیر دست پارچه :
اولین قسمت از کار کاواباتا پیدا کردن توافق در میان متخصصین از نظر جنبه های مهم زیر دست بود و اینکه چطور هر جنبه کمک کند به درجه بندی ازپارچه .
برای هر دسته از پارچه 4 یا 5 خاصیت مانند سختی خمشی ، نرمی برشی ، صافی یا ناصافی انتخاب شدند و به آنها عنوان زیر دست ابتدایی دادند . ژاپنی ها واژه هایی انگلیسی معادل معنای ژاپنی آن برای زیر دست ابتدایی پیدا کردند .مقدار زیر دست ابتدایی با درجه بندی زیر دست ابتدایی در 10 درجه بدست می آید که 10 بهترین مقدار آن و یک کمترین مقدار آن بود .
کاواباتا براساس خصوصیات زیر دست ابتدایی و مقدار زیر دست ابتدایی پارچه های مورد آزمون را به دسته ها یی تقسیم می نمود مانند لباس های تابستانی مردانه ، لباس های زمستانی مردانه و پارچه های بانوان .
ترکیب مقدار زیر دست ابتدایی پارچه ها یک درجه بندی برای پارچه را بوجودآورذه که آن را به عنوان ارزش زیر دست کلی می شناسند که این درجه بندی به 5 درجه تقسیم شده که درجه 5 بهترین است . مقدار زیر دست ابتدایی تبدیل می شود به مقدار زیر دست کلی با به کار بردن یک معادله برای یک طبقه پارچه ی خاص که از راه تجربه تعیین میشود . کتاب هایی شامل نمونه های پارچه دارای هر زیر دست ابتدایی وهمراه با نمونه های استانداردی از زیر دست کلی در هر یک از5 طبقه توسط کمیته ارزیابی و استاندارد ژاپن (hesc) در طبقات پنج گانه زیر تهیه شد .
پارچه لباسی مردانه زمستانه یا پاییزه
پارچه لباسی مردانه برای آب و هوای گرمسیری
پارچه لباسی نازک بانوان
پارچه های لباسی پیراهنی مردانه
پارچه های حلقوی برای زیر پوش ها
هدف از ارائه چنین استانداردهایی ماخذی برای کمک به کارشناسان در راستای تولید بیشتر لباس های درجه یک از نظر زیر دست می باشد .
1-1-2-2- ارزیابی واقعی زیر دست پارچه :
دومین قسمت از کار کاواباتا تولید و مرتب کردن وسایلی برای اندازه گیری خواص مناسب پارچه و سپس مربوط کردن کردن این اندازه ها با اندازه گیری ذهنی از زیر دست پارچه بود و منظور این بود که هر فردی بتواند زیر دست کلی از پارچه را اندازه گیری کند . در نهایت سیستم KESF طراحی شد که شامل 4 دستگاه مخصوص اندازه گیری کننده ی خواص زیر است :
کششی و برشی FB1
خمشی FB2
فشاری FB3
خواص سطحی و ساختمانی پارچه FB4
خواص اندازه گیری شده خواص کششی ، برشی ، خمشی ، فشاری ، سطحی و ساختمانی پارچه می باشند هر کدام از این خواص بوسیله 2 یا 3 مقدار تعریف می شوند.خواص کششی از روی منحنی نیرو – ازدیاد طول بدست می آیند این منحنی بین نیروی صفر و ماکزیمم نیروی 500 gf / cm رسم می شود منحنی برگشت نیز بر روی همین منحنی با اجازه دادن برگشت به طول اولیه نمونه بدست می آید .
خواص فشاری نیز مانند خواص کششی منتها در این حالت نمونه پارچه در بین دو صفحه قرار گرفته و با اعمال فشار به طور پیوسته منحنی نیرو – ضخامت رسم می گردد . ماکزیمم فشار 50 gf/cm2 می باشد منحنی برگشت نیز مانند منحنی برگشت نیرو – ازدیاد طول رسم می گردد .
خواص برشی با استفاده از یک نمونه به ابعاد 20. 5 cm2 که بین دو گیره قرار گرفته اندازه گیری می شود و در یک طرف نمونه نیروی ثابت 10gf /cm اعمال شده و منحنی نیروی برشی بر حسب زاویه ی برشی رسم می شود .
برای اندازه گیری خواص خمشی یک نمونه پارچه را با پیچاندن دو لبه ی آن انحنا را بین 2.5- تا 2.5 cm تغییر می دهیم که شعاع از خمش بین تا cm تغییر می کند ، سپس گشتاور خمشی مورد نیاز برای دادن این ناحیه ی انحنا به طور پیوسته ثبت شده و نمودار گشتاور خمش را رسم می شود .
همه این اندازه گیریها سپس به مقدار زیر دست ابتدایی بوسیله یک دسته از معادلات انتقال وزیر دست کلی تبدیل وسپس محاسبه میشود .
در اینجا نتایج به صورت عددهای نرمال شده به صورت رابطه ی زیر در می آیند :
نرمال شده :
مقدار متوسط از صفت برای پارچه واقعی :
پارامتر اندازه گیری شده :
انحراف استاندارد از صفت برای پارچه واقعی :
بوسیله نرمال کردن نتایج همه ی آنها می توانند در یک مقیاس رسم شوند سپس با رسم نقاط در چارت می توان به آسانی اختلاف پارچه ها را از میانگین تشخیص داد.
1-1-3- روش ارزیابی سریع [2]
این سیستم توسط Csiro در استرالیا طراحی شد . که بیشتر خیاط ها و تکمیل کنندگان پارچه های فاستونی آن را به کار می برند . این سیستم ادعا می شود که خیلی ساده تر و قوی تر از سیستم KESF بود و مزیت مهم آن ، زمان کم آزمایشات می باشد . این روش با استفاده از چهار دستگاه آزمایشی انجام می گیرد.
اندازه گیری فشار FAST1
اندازه گیری خمشی FAST2
اندازه گیری ازدیاد طول FAST3
اندازه گیری ابعاد پارچه FAST4
جهت انجام آزمایش فشاری ، ضخامت پارچه را در دو فشار متفاوت و جهت آزمایش خمشی ، طول خمشی پارچه را اندازه گیری کرده واز روی آن سختی خمشی آن را به دست می آورند .
جهت آزمایش ازدیاد طول ، قابلیت ازدیاد طول پارچه را در سه نیروی متفاوت در جهت های تاری و پودی و نهایتا در آزمایش ابعادی پارچه ، جمع شدگی پارچه و تورم پارچه را محاسبه کردند . این سیستم در مقایسه با KESF ساده تر وهمچنین پارامتر های اندازه گیری شده نیز کمتر است ولی دارای دو اشکال است .
سیستم FAST بیشتر از سیستم KESF هزینه دارد و همچنین به راحتی اغلب آزمایشگاه های نساجی قابل دسترسی نیست . بنابراین باید به دنبال روشی باشیم که در اغلب آزمایشگاه های نساجی بتوان از آن استفاده کرد .
دسته بندی | نساجی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 688 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 142 |
چکیده :
رنگینه های طبیعی از دیر باز مورد توجه بشر بوده اند این رنگینه ها به دلیل بهرهمندی از درجه سمیت پایین و سازگاری با محیط همواره مورد توجه رنگرزان بوده اند از ویژگی های این نوع رنگینه ها می توان به تولید شیدهای بسیار زیاد و زیبا به همراه نتایج قابل توجه خواص ثبات آنها اشاره کرد در این راستا رنگینه های اسپرک ،
قرمز دانه وپوست گردو ازمعروفترین و همچنین قدیمی ترین رنگینه های طبیعی
می باشند که بشر از سالیان دراز مورد استفاده قرار می داده است .
روش رنگرزی این رنگینه ها به کمک انواع دندانه بوده است .
در این پروژه امکان رنگرزی نخ اکریلیک را با رنگهای طبیعی اسپرک ، قرمز دانه ، پوست گردو به روشهای پیش و پس و همزمان با دو دندانة زاج سفید و دی کرومات بررسی می کنیم و نتایج حاصل را مورد بررسی قرار می دهیم .
از نتایج حاصله اینگونه استنتاج می شود که افزایش دندانه بخصوص دندانة
دی کرومات در محیط باعث افزایش جذب رنگ توسط کالا می شود و همچنین سه روش رنگرزی نیز خود تأثیر بسزائی در جذب رنگ دارند که نتایج حاصل نشان میدهد. بیشترین رمق کشی و جذب رنگ در روش پس دندانه حاصل شده است .
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه................................. 1
فصل اول :کلیات
1-1- هدف ............................. 4
1-2- پیشینةتحقیق ..................... 4
1-3- روش کار تحقیق 5
فصل دوم :
2-1- تاریخچه ....... اکریلیک.................. 7
2-2 – تعریف الیاف اکریلیک و مد اکریلیک 7
2-3- سنتز اکریلونیتریل ............... 8
2-4- حلالهای مناسب الیاف پلی اکریلونیتریل 11
2-5- تولید الیاف از پلیمر اکریلونیتریل 11
2-6- انواع الیاف اکریلیک و مد آکریلیک 13
2- 7- الیاف ارلون .................... 13
2-8- الیاف اکریلان .................... 16
2-9- الیاف کورتل ..................... 19
2-10- ریسندگی الیاف اکریلیک .......... 19
2-11- خواص فیزیکی و شیمیایی الیاف اکریلیک 20
2-12- چگونگی شناسایی الیاف اکریلیک ... 22
2-13-کاربرد نمونه های نوینی از آکریلیک ها 23
2-14- مطالب که قبل از رنگرزی اکریلیک باید توجه شود 28
2-15- کارهای پیش از رنگرزی برروی الیاف اکریلیک 29
2-16- اصول رنگرزی الیاف اکریلیک....... 31
2-17- نحوه رنگرزی و اشکالات موجود در رنگرزی اکریلیک 35
2-18- مواد کمکی در رنگرزی الیاف اکریلیک 37
2-19- رنگرزی الیاف اکریلیک............ 38
2-20- اندازه گیری ارزش اشباع لیف اکریلیک 44
2-21- اندازه گیری سرعت رنگرزی اکریلیک 45
2-22- خنثی کردن الکتریسیتة ساکن الیاف اکریلیک 46
فصل سوم : رنگزاهای طبیعی
3-1- تاریخچة رنگرزی .................. 48
3-2- تاریخچة رنگرزی در ایران ........ 55
3-3- مختصری در مورد رنگینه های طبیعی . 63
3-4- کاربرد رنگهای گیاهی در هنرهای دستی ایران 66
3-5- دلایل اقتصادی استفاده از رنگهای گیاهی 68
3-6- شناسائی مواد رنگزای طبیعی ....... 71
3-7- مقایسةخواص مواد رنگزای طبیعی و مصنوعی 72
3-8- قرمزدانه ........................ 75
3-9- انواع قرمزدانه .................. 77
3-10- طریقه جمع آوری قرمز دانه ....... 79
3-11-تأثیر مواد گوناگون از قرمزدانه .. 81
3-12- تهیه مواد گوناگون از قرمز دانه . 82
3-13- تقلب در قرمزدانه ............... 82
3-14- رنگ بندی قرمزدانه .............. 83
3-15- اسپرک .......................... 84
3-16- تاریخچه اسپرک .................. 85
3-17- خصوصیات گیاه اسپرک ............. 86
3- 18- چگونگی برداشت محصول اسپرک...... 88
3-19- پوست گردو ...................... 89
3-20-گرفتن رنگ از پوست گردو .......... 90
3-21-اثر دندانه ها بر پوست گردو ...... 91
3-22- تأثیر مواد شیمیایی بر محلول پوست گردو 91
3-23- طرز خشک کردن گیاه .............. 92
3-24- آب در رنگرزی ................... 93
3-25- دندانه ها ...................... 96
3-26- اسیدهای مورد استفاده در رنگرزی . 104
3-27- پتانسیل آینده استفاده از رنگزاهای طبیعی 105
فصل چهارم : آزمایشات رنگرزی
4-1- توضیحات ......................... 108
4-2- مشخصات کالا ...................... 109
4-3-مشخصات مواد مصرفی................. 109
4-4- وسایل آزمایشگاهی مورد استفاده ... 109
4-5- مراحل انجام آزمایش .............. 110
4-6- دندانه دادن کالا ................. 110
4-7-انجام آزمایشات رنگرزی ............ 112
4-8- عملیات شستشوی کالاهای رنگ شده .... 114
4-9-تعیین ماکزیمم طول موج برای رنگهای مصرفی 115
4-10- رسم منحنی کالیبراسیون .......... 118
4-11-محاسبه درصد رمق کشی...............................................................................123
4-12-نتیجه گیری و پیشنهادات...............................................................................125
منابع و مآخذ.......................... 129
فهرست جداول
عنوان صفحه
3-1- جدول تأثیر دندانه ها در روی رنگرزی پشم با قرمزدانه ...................................... 84
4-1- جدول مشخصات کالای اکریلیک ........ 109
4-2- جدول حمامها برای دندانه دادن .... 111
4-3- جدول حمامهای رنگرزی به روش پیش دندانه 112
4-4- جدول حمامهای رنگرزی به روش همزمان 113
4-5- جدول حمامهای رنگرزی به روش پس دندانه 113
4-6- جدول حمام شستشوی کالای اکریلیک رنگرزی شده 115
4-7- جدول میزان جذب پساب رنگرزی و پساب شستشوی قرمزدانه در شرایط مختلف .......................... 122
4-8- جدول میزان جذب پساب رنگرزی و پساب شستشوی اسپرک در شرایط مختلف........................... 122
4-9- جدول میزان جذب پساب رنگرزی و پساب شستشوی پوست گردو در شرایط مختلف........................ 123
4-10- جدول درصد رمق کشی اکریلیک با قرمزدانه 124
4-11- جدول درصد رمق کشی اکریلیک با اسپرک 124
4-12- جدول درصد رمق کشی اکریلیک با پوست گردو 124
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار( 4-1) جذب قرمز دانه ........ 117
نمودار (4-2) جذب پوست گردو......... 117
نمودار (4-3) جذب اسپرک............. 118
نمودار(4-4) کالیبراسیون پوست گردو..... 119
نمودار (4-5) کالیبراسیون قرمزدانه..... 120
نمودار (4-6) کالیبراسیون اسپرک........ 121
نمودار (4-7) درصد رمق کشی الیاف اکریلیک با قرمز دانه...................................... 125
نمودار (4-8) درصد رمق کشی الیاف اکریلیک با اسپرک 126
نمودار (4-9) درصد رمق کشی الیاف اکریلیک با پوست گردو...................................... 127
مقدمه:
مجموعه ای که پیش روی شماست برگرفته از مقالات، کتابها و تجربیات حاصل از آزمایشات مختلف می باشد که به بررسی شرایط مختلف رنگ پذیری الیاف اکریلیک با دندانه ها و روشهای مختلف پرداخته است این مجموعه از 4 فصل مجزا تشکیل شده است که فصل 1 آن شامل کلیاتی در مورد اهداف انجام پروژه- پیشینه های تحقیق و همچنین توضیحاتی در مورد نحوة انجام کار و جمع آوری مطالب می باشد.
در فصل 2 بطور اجمالی به شرح الیاف اکریلیک پرداخته و خصوصیاتی از قبیل ساختار- خواص فیزیکی و شیمیایی، مراحل ریسندگی و تولید و انواع اکریلیک ها و روشهای رنگرزی اکریلیک مورد بررسی قرار داده است تا خواننده با بررسی آن بهتر بتواند پدیده هایی که در بخشهای بعدی به آن می پردازیم را توجیه کند.
در فصل 3 به بررسی رنگینه های طبیعی و تاریخچه آنها و اهمیت آنها نسبت به
رنگینه های صنعتی پرداخته می شود و به طور مبسوط بر روی 3 رنگینه اسپرک، قرمزدانه و پوست گردو و خصوصیات آنها از قبیل مشخصات، ترکیبات و خواص دیگر آنها پرداخته می شود.
فصل 4 مربوط به آزمایشات انجام شده پیرامون رنگرزی اکریلیک با رنگینه های طبیعی اسپرک، قرمزدانه و پوست گردو در حضور داندانه های زاج سفید و دی کرومات پتاسیم به روشهای پیش دندانه، همزمان و پس دندانه و میزان رمق کشی و جذب رنگ و خواص ثباتی این رنگینه ها می باشد.
در آخر به صورت خلاصه به تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی نمودارهای بدست آمده می پردازیم و یک نتیجه گیری کلی پیرامون نتایج حاصل از این پروژه مطرح می شود. در خاتمه بر خود لازم می دارم از جناب آقای دکتر محمد میرجلیلی که با راهنماییهای فراوان و دلسوزانه خود مرا در انجام هر چه بهتر این پروژه یاری کردهاند صمیمانه قدردانی نمایم.
فصل اول :
کلیات
1-1- هدف
در این پروژه به منظور ارائه شرایط بهینه و قابلیت جذب مناسب مواد رنگزای طبیعی مختلف توسط الیاف اکریلیک رنگرزی این لیف با 3 رنگزای طبیعی قرمزدانه – اسپرک و پوست گردو و در شرایط مختلف و با دندانه های زاج سفید و دی کرومات پتاسیم و همچنین به 3 روش پیش دانه – همزمان – پس دندانه که این عملیاتها به منظور ارائهمناسبت ترین روش با بهترین خواص شستشوئی مورد بررسی قرار می گیرد .
1-2- پیشینة تحقیق :
در رابطه با استفاده از مواد رنگزای طبیعی به منظور رنگرزی الیاف طبیعی و مصنوعی تحقیقاتی به انجام رسیده و همچنین کنفرانسهایی نیز برگزار شده است و قابلیت استفاده از این مواد رنگزا را برروی الیافی همچون نایلون و پلیاستر به روشهای رنگرزی همزمان مورد مطالعه قرار گرفته همچنین کنفرانسی در هفدهم دسامبر 2001 در Iitdelhi در مورد این مواد برگزار شده است که بخش تکنولوژی نساجی در Iitdelhi تحقیق روی این موضوع را از سال 1990 آغاز کرده است.
1-3-روش کار تحقیق
که این بخش شامل انجام مراحل زیر می باشد
1-3-1- جمع آوری اطلاعات پیرامون مواد رنگزای طبیعی – چگونگی به دست آوردن و استفاده از آنها و همچنین جمع آوری اطلاعات جامعی پیرامون الیاف اکریلیک خصوصیات و همچنین شرایط و چگونگی رنگرزی این الیاف
1-3-2-رنگرزی الیاف اکریلیک تحت شرایط مختلف به روشهای پیش کروم – همزمان – پس کروم با مواد رنگزای طبیعی اسپرک – قرمز دانه و پوست گردو با دندانه های زاج سفید و دی کرومات و مقایسة خواص رنگ پذیری ثبات شستشوئی نمونه های رنگ شده .
1-3-3- تجزیه و تحلیل نتایج
فصل دوم :
آکریلیک
2-1- تاریخچه :
در سال 1948 .م کمپانی دوپونت ایالات متحده پس از یک رشته کوششها و پژوهشهایی که انجام داد توانست در بدست آوردن لیفی که از دیدگاه کارایی ، همانندی و بیشترین شباهت را با پشم طبیعی داشته باشد موفق بیرون آید و بدینسان لیف ساختگی (مصنوعی ) تهیه گردید .[1]
این الیاف از پلیمرها یا کوپلیمرهای اکریلونیتریل ساخته می شوند که در طول جنگ دوم جهانی در صنایع لاستیک سازی آمریکا توسعه فراوان یافتند و از این جهت تعداد زیادی مواد شیمیایی به مقایسهای بزرگ از جمله اکریلونیتریل تهیه شدند
از پیوند شیمیایی مولکولهای اکریلونیتریل پلیمرهایی ساخته می شود که قابلیت ریسندگی و تشکیل لیف دارند امروزه الیاف سنتتیک که پایه آنها اکریلونیتریل است در انواع مختلفی تولید می شوند [2]
2-2- تعریف الیاف اکریلیک و مد اکریلیک :
تعاریف زیر توسط کمیسیون فدرال تجارت آمریکا به عمل آمده است .
اکریلیک :
الیاف ساخته شده سنتتیک هستند که مادة تشکیل دهنده زنجیر پلیمری آنها حداقل شامل 85 درصد وزنی واحدهای اکریلونیتریل است .
مد اکریلیک :
الیاف ساخته شده سنتتیک هستند که ماده تشکیل دهندة زنجیر پلیمری آنها را ، حداکثر 85 و حداقل 35 درصدوزنی ، واحدهای اکریلونیتریل تشکیل می دهد [2]
2-3- سنتز الکریلونیتریل
نظر به اینکه الیافی که در این مبحث مورد گفتگو قرار می گیرند و به طور عمده از اکریلونیتریل تهیه می شوند لازم است با روشهای صنعتی تهیه این ماده آشنا باشیم این ماده برای سیانو اتیله کردن سلولز نیز به کار می رود و یکی از مواد مهم صنعت تهیه الیاف مصنوعی است اکریلو نیتریل به چهار طریق عمده تهیه می شود :
2-3-1- اکسید اتیلن :
این روش کلاسیک که امروزه متداول نیست ، در سالهای اولیه فعالیت ، روی تهیه الیاف اکریلیک مورد استفاده قرار می گرفت . اکسید اتیلن که خود محصول اکسیداسیون ، اتیلن حاصل از کراکینگ نفت است ، می تواند با اسید هیدروسیانیک ترکیب شود خود اسید هیدروسیانیک نیز از اکسیداسیون نسبی متان در مجاورت آمونیاک ، به روشهای کاتالیتیک به دست می آید این عمل منجر به تشکیل اکریلونتیریل می شود .
2-3-2- از استیلن
امروزه تهیه اکریلونیتریل از استیلن متداولترین روش است . خود استیلن که طبق روشهای سنتی از اثر آب روی کاربید کلسیم به دست می آید ، امروزه به مقدار زیادی از تقطیر مواد نفتی تهیه می شود استیلن به هر طریقی که تهیه شده باشد در راکسیون با اسید هیدروسیانیدریک منجر به تشکیل اکریلونتریل می شود
این واکنش در حضور کاتالیزور ، کلرورکوئیورو و در محیط آبکی کلرور آمونیوم انجام می گیرد تا حلالیت کلرور کوئیورو را افزایش دهد واکنش در فشار معمولی و حرارت 80 درجه سانتیگراد انجام می شود به منظور تبدیل کردن کامل اسید هیدروسیانیک به ازای هر 10 مولکول استیلن یک مولکول اسید کلریدریک افزوده می شود بازده واکنش بر مبنای استیلن به کار رفته 80 درصد و بر مبنای اسید هیدروسیانیدریک 95 درصد خواهد بود .
2-3-3- طریقه سوهیو
راکسیون با اکسیداسیون پروپیلن شروع می شود و پس از تولید اکرولئین آمونیاک به آن افزوده می شود کمپلکسی که به وجود می آید هیدراته و سپس هیدروژنه شده و تبدیل به اکریلونیتریل می شود .
مجموعه راکسیونهای فوق را می توان به صورت کلی نمایش داد :
به نظر می رسد که کمپانیهای دوپونت آمریکا ، آساهی و میتسوبیشی ژاپن هر سه اکریلونیتریل را به طریق فوق تهیه می کنند .
2-3-4- از استالدئید
در این راکسیون اسید هیدروسیانیک به استالدئید افزوده می شود و سیان هیدرین تولید می شود که پس از جذب آب تبدیل به اکریلونتیریل می شود
طرز تهیه وینیل کلراید
بهترین طریقه ، افزودن اسید کلرئیدریک به استیلن در حضور کاتالیزور کلرو مرکوریک روی ذغال اکتیو است
روش دیگر ترکیب کردن اتیلن با کلر است که منجر به تشکیل دی کلرواتیلن می شود که به نوبه خود در تحت 4 اتمسفر فشار و C°550 حرارت می شکند و تبدیل به وینیل کلرید می شود [2].
2-4- حلال های مناسب الیاف پلی اکریلونیتریل
2-4-1- دی متیل فرم آمید
2-4-2- دی متیل سولفون
2-4-3- متانیتروفنل
2-4-4- پارانیتروفنل
2-4-5- ساکسیو نیتریل
2-4-6- آدیپونیتریل [3]
2-5- تولید الیاف از پلیمر اکریونیتریل
ساخت و تهیه الیاف ارلون و تقریباًسایر انواع الیاف اکریلیک اصلاح شده با جزئی تفاوتهایی مشابه هم هستند طرز تهیه ، آن به این ترتیب است که پلیمر را در حلال آلی مناسبی حل می کنند و پس از عمل اکستروژن تهیه فیلامنت حلال را تبخیر می کنند و فیلامنت جامد باقی می ماند پلی اکریلونیتریل را ممکن است به روش ترهم ریسندگی کرد برای منعقد کردن الیاف از حمام گلیسرول استفاده می شود . در پایان فیلامنت تحت کشش قرار داده می شود تا آرایش مولکولی لازم را به دست آورد . ابتدا حمامی که حاوی 40 قسمت ( تمام قسمتهای وزنی ) است و پر از سولفات آمونیوم به عنوان کاتالیزور ، 80 قسمت بی سولفیت سدیم به عنوان ماده فعال کننده و 90 قسمت آب مقطر است ، در 40 درحه سانتی گراد آماده می شود در فاصله دو ساعت، پلیمر را با مخلوطی از 90 قسمت اکریلونیتریل و 10 قسمت از یک منومر اتیلن دیگر ، بتدریج به حمام می افزایند و مخلوط را به آرامی تحت همزن قرار می دهند در این عمل پلیمر که پلی اکریلونیتریل تغییر یافته است در محلول رسوب می کند و. در این هنگام وزن مولکولی آن 60000 است پلیمر رسوب کرده را با صافی از محلول جدا می کنند شستشو می دهند و خشک می کنند سپس پلیمر را در حلال آلی مناسب که معمولاً دی متیل فرم آمید است به غلظت 10 تا 20 درصد حل می کنند .تا محلول ریسندگی تهیه شود بقیه مرحله ریسندگی شامل عمل اکستروژن و تولید فیلامنت است که در محیط مسدود انجام می گیرد و با وزش هوای گرم یا بخار ،حلال موجود در فیلامنت را زدوده و فیلامنت جامد باقی می ماند در پایان ، مرحلة کشش است که ممکن است در هوا یا آب داغ انجام شود که طی آن فیلامنت چندین برابر طول اولیه اش کشیده می شود [2]
2-6- انواع الیاف آکریلیک و مد اکریلیک
هم اکنون تعداد زیادی لیف های اکریلیک در دسترس قرار دارد که می توان از مهمترین آنها به اورلن ، اکریلان ، کورتل کرسلان اشاره کرد ولی تنها چهار نوع لیف مد اکریلیک وجود داشته که به ترتیب عبارتند از :
ورل – داینل – کانه کالون و تکلان [4]
2-7- الیاف ارلون
ارلون جزء اولین الیاف اکریلیک است که در سال 1948 به وسیلةکمپانی «دوپونت » آمریکا تهیه شد . این الیاف که هموپلیمر بودند ؛ تحت نامهای ارلون 81 فیلامنت و ارلون 41 الیاف کوتاه (استایپل ) به بازار عرضه شدند نظر به اشکالاتی که از نظر ریسندگی و همچنین رنگرزی این الیاف وجود داشت ، سعی شد که الیاف اکریلیک به وسیله کوپلیمریزاسیون اکریلونیتریل با مواد دیگری تهیه شود .اصلاح ساختمان شیمیایی این الیاف باعث شد که ضمن حفظ خصوصیات فیزیکی خود ؛ خواص جالب دیگری را نیز به دست آورد .
2-7-1- انواع ارلون
اولین نوع ارلونها که شامل ارلون 41-81 بود ، احتمالاً ساختمان پلیمری مستقیم اکریلونیتریل داشتند تحقیقات و توسعه های بعدی سبب شد که انواع دیگری از ارلون ساخته شود که هریک از خواص ویژهای دارند در سال 1953 نوع ارلون 42 (الیاف کوتاه ) تهیه شد که برتریهایی نسبت به نوع 41 دارا بود و در همین ایام تهیه نوع 81 متوقف شد.
ارلون نوع 42 که متداولترین نوع ارلن است یک کوپلیمراکریلونیتریل است که حدود 10 درصد آنرا پلیمر دیگری تشکیل می دهد این نوع پلیمر به روش ریسندگی خشک تهیه می شود ارلون 42 به حالتهای شفاف و نیمه شفاف و سیاه و در اندازه های مختلف از الیاف کوتاه ، از 25/1 تا 5/4 اینچ و 1 تا 6 دنیر تهیه می شود برای رنگرزی این نوع الیاف رنگهای بازیک و دیسپرس به کار می روند .
باید اشاره کرد که انواع بیشمار ارلونهای نوع 39.38.37.36.33.29.28.24.21،A39، B 372.44.39 نیمه شفاف ، 72 شفاف ، 75 و 82 و غیره تاکنون ساخته شده اند تفاوت عمده این نوع الیاف در اندازه ، شفافیت نوع مصرف ، نوع کوپولیمر و روشهای تولید آنهاست و هریک برای مصرف معینی نسبت به دیگران مزایایی دارد روشهای ساخت انواع مختلف ارلون با تفاوتهای جزیی تقریباً شبیه یکدیگر هستند .
2-7-2- خصوصیات الیاف ارلون
الیاف ارلون مانند اکثر الیاف سنتتیک میله ای شکل است ، ولی در بسیاری از موارد ، برای بالابردن کیفیت و استحکام نخ مقطع آن را دمبلی شکل تهیه می کنند استحکام کشش ( قوام ) ارلون در حالت خشک 2/2 تا 6/2 و در حالت تر 7/1 تا 1/2 گرم بردنیرست . تطویل آن در حالت خشک 20 تا 28 و در حالت تر 26 تا 34 درصد است . مدول الاستیسیته 35 چگالی آن 18/1 است رطوبت بازیافتی ارلون 7/1 درصد و کمتر از نایلون است مقاومت ارلون در برابر حرارت زیاد است و اگر به مدت یک ماده در 120 درجه سانتیگراد قرار گیرد از استحکام آن کاسته نمی شود در حرارت بالاتر از 150درجه رنگ آن تغییر می کند و بدین جهت در اطوکاری آن باید حرارت از این حد تجاوز نکند ارلون با اشکال می سوزد و در حرارت 255 درجه سانتگراد چسبنده می شود گذشت زمان اثری روی ارلون ندارد مقاومت آن در برابر تابش آفتاب ، بالاست و پس از تابش مستقیم نور خورشید به مدت 2 سال تقریباً قدرتش را حفظ می کند .
ارلون مقاومت نسبتاًخوبی در برابر ترکیبات شیمیایی دارد در مقابل قلیاییهای ضعیف مقاوم است در برابر اسیدهای معدنی نیز مقاومت می کند در اکثر حلالهای آلی حل نمی شود .
حشرات و موجودات میکروسکوپی اثری روی ارلون ندارند بعلت دارا بودن زیر دست نرم و گرم ، یکی از مصارف عمدةارلون در تریکوبافی بویژه تهیه بلوز و اجناس مشابه تریکوست . این الیاف عمل استرچ را بخوبی قبول می کنند و بدین جهت تهیه نخهای پفکی از ارلون بسیار رایج شده است و مصرف ارلون در تهیه البسه ورزش بسیار متداول گشته است .
ارلون در مخلوط با پشم بسیار به کار می رود و پارچه های مخلوط پشم و ارلون معمولاًبه نسبت 45 و 55 ارلون تهیه می شود و به مصرف پارچه های لباسی مردانه و زنانه می رسد.
2-8- الیاف اکریلان
اکریلان ابتدا به وسیلةکمپانی شرکت کمیستراند در آمریکا عرضه شد 85-90 درصد مادة متشکل این الیاف را اکریلو نیتریل و بقیة آن را مادهای با خصوصیات ضعیف بازیک تشکیل می دهد و جود این مقدار ماده بازیک سبب می شود که این الیاف قابلیت رنگرزی با رنگهای اسیدی را داشته باشد .
اینکه 10-15 درصد بقیه مواد متشکله این الیاف را چه نوع پلیمری تشکیل می دهد دقیقاً مشخص نیست زیرا هریک از کمپانیهای تولید کننده از مواد خاصی استفاده می کنند به نظر می رسد که مادة بازیک که در اکریلان به کار می رود وینیل پیریدین باشد ولی این مربوط به اولین اکریلانهاست و امروزه از مواد مشابه دیگر نیز استفاده می شود .
بدیهی است که تغییر نوع این مواد در ترکیب تشکیل دهنده الیاف ، خواص جدیدتر و متنوع تری را در پلیمر به وجود می آورد و به عنوان مثال می توانیم مقایسه بین دو نوع اکریلان را ذکر کنیم .
الف ) نوع اکریلانی است که شامل 8 قسمت از یک کوپلیمر(متشکل از 95 قسمت اکریلونیتریل ، 5 قسمت وینیل استات ) و 2 قسمت از یک پلی استر (کندانسه اسید آزیک و متیل دی اتانول آمین ) است پلی استر مذکور یک گرافیت پلیمر از اکریلونیتریتل – وینیل استات است که افینیته لیف را نسبت به رنگ افزایش می دهد
ب) کوپولیمر تهیه شده از 95 قسمت اکریلونیتریل و 5 قسمت وینیل استات رنگرزی کنیم آزمایش نشان می دهد که نوع الف 99 درصد ونوع ب 10 درصد از رنگ مورد آزمایش را جذب می کند این مثال نمونةروشنی از تغییر صفات و خواص الیاف سنتتیک است که متشکل از مواد مختلف هستند .
2-8-1- خواص الیاف اکریلان
مقطع میکروسکوپی الیاف اکریلیک عموماًدایره نامنظم چروک خورده است و در مورد آن دسته الیاف اکریلیک که به روش ریسندگی خشک شده باشند مقطع الیاف عموماً دمبل شکل است .
چگالی آکریلان 17/1 است استحکام کشش در حالت خشک 5/2 گرم بردنیرو تطویل در نقطه پارگی 35 درصد است در حالت خیس 2 گرم بردنیر و 44 درصد کشش در حد پارگی است .
در اثر حرارت و قبل از ذوب شدن تجزیه می شود در تحت فشار و در 245 درجه سانتیگراد چسبیده می شود چنانچه به مدت 20 ساعت تحت حرارت c °150 قرار گیرد پس از سرد شدن وا ندازه گیری استحکام کشش آن 5 درصد کاهش می یابد .
رطوبت بازیافتی اکریلان در شرایط استاندارد 24/1 است حلالهای آلی متعارفی اثری روی اکریلان ندارند مقاومت این لیف در برابر اسیدهای معدنی و قلیاییهای ضعیف خوب است .
مقاومت اکریلان در شرایط جوی همچنین موجودات میکروسکوپی زیاد است . اکریلان آمادگی دارد که با رنگهای مختلف نظیر بازیک ، اسیدی ، دیسپرس ، کروم و بازیک رنگرزی شود و هریک از این طبقه رنگها با ساختمان شیمیایی ویژهای از اکریلان سازگاری و مناسب بهتری می توانند داشته باشند بدیهی است که ساختمان شیمیایی اکریلان ، نقش زیادی در نوع رنگی که برای رنگرزی آن انتخاب می شود ، دارد .
اکریلان می تواند در مخلوط با پشم ، ویسکوزیون ، یا نایلون در انواع پارچه های که با این نوع مخلوطها مناسب داشته باشد به کار رود .
نخهای پفکی از اکریلان تهیه می شود که عموماً در تریکوبافی مصرف می شوند .
2-9-الیاف کورتل
این الیاف به وسیله کمپانی :کورتولدز» انگلستان تهیه شده است . خصوصیات آن شباهت زیادی به اکریلان دارد تفاوت عمده در ساختمان شیمیایی آنها در نوع کوپلیمر کورتل است که در آن از ترکیباتی با خصوصیات اسیدی به کار رفته است واز این روست که کورتل آمادگی زیاد برای جذب رنگهای بازیک دارد .[2]
2-10-ریسندگی الیاف اکریلیک:
الیاف اکریلیک از یک محلول پلیمری به داخل یک حلال (دی متیل فرم آمید ، تیوسیانات کلسیم ، کربنات اتیلن ، دی متیل استامید ) که به شدت قطبی است ریسیده می شوند [3]
برای تولید این الیاف از ریسندگی مذاب استفاده نمی شود چون آنها قبل از ذوب شدن تجزیه می شوند بنابراین الیاف به صورت تر یا خشک ریسیده می شود در ریسندگی ترکه معمولاً برای تولید Staple به کار می رود پلیمر را در محلول DMF حل کرده و پس از پمپ کردن از داخل رشته ساز عبور داده وارد یک حمام که حاوی محلولی که حلال پلیمر را در آب به صورت محلول ولی پلیمر را به صورت غیر محلول در می آورد عبور می دهند و بدین ترتیب الیاف اکریلیک ساخته می شود دراین قسمت فیلامنتها بسیار ظریف به صورت Tow می باشند که اول آنها را شستشو داده و سپس خنک کرده و روغن می زنند و به صورت تجعد در می آورند .
در تولید خشک پلیمر در حلال از اکسترودر به داخل رشته ساز انتقال داده شده و از یک چمبر که حدود 400 درجه سانتیگراد حرارت دارد عبور می دهند بدین صورت حلال تبخیر می شود و بالاخره پلیمر مذاب به صورت جامد در می آید[5]
معمولاًالیاف اکریلیک که به روش ریسندگی خشک تهیه می شوند مقطع دمبلی دارند و الیافی که به روش تر ریسیده می شوند مقطع گرد یا بیضوی دارند [3]
معمولاًریسندگی خشک باعث ایجاد مقدار و اندازه فضاهای خالی کمتر می شود نسبت به ریسندگی تر که در رنگرزی تأثیر دارد اگر ریسندگی در محلول خنثی صورت گیرد . از هر دو نوع ایجاد Viods می کند درجه حرارت در زمان ریسندگی تر یا خشک تأثیر بسزایی روی ساختار ریز الیاف داشته بنابراین روی خواص رنگرزی تأثیر دارد. [5]
2-11- خواص فیزیکی و شیمیایی الیاف آکریلیک
الیاف اکریلیک الیافی هستند مقاوم در برابر محیط های اسیدی ولی در برابر محیط قلیایی مقاومت چندانی ندارند ، مخصوصاً در درجه حرارت های بالا ، الیاف اکریلیک در برابر اکسید کننده ها مقاوم هستند به همین جهت برای بهتر سفید کردنشان می توان از حمام کلریت سدیم استفاده نمود الیاف اکریلیک مقاومتشان در برابر حرارت خوب است مثلاًاگر به مدت دو روز در معرض دمای 150 درجه سانتیگراد قرار بگیرند مقاومت اولیه شان کاهش پیدا نمی کند در دمای 200 درجه سانتیگراد رنگ آنها زرد شده و در دمای بیش از 200 درجه قهوهای رنگ می شوند بهترین معرف یا حلال آنها D.M.F (دی متیل فرم آمید ) می باشد الیاف اکریلیک با معرف هایی نظیر Shirlastain یا نئوکارمین Wبه صورت رنگ صورتی پریده و کدر در می آیند .
مقطع عرضی الیاف ارلون مانند اکثر الیاف سنتتیک میلهای شکل است ولی در بسیاری موارد برای بالابردن کیفیت و استحکام نخ مقطع آن را دمبلی شکل تهیه میکنند استحکام کشش ( قوام ) ارلون در حالت خشک 2/2 تا 6/2 و در حالت تر 7/1 تا 1/2 گرم بر دنیر است .
تطویل آن در حالت خشک 20 تا 28 و در حالت تر 26 تا 34 درصد است رطوبت بازیافتی ارلون 7/1 درصد و کمتر از نایلون است ارلون مقاومت نسبتاًخوبی در برابر ترکیبات شیمیایی دارد در مقابل قلیایی های ضعیف مقاوم است در برابر اسیدهای معدنی نیز مقاومت می کند به علت دارا بودن زیر دست نرم و گرم ، یکی از مصارف عمده ارلون در تریکوبافی به ویژه تهیه بلوز و اجناس مشابه تریکوست ، این الیاف عمل استرچ را به خوبی قبول می کند و بدین جهت تهیه نخ های پفکی از ارلون بسیار رایج شده است مصرف ارلون در تهیه البسه ورزشی بسیار متداول شده است ارلون معمولاً به نسبت 45 و 55 تهیه می شود و به مصرف پارچه های لباسی مردانه و زنانه می رسد .
الیاف آکریلان نیز در مقابل اغلب حلال های متداول مقاوم است به علاوه مقاومت این الیاف در مقابل اسیدهای معدنی و بازهای ضعیف بسیار خوب می باشد الیاف اکریلان نسبت به تجزیه در مقابل نور، موجودات ذره بینی ؛ قارچ، کرم ، و سوسک کاملاً پایدار است .
استحکام کشش در حالت خشک الیاف اکریلان 5/2 گرم بر دنیر و تطویل در نقطه پارگی 35 درصد است در اثر حرارت و قبل از ذوب شدن تجزیه می شود تحت فشار و در دمای 245 درجه سانتیگراد چسبناک می شود رطوبت بازیافتی اکریلان ، درشرایط استاندارد 24/1 درصد است اکریلان می تواند در مخلوط با پشم ، ویسکوز ریون ، یا نایلون ، در انواع پارچه هایی که با این مخلوط ها مناسبت داشته باشد به کار می رود . نخ های پفکی از آکریلان تهیه می شود و عموماً در تریکوبافی مصرف
می شوند[3].
چگونگی شناسایی الیاف اکریلیک
لیف های اکریلیک را می توان به عنوان یک گروه وسهولت کافی توسط آزمایشات زیر مورد شناسایی قرار داد.
2-12-1- ضمن سوختن ، مازادی به صورت دانه تسبیح ، مانند استات سولولز،بجای نهاده ، ولی معمولا بوی اسید اسیتیک ، همانند آنچه به هنگام سوختن استات سلولز استشمام می گردد ایجاد نمی نمایند
2-12-2- در استن و کلرومتیلن محلول نبوده ولی در دی متیل فرمالدهید و درجه حرارت اتاق حل می شوند برای تخمین یک اکریلیک دریک اختلاط با پنبه یا پشم بهترین کار حذف اکریلیک با (DMF) داغ است
2-12-3- وزن مخصوص پایین 119/1-12/1
درعمل آزمایش شماره 2 از همه مفید تر بوده درحال حاضر جداسازی ومشخص نمودن اکریلیک ها از یکدیگر کار ساده ای نیست[6] .
2-13- کاربرد نمونه های نوینی ازآکریلیک ها
نوشتاری که در پی خواهد آمد درباره گونه های تازه ای از الیاف آکریلیکی است که امروزه در بازار ژاپن جایگاهی استوار وبنیادین دارند.
از آغاز درست شدن وپدید آمدن الیاف ترکیبی از نهادن نام تازه بر آنها خودداری گردید ولی الیاف تازه به درستی در بر گیرنده ونمایانگر زنجیره ای ازتوانایی چین خوردگی ،ضدپرز شدن ودیگر ..... می باشد.
باید دانست هدف ازگسترش انواع الیاف تازه ، آکریلیک آن است که درآینده الیاف کارآمد تری پدید آید که کاربرد های فراوانتری داشته باشد و بی گمان پدید آمدن چنین الیافی در فرآیندهای گوناگون ومتفاوت تولید ، نقش بزرگ و بی چون وچرایی را بازی خواهد کرد.
کیفیت همگانی الیاف عبارتند از:
- توانایی رنگ شدن و رنگ پذیری سریع
- توانایی ریسیده شدن به صورت نخ های پفکی ( حجیم )
- دارای زیر دست نرم باشد
- در اثر شستشو چروک نشود
- سبک وگرم باشد
- پایداری آنها دربرابر چروک شدن خوب باشد
- عمل ضد بید به آسانی انجام یابد
- پایداری نوری آنها عالی باشد
- روش رنگرزی آنها آسان انجام بگیرد.
این گونه الیاف برای ریسندگی مخلوط کاربرد داشته ودر همگی فرآیند تولید وعمل آوردن به ویژه هنگامی که توانایی ریسندگی وبافندگی ونگرش به ویژگیهایی فیزیکی برتر مد نظر باشد همچنین زمانی که افزایش طول الیاف تشکیل دهنده یک نخ یکنواخت خواهد بود کاری حتمی می باشد.
2-13-1- الیاف با ویژگی انقباض زیاد:
نخهای پفکی ( حجیم ) معمولی 20 تا 25 درصد چین خوردگی می یابد ولی با رساندن این چین خوردگی به 40 درصد می توانیم نخ فانتزی بدست آوریم. دو روش تولید الیاف با ویژگی انقباض زیاد وجود دارد:
یکی روش Cut Towو دیگری روش Break Tow برای الیافی که کشش دمایی روی انها انجام شده ) درصد معمولی برای مخلوط کردن الیاف تازه با دیگر الیاف (طبیعی)بین 35 تا 40 درصد می باشدنخ بدست آمده بسیازمرغوب خواهد بود زمینه شناخته شده در فرآیند تولید آن است که این دسته از الیاف ازتوانایی چین خودگی بالایی برخوردارند ولی به دلیل کوتاه بودن درازی الیاف در فرآیند تولیدنخهای ریسیده شده از الیاف مخلوط ونیز پس از مرحله رنگرزی ، دشواریها پدید می آید از همین رو بایستی درصد چین خوردگی درازی کلاف هماهنگی داده شود.این الیاف برای البسه ،کاموا ، فرش ودیگر ... کاربرد دارند. البسه آکریلیکی در اثر شستشوی زیاد زیردست زبر وسفتی پیدا می کنند. از برتری های الیاف تازه آن است که دگرگونی هایی پدید می آید که حالت زیر دست نرم البسه پس از شستشو هم پایدار می ماند. این الیاف برای البسه ،زیر پیراهنی ، کاموا ودیگر .... کاربرد خواهد داشت.
2-13-2- الیاف با سطح برش تغییر شکل یافته
این الیاف براق بوده و زیر دست انها به نسبت دگرگونی در سطح برش متفاوت است بدین سان که الیاف دارای سطح سه گوش ،زیر دست خشک و حالت براق دارند واز همین رو ماده اولیه خوبی برای البسه تابستانی و بهاره به ویژه در زمان رطوبت زیاد هوا می باشند. الیاف دارای سطح برش تغییر یافته هم به صورت 100 درصد وهم به صورت ترکیب با دیگر الیاف، ریون کاربرد دارند.
2-13-3- الیاف براق:
چنین الیافی نرم و براق هستند بنابراین نخی که از این الیاف تولید ودرست می شود نخ بسیار لطیفی خواهد بود چنین الیاف برای تولید البسه ، زیر پیراهنی ،نخ های کاردستی ودیگر ..... کاربرد دارند.
2-13-4- نخ هایی که چین خوردگیشان به آسانی برداشته می شود :
این الیاف کمترین چین خوردگی لازم را برای ریسندگی دارند ولی چین خوردگی خود را در رنگرزی وخارزنی و دیگر مراحل از دست می دهند وبه صورت کرک درمی آیند بنابر این از این الیاف به صورت مواد اولیه برای تهیه نخ هایی که دارای زیردست وظاهری شبیه موهر ودیگر .... به کارمی روند. چنین الیاف درتولید البسه ، نخ های کاردستی و غیره کاربرد دارند.
2-13-5- الیاف ضد پرز:
این الیاف در برابر پرز پایدار بوده و در صورت پرز دار شدن، بر طرف گردیدن پرز ها به آسانی انجام می گیرد از آنجا که الیاف آکریلیک دارای ویژگی پفکی شدن (حجیم) به گونه ای روز افزون در فرآیند بافندگی کاربرد دارند زیرا نخ هایی که از الیاف آکریلیک بدست می آیند خیلی نرم بوده ونخها وبافتها ی آکریلیکی خیلی زود پرز دار می شوند وظاهری بد پیدا می کنند. الیاف تازه برای برطرف کردن چین دشواریهایی کاربرد دارند. از این الیاف کم وبیش در البسه کودکان ،خانمها وهمچنین لباسهای دیگر به کار می رود.
2-13-6- الیاف ضدالکتریسیته ساکن :
این الیاف تازه(جدید) برای جلوگیری از پدید آمدن الکتریسیته ساکن یا جلوگیری از ایجاد صدای جرقه هنگام کندن لباسی از روی لباس دیگر در هوای مرطوب ویا جلوگیری از چسبیدن دامن به پاها ویا جذب گرد و غبار ودیگر ... کاربرد دارد . از این الیاف برای البسه ،لباس زیر ملافه سود جسته می شود . رویهمرفته الیاف تازه (جدید) تولید ملانژ(Melange) می نماید همچنین نخهای ریسیده شده از صد درصد این الیاف وبا نخهایی که مخلوطی از پشم و الیاف تازه ( جدید) باشند مواد اولیه مناسبی برای چاپ بوده وچنین الیافی نیز برای تولید البسه وزیر پیراهنی ودیگر.... به کار برده می شوند.
2-13-7-الیاف کشنده طوبت ( جاذبه الرطوبه )
مانند دیگر الیاف ساختگی و الیاف آکریلیکی زود خشک شده ورطوبت خود را از دست می دهند. الیاف تازه همانگونه که رطوبت را جذب می کنند زود هم خشک می شوند. در سطح برش این الیاف روزنه ها وسوراخهای ویژه ای یافت می شود واز همین رو توانایی حجیم (پفکی) شدنشان فراوان است این الیاف برای تهیه لباسهای ورزشی ،بچه وسایل خواب و دیگر به کار می روند.
2-13-8- الیاف ضد شعله
این الیاف در برابر شعله (فایبر گلاس ) نیستند ولی در سنجش با الیاف آکریلیک می توان گفت که در برابر شعله مقاوم هستند این الیاف درکفپوشها ، فرشها کاربرد خوبی دارند.[1]
2-14-مطالبی که قبل از رنگرزی الیاف اکریلیک باید توجه شود:
درباره رنگرزی الیاف آکریلیک برای دستیابی به بیشترین رمق کشی درحالتی که یکنواختی صد در صد بدست آوریم باید به زمینه های زیرین نگرش داشت:
2-14-1- درجه هماهنگی رنگ
در این زمنیه محدوده ای بین 1تا 5 دارد که نشان دهنده رفتار رنگ کاتیونیک در ترکیب رنگها می باشد درحقیقت ارزش نمایش دهنده هماهنگی رنگ ها برای ترکیب شدن با یکدیگر می باشد.
سرعت رنگرزی بالا ( جذب+ نفوذ با انتشار رنگ ) = 1
سرعت رنگرزی پایین ( جذب + نفوذ رنگ ) = 5
رنگهایی که دارای هماهنگی همانند هستند سرعت جذب آنها نیز برابر خواهد بود . رنگهایی که دارای هماهنگی گوناگون هستند در ترکیب سه رنگ با هم بیش از 5/0 درجه و درترکیب دو رنگ با هم نباید بیشتر از 5/1 درجه اختلاف داشته باشد.
2-14-2- سیر شوندگی لیف (درجه اشباع)
چنین روندی نشان دهنده بیشینه اندازه رنگ جذب شده به وسیله لیف آکریلیک می باشد. این روند به شمار گروه های جذب کننده رنگ در لیف بستگی دارد و آن را معمولا با sp نشان می دهند. این روند نشان دهنده درصد وزنی لیف است که بیشترین اندازه رنگ کاتیونیک را جذب نموده است
|
2-14-3- درجه سیر0 اشباع) شوندگی رنگ
(2-1 ) = فاکتور رنگ = F [1]
2-15- کار های پیش از رنگرزی بر روی الیاف آکریلیک
2-15-1- شستشو
2-15-2- سفید گری
2-15-3- آبرفتگی
2-15-1- شستشوی نخستین: پیش از رنگرزی این الیاف را مانند دیگر سایر الیاف شستشو می دهیم ازهمین رو از حمام زیر بهره می گیریم.
صابون ( نان آنیونیک) 1-2 گرم درلیتر
کربنات سدیم 5/0 گرم در لیتر
دما 60 درجه
زمان 30 دقیقه
2-15-2- سفید گری:
با روش کلریت سدیم که حمام زیر به کار برده می شود .
کلریت سدیم 2 گرم در لیتر
اسید فرمیک 3 = PH
نیتریت سدیم 2 گرم در لیتر
دما 95-90 درجه
زمان یک ساعت
ویا سفید گری با سفید کننده های نوری
این کار دریک محیط اسیدی همراه با ریتارد در دمای 1،2 درجه انجام می شود و زمان یکساعت می باشد.
2-15-3- آبرفتگی ( Shrinkage)
الیاف آکریلیک در دمای 85 درجه سانتی گراد به بالا، ترمو پلاست می شوند و چون در تهیه این الیاف عمل پلیمر یزاسیون تحت کشش می باشد طبیعی است که در دمای85 درجه سانتی گراد زنجیره ها دوباره به حالت نخستین بازنگردد . بنابراین پیش از رنگرزی باید آبرفتگی روی الیاف انجام گیرد.[1]
2-16- اصول رنگرزی الیاف آکریلیک
2-16-1- موارد رنگرزی دیسپرس :
رنگرزی الیاف اکریلیک با مواد دیسپرس تا آنجا که به مکانیزم رنگرزی مربوط می شود مشابه رنگرزی الیاف پلی استر با مواد رنگرزی دیسپرس است اگرچه درمقایسه با الیاف پلی استر به علت اینکه ضریب توزیع تعادل ( (cquilibrium partition coefficient) در الیاف آکریلیک بسیار پایین تر و سرعت رنگرزی الیاف آکریلیک به علت بالاتر بودن سرعت نفوذ ماده رنگرزی به داخل الیاف آکریلیک بیشتر می باشد عمق رنگ قابل حصول در الیاف آکریلیک محدود است درنتیجه خواص یکنواخت شدن مواد رنگرزی دیسپرس روی الیاف آکریلیک خوب است.
2-16-2- مواد رنگرزی کاتیونی :
رنگرزی با مواد رنگرزی کاتیونی طی مکانیزمی انجام می گیرد که می تواند به صورت یک جابجایی یون و یا به حالت ساده تر توزیع یون بیان شود .
یک مدل رضایت بخش که بتواند تمام آثار عملی را بیان نماید شامل سه مرحله است .
کاتیونهای ماده رنگرزی
2-16-2-1- به سطح الیاف جذب می شوند .
2-16-2-2- به داخل الیاف نفوذ می کنند.
2-16-2-3- محل نشستن مولکولهای ماده رنگرزی داخل الیاف را اشغال می کنند.
درمرحله اول سرعت رنگرزی راتعیین می کند،ومرحله آخر روی تعادل رنگرزی اثر می گذارد.
جذب مواد رنگرزی کاتیونی روی سطح الیاف آکریلیک می تواند توسط یک ایزوترم لانگ میور که طبق آن ، الیاف در غلظت کم ماده رنگرزی در حمام اشباع می شوند بیان گردد این بدین معنی است که بین تمام غلظت ها که در عمل به کار می رود سطح الیاف ازماده رنگرزی اشباع می شود و ایجاد حالت سطح اشباع شده به سرعت رخ می دهد لذا به استثنای رنگرزی های کم رنگ ( یعنی هنگامی که کل مقدار ماده رنگرزی موجود در حمام برای اشباع کردن سطح لیف به حد لازم نمی رسد) فرآیند رنگرزی از یک لایه ماده رنگرزی با غلظت ثابت درسطح الیاف به داخل الیاف در طول زمان رنگرزی پیشرفت می کند تا هنگامی که به نزدیکی حالت تعادل برسد. بنابراین سرعت رنگرزی همواره مستقل از L/R است.
برای تعیین میزان نفوذ ماده رنگرزی با غلظت « ثابت» از یک لایه در سطح الیاف به داخل الیاف در شرایط عملی رنگرزی ، قوانین نفوذ تقریبی می توانند به کار روند بنابر این غلظت ماده رنگرزی در داخل لیف CF(t) در لحظه t، متناسب با افزایش غلظت ماده رنگرزی در سطح لیف Cs و متناسب با ریشه دوم ضریب نفوذ ظاهری Dapp ماده رنگرزی درلیف افزایش پیدا می کنند.
دردرجه حرارت ثابت (یعنی Dapp ثابت) خواهیم داشت:
-2-2
که درآن CF(t) با ریشه دوم زمان افزایش می یابد.
به علت اینکه غلظت ماده رنگرزی در سطح لیف ثابت است و ضریب نفوذ ظاهری در زیر نقطه اشباع زیاد تغییر نمی کند. زمان tx لازم برای رمق کشی درصد ماده رنگرزی با مجذور تعداد کاتیونهای حاضر درماده رنگرزی ( یا مقدار ماده رنگرزی برحسب واحد مولاریته ) افزایش می یابد.
tx~N2-2-3
در درجه حرارت ثابت و برای یک ماده رنگرزی سرعت رمق کشی Vrcl با آن تعداد نسبت معکوس دارد.
Vrcl ~1/N2-2-4
بنابر این رمق کشی دررنگرزی های کم رنگ با سرعت بیشتر رخ می دهد مقدار Dapp در زیر دمای انتقال شیشه ای که برای آکریلونیتریل 60-80 درجه سانتی گراد می باشد خیلی کوچک است و در فوق دمای انتقال شیشه ای مقدار Dapp با دما،طبق قانون آرنیوی ( Arrhenius law) افزایش می یابد واین با انرژی اکتیواسیون 50-75 کیلو کالری بر مول که تا درجه حرارت به آهستگی کاهش می یابد بستگی دارد. در موارد عملی رنگرزی این مقدار میتواند ثابت فرض شود ( این افزایش درجه حرارت برای لیف پلی استر رنگرزی شده با ماده رنگرزی دیسپرس ونایلون رنگرزی شده باماده رنگرزی اسیدی به ترتیب 5 و10 درجه سانتی گراد است) این بستگی شدید به دما عاملی است که اهمیت کنترل دما را درحین رنگرزی الیاف آکریلیک نمایان می سازد هنگامی که سرعت افزایش دما در رنگرزی یکنواخت باشد رمق کشی فقط در دامنه ای از دما که بین 12 تا15 درجه سانتی گراد است انجام می گیرد. در بسیاری از حالات دما برای انجام رمق کشی الیاف آکریلیک بین 85 تا10 درجه سانتی گراد است.
سرعت رنگرزی تحت شرایط استاندارد برای مواد رنگرزی مختلف کاتیونیک و الیاف آکریلیک متغیر است برای جلوگیری از این تغییرات در رنگرزی عملی ،با کنترل کردن دما وافزودن مواد تعاونی ،خواص سرعت رنگرزی مواد رنگزا و الیاف را به وسیله ثابت هایی نظیر «ضرایب نفوذ » و یا زمانهای رنگرزی استاندارد « stand» برای مواد رنگرزی و ثابت های سرعت رنگرزی v برای الیاف رامشخص نمود. این ثابت ها به عنوان یک مقیاس نسبی از سرعت رنگرزی یک لیف درمراحل اولیه رنگرزی هنگامی که تحت شرایط استاندارد رنگرزی انجام شده است پیشنهاد شده اند.[3]
دسته بندی | نساجی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 438 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 74 |
تاریخچه :
شرکت یزدباف« سهامی عام » در سال 1335 با سرمایه اولیه یکصد میلیون ریال برای ایجاد کارخانجات ریسندگی بافندگی و چاپ و تکمیل انواع پارچه های نخی تأسیس گردید .
در اولین مرحله با 400 دستگاه بافندگی در سال 1339 شروع به بهره برداری گردید و پس از آن واحد رنگرزی و چاپ و تکمیل پارچه نصب و راه اندازی شد .
هم زمان برای تأمین نخ مورد نیاز نسبت به ایجاد واحد ریسندگی اقدام نمود و به تدریج طی چند مرحله توسعه یافت .در سال 1354 تعداددستگاه های بافندگی به 1309 دستگاه با تولید روزانه 150000 متر پارچه خام و تعداد دوکهای ریسندگی به 54000 دوک و تولید روزانه 15000 کیلو انواع نخ با نمره 20 تا 30 رسید .
از سال 1359 با رهنمودهای سومین شهید محراب حضرت آیت الله صدوقی ایجاد کارخانجات جدید در دستور کار قرار گرفت . پس از مطالعات اولیه از سال 1360 عملیات ساختمانی طرح توسعه برای ایجاد 65000 متر مربع سالن های سرپوشیده بتن آرمه آغاز و هم زمان مطالعه و بررسی برای انتخاب ماشین آلات تولیدی طرح شروع گردید .
گزارش مختصری از کارخانه:
|
کارخانجات قدیم |
کارخانجات جدید |
سال تأسیس |
1335 |
1360 |
سال بهره برداری |
1338 |
1370 |
مساحت کارخانه |
120000متر مربع |
80000 متر مربع |
ساختمان |
55000متر مربع |
65000 متر مربع |
بخش های کارخانه |
ریسندگی بافندگی تکمیل |
ریسندگی بافندگی تکمیل |
تعداد کارکنان |
1500 |
500 |
تعداد شیفت کاری |
3 |
3 |
ظرفیت تولید روزانه ریسندگی |
15000 کیلوگرم |
17000کیلوگرم |
ظرفیت تولید روزانه بافندگی |
150000متر مربع |
200000متر مربع |
ظرفیت تولید روزانه تکمیل |
15000متر مربع |
|
نوع محصول |
چیت – پوپلین – چلوار |
متقال باعرض100تا315سانتیمتر |
سهم صادرات |
15 درصد |
55 درصد |
عملیات ساختمان سازی سالن های اصلی و جنبی طرح و خرید و نصب و راه اندازی ماشین آلات خط ریسندگی با ظرفیت روزانه 17 تن نخ و نیز ماشین آلات مقدمات بافندگی و بافندگی ، 360 دستگاه تولید، نماید به تدریج و تا اواخر سال 1370 پایان یافت و بهره برداری از آن شروع شد .
سهم عمدهای از محصولات کارخانه جدید برای صادرات در نظر گرفته شده است . با وجود رقابت شدید در بازارهای جهانی برای پارچه های متقال خام وطی سال های 72تا 7 4 به ترتیب 895000 و 8200000و 14000000 متر مربع به ارزش 9850000 و 12 میلیون مارک متقال خام و پارچه تکمیل شده به کشورهای آلمان ، ایتالیا ترکیه و یونان و کره جنوبی صادر گردید .
ایجاد و راه اندازی واحد رنگرزی و چاپ و تکمیل طرح و توسعه امکان رسیدن به هدف صدور بیش از 50%از تولیدات و با ارزش افزودهای به مراتب بیش از متقال خام را فراهم مینماید .
تقسیم بندی الیاف مورد استفاده در صنعت نساجی
الیاف مورد استفاده در نساجی به دو گروه تقسیم بندی می شوند:
الیاف طبیعی و الیاف مصنوعی
الیاف طبیعی به الیافی اطلاق می شود که به صورت طبیعی وجود دارد و تنها بایستی یکسری عملیات جهت تبدیل آنها به محصولات بالا دستی و کاربردی انجام گیرد.
الیاف طبیعی نیز به سه گروه الیاف پروتئینی و الیاف سلولزی و الیاف معدنی قابل تفکیک هستند .
الیاف سلولزی یا الیاف گیاهی بر مبنای سلولز می باشند که بیشتر از گیاهان و موادی که سرشار از سلولز می باشند تهیه می شوند . این الیاف نیز به چهار گروه عمده تقسیم می شوند.
طبقه دیگری از الیاف طبیعی الیاف پروتئینی یا حیوانی می باشند . این الیاف نیز به دو گروه عمده تقسیم می شوند:
1- الیاف رویشی مانند پشم
2- الیاف ترشحی مانند ابریشم.
دسته سوم الیف طبیعی الیاف معدنی می باشند که از این گروه می توان پنبه نسوز و یا اسبست که به پنبه کوهی معروف است را نام برد .
همان طور که گفته شد به جز الیاف طبیعی دسته دیگری به نام الیاف مصنوعی وجود دارد که به دودسته الیاف بازیافتی و الیاف سنتتیک تقسیم بندی می شود .
الیاف بازیافتی به الیافی گفته می شود که مواد اولیه آنها در طبیعت وجود دارد ولی به شکل لیف نیست که به سه دسته تقسیم بندی می شود :
1. الیاف بازیافتی سلولزی
2.الیاف بازیافتی پروتئینی
3. الیاف بازیافتی معدنی
الیاف سنتیک نیز به پلی آمیدها ، پلی استرها ، پلی اکریل ها ، پلی واینیل ها ، پلی اولفین ها و پلی اورتان تقسیم می شود.
تئوری رنگرزی
الیاف طبیعی مثل الیاف سلولزی و پروتئینی دارای سطوح داخلی خیلی بزرگ هستند که دارای شیار می باشند. وقتی الیاف نمناک می شوند آب به سرعت به داخل این شیارها نفوذ می کند و مقدار زیادی از این شیارها پر از آب می شود و به همین ترتیب رنگ های محلول نیز می تواند در شکاف ها نفوذ نماید .
اغلب الیاف مصنوعی در مقایسه با الیاف طبیعی سطوح داخلی کمتری دارند.
با این حال محلول های رنگ هایی که برای رنگرزی این الیاف به کار می روند توانایی نفوذ بین مولکولهای الیاف را دارند در صورتی که آب همیشه توانایی انجام چنین کاری را ندارد.
رنگ ها مواد فعال کننده سطح هستند و به این علت وقتی در آب حل می شوند بیشتر تمایل دارند در سطح محلول جمع شوند تا به پخش در درون محلول . معمولاًغلظت زیاد متناسب با رنگرزی عمیق نمی باشد و عوامل دیگری دررنگرزی دخالت دارد.
این عوامل نیروهای شیمیایی است که بین مولکولهای رنگ و مولکولهای الیاف و همچنین ما بین مولکولهای رنگ عمل می کند و به این ترتیب واکنش پیوستن مولکول رنگ به الیاف از نوع جذب سطحی است .
چهار نیروی موثردر جذب و نفوذ مولکول رنگ به الیاف عبارتست از:
در زیر به بررسی هریک می پردازیم :
الف) پیوندهای هیدروژنی:
اتم هیدروژن با قبول زوج الکترون های منفرد اتم دهنده این پیوند را تولید می نماید، مثال ساده در این زمینه مولکول آب می باشد که دارای نقاط ذوب و جوش خیلی بالا نسبت به آنکه انتظار می رود دارد زیرا آن توسط پیوند هیدروژنی به هم متصل میشود.
پیوندهای هیدروژنی ضعیف بوده و اغلب به پیوندهای درجه دوم معروف هستند. بیشتر الیاف در رنگ ها دارای گروه هایی هستند که می توانند این پیوندها را تشکیل دهند. این گروه ها را می توان به دو گروه الکترون دهنده و الکترون گیرنده تقسیم کرد. دلایل مهمی وجود دارد که پیوندهای هیدروژنی در رنگرزی بعضی از الیاف دست ساز انسان مانند استات سلولز و احتمالاً الیاف سلولزی دیگری و پروتئینی شرکت می کنند.
مثلاً درمورد الیاف سلولزی می توان به صورت زیر پیوندهای مذکور را نشان داد .
ب) پیوندهای واندروالسی :
در مقایسه با دیگر نیروهای بین اتمی ضعیف تر هستند . نیروهای واندروالسی در مورد رنگ که دارای خواص مخصوص می باشند بیشتر موثر هستند و این موقعی است که هم رنگ و هم الیاف دارای مولکولهای مسطح و طویل باشند(مانند سلولز و رنگ های خمی و مستقیم و یا سلولز استات و رنگ های دیسپرس ) و یا هم در مولکول و هم مولکول لیف گروه های هیدروکربن آلیفاتیک یا گروه آروماتیک موجود باشد ( مانند برخی از رنگ هایی که برای رنگرزی پشم و یا بسیاری از رنگ هایی ک برای رنگرزی پلی استر به کار می رود.)
در این حالت ها حضور آب در حمام رنگرزی فرآیند جذب رنگ توسط الیاف را به وجود می آورند. زیرا گروه های هیدروکربن از آب دور می شوند و به هم می پیوندند .این اثر به عنوان پیوند هیدروفوبیک معروف است که به معنای پیوندهای آبگریز میباشد.
ج) پیوندهای یونی :
سومین نوع جاذبه بین رنگ و لیف مربوط به بارهای الکتریکی مختلف بین آنهاست. در آب الیاف به صورت بار منفی ظاهر می شوندو از آنجایی که رنگ قابل حل در آب آنیونی می باشند لذا دارای یون های منفی بوده و بدین جهت نفوذ این گونه رنگ ها در الیاف به سختی انجام می گیرد.
در این موارد لازم است قبل از این که یون رنگ به مواضع غیر پلار نزدیک و موثر واقع شود با رروی الیاف کمتر شده یا به کلی عوض شود (البته این در مورد کاربرد رنگ های کاتیونی برای الیاف آکریلیک صادق نیست )
افزودن نمک ها به حمام رنگرزی اثر مورد نظر را با الیاف سلولزی حاصل می نماید و این عمل را اسیدها با الیاف پروتئین و نایلون انجام می دهند.
نمونه هایی از این واکنش ها رنگرزی پشم است. رنگ هایی که برای رنگرزی پشم به کار می رود اغلب به صورت نمکهای سدیم ( یا نمک سایر فلزات) سولفونیک اسید بوده و محیط رنگرزی اسیدی ( معمولاً سولفوریک اسید رقیق ) می باشد این واکنش ها را می توان به صورت ذیل نشان داد :
در این جا W جزء اصلی مولکول پشم ،HX اسید معدنی و NAD رنگ در فرم نمک سدیم اسید مربوط که معمولاٌ سولفونیک اسید می باشد. در حالت عادی و در آب گروه های آمینو و کربوکسیل الیاف یونیزه می شوند.( مرحله 1)
وقتی که الیاف در حمام رنگرزی اسیدی قرار گیرند اسید به سرعت جذب می شود. یون هیدروژن ، یون های کربوکسیلات الیاف را خنثی می کند.(مرحله 2)
در نتیجه الیاف به صورت بار مثبت ظاهر شده و یون های منفی به طرف آن جذب میگردند . مرحله اول آنیون های اسید (x) وارد شده و با گروه مثبت آمینو جمع میشوند ونهایتاً آنیون های رنگ ( D)که به دلیل بزرگ بودن نسبت به آنیون های اسیدی به کندی حرکت می کنند وارد شده و به ترتیبی که در مرحله 3نشان داده شده است وصل می گردند. چانچه قبلاً اشاره شد اتصال آنها توسط نیروهای غیر پلار تقویت میگردد.
د)پیوندهای کووالانسی :
اینها پیوندهای معمولی شیمیایی بین رنگ و مولکول الیاف می باشند. مولکولهای مذکور به وسیله واکنش بین رنگ راکتیو و مثلاً گروه هیدروکسیل پنبه به وجود می آیند . این پیوندها در مقایسه با نیروهای قبلی قویتر بوده و در هم شکستن آنها خیلی مشکل است . واکنش بالا را می توان به صورت زیر نشان داد :
همچنین در زیر به بررسی رنگ های مناسب برای هر نوع لیف می پردازیم که براحتی نمایش به صورت جدول نمایش می دهیم:
مناسبترین الیاف :++
در درجه دوم اهمیت :+
الیاف نوع رنگ |
پشم |
پنبه |
مشتقات سلولز |
پلیاستر |
پلی آمید |
پلی اکریلونیتریل |
بازیک |
++ |
++ |
++ |
++ |
++ |
++ |
مستقیم |
|
++ |
++ |
|
|
|
گوگردی |
|
++ |
++ |
|
|
|
آزوئیک |
|
++ |
++ |
++ |
|
|
اسیدی |
|
|
|
|
++ |
|
خمی |
|
++ |
++ |
|
|
|
دندانهای |
++ |
++ |
|
|
|
|
دیسپرس |
|
|
++ |
++ |
++ |
++ |
راکتیو |
+ |
++ |
|
|
|
|
پیگمنت |
|
+ |
|
+ |
+ |
+ |
سرعت در رنگرزی که اغلب زمان نیمه رنگرزی T1/2 به آن اطلاق می شود زمانیست که تعادل در حمام رنگرزی به 50% نهایی رسیده باشد. در این عمل برای خیلی از الیاف هر دو نوع رنگرزی یعنی سریع و آرام دارای اشکالاتی هستند زیرا در اولی رنگرزی به صورت یکنواخت انجام نگرفته و دومی نیز به علت مصرف سوخت زیاد و مسائل اقتصادی و همچنین به علت ضایعات زیاد مقرون به صرفه نیست.
تغییر دما دررنگرزی تأثیراتی به وجود می آورد مثلاً افزایش آن
1) سرعت رنگرزی را بیشتر می کند
2) مقدار رنگ جذب شده به لیف را کم می کند
3) باعث انتقال رنگ از قسمت های با عمق زیاد به نواحی کمرنگ می گردد
مواد اصلی که درحمام های مختلف به کار می روند عبارتند از :
1- اسیدها برای رنگرزی الیاف پروتئینی و نایلون بارنگهای اسیدی
2- قلیاها برای رنگرزی الیاف سلولزی با رنگ های آزوئیک خمی یا گوگردی
3- نمک ها برای رنگرزی اشکال مختلف سلولز با رنگ های اسیدی
4- معرف های فعال کننده سطوح با رنگ های خمی یا دیسپرس و بعضی از رنگهای اسیدی
5- بسترها برای رنگرزی بعضی از الیاف جدید مصنوعی
6- حلال های آلی اغلب برای رنگرزی پشم و بعضی از الیاف مصنوعی
7- معرف های احیاء کننده که در رنگرزی با رنگهای خمی و گوگردی به کار می رود.
شکل و اندازه مولکول رنگ که در خواص رنگرزی دارای تأثیر است مهم می باشد این اثرات را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
الف) نفوذ: مسطح بودن مولکول رنگ خواص رنگرزی را تغییر می دهد هر گروه شیمیایی که در رنگ مستقیم یا دیسپرس استخلاف شود و مسطح بودن آن را به هم زده وچرخشی را در مولکول به وجود آورد به ترتیب مقدار رنگی را که سلولز یا سلولز استات خواهد گرفت کم میکند.
ب) درجه رنگرزی : این اثر بستگی به حجم نازکی یعنی کمترین برش مولکول دارد این یک اثر مکانیکی بوده که هرچه قطر مولکول کمتر باشد بیشتر می تواند به شیارهای الیاف که کمی بزرگتر و عریض تر است نفود نماید.
ج) مقاومت : در سری رنگ های اسیدی که هرکدام دارای تعداد مساوی ( مثلاً 2 تا ) گروه سولفونیک اسید در مولکولشان هستند مقاومت در مقابل شستشو با افزایش وزن مولکولی یعنی ابعاد مولکولی زیاد می گردد.
به طور کلی رنگرزی را می توان به دو صورت انجام داد :
الف) رنگرزی در حمام رنگرزی
ب) رنگرزی توسط چاپ
این روش در زمان های قدیم نیز متداول بوده اند . در این زمان ها رنگرزی در خمهای سفالی انجام می گیرد و امروزه حمام های ضد زنگ با اجزای مختلف مثل بهمزن های قوی به کار برده میشوند و بدین وسیله می توانند منسوجات زیادی در ابعاد مختلفی را در مدت کوتاهی رنگرزی نمایند.
روش چاپ از دوران قدیم در رنگرزی منسوجات معمول بوده است و این عمل به کمک سه شیوه اصلی مکانیکی انجام میگیرد.
چاپ قالبی
در این روش قاب چوبی مناسب حک می شود و سپس نمونه مخصوص توسط یکی از رنگها طراحی میشود، قالب توسط مواد رنگی از قبیل رنگ یا پیگمنت به همراه غلیظ کننده ها مثل چسب یا محلول نشاسته آماده شده و برروی پارچه ها چاپ میشود. قالب های حکاکی شده برای هر قسمت از طرح به وسیله رنگهای لازم به کار رفته و در نتیجه طرح کامل می گردد.
چاپ غلتکی
در اینجا غلتکهای مسی گراور شده برای خمیر چاپ مورد استفاده قرار می گیرد، بدین ترتیب که به تعداد رنگهای موجود در طرح غلتک به کار برده می شود. پس از چاپ پارچه از یک خشک کننده گذشته و توسط بخار عمل فیکس کردن انجام گرفته و بعد از شستشو با صابون نهایتاً خشک می شود.
چاپ توری
در این روش غربالهایی به وسیله پارچه ابریشمی در روی اسکلت چوبی درست شده و طرح ها به غربال انتقال داده می شود. این عمل را معمولاًتوسط متدهای فتوگرافیک با به کاربردن بی کرومات و ژلاتین انجام می دهند.
قسمتی از طرح که ژلاتین قابل حل را شامل می شود توسط شستشو با آب از بین رفته و ژلاتین غیر قابل حل که توسط فرآیند عکاسی به این صورت درآمده برروی ابریشم مانده که توسط خمیر رنگ مربوطه تولید طرح می نماید. حال موقعی که این توری بر روی منسوجات گذاشته می شود و خمیر رنگ به روی آن سریعاً فشار داده می شود . رنگ فقط برروی آن قسمت ابریشمی که باز است نفوذ کرده و توری دوم برای رنگ دوم که قبلاً تهیه شده به کار برده می شود این عمل برای رنگهای بعدی انجام میگیرد.
امروزه هزاران نوع رنگ برای استفاده از رنگرزها و سایر مصرف کننده ها به بازار عرضه شده است و برای این تنوع و تعداد رنگ دلایل مختلفی وجود دارد . رنگ های مختلف از نظر ساختمان شیمیایی می توانند الیاف گوناگونی از پشم گرفته تا پنبه ، استات سلولز، پلی استر ، پلی آمید ، پلی اکریلونیتریل و غیره را رنگ نماید. رنگرزی پلاستیک ها و انواع دیگر پلیمرها رنگهای متنوعی را طلب می کند.
بعد از عملیات رنگرزی کالای رنگ شده در معرض تعدادی عوامل قرار می گیرند . مهمترین این عوامل که در صنایع رنگرزی نساجی مقاومت در برابر آنها سنجیده می شود عبارتند از: نور و شستشو .
مقاومت رنگها در مقابل این عوامل را خواص ثباتی مختلف از نظر کمی توسط آزمایشات استاندارد تعیین می گردد.
در سال 1934 کمیته آزمایشات ثبات انجمن رنگرزها و شیمیدان ها رنگ SDC برای اولین بار روش های تعیین ثبات در مقابل نور و عرق و شستشو را چاپ نمود و تا سال 1984 این کار گسترش یافت . روش های آزمایشی تعیین مقاومت برای حدود سی عامل در مورد چهار گروه از الیاف مشخص گردید. این متدها از نظر بین المللی استاندارد بوده و مورد قبول اکثر صاحبنظران در این گونه صنایع می باشد.
The Society of Dyer and Colorists , brad ford , England (S.D.C)
The American Association of Textile Chemits and Colourists (A.A.T.C.C)
Europaisch - Continental Echtheits – Convention (E.C.E)
این انجمنهای علمی به وجود آورندة سیستم بین المللی است که تحت عنوان ISO مورد استفاده قرار میگیرد.
ثبات رنگ
این به معنی ثبات پارچه ها و منسوجات مختلف در مقابل معرفهای گوناگون ضمن کاربرد می باشد.
روشهای استاندارد به کار رفته علاوه بر اینکه مشخص کننده ثبات رنگ منسوجات و الیاف می باشند بلکه تعیین کننده ثبات خود رنگ ها نیز هستند.
ثبات در مقابل شستشو
این اصطلاحی است که برای نشان دادن مقاومت منسوجات رنگرزی شده در برابر شستشو با محلولهای صابونی در درجه حرارت مشخص به کار می رود . استانداردهای بین المللی ISO دارای قسمتهای متنوعی است که جمع بندی آن در جدول زیر آورده شده است .
اضافه ها |
L:R |
درجهحرارت C° |
زمان |
محلول |
هدف |
نوع تست |
ـــ |
1: 50 |
40 |
30َ |
صابون5gr/lit |
شستشوبا دست |
ISO1 |
__ |
1: 50 |
50 |
45َ |
" |
شستشوی مکرر با دست |
ISO2 |
ـــ |
1: 50 |
60 |
30َ |
صابون 5gr/lit + سودا 2gr/lit |
شستشوی مکانیکی با صابون و سودا |
ISO3 |
ده ساچمه |
1: 50 |
95 |
30َ |
" |
جوشاندن با صابون و سودا |
ISO4 |
ده ساچمه |
1: 50 |
95 |
4h |
" |
شستشوی مکررو جوشاندن با صابون و سودا |
ISO5 |
ده ساچمه |
1: 30 |
40 |
2h |
" |
نمدی کردن با صابون و سودا |
نمدی کردن قلیایی |
نحوه عمل بدین صورت است که پارچه و نخ و الیاف آزمایشی ( به اندازه Cm40×10) که هر طرف آن دوخته و رنگرزی شده است را بین دو تکه پارچه رنگ نشده و خام مثل نایلون و پلی استر و پشم و غیره به اندازه cm4×4قرار می دهند و شرایط آزمایشی را بسته به نوع شستشو طبق جدول بالا تنظیم کرده و شستشو را انجام می دهیم . بعد از اتمام عمل نمونه مرکب را دوباره در داخل آب مقطر سرد شسته وسپس دو دقیقه در مسیر آب سرد جاری قرار داده و بعداًٌ می فشارند.
قبل از خشک کردن در هوای گرم دوخت را در امتداد دو طرف دراز و یک طرف کوتاه بر می دارند و نمونه را ازطرف دوخته شده آویزان می کنند به نحوی که پارچهها به جز در قسمت دوخته شده با هم تماس نداشته باشند . در نهایت تغییرات رنگ نمونه و لکه های روی پارچه رنگرزی نشده توسط مقیاس خاکستری سنجیده میشود.
:Gray Scale for Stainingمقیاس خاکستری
دسته بندی | نساجی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 67 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 60 |
اصول سایز بندی
- سایز بندی لباس بچه ها در گروه های سنی مختلف کار بسیار حساس و دقیقی است . افرادی که این کار را انجام می دهند باید رشد و نمو اندام بچه ها را در گروه های سنی مختلف مطالعه و بررسی کنند وهمانطوری که الگوها را با اندازه های بچه ها بزرگتر می نمایند آگاهی های دفاعی در این زمینه کسب نمایند توصیه می شود به منظور کنترل وکسب مهارت روی چندین سایز کار کنید .
مثال:
اندازه های داده شده زیر این سایزها بایستی کنترل شوند ، معمولاً از 104 و 116 و 140 می باشند.
روی کاغذ که سایز بندی را انجام می دهید الگوی پایه بالا تنها یا یک الگوی پایه بالا تنه که آن را بزرگتر رسم کردهاید رسم کنید .
اساس قوانین سایز بندی که در اینجا با دست انجام می شود کاملاً مطابق با روش بزرگ کردن الگو که قبلاً شرح داده ایم است .
در صفحات بعدی 5 جدول اندازه گیری اندام مربوط به 5 گروه سنی مختلف آورده شده است.
1- نوزادان با بلندی تمام قد 60 تا 81
2- کودکان با بلندی تمام قد 86تا 104
3- بچه ها با بلندی تمام قد 110 تا 134
4- نوجوانان دختر با بلندی تمام قد 140 تا 164
5- نوجوانان پسر با بلندی تمام قد 140 تا 170
- اولین ستون هر جدولی نشان دهنده میزان رشد و اندازه بدن بین هر سایز و برای هر اندازه گیری که انجام شده می باشد. لزومی ندارد در سایز بندی این مورد دنبال شود فقط به اندازه های صحیح و مطمئن کمک می کند و تقریباًٌ این اندازه ها را تصدیق می کند .
- اندازه هایی که با علامت * دنبال می شود ، سایز بندی نامنظم و یا اختلاف بین آن سایز و سایزهای بعدی را نشان میدهد.
قوانین و روش و سایز بندی برروی کاغذ از کوچکترین تا بزرگترین سایز نشان داده شده است
بزرگترین سایز برروی کاغذ با خطوط نقطه چین رسم شده است .
جدول اندازه های استاندارد سایز بندی
81 |
74 |
67 |
60 |
|
بلندی تمام قد |
18 |
12 |
6 |
3 |
|
سن ( به ماه ) |
|
|
|
|
افزایشمجاز |
|
20 |
5/18 |
17 |
5/15 |
5/1 |
بلندی بالا تنه پشت (از برجستگی مهرهپشت تا کمر ) |
7/17 |
2/16 |
7/14 |
2/13 |
5/1 |
بلندی بالا تنه جلو( از گودی گردن تا کمر) |
*50 |
49 |
46 |
43 |
3 |
دور سینه |
*56 |
48 |
44 |
40 |
4 |
دور کمر (دور شکم و دور باسن ) |
5/25 |
24 |
5/22 |
21 |
5/1 |
دور گردن |
75/6 |
25/6 |
75/5 |
25/5 |
5/0 |
سرشانه |
19 |
18 |
17 |
16 |
1 |
کارور پشت |
18 |
17 |
16 |
15 |
1 |
کارور جلو |
5/27 |
25 |
5/22 |
20 |
5/2 |
بلندی آستین |
*16 |
5/15 |
5/14 |
5/13 |
1 |
دور بازو |
12 |
5/11 |
11 |
5/10 |
5/0 |
دور مچ |
16 |
5/15 |
15 |
5/14 |
5/0 |
گشادی لبه آستین ( دم دست) |
12 |
5/11 |
11 |
5/10 |
5/0 |
بلندی فاق جلو |
33 |
29 |
25 |
21 |
4 |
طول فاق جلو و پشت روی هم |
48 |
5/42 |
37 |
5/31 |
5/5 |
بلندی شلوار ( از کمر تا کف پا ) |
8 |
8 |
8 |
8 |
|
بلندی باسن ( کمر تا باسن ) |
26 |
23 |
20 |
17 |
3 |
بلندی دامن (کمر تا زانو ) |
13 |
12 |
11 |
10 |
1 |
اندازه کف پا |
17 |
16 |
15 |
14 |
1 |
گشادوی دم پای شلوار |
5/174 |
17 |
5/16 |
16 |
5/0 |
بلندی سر |
49 |
47 |
45 |
43 |
2 |
دور سر |
15 |
14 |
13 |
12 |
1 |
گشادی دم پای شلوار |
جدول اندازه های استاندارد سایز بندی
134 |
128 |
122 |
116 |
110 |
|
104 |
98 |
86 |
|
بلندی تمام قد |
9 |
8 |
7 |
6 |
5 |
|
4 |
3 |
2 |
|
سن تقریبی ( به سال ) |
|
|
|
|
|
افزایشمجاز |
|
|
|
افزایشمجاز |
|
32 |
5/30 |
29 |
5/27 |
26 |
5/1 |
5/24 |
23 |
5/21 |
5/1 |
بلندی بالاتنه پشت(از بر جستگی مهرةپشت گردن تاکمر) |
2/29 |
2/27 |
2/26 |
7/24 |
*45/23 |
25/1 |
2/22 |
7/20 |
2/19 |
5/1 |
بلندی بالا تنه جلو( از گودی گردن تا کمر) |
66 |
64 |
62 |
60 |
58 |
2 |
56 |
54 |
*52 |
2 |
دور سینه |
57 |
56 |
55 |
54 |
53 |
1 |
52 |
50 |
48 |
2 |
دور کمر |
72 |
70 |
68 |
66 |
64 |
2 |
62 |
60 |
58 |
2 |
دور باسن |
16 |
15 |
14 |
13 |
12 |
1 |
11 |
10 |
9 |
1 |
بلندی باسن ( کمر تاباسن ) |
27 |
26 |
25 |
24 |
23 |
1 |
22 |
21 |
20 |
1 |
کارور پشت |
26 |
25 |
24 |
23 |
22 |
1 |
21 |
20 |
19 |
1 |
کارور جلو |
3/10 |
9/9 |
5/9 |
1/9 |
7/8 |
4/0 |
25/8 |
75/7 |
25/7 |
5/0 |
سرشانه |
31 |
3/30 |
6/29 |
9/28 |
2/28 |
7/0 |
5/27 |
9/26 |
*3/26 |
6/0 |
دور گردن |
46 |
44 |
42 |
40 |
38 |
2 |
36 |
33 |
30 |
3 |
بلندی آستین |
75/26 |
5/25 |
25/24 |
23 |
75/21 |
25/1 |
5/20 |
19 |
5/17 |
5/1 |
سرشانه تا آرنج |
*5/14 |
5/14 |
*14 |
14 |
*5/13 |
5/0ثابت |
5/13 |
13 |
5/12 |
5/0 |
دور مچ |
3/20 |
7/19 |
1/19 |
5/18 |
18 |
5/0و6/0 |
5/17 |
17 |
5/16 |
5/0 |
دور بازو |
22 |
2/21 |
4/20 |
6/19 |
8/18 |
8/0 |
5/17 |
25/16 |
*15 |
25/1 |
بلندی فاق جلو |
62 |
6/58 |
2/55 |
8/51 |
*4/48 |
4/3 |
5/45 |
42 |
*5/38 |
5/3 |
فاق جلو و پشت روی هم |
84 |
8/79 |
6/75 |
4/71 |
2/67 |
2/4 |
63 |
25/58 |
5/53 |
75/4 |
بلندی شلوار (از کمر تا زانو |
45 |
43 |
41 |
39 |
37 |
2 |
35 |
32 |
29 |
3 |
بلندی دامن (کمتر تا زانو) |
29 |
28 |
27 |
26 |
25 |
1 |
24 |
23 |
22 |
1 |
دور زانو |
5/31 |
31 |
5/30 |
30 |
5/29 |
5/0 |
29 |
5/28 |
28 |
5/0 |
گشادی دم پای شلوار |
23 |
22 |
21 |
20 |
*5/19 |
5/10 |
19 |
5/18 |
18 |
5/0 |
بلندی سر |
*55 |
55 |
*54 |
54 |
*53 |
1 |
53 |
52 |
51 |
1 |
دور سر |
52 |
51 |
50 |
49 |
48 |
1 |
47 |
46 |
45 |
1 |
دور صورت |
سایز بندی الگوی پایه بالا تنه جلو و پشت
- چهار اندازة زیر برروی چهار کاغذ سایز بندی نمایش داده شده است .
1- نوزادان و خردسالان و کودکان
2- بچه ها
3- نوجوانان پسر یا اندازه هایی که بدون در نظر گرفن جنسیت تعیین می شود .
4- نوجوانان دختر
محور سایز بندی X برای خط مرکزی جلو و پشت
Y برای خط کمر
1- نوزادان خردسالان : بلندی تمام قد 60 تا 104 سانتیمتر
با وجود دشواریهای سایز بندی در سایز این کار با توجه به قوانین سایز بندی با تغییراتی جزئی به آسانی انجام می شود. (به خطوط نقطه چین توجه کنید )
- خط درز پهلو : برای بلندی تمام قد 60 تا 74 سانتیمتر 75/0 سانتیمترگشادتر می شود .
- 74 تا 104 سانتیمتر
- 5/0 سانتیمتر گشاد می شود
خط کف حلقه آستین : برای بلندی تمام قد 60 تا 74 سانتیمتر
1/1 سانتیمتر بالاتر رسم می شود
74/104 سانتیمتر
75/0 سانتیمتر بالاتر رسم می شود .
خطهای کارور جلو و پشت : برای همه سایزهای ذکر شده هر سایز 5/0 سانتیمتر بزرگتر رسم می شود ( به عبارت دیگر 5/0 سانتیمتر به خط کارور اضافه کنید )
- چرتهای کارور جلو و پشت : بلندی تمام قد
60 تا 81 سانتیمتر
1 سانتیمتر به طرف بالاتر خط چرت تعیین می شود
بلندی تمام قد 81 تا86
75/1 سانتیمتر به طرف بالا تر تعیین می شود
بلندی تمام قد86 تا 104
25/1 سانتیمتر به طرف بالاتر تعیین می شود
- خط حلقه یقه : را از خط مرکزی جلو وپشت حلقه یقه 5/1 سانتیمتر بالاتر رسم کنید .
- خط حلقه یقه در سرشانه را 5/1 سانتیمتر بالاتر رسم کنید .
خط حلقه یقه در سر شانه را 5/1 سانتیمتر گشادتر کنید .
- خط سرشانه : بلندی تمام قد 60 تا 81 سانتیمتر
نوک خط سرشانه را در حلقه آستین 5/1 سانتیمتر بالاتر رسم کنید
بلندی تمام قد : 81 تا 86 سانتیمتر
نوک خط سرشانه را در حلقه آستین 75/0 سانتیمتر بالاتر رسم کنید
بلندی تمام قد : 86 تا 104 سانتیمتر
نوک خط سرشانه را در حلقه آستین 5/1 سانتیمتر بالاتر رسم کنید .
- خط سرشانه را برای سایزهای ذکر شده 75/0 سانتیمتر امتداد دهید .
الگوها
سایز بندی الگوی پایه بالاتنه جلو و پشت
2- بچه ها : بلندی تمام قد : 104 تا 134 سانتیمتر
- جلو و پشت
-خط درز پهلو : را برای بلندی تمام قد 104 تا 110 سانتیمتر 25/0 سانتیمتر گشادتر کنید .
برای بلندی تمام قد 110 تا 134 سانتیمتر 5/0 سانتیمتر گشادتر کنید .
- خط کف حلقه : را برای بلندی تمام قد
104 تا 110 سانتیمتر 6/0 سانتیمتر گشادتر کنید
برای بلندی تمام قد 110 تا 134 سانتیمتر 5/0 سانتیمتر گشادتر مکنید
- خط کف حلقه را می توانید تا 75/0 سانتیمتر بالاتر رسم کنید .
- خطهای کارور جلو و پشت را برای همه سایزهای ذکر شده هر سایز 5/0 سانتیمتر بزرگتر رسم کنید .
( به عبارت دیگر 5/0 سانتیمتر به خط کارور اضافه کنید )
- خط چرتهای کارور جلو و پشت : برای کلیه سایزهای ذکر شده 5/1 سانتیمتر بالاتر در نظر بگیرید
- خط حلقه یقه : برای کلیه سایزهای بالا:
خط مرکزی جلو و پشت در حلقه یقه را 5/1 سانتیمتر بالاتر رسم کنید .
حلقه یقه در سرشانه را 5/1 سانتیمتر بالاتر رسم کنید
خط حلقه یقه را در سرشانه را 1 سانتیمتر گشادتر کنید
- خط سرشانه : برای بلندی تمام قد
104 تا 110 سانتیمتر نوک خط سرشانه را در حلقه آستین 2/1 سانتیمتر بالاتر رسم کنید .
برای بلندی تمام قد 110 تا 134 سانتیمتر
نوک خط سرشانه را در حلقه آستین 5/1 سانتیمتر بالاتر رسم کنید
- خط سرشانه را برای کلیه سایزهای ذکر شده 5/0 سانتیمتر به طرف خارج امتداد دهید و خط سرشانه را بلندتر رسم کنید .
الگوها
3- سایز بندی الگوی پایه بالاتنه پشت و جلو
- نوجوانان پسر ( 134- 170 سانتیمتر )
نوجوانان پسر و دختر که الگو برای هر دو یکسان تهیه می شود و اندازه هایی که بدون در نظر گرفتن جنسیت تعیین می شود
- خط درز پهلو : خط کمر را 75/0 سانتیمتر امتداد دهید و در واقع گشاد کنید .
- خط کف حلقه آستین : برای بلندی تمام قد
- 134 تا 140 سانتیمتر 5/0 سانتیمتر خط کف حلقه را امتداد دهید و جلو را گشاد کنید
- برای بلندی تمام قد 140 تا 170 سانتیمتر 75/0 سانتیمتر خط کف حلقه را امتداد دهید و جلو را گشاد کنید .
- خط کف حلقه آستین را تا 75/0 سانتیمتر بالاتر رسم کنید .
- خطهای کارور جلو و پشت : خط کارور پشت را 75/0 سانتیمتر امتداد دهید و آ» را بزرگتر رسم کنید
- خط کارور جلو را 75/0 سانتیمتر امتداد دهید و آن را بزرگتر رسم کنید .
- خط چرت های کارور جلو و پشت : محل چرت ها را برای کلیه سایزهای ذکر شده 1/1 سانتیمتر بالاتر تعیین کنید .
- خط حلقه یقه : برای کلیه سایزهای ذکر شده
خط مرکزی جلو و پشت را در حلقه یقه 5/1 سانتیمتر بالاتر رسم کنید
حلقه یقه در سرشانه را 6/1 سانتیمتر بالاتر رسم کنید
خط حلقه یقه در سرشانه را 25/0 سانتیمتر گشادتر کنید .
- خط سرشانه : درکلیه سایزها نوک خط سرشانه را در حلقه آستین 5/1 سانتیمتر بالاتر رسم کنید
خط سرشانه را برای کلیه سایزهای ذکر شده 9/0 سانتیمتر به طرف خارج امتداد دهید و خط سرشانه را بلندتر رسم کنید .
الگوها
4- سایز بندی الگوی پایه بالاتنه پشت و جلو
- نوجوانان دختر : بلندی تمام قد 140 تا 164 سانتیمتر
پشت :
- خط درز پهلو : خط باسن بزرگ را 75 /0 سانتیمتر امتداد دهید و آن را بزرگتر رسم کنید .
- خط کمر :
25/0 سانتیمتر امتداد دهید و اندازه کمر را گشاد کنید .
برای بلندی تمام قد: 152 تا 158 سانتیمتر
5/1 سانتیمتر امتداد دهید و اندازه کمر را گشاد کنید
برای بلندی تمام قد : 158 تا 164 سانتیمتر
3/0 سانتیمتر امتداد دهید و اندازه کمر را گشاد کنید
- خط بلندی کف حلقه در کلیه سایزها تا 75/0 سانتیمتر پایین تر رسم کنید و آن را گشاد کنید .
- خط باسن را در کلیه سایزها تا 1 سانتیمتر پایین تر رسم کنید
- خط سینه را در کلیه سایزها تا 75/0 سانتیمتر بالاتر رسم کنید
- خط کف حلقه آستین را در کلیه سایزها 9/0 سانتیمتر بالاتر رسم کنید
- خط چرت های کارور جلو و پشت : محل چرت ها را برای کلیه سایزهای ذکر شده 1/1 سانتیمتر بالاتر تعیین کنید
- خطهای کارور جلو و پشت : را برای کلیه سایزها 5/0 سانتیمتر به طرف بیرون امتداد دهید و بلندتر رسم کنید .
- خط حلقه یقه : خط مرکزی پشت را در حلقه یقه 5/1 سانتیمتر بالاتر رسم کنید
- خط حلقه یقه در سرشانه را 5/1 سانتیمتر بالاتر ترسم کنید
- خط حلقه یقه را در سرشانه 1 سانتیمتر گشادتر رسم کنید
- خط سرشانه : نوک خط سرشانه را در حلقه آستین 5/1 سانتیمتر بالاتر رسم کنید
جلو:
- نوجوانان دختر : بلندی تمام قد 140 تا 164 سانتیمتر
- خط درز پهلو : خط باسن بزرگ را 75/0 سانتیمتر امتداد دهید و آن را بزرگتر رسم کنید .
- خط کمر را برای بلندی تمام قد : 140 تا 152 سانتیمتر 25/0سانتیمتر امتداد دهید و اندازه کمر را گشاد کنید .
- بلندی تمام قد : 152 تا 158 سانتیمتر
- 5/1 سانتیمتر امتداد دهید واندازه کمر را گشاد کنید .
- بلندی تمام قد : 158 تا 164 سانتیمتر
- 3/0 سانتیمتر امتداد و اندازه کمر را گشاد کنید .
بلندی تمام قد :158تا 164 سانتیمتر
3/0 سانتیمتر امتداد دهید و اندازه کمر را گشاد کنید
- برای کلیه سایزها
خط کف حلقه آستین را 75/0 سانتیمتر امتداد دهید و آن را گشاد کنید .
خط باسن بزرگ را 1 سانتیمتر پایین تر رسم کنید .
خط سینه را 75/0 سانتیمتر بالاتر رسم کنید
خط کف حلقه آستین را 9/0 سانتیمتر بالاتر رسم کنید
- خط چرت های کارور جلو و پشت : محل چرت ها را برای کلیه سایزها 1/1 سانتیمتر بالاتر تعیین کنید
- خطهای کارور جلو و پشت را برای کلیه سایزها ، 5/0 سانتیمتر به طرف خارج امتداد دهید و بلندتر رسم کنید .
- خط حلقه یقه :
خط مرکزی جلو را در حلقه یقه 5/1 سانتیمتر بالاتر رسم کنید .
خط حلقه یقه در سرشانه را 6/1 سانتیمتر بالاتر رسم کنید
خط حلقه یقه را در سرشانه 1 سانتیمتر گشادتر رسم کنید .
خط سرشانه : نوک خط سرشانه را در حلقه آستین 5/1 سانتیمتر بالاتر رسم کنید گ خط سرشانه را برای کلیه سایزهای 6/00 سانتیمتر به طرف خارج از امتداد دهید و خط سرشانه را بلندتر رسم کنید .
- ساسون سینه در سرشانه : برای کلیه سایزها
- ساسون سینه را 75/0 سانتیمتر بالاتر رسم کنید .
- نقطه 1 را در ساسون سرشانه جلو 35/0 سانتیمتر بالاتر تعیین کنید .
- نقطه 2 را در ساسون شرشانه جلو 25/0 سانتیمتر بالاتر تعیین کنید
- نقطه3 را در ساسون سرشانه جلو 35/0 سانتیمتر بالاتر تعیین کنید /
- ساسون بزرگتر زیر سینه : برای کلیه سایزها
نوک ساسان زیر سینه را 25/0 سانتیمتر به طرف خط پهلو حرکت دهید
نقطه 4 را در ساسون در کمر 25/0 سانتیمتر به طرف خط پهلو حرکت دهید .
برای سایزهای (152 تا 158 سانتیمتر )این نقطه را ثابت نگه دارید وتغییر ندهید .
- ساسون در خط کمتر نقطه 5
برای سایزهای 140 تا 152 سانتیمتر 25/0 سانتیمتر به طرف خط پهلو جابجا کنید
برای سایزهای 152 تا 158 سانتیمتر 5/0 سانتیمتر به طرف خط پهلو جابجا کنید .
برای سایزهای 158 تا 164 سانتیمتر 25/0 سانتیمتر به طرف خط پهلو جابجا کنید .
نوک ساسون کوچکتر زیرسینه را 25/0 سانتیمتر به طرف پهلو جابجا کنید .
نقطه 5.4 را در ساسون کوچکتر زیر سینه 25/0 سانیمتر به طرف پهلو جابجا کنید.
سایز بندی شلوار
- روی پنج کاغذ سایز بندی پنج اندازه زیرنشان داده شده است .
1- نوزادان و خردسالان
2- کودکان
3- بچه ها
4- نوجوانان پسر و الگوهایی که برای پسرها و دخترهای نوجوان یکسان است واندازه هایی که بدوین در نظر گرفتن جنسیت تعین می شود.
5- نوجوانان دختر
محورهای سایز بندی
محور X= خط مرکزی یا خط راستا ( تا)
محور Y= خط فاق
1- نوزادان :
- پشت شلوار : خط مرکزی شلوار را از طرف پایین تا 5/5 سانتیمتر امتداد دهید ، تا بلندی (قد ) شلوار بیشتر می شود .
- خط دم پای شلوار را از دو طرف 5/0 سانتیمتر امتداد دهید تا دم پای شلوار گشادتر شود
- خط فاق و خط پهلو را در بلندی تمام قد :
(60تا 74 سانتیمتر ) 75/0 سانتیمتر
(74تا 81 سانتیمتر ) 5/1 سانتیمتر امتداد دهید و آن را بلندتر کنید .
- خط فاق رابرروی خط باسن بزرگ دربلندی تمام قد :
( 60 تا 74 سانتیمتر ) 25/0 سانتیمتر
(74 تا 81 سانتیمتر ) 75/0 سانتیمتر امتداد دهید و آن را بلندتر کنید :
- خط کمر را : در بلندی تمام قد :
( 60 تا 74 سانتیمتر ) 1 سانتیمتر
(74 تا 81 سانتیمتر ) 75/1 سانتیمتر امتداد دهید و آن رابلندتر کنید
جلو شلوار :
- خط مرکزی شلوار را از طرف پایین تا 5/5 سانتیمتر امتداد دهید تا بلندی ( قد ) شلوار بیشتر شود
- خط دم پای شلوار را از دو طرف 5/0 سانتیمتر امتداد دهید و دم پای شلوار را گشادتر کنید
- خط فاق و خط پهلو را در بلندی تمام قد :
( 60 تا 74 سانتیمتر ) 7/0 سانتیمتر 0
(74 تا 81 سانتیمتر )4/1 سانتیمتر امتداد دهید و آن را بلندتر کنید .
- خط فاق را برروی خط باسن :
در بلندی تمام قد :
( 60 تا 74 سانتیمتر ) 4/0 سانتیمتر
(74 تا 81 سانتیمتر )75/0 سانتیمتر امتدئاد دهید تا خط کمر ادامه دهید تابلندتر شود.
خط کمر را : در بلندی تمام قد :
( 60 تا 74 سانتیمتر ) 6/0 سانتیمتر
(74 تا 81 سانتیمتر )2/1 سانتیمتر امتداد دهید تا بلندتر شود .
الگو
سایز بندی شلوار
2- کودکان
محور سایز بندی
محور X= خط مرکزی یا خط راستای شلوار
محور Y= خط زانو
پشت شلوار :
- خط مرکزی شلوار را از طرف پایین 6/1 سانتیمتر امتداد دهید و قد شلوار را بلندتر کنید .
- خط دم پای شلوار را از دو طرف 15/0 سانتیمتر امتداد دهید تا دم پای شلوار گشادتر شود .
- خط زانو را از دو طرف 25/0 سانتیمتر امتداد دهید
- خط فاق را 6/0 سانتیمتر امتداد دهید .
- خط فاق را 75/1 سانتیمتر بالاتر رسم کنید
- خط فاق را 5/0 سانتیمتر امتداد دهید و آن را گشادتر کنید .
- خط پهلو را 4/0 ساننتیمتر امتداد دهید و آنرا گشادتر کنید .
خط کمر :
خط فاق را 2 سانتیمتر در خط کمر بالاتر ر سم کنید
خط پهلو را 2 سانتیمتر در خط کمر بالاتر رسم کنید
خط پهلو را 35/0 سانتیمتر امتداد دهید و آنرا گشادتر کنید.
جلو شلوار :
خط مرکزی شلوار را از طرف پایین 6/1 سانتیمتر امتداد دهید و قد شلوار را بلندتر کنید
- خط دم پای شلوار را از دو طرف 15/0 سانتیمتر امتداد دهید و دم پای شلوار راگشادتر کنید
- خط زانو را از دو طرف 25/0 سانتیمتر امتداد دهید
- خط فاق را 75/1 سانتیمتر بالاتر رسم کنید
- خط فاق را 3/0 سانتیمتر امتداد دهید و آنرا گشادتر کنید.
- خط پهلو را 4/0 سانتیمتر امتداد دهید و آنرا گشادتر کنید
- خط چرت را 75/1 سانتیمتر بالاتر برروی خط فاق تعیین کنید خط فاق را 25/0 سانتیمتر گشاد کنید.
- خط نقاب جلو را 75/1 سانتیمتر بالاتررسم کنید و 25/0 سانتیمتر امتداد دهید تا گشادتر شود
خط کمر :
- خط فاق را 2 سانتیمتر در خط کمر بالاتر رسم کنید و 1 سانتیمتر امتداد دهید تا کشادتر شود
- خط پهلو را 2 سانتیمتر در خط کمر بالاتر رسم کنید و 35/0 سانتیمتر امتداد دهید تا گشادتر شود.
الگوها
سایز بندی شلوار
3- بچه ها :
محور سایزبندی :
محور X= خط مرکزی یا خط راستای شلوار
.محور Y= خط زانو
پشت :
خط مرکزی را از طرف پایین 25/2 سانتیمتر امتداد دهید و قد شلوار را بلند کنید .
- خط دم پای شلوار را از دو طرف 15/0 سانتیمتر امتداد دهید تا دم پای شلوار گشادتر شود .
- خط زانو را از دو طرف 25/0 سانتیمتر ادامه دهید تا گشادتر شود .
فاق
خط فاق را 35/0 سانتیمتر امتداد دهید
خط فاق را 1/1 سانتیمتر به طرف بالا امتداد د هید
خط فاق :
خط فاق را 1/1 سانتیمتر بالاتر رسم کنید
خط فاق را 15/0 سانتیمتر امتداد دهید تا گشادتر شود
خط پهلو را 3/0 سانتیمتر امتداد دهید تا گشادتر شود.
خط کمر :
خط فاق را 2 سانتیمتر برروی خط کمر بالاتر رسم کنید .
خط پهلو را 2 سانتیمتر برروی خط کمر باالتر رسم کنید .
خط پهلو را از خط کمر 25/0 سانتیمتر امتداد دهید تا گشادتر شود .
جلو :
دم پای شلوار :
خط مرکزی شلوار را از طرف پایین 25/2سانتیمتر امتداددهید و قد شلوار را بلندتر کنید .
-خط دم پای شلوار را ازدو طرف 15/0سانتیمتر امتداد دهید تا دم پای شلوار گشادتر شود .
-خط زانو را از دو طرف 25/0 سانتیمتر امتداد دهید تا گشادتر شود.
فاق و خط فاق :
خط فاق را 1/1 سانتیمتر بالاتر رسم کنید
- خط فاق را در وسط پا و از طرف درز پهلو 3/0 سانتیمتر امتداد دهید .
- خط فاق را در محل چرت نقاب جلو شلوار 1/1 سانتیمتر بالاتر رسم کنید و از همین نقطه 25/0 سانتیمتر نیز خط را امتداد دهید .
خط کمر :
خط فاق را 2 سانتیمتر برروی خط کمر رسم کنید
خط فاق را 2 سانتیمتر برروی خط کمر به طرف راست امتداد دهید و آن را بزرگتر کنید
خط فاق را از طرف پهلو 2 سانتیمتر رسم کنید .
الگوها
2+ سانتیمتر |
2- سانتیمتر |
قد بالاتنه پشت |
1+ سانتیمتر |
1- سانتیمتر |
بلندی کف حلقه آستین |
25/0+ سانتیمتر |
25/0- سانتیمتر |
قد آستین |
4+ سانتیمتر |
4- سانتیمتر |
بلندی یا قد آستین |
4+ سانتیمتر |
4- سانتیمتر |
از وسط پا تا کف (توی پا) |
1+ سانتیمتر |
بدون تغییر |
بلند فاق شلوار |
اندازه های استاندارد اندام
سایز آقایان با اندم معمول (رشد کامل)
بلندی تمام قد 170 تا 178 سانتیمتر
جدول اندازه ها (سایزبندی) برای لباس معمولی ، لباس ورزشی ، شلوار ، اورکت و پالتو
120 |
116 |
112 |
108 |
107 |
100 |
96 |
92 |
88 |
دور سینه |
1 |
126 |
122 |
118 |
114 |
108 |
104 |
100 |
96 |
92 |
دور باسن |
2 |
110 |
106 |
102 |
98 |
90 |
86 |
82 |
78 |
74 |
دور کمر |
3 |
112 |
108 |
104 |
100 |
93 |
89 |
85 |
81 |
77 |
4 سانیتمتر پائین تر از دور کمر طبیعی |
4 |
5/22 |
22 |
5/21 |
21 |
5/20 |
20 |
5/19 |
19 |
5/18 |
نصف کارور پشت |
6-5 |
45 |
45 |
45 |
45 |
45 |
6/44 |
2/44 |
8/43 |
4/43 |
قد بالاتنه پشت از مهره برجسته گردن تا کمر |
8-7 |
2/27 |
8/26 |
4/26 |
26 |
2/25 |
4/24 |
6/23 |
8/22 |
22 |
بلند کف حلقه آستین |
9-7 |
45 |
44 |
43 |
42 |
41 |
40 |
39 |
38 |
37 |
اندازه دور گردن |
10 |
66 |
66 |
66 |
66 |
66 |
4/65 |
8/64 |
2/64 |
6/63 |
قد آستین از سرشانه تا مچ آستین یک تکه |
12-11 |
85 |
5/84 |
84 |
5/83 |
83 |
82 |
81 |
80 |
79 |
قد آستین ، (آستین دو تکه) از نقطه وسط کارور و روی خط مرکزی پشت تا مچ دست |
13-5 |
82 |
82 |
82 |
82 |
82 |
81 |
80 |
79 |
78 |
از وسط پا ت کف پا (توی پا) |
15-4 |
30 |
6/96 |
2/29 |
8/28 |
4/28 |
28 |
6/27 |
2/27 |
8/26 |
بلند فاق (برآمدگی باسن) |
17-16 |
6/19 |
2/19 |
8/18 |
4/18 |
18 |
6/17 |
2/17 |
8/16 |
4/16 |
اندازه دور مچ |
18 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
اندازه های اضافی |
|
برحسب نوع لباس، مدل و مد روز متغیر است. |
|
قد یا بلندی پیراهن |
|
|||||||
4/33 |
8/32 |
2/32 |
6/31 |
31 |
30 |
29 |
28 |
27 |
اندازه مچ برای آستین دو تکه |
|
26 |
26 |
26 |
26 |
5/25 |
25 |
5/24 |
24 |
5/23 |
گشادی لبه پائین شلوار معمولی (دم پا) |
|
23 |
23 |
23 |
23 |
5/22 |
22 |
5/21 |
21 |
5/20 |
گشادی لبه پائین شلوار جین (دم پا) |
|
جدول اندازه ها (سایزبندی) برای پیراهن
45 |
44 |
43 |
42 |
41 |
40 |
39 |
38 |
37 |
اندازه دور گردن (سایز یقه) |
1 |
120 |
116 |
112 |
108 |
104 |
100 |
96 |
92 |
88 |
دور سینه |
9-7 |
2/27 |
8/26 |
4/26 |
26 |
2/25 |
4/24 |
6/23 |
8/22 |
22 |
بلندی کف حلقه آستین |
8-7 |
45 |
45 |
45 |
45 |
45 |
6/44 |
2/44 |
8/43 |
4/43 |
4 سانیتمتر پائین تر از دور کمر طبیعی |
6-5 |
5/22 |
22 |
5/21 |
21 |
5/20 |
20 |
5/19 |
19 |
5/18 |
نصف کارور پشت |
13-7 |
90 |
90 |
90 |
90 |
89 |
89 |
88 |
88 |
78 |
قد یا بلند آستین |
|
82 |
82 |
82 |
82 |
81 |
81 |
80 |
78 |
76 |
قد پیراهن |
|
24 |
24 |
5/23 |
5/23 |
23 |
23 |
5/22 |
5/22 |
22 |
اندازه دور مچ |
موارد استفاده از الگوهای پایه
الگوی پایه (اولیه) بر حسب نوع لباس دارای گشادی لازم است. مثلاً گشادی کت از پالتو کمتر است در ساختن الگوی پایه باید دقت بسیاری مبذول دارید. الگوهای پایه ای که در این کتاب طریقه ساختن آنها آمده است، عبارت است از :
1- الگوی پایه (اولیه) کت شلواری
2- الگوی پایه (اولیه) کت گشاد
3- الگوی پایه (اولیه) اورکت یا کتهایی که روی لباسهای کلفت (بلوز ، ژاکت و غیر و ...) می پوشند.
4- الگوی پایه (اولیه) پیراهن کلاسیک (رسمی)
5- الگوی پایه (اولیه) پیراهن کلاسیک (رسمی)
6- الگوی پایه (اولیه) پیراهن معمولی
7- الگوی پایه (اولیه) شلوار
8- الگوی پایه (اولیه) شلوار جین
9- الگوی پایه (اولیه) تی شرت، پیراهنهای از جنس ژرسه (کشباف).
10- الگوی پایه (اولیه) پیژاما.
11- الگوی پایه (اولیه) کت و شلوار یقه انگلیسی کمر کرستی تنگ
12- الگوی پایه (اولیه) کت و شلوار یقه انگلیسی گشاد
تطبیق الگوی پایه
نکات اساسی
1- الگوی پایه (اولیه) صیحی را انتخاب کنید، مثلاً اگر کت گشاد در نظر دارید از الگوی اورکت استفاده کنید.
2- بلندی لباس را با کم کردن از الگوی پایه یا افزودن به آن تعیین کنید.
3- گشادی حلقه آستین رات مشخص کنید.
4- با پیروی از روش فوق هر نوع مدلی را می توانید بر روی الگوی پایه با شکلهای مورد نظر اجرا کنید. بنابراین نسبتها را در الگو باید نیز باید رعایت کرد.
راهنمای الگو
برای ارائه یک الگوی صحیح می بایست اطلاعات لازم را بر روی کاغذ دیگری که ضمیمه الگو می شود ذکر می کنند. این اطلاعات عبارتند از :
1- نام هر قطعه از الگو
2- سایز الگو
3- مرکز پشت و مرکز جلو (اغلب با شکاف مثلثی شکلی علامت گذاری می شود)
4- دولای پارچه
5- نقاط موازنه : نقاطی که قطعات الگو براساس آنها کنار یکدیگر قرار می گیرد. این نقاط اغلب با شکاف مثلثی شکلی (NOTCH) علامت گذاری می شود.
6- خط راه (G) GRAIN LINE برای قرار دادن صحیح الگو بر روی پارچه بیش از چیدن الگو و تقسیم آن به قطعات لازم ، خطوط راه بایستی بر روی الگو و تقسیم آن به قطعات لازمف خطوط راه بایستی بر روی الگو نهایی مشخص شود. پیدا کردن خطوط راه (راستا) پس از چیدن الگو کار بسیار دشواری است.
7- خطوط ساخت و دوخت: ساسونها، جادگمه ها ، جتی جیبها، خطوط پیلی، و دیگر دوختهای تزئینی ، این خطوط اغلب با شکاف مثلثی و یا سوراخ بر روی الگو مشخص می شود.
8- اضافه درز که با خطوطی که با صابون یا گچ در اطراف الگو مشخص می شود.
9- شماره و تعداد قطعات چیده شده (یک قطعه ، جفت ، قرینه)
اضافه درز
در بعضی کارخانجات تولید لباس، الگو کامل شده با اختساب اضافه درز رار ترجیح می دهند. البته این روش برای افراد مبتدی که در شروع کاتر بهتر است از الگوی پایه بدون درز استفاده کنند مشکل است. دلیل افزودن اضافه درز به الگوی پایه (اولیه) و استفاده از این الگو برای تطبیق مدلها و و ساخت الگوی شالوده (نهایی) بیش از این توضیح داده شده.
الگوی پایه (ولیه) با اضافه درز
A : مقدار استاندارد اضافه درزیک سانتیمتر است ، این مقدار برای درزهای پهلو و یا وسط پشت در الگوی پایه اورکت یا کت معمولی بجز در جایی که اضافه درز نیاز نباشد کافی است. خطوط اصلی الگوی پایه را باید به صورت نقطه چین بر روی الگو علامت گذاری کرد. این کار نشان می دهد که اضافه درز منظور شده است یا خیر.
افزودن اضافه درز پس از اینکه خطوط اصلی بر روی الگوی پایه مشخص گردید انجام می شود. در الگوی پایه یک سانیتمتر اضافه درز برای درزهای ساده مناسب است. در صورتی که، به اضافه درز بیشتری نیاز باشد، مقدار لازم را پس از تهیه الگوی شالوده (نهایی) به اضافه می کنیم.
پهن تر کردن درز یا به عبارت دیگر اضافه درز بیشتر بستگی به نوع درز و فاصله بین تخلیه و درز دارد.
به شکلها توجه کنید.
در لباسهای زیر نازک، برای درزهای مخفی یقه ، مچ، 5/0 سانتیمتر اضافه درز در نظر می گیرند.
اضافه درز بیشتر INLAYS
برای بعضی از درزهای اضافه درز بیشتری در نظر می گیرند، تا در صورت لزوم، ایجاد تغییراتی در درزها امکان پذیر باشد. خیاطان تک دوز با این روش کار می کند، چون لباس را برای فرد مشخص می دوزند و تعداد لباسها نیز زیاد نیست. ولی در کارخانجات اضافه درز بیشتر فقط برای درز ویژه ای منظور می شود.
درز مغزی
درز خوابیده
الگوی پایه (اولیه) بدون اضافه درز
اگر می خواهید با همان الگوی پایه بدون افزایش درز برای تطبیق مدلها کار کنید. طبق دستور زیر عمل کنید.
اضافه درز را در جاهایی که با علامت مشخص شده بچینید. و اضافه درزها و قسمتهای هاشورزده را بر روی طرح فراموش کنید وقتی الگوی کامل شد می توانید در جاهایی که لازم است اضافه درز بدهید.
برای ساختن الگوی پایه کیمونو (صفحه .... و ...) ار تطبیق مدل روی الگویی که شامل اضافه درز است، انجام می شود.
الگوی پایه کت رسمی کرنش
اندازه های لازم برای رسم الگو
مثال : آقایان جوان، دورسینه 100 سانتیمتر
برای اندازه های استاندارد ، به جدول سایزبندی مراجعه کنید.
دور سینه 100 سانتیمتر
بلندی کف حلقه آستین 100 سانتیمتر
قد بالاتنه پشت 100 سانتیمتر
نصف کارور پشت 20 سانتیمتر
قد کت 76 سانتیمتر
(که بلندی کت بر حسب مدل و مد روز متغیر است)
قد آستین 82 سانتیمتر
دور مچ 29 سانتیمتر
در الگوی پایه 1 سانیتمتر اضافه درز به همه درزها به جز درزهایی که لازم نیست می افزاییم.
در روی کاغذ الگو ، نقطه ای را انتخاب و آن را با 0 مشخص می کنیم.
از نقطه 0 دور خط افقی و عمودی (خط مرکزی پشت) رسم می کنیم.
1-0 : بلندی کف حلقه آستیم به اضافه 1 سانتیمتر ، از نقطه 1 خط عمودی در عرض الگو رسم می کنیم.
2-0 : برابر خط (1-0)؛ از نقطه 2 خط عمودی در عرض الگو رسم می کنیم. (خط کارور)
3-0 : بلندی کف حلقه آستین ؛ از نقطه 3 خط عمودی در عرض الگو رسم می کنیم.
4-0 : بلندی بالاتنه پشت؛ از نقطه 4 خط عمودی در عرض الگو رسم می کنیم. (خز کمر)
5-4 : 21 سانتیمتر؛ از نقطه 5 خط عمودی در عرض الگو رسم می کنیم. (خز باسن بزرگ)
6-0 : (قد) بلندی کت ، از نقطه 6 خط عمودی در عرض الگو رسم می کنیم (خز لبه پایین کت)
7-4 : 5/1 سانتیمتر ، از نقطه 7 خطی عمود به طرف پایین رسم می کنیم تا نقطه 8 بر روی خط باسن و نقطه 9 بر روی خط لبه پایین کت به دست آید. نقطه 7 را به نقطه 1 وصل می کنیم. (خط مرکزی پشت) برای شکل دادن و تنگ کردن کمر کت مقداری از خط مرکزی پشت را کم می کنیم.
10-0 : اندازه دور گردن به اضافه 5/0 سانتیمتر ، از نقطه 10 عمود کتاهی به طرف بالا رسم می کنیم.
11-10 : 2 سانیتمتر ، منحنی پشت یقه را رسم می کنیم.
12-1 : کارور پشت به اضافه 5/2 سانتیمتر ؛ از نقطه 12 خط عمودی به طرف بالا رسم می کنیم تا نقطه 13 و 14 به دست آید.
15-14- 25/2 سانتیمتر؛ (16-15)، 2 سانتیمتر ، خط سرشانه را از نقطه 11 تا نقطه 16 با انحنای کمی رسم می کنیم.
17-12 : بلندی کف حلقه آستین منهای یک سانتیمتر
18-17 : 5/0 سانتیمتر
19-18 : 1 سانتیمتر از نقطه 19 خط عمودی به طرف پایین رسم می کنیم تا نقطه 20 روی خط کمر بدست آید.
21-19 : 1 سانتیمتر (22-12)، 5/2 سانتیمتر ، از نقطه 22 خط عمودی رسم می کنیم تا نقطه 23 بر روی خط کمر و نقطه 24 بر روی خط لبه پایین کت به دست آید.
25-1 : دور سینه به اضافه 10 سانتیمتر ، از نقطه 25 خط عمودی به طرف پایین رسم می کنیم تا نقطه 25 خط روی خط کمر و نقطه 27 بر روی خط لبه پایین کت به دست آید.
28-27: 2 سانتیمتر نقطه 28 را به نقطه 24 وصل می کنیم . 25-28 خط مرکزی جلو است
29-12: دور سینه منهای 5/1 سانتیمتر ، از نقطه 29 خط عمودی به طول 2 سانتیمتر رسم می کنیم تا نقطه 30 به دست آید
31-29: اندازه خط 25-29 منهای 1 سانتیمتر ؛ از نقطه 31 خط عمودی به طرف بالا رسم می کنیم تا نقطه 32 به دست آید نقطه 32 را به نقطه 14 وصل می کنیم .
33-32: برابر (16-11) خط سرشانه ، از نقطه 33 خط عمودی به طول 1 سانتیمتر به طرف پایین رسم می کنیم تا نقطه 34 به دستآید نقطه 34 را به نقطه 30 و 32 وصل می کنیم (32- 43) خط سرشانه است .
35-30: خط (34-30)؛(36-35) ،5/1 سانتیمتر
37-39: 4 سانتیمتر از نقطه 37 خط عمودی به طرف پایین رسم می کنیم تا نقطه 38 برروی خط کمر و نقطه 39 برروی خط لبه پایین کت به دست آید . منحنی حلقه آستین را از اتصال نقاط 16و13و19 به یکدیگر رسم میکنیم و. در نقطه 19، 5/0 سانتیمتر به طرف جلو مایل می شویم.
40—24: 5/3 سانتیمتر ، درز برش پشت را از اتصال نقاط 19و23و40 به یکدیگر و درز برش و پهلو قسمت زیر حلقه آستین را از اتصال نقطه های 19و20و24 به یکدیگر رسم می کنیم .
41-39: 5/0 سانتیمتر 42-39؛2 سانتیمتر ؛خط درز پهلوی جلو را از اتصال نقط 37و38و41 به یکدیگر به صورت نقطه چین و خط برش پهلو را از اتصال نقاط 37 و 38 و 42 به یکدیگر رسم می کنیم .
فاصله 37 تا38 را از وسط 1 سانتیمتر به طرف داخل ، منحنی رسم می کنیم .
34-29: 5/2 سانتیمتر ، از نقطه 43 خط عمودی به طول 8 سانتیمتر پایین تر از خط کمر رسم می کنیم تا نقطه 44 به دست آید. نقطه 44 را در وسط پهنای دهانه جیب در نظر می گیریم در دو طرف این نقطه خط عمودی در عرض الگو رسم می کنیم و برروی این خط افقی اندازه های زیر را مشخص میکنیم.
45-44: برابر 25/8 سانتیمتر ، )46-44) برابر 5/9 سانتیمتر و 47-46 برابر 5/1 سانتیمتر ، نقطه 45 را با خط مستقیم به نقطه 47 وصل می کنیم .
48-45 : 5/1 سانتیمتر ،از نقطه 48 خط عمودی به طرف بالا رسم می کنیم تا نقطه 49 برروی خط کمر به دست آید و نقطه 50 و 6 سانتیمتر در زیر خط بلندی کف حلقه آستین رسم می کنیم از نقطه 50 ساسونی به پهنای 1 سانتیمتر رسم می کنیم .
51-25:÷ 25/1 سانتیمتر ، نقطه 30 را به نقطه 51 وصل می کنیم .
52-30: 4 سانتیمتر( 53 -52 )10 سانتیمتر ریال از نقطه 52 و 53 خط عمودی به کمک گونیا رسم می کنیم مغزی دهانه جیب برابر 2 تا 5/2 سانتیمتر است
54-26: 5/1 سانتیمتر ؛ محل اولین جادکمه ( 55-54) 1- سانتیمتر محل دومین جا دکمه ، از نقطه 54 عمود کوتاهی به اندازه قطر دکمه مورد نظر رسم می کنیم .
فاصله 54 تا 56، را 5/2 سانتیمتر در نظر می گیریم .
57-28: 6 سانتیمتر ، هلال جلوی کت را مطابق شکل از نقطه 56 تا نقطه 57 رسم میکنیم .
58-29: خط 29-12 منهای یک سانتیمتر؛ نقطه زیر بازو را (UP) می نامیم ./5/1 سانتیمتر (BP) و 5/1 سانتیمتر زیر نقطه 30 نقطه موازنه جلو FP را مشخص می کنیم خط اصلی سرشانه را از طرف یقه امتداد می دهیم .
خط شکست یقه 7-1 و نقطه شکست 1و 6 را مشخص می کنیم الگوی یقه انگلیسی را مطابق توصیحات بخش یقه آماده می کنیم .
شکل و الگو